بسیاری از مردم برای ابراز آزاد دریافتهای خویش از جهان پیرامون، ارزش بسیاری قائلند.
درکشورهای آزاد و حکومتهای مردمسالار، قانون اساسی نگهبان سیر آزاد ارتباطات ، تبادل افکار و آموزش آزاد عقاید سیاسی است، درست برعکس جوامع بسته و حکومتهای دیکتاتوری که نشر این گونه عقاید محدود یا کلا ممنوع است!
حال ممکن این پرسش پیش آید که بیان آزاد نظرات و عقاید شخص در جامعه چه امتیازاتی میتواند داشته باشد؟
جان استوارت میل انگلیسی، متفکر قرن هیجدهم میلادی در این باره می گوید:
"هیچ انسانی بیعیب نیست، هر انسانی ممکن است به نوعی دچار گمراهی و اشتباه شود. به همین دلیل ساده، نادرست خواهد بود اگر انسانی را وادار به سکوت کنیم. زیرا با ساکت کردن او، حق بیان باورهایش را از او گرفتهایم بدون اینکه به مجال دفاع داده باشیم.
اعمال چنین روشی سبب میشود که اجتماع را از تمام یا دستِکم بخشی از یک حقیقت که امکان دارد در باورهای او موجود بوده باشد، محروم کردهایم."
حق آزادی بیان، جوهر دموکراسی و آزادی است. حتی شهروندان جوامع دموکرات نیز نباید در این تصور باشند که چون در کشوری آزاد زندگی میکنند پس دفاع از حق آزادی بیان، برای آنان دیگر موضوعیتی ندارد.
این حقیقتی است که تنها نظامهای قدرتمدار و دیکتاتور هستند که شهروندان خویش را از بحث لزوم حق آزادی بیان، محروم میدارند!!
وجود « حق آزادی بیان» در جامعه، سبب جریان ارتباطی اطمینانبخشی میان اتباع آن جامعه میگردد. این جریان ارتباطی دوجانبهی مطمئن، تنها زمانی بین شهروندان یک جامعه برقرار خواهد شد که مردم با ایدههای تازه و غیرقابل انتظار مواجه گردند و نه با عقایدی جزم و دُگم که از پیش حکم صحت آنها توسط برگزیدگانی خاص در جامعه صادر و تایید شده است!
نوشته: اولف په ته یه
برگردان: محمد افراسیابی
آزادی بیان ضامن پایداری حکومت ها و رهایی بخش آنان از دام دیکتاتوری است...
موافقم!
ممنون
آزادی بیان سخت در اغماست
راستی ، کو آزادی...
اصلا بی خیال ...
وقتی این کلمه رو میشنوم ، یاد شعارهای پوچی می افتم که سالهای زیادی باهاشون فاصله داریم...
یاد مشترک گرامی...
یاد عوام فریبی و زود باوری
یاد احمدی نژاد...
تاسف آوره!!!
(عوام فریبی و زود باوری).....
ممنون از نظرتون.
سیاست =
چیز قشنگی نیست در زمان امروز!!!
<زیرا با ساکت کردن او، حق بیان باورهایش را از او گرفتهایم...>
!
حقش را از او گرفتیم......!!!!!!!