دعای شکلاتی |
الهی! به من بیاموز که لبخند و بی تفاوتی، دوای درد ناملایمات زندگی نیست و چنان کن که زندگی را همانطور که هست قبول کنم ولی هرگز به سختیهای زندگی عادت نکنم کمک کن انسانهای اطرافم را آنطور که هستند بپذیرم و دوستشان بدارم
عقیده ام را همچون باورهای خالص کودکانه عمیق گردان تا هرگز در مقابل دفاع از باورهایم تسلیم و بی دفاع نباشم! مرا از غوطه وری در ملغمه منش و تفکرات ضد و نقیض که گاه در درستی یا نادرستیشان شک می کنم رهایم کن و از سردرگمی متعلق بودن به چه و که و کجا نجاتم بده! |
الهی آمین
الهی آمین
الهی آمین
خداوند بزرگ است.
باران را دوست دارم هنوز چون « تو » را یادم می آورد.
یکی دو روز پیش پس از طوفان و گرد وغبار شدیدی که شهرمان را بسیار آلوده کرده بود آمد و کمی آب و هوا را ملس کرد.برای هواخوری و قدم زدن کنار کارون رفته بودم.چند دقیقه بعد پسربچه ای که لکنت زبان داشت دستش را به طرف قسمت عمیق رودخانه دراز کرده بود و می گفت : غـ غـ ... غـ ... غـ...ولی هر چه سعی کرد نتوانست ادامه حرفش را بگوید!
من هم پیش خودم فکر می کردم مطلبش را گرفتم٬بی معطلی داد و هوار سر دادم و از چند نفر کمک خواستم و گفتم:
ــ کمک کنید٬یکی غرق شده !
به اتفاق دیگران پریدیم توی رودخانه که ناگهان مرد غواصی از زیر آب بیرون اومد!
«خاطره ای بود ازآنه یکی از دوستان»
الهی آمین!!
!
آمین.