خدایا! گاهی وقتها که داری امتحانم میکنی و من حواسم نیست که این امتحان است. گاهی که چند تا اشتباه پشت سر هم انجام میدهم، خودم را میبازم و کم میآورم. گاهی فکر میکنم دیگر هیچ وقت، هیچ چیز درست نمیشود.
فکر میکنم مهربانیهایت تمام شده و دیگر نه برایت مهمم و نه دوستم داری. خیال میکنم طنابی که مرا به تو میرساند، پاره شده و من آویزانم بین آسمان و زمین. فکر میکنم گم شدهام و دیگر هیچ وقت پیدایم نمیکنی. صدایت میکنم و فکر میکنم نمیشنوی، یا خودت را به نشنیدن میزنی. جوابم را نمیهی. محلم نمیگذاری.
اصلاً انگار نه انگار که من هستم. آن وقت است که فکر میکنم نیستی؛ چون اگر بودی، حتماً یک کاری میکردی. اسم این حسها، که آدم را مچاله میکند، ناامیدی است.
میدانم تو از ناامیدی بدت میآید و ناامیدها را دوست نداری. میگویی ناامیدی یک جور کفر است، یک جور فراموش کردن تو. راست میگویی؛ اما با همه این حرفها گاهی نمیتوانم ناامید نشوم. فکر میکنم ناامیدی کار شیطان باشد.
آیا هیچ پیش آمده که خودت را ببازی و حسابی احساس ناامیدی کنی؟ کی این اتفاق افتاده؟
میتوانی همه ماجرا را از اول تعریف کنی؟
از رحمت خدا ناامید نشوید؛
زیرا تنها کافران از رحمت خدا ناامید میشوند.
یوسف /87
برگرفته از کتاب: نامههای خط خطی
نوشته: عرفان نظرآهاری
تنظیم برای تبیان: مریم فروزان کیا
*********************************
سلام پیرو این مطالب یه حدیث دیدم خیلی واسم جالب بود و اون این بود که :
خداوند حتی اگر بندگانش در امتحاناتش شکست بخورند آنها را خوار نمی کند و خوار شدن بندگان در میان جامعه و در برابر خودش به واسطه اعمال خود آنها است
یه شعر هم به اسم <ج.جه تیغی دلم> داره که فوق العاده ست!
یادم باشه توی یه پست بزنم!
خیلی قشنگ بود ممنون.
omid??????????????????????????????



kojasar
خیلی قشنگ بود.ممنون.
راستی اول از همه ازغیرخدا هیچ چیزو نخواید همیشه توکلتون به خدا باشه , زیاد باشه ... آفرین برون کسی که مشتری واسه خدا جمع می کنه
یک آقای نظرآهاری هم دیگم هستن،برای یکی از خواننده های مطرح پاپ کشور ترانه سرایی میکنن.
عرفان نظرآهاری رو هم یه سالیه که می شناسم.
ایشالا سال 88 سال امیدواری ها باشه ...
موفق باشید دوستان.