KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

ستایش یا ورزش ( عدم آگاهى و بینش کافى از نماز )

* تو می گویی: نماز خواندن با خدا سخن گفتن است. تصورش را بکن ....

* اگر کسی روزی پنج بار و هر بار چند بار با مقدمات و تشریفات دقیق و حساس پیش شما بیاید و با حالتی ملتمسانه و عاجزانه و اصرار و زاری چیزی را از شما بخواهد و ببینید که با وسواس عجیبی و خواهش همیشگی خود را تلفظ می کند اما خودش نمی فهمد که چه درخواستی از شما دارد چه حالتی به شما دست می دهد؟ شما به او چه می دهید؟

*گوشتان را پنبه نمی کنید؟....





پدر ... مادر ... نماز تو یک ورزش تکراری است بدون هیچ اثر اخلاقی و اصلاح عملی و حتی نتیجه بهداشتی ! که صبح و ظهر و شب انجام می دهی اما نه معانی الفاظ و ارکانش را می دانی و نه فلسفه حقیقی و هدف اساسی اش را می فهمی. تمام نتیجه کار تو و آثار نماز تو این است که پشت تو قوز درآورد و پیشانی صافت پینه بست و فرق من بی نماز با تو نمازگزار فقط این است که من این دو علامت تقوی را ندارم!


تو می گویی: نماز خواندن با خدا سخن گفتن است. تصورش را بکن کسی با مخاطبی مشغول حرف زدن باشد اما خودش نفهمد که دارد چه می گوید؟ فقط تمام کوشش اش این باشد که با دقت و وسواس مضجکی الفاظ و حروف را از مخارج اصلی اش صادر کند. اگر هنگام حرف زدن "ص" را "س" تلفظ کند حرف زدنش غلط می شود اما اگر اصلا نفهمد چه حرفهایی می زند و به مخاطبش چه می گوید غلط نمی شود!

اگر کسی روزی پنج بار و هر بار چند بار با مقدمات و تشریفات دقیق و حساس پیش شما بیاید و با حالتی ملتمسانه و عاجزانه و اصرار و زاری چیزی را از شما بخواهد و ببینید که با وسواس عجیبی و خواهش همیشگی خود را تلفظ می کند اما خودش نمی فهمد که چه درخواستی از شما دارد چه حالتی به شما دست می دهد؟ شما به او چه می دهید؟ و وقتی متوجه شدید که این کار برایش یک عادت شده و یا بعنوان وظیفه یا ترس از شما هم انجام می دهد دیگر چه می کنید؟ گوشتان را پنبه نمی کنید؟

اگر خدا از آدم خیلی بی شعور و بلکه آدمی که مایه مخصوص ضد شعور دارد بدش بیاید همان رکعت اول اولین نمازش با یک لگد پشت به قبله از درگاه خود بیرونش می اندازد و پرتش می کند توی بدترین جاهای جهان سوم تا در چنگ استعمار همچون چهارپایان زبان بسته ی نجیب بار بکشد و خار هم نخورد و شکر خدا کند و در آرزوی بهشت آخرت در دوزخ دنیا زندگی کند و در لهیب آتش و ذلت و جهل و فقر خود ابولهب باشد و زنش حماله الحطب!!!

و اگر خدا ترحم کند رهایش می کند تا همچون خر خراس تمام عمر بر عادت خویش در دوار سرسام آور بلاهت دور زند و دور زند و دور زند...... و در غروب یک عمر حرکت و طی طریق در این" مذهب دوری" به همان نقطه ای رسد که صبح آغاز کرده بود. با چشم بسته تا نبیند که چه می کند و با پوز بسته تا نخورد از آنچه می سازد! و این است بنده مومن آنچه عفت و تقوی می گویند.

کجایی پدر مومن من... مادر مقدس من... وای بر شما نمازگزارانی که سخت غافلید و از نماز نیز. در خیالتان  خدای آسمان را نماز می برید و در عمل بت های قرن را. خداوندان زمین را... بت هایی را که دیگر مجسمه های ساده و گنگ و عاجز عصر ابراهیم و سرزمین محمد. نیستند..

« دکتر علی شریعتی »


( پدر ، مادر ، ما متهمیم )


برای دانستن : ترجمه نماز


نظرات 10 + ارسال نظر
رویا۸۷ سه‌شنبه 18 فروردین 1388 ساعت 23:23

عالی بود

خواهش میشود
ممنون

بنفشه فرجی - نرم افزار چهارشنبه 19 فروردین 1388 ساعت 00:50

دکتر شریعتی: من رقص دختران هندی را از نماز خواندن پدر و مادرم بیشتر دوست دارم. چون دختران هندی با عشق این کار را انجام می دهند. ولی پدر و مادر من از روی عادت

بلـــــــــــــــــــــــه!!!!!!!!!
؟؟؟؟

فاضل چهارشنبه 19 فروردین 1388 ساعت 00:54

با اینکه برای سخنان ُ نظریات و نوشته های دکتر خیلی ارزش قائلم و سبک نوشتنشان را می پسندم ولی همیشه در نوشته ها و نظریاتشون دست به عصا حرکت می کنم که نکند که بلغزم
دکتر هم ِ به مانند همه نظریه پردازها سخن و نظریه خود را می دهند و یک نظریه پرداز فلسفی در قالب ادبی هستند
و لازم به ذکر است مطلبی که در مورد نظریه پردازها وجود دارد این است که آن ها نظر خود را می دهند و درستی و غلطی آن معلوم نیست بلکه خواننده باید درستی و یا غلطی آن را بر اساس معیار های خود اثبات کند
و اگر خط معیاری نداشته باشد به مانند پشه ای در باد با این نظریه و آن نظریه به هر سویی خواهد رفت چون به نظر او هر فکر و نظریه ای جالب است و قابل عملی شدن
این مطالب که می خواهم بنویسم نقل از دفتر ((نقد نامه )) ام می باشد که به طبق عادت بعد از خواندن هر نظریه شعر عبارت و یا هر جمله ای که ذهنم را به حرکت در آورد , شروع بع ریشه یابی و نقد و نظر دادن در مورد آن می کنم
این نقل هم بعد از خواندن این عبارات بوده
در اصل باید بیان نمود که نماز یک واجب است و واجب به این اطلاق نمی شود که باید حتما بر روی ما اثرگذار باشد بلکه احکام واجب همان طور که از لفظ آن بر می آید یعنی عملی که حتما و بدون قید و شرط باید انجام شود . به مانند :
نوشیدن آب حد اقل در یک هفته واجب است
خوردن غذا واجب است
و............
حال بحث بر سر این است که می گویند نماز ناهی منکرات و دورکننده از گناه است و یا نماز معراج مومن است یعنی نماز وسیله ای برای عروج و به تعالی رسیدن است و به معنی خودمونی یعنی آقا جون بعد نمازت با قبل نمازت فرق داره
و ...........
پس این همه صفاتی که از نماز ذکر می شود یا ما نمازمان اشتباه است و بی فایده و یا این که اصلا این صفات برای نماز وجود ندارد .
باید گفت که هیچ کدام از این گزینه ها درست نیست
بلکه نماز واجب است مثل غذا خوردن و لی آیا غذای مطلوب و مطبوع با شکم سیر کن یکی است ؟ غذای مطبوع چه نوع غذای است ؟
غذایی که روغن حیوانی داشته باشد خیلی خوبه حالا اگر هم نداشت روغن زیتون هم بد نیست اگه ایم نبود روغن مایع رو هم میشه تحمل کرد و ......
پس غذا همین طور از حد عالی به سطح بی کیفیت تر می آید و لی هنوز هم غذا است
و کسی هم که علف بخورد زنده می ماند چون آن هم غذا هست ولی کیفیت نداره و ارزش غذایی کمی داره ولی در هر حال زنده می ماند
نماز هم بدین گونه است در اصل واجب است چون خدا گفته که باید انجام شود ( همانند زتده ماندن در اصل غذا خوردن ) ولی مراتب آن در دستان مااست که چه کیفیتی داشته باشد
آری فرقی بین ما که نماز نمی خوانیم با پدر و مادر با نمازمان وجود دارد
فرق بی نماز با کسی که که نمازی در پایین ترین کیفیت و یعنی همان دولا و راست شدن فقط در این است که آنان واجبی را عمل می کنند و ما خیر همین .
به مانند اینکه
برای زنده ماندن پدر و مادر ما حتی علف و از آن بدتر هم می خورند ولی ما به این دلیل که نمی توانیم کباب بختیاری و یا غذایی بهتر پیدا کنیم علفی هم نخواهیم خورد و در نهایت خواهیم مرد
فرق ما ( بی نماز ) با پدر مادر (با نماز) تنها در همین است
---------------------------------------
نماز یعنی همان دولا و راست شدن ولی همین دولا و راست شدن به مانند زنجیر چرخی است که در جاده های زمستانی ماشین بدون زنجیر چرخ حق عبور و مرور ندارد
حال کیفیت و میزان کارایی این زنجیر چرخ دیگر به ما مربوط است که با چه زنجیر چرخ و با چه کیفیتی وارد شویم
پس فرق بی نماز با با نماز به مانن این است که بی نماز ملعون شده خداوند است ولی با ماز ملعون شده نیست و میزان قربتش و نزدیکی به خدا هم در دستان خود اوست

--------------------------------------------------------
بر در گوش غربال باید
زیرا
هر سخن راست نباشد

ممنون از نظرت...
موافقم تا حدی...
آدم باید همیشه به یاد خدا باشه نماز و کعبه و دعا و انجام فرایض بهانست...
آدم باید پاک باشه خوب باشه....

محمدحسین باقری چهارشنبه 19 فروردین 1388 ساعت 00:59

خب دیگه..!

محمدحسین باقری چهارشنبه 19 فروردین 1388 ساعت 01:00

اما دلیلی نمیشه که ما نماز نخونیم باید در حین اینکه نماز میخونیم خودمون رو اصلاح کنیم نه اینکه ببوسیم بذاریمش کنار

به نظر من ما باید نمازهایی که بدون فکر خوندیم رو قضاش رو به جا بیاریم.

اینم نظریه...
با جمله اولت موافقم...

سلیمه IT چهارشنبه 19 فروردین 1388 ساعت 09:10

پس با این اوصاف چقدر خوبه که من از وقتی نماز خوندنو شروع کردم معانیش رو هم یاد گرفتم و آروم آروم تلفظم رو هم بهتر و قشنگ تر کردم و....
بیخود نیست که این همه ساله نماز میخونم و ازش خسته نمیشم! بیخود نیست که عاشق نماز شبم و دلم برای یک لحظه راز و نیاز شبانه با خدا تنگ میشه! چون من عاشق نماز شدم و روز به روز بیشتر درکش میکنم و بیشتر معنی و دلیلشو میفهمم (خدا رو شکر که قدرت درک این واجب دینی رو هم بهم داد که از سر انجام وظیفه هر روز با دلخوری تکرارش نکنم)
نماز واقعا نور چشم منه و باعث زیبایی سیرت و صورت منه (اطمینان دارم که اگه نماز نمیخوندم این چهره زیبا و نورانی (البته اینو دیگران میگن!!) رو نداشتم و این همه تو همه عرصه های زندگی موفق نبودم!
پس خدا رو به خاطر این نماز شکر

ممنون از نظرتون...
ایشالا همیشه به یاد خدا باشید و توفیق رو افزون نصیبتون بشه...

حسین رنجبر ، نرم افزار چهارشنبه 19 فروردین 1388 ساعت 11:55

الحمدالله پست خوبی بود.

خدایا شکرت
ممنون حسین جان...

امیر پورنصرت چهارشنبه 19 فروردین 1388 ساعت 14:49

خیلی جالب بود. این متن های زیبا تنها از زبان نابغه و زبان گویا _دکتر علی شریعتی_ برمیاد. چقدر خوبه که موقع خوندن نماز بفهمیم در برابر کی هستیم. بفهمیم چی داریم می گیم. بفهمیم واسه چی داریم نماز می خونیم. بفهمیم برای چی باید از خدا تشکر کنیم.
دستت درد نکنه سپر جان.
پایـــــــــــــنده باشی ایشــــــــــــــــــااللـــــه

تو هم همینطور برادر....
خدا همراهت باشه برای همیشه..

حسین رنجبر ، نرم افزار چهارشنبه 19 فروردین 1388 ساعت 17:02

خدایا شکرت واسه چی ؟

چون دیگه نظرم پست نبود !

نه خدا رو شکر واسه همه نعمت هایی که بهمون داده..
چاکرتم حسین جون...

حسین رنجبر چهارشنبه 19 فروردین 1388 ساعت 19:46

آقایی ... همین پیش پات آقای پویاصفری عزیز آن لاین شد یه چتی کردیم.جا همه خالی؛
خدا رو شکر میشه خدا رو حس کرد توو لحظه های ساده ...

خدا کنار همه هست فقط باید به یادش بودو حسش کرد...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد