همه حرف از عقل و عاقل بودن می زنند و هیچ کس هم نیست که قبول کند بی عقلی کرده است! می خواهیم فلان رشته را انتخاب کنیم می گویند: بی عقلی نکنی ها! ساده نشی! این رشته که نون و آب نداره ! می خواهیم فلان کار فداکارانه! را انجام دهیم می گویند: با عقل جور در نمی آید! عاقل که از این کارها نمی کند! سادگی نکنی ها! می خواهیم فلان جا برویم می گویند: به عقلت شک می کنن! نروی ها! می گویند طرف ساده بود! باید زرنگ باشی! غفلت کنی کلاهت پس معرکه اس!
این وسط کسی نیست که بپرسد بابا این عقل عقل که می گویید چیست؟ یک چیز خوراکی است یا جزء پوشاک به حساب می آید؟!! توی جیب جا می شود؟! ظاهر قضیه این است که یک گران بها درّی است که همه دارند ولی نمی دانند چیست! یک چیزی که هر کس بهره بیشتری از آن داشته باشد قدرت( آن هم از همه نوعش!) بیشتر است. اصلاً این سؤال یک سؤال اساسی است که در طول تاریخ همواره ذهن آدم ها را به خود مشغول نموده است و البته هر کس هم یک جور به آن پاسخ داده است! یک نمونه بارز آن در دوران خلافت امیرالمؤمنین علی(علیه السّلام) اتفاق افتاد. بسیاری از آدم های عصر امام که در ظاهر! از یاران ایشان نیز بودند، به ایشان اعتراض می کردند!! که ای علی چرا این قدر در مقابل معاویه فلانی و..؟ از آن دست حرف هایی که دلالت بر عقل و زیرکی معاویه در امور می کرد! حضرت در یکی از خطبه های خود فرمودند: « وَاللَّهِ ما مُعاوِیَةُ بِاءَدْهَى مِنِّی ، وَ لَکِنَّهُ یَغْدِرُ وَ یَفْجُرُ، وَ لَوْ لا کَراهِیَةُ الْغَدْرِ لَکُنْتُ مِنْ اءَدْهَى النَّاسِ، وَ لکنْ کُلُّ غُدَرَةٍ فُجَرَةٌ، وَ کُلُّ فُجَرَةٍ کُفَرَةٌ، وَ لِکُلِّ غادِرٍ لِواءٌ یُعْرَفُ بِهِ یَوْمَ الْقِیامَةِ. وَاللَّهِ ما اءُسْتَغْفَلُ بِالْمَکِیدَةِ، وَ لا اءُسْتَغْمَزُ بِالشَّدِیدَةِ ؛ به خدا سوگند، معاویه از من زیرک تر و عاقل تر از من نیست . او پیمان شکنى و فریبکارى مى کند. اگر پیمان شکنى را ناخوش نمى داشتم ، من زیرکترین مردم مى بودم . ولى پیمان شکنان ، گنه کارند و گنه کاران ، نافرمان . هر پیمان شکنى را در روز قیامت پرچمى است که بدان شناخته گردد. به خدا سوگند، مکر و خدعه مرا غافلگیر نکند و در سختی ها ناتوان نشوم .»(1)
کلام صریح و گویای امیرالمؤمنین حق مطلب را ادا می کند که عقل نیرنگ و فریب کاری و دروغ و معصیت نیست بلکه همه این واژه ها که در فرهنگ برخی از انسان ها معادل عقل و عاقل بودن است، چیزی نیست جز خیانت و زشتی که نباید ساحت عقل را بدان آلوده نمود. امام صادق(ع) نیزدرباره زیرکى و عقل معاویه فرمود: «آن نوعى شیطنت و زرنگى است که شباهت با عقل دارد، ولى عقل نیست. عقل چیزىاست که با آن خداى را عبادت کنند.» یعنی عقل آن چیزی است که با آن خدا عبادت می شود و بهشت به دست می آید!(2) همچنین امیرالمؤمنین فرمودند:«علی قدر العقل یکون الدین»(3)؛ دین هر کس به مقدار عقل اوست.» بنابراین معلوم می شود عقل در تعابیر دینی ما از جایگاه والایی برخوردار است و در عین حال از تعریف ظریف و ویژه آن نباید غافل شد! تعریف ویژه ای که در صورتی که به آن توجه کافی نکنیم هر چیزی را عقل و هر کاری را مظهر عاقل بودن می دانیم!
پی نوشت ها:
1- خطبه 191 نهج البلاغه فیض الاسلام.
2- العقل ما عبد به الرحمان و اکتسب به الجنان.
3- شرح غرر و درر، ج 4، ص 313.
خطبه حضرت پس از بازگشتش از صفین( دانلود کنید.)
نهج البلاغه (خطبه ها) ( ترجمه : دکتر عبدالحمید آیتی ) ( دانلود کنید.)
نهج البلاغه قسمت دوم (نامه ها) ( ترجمه : دکتر عبدالحمید آیتی ) ( دانلود کنید.)
نهج البلاغه قسمت سوم (حکمت ها) ( ترجمه : دکتر عبدالحمید آیتی ) ( دانلود کنید.)
منبع : تبیان
منتظر متن های مفید بعدی هستم.
متشکرم
لطف دارید شما
من هم امیدوارم این بازی ها از محیط همکلاسی از بین بره
هر متنی زیبایی خاص خودشو داره، این نیز زیباست!
راستی چرا موضوع بندی رو انتخاب نمی کنی!؟
متاسفانه یادم نمیمونه ولی برای lost انتخاب کردم
جناب حمید توکلی. هر متنی زیبایی ندارد. اما در بین آن دسته از متونی که زیبایی دارند باید به مکان انتشار آن نیز توجه داشت.فرق وبلاگ گروه اینترنتی با وبلاگ دانشجویی را دانست و هر مطلبی را منتشر نکرد. هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.