KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

دیگه حرف سیاسی نمیزد ، می ترسید

 ما که از مردی مردیم و چیزی ندیدم از تو کتاب اسم رستم و فقط شنیدیم


که اگراونم بودامروز حتمـن(حتما) کراکی بود
رستم امروز از جنس بد شاکی بود ,...
رستم اگر بود واسش جرم میساختن
تو گردنش آفتابه لگن مینداختن
شاید میرفت جنگ و بر میگشت احترام داشت!
سرتیپ سپاه میشد تو دبی سهام داشت
رستم میتونست حتی به قولی - گًنجی  - شه
یه کم کانت و پوپر بخونه فرنگی شه
میشد اسلام رو سکولاریستی* تعبیر کنه
میشد قرآن رو تو هرمنوتیک تفسیر کنه(*)
میشد فیلم بسازه تو کن تقدیر بشه
میشد جک بگه معترض تعبیر بشه
شاید میرفت اروپا الان دو تا پاس داشت
اونجا تاکسی میروند اینجا الگانس داشت
تو هر عید میرفت تو کنسرتا میرقصید


دیگه حرف سیاسی نمیزد ، می ترسید



رستم اگر بود مى گفت جدم عرب بود
خزر مالِ روس ها خلیج خلیج عرب بود
رستم اگه امروز بود رستم و از یاد می برد
شاه نامه بیست سى سال تو طاقچه خونه خاک مى خورد...



_____________

*سکولاریستی چیست ؟

*اصول تفسیری و هرمنوتیک قرآنی نزد ملاصدر.


نظرات 20 + ارسال نظر

شعر جالبی بود!
رستم اگر بود واسش جرم میساختن....

چیزی نیست قاطی چیز ما ! ولی میگن ناخالصی مد شده !
ارزش داره !

رویا IT پنج‌شنبه 19 دی 1387 ساعت 13:25

<شاید میرفت جنگ و بر می گشت احترام داشت!>

maybE....

راستی یادم رفت بگم که:

طرح های قشنگی واسه متنت میزاری!

پروفایلت هم خوب تکمیل کردی ولی هنوز یه نام خانوادگی کم داره!

مرسی حمید ;;)
لطف داری

کلا یه کیارش بیشتر نداریم که ، همی میدونن من کیارش مظفری ام :پی

سپیده شیخ الاسلامی ریاضی کاربردی پنج‌شنبه 19 دی 1387 ساعت 13:30

اگر واقعا برای ایمانش وکشورش و هم وطنانش جنگیده باشد مطمئنا لایق احترام است.........
چرا لایق احترام نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ماهم که گفتیم شاید میرفت و برمیگشت احترام داشت !!
خانم سپیده ؛ کی گفت نداره ؟؟
اگر حمیدم کامنت پایی ن رو نمیزد ؛ مشکلی نبود !‌
در هر صورت شفاف سازی کرد !

اگه حتی برای دفاع از جون خودش هم جنگیده باشه لایق احترام هست، اما در این شعر منظور از سرتیپ سپاه، رزمندگان اسلام نیستند، منظور به اونایی هست که با استخوان های پوسیده ی رزمندگان برای خودشون لانه ساخته اند!

http://kntu.blogsky.com/1387/09/01/post-6823

مرسی حمید !
خیلی دست به نقد شدی ا :دی

حوریه جعفری-کامپیوتر پنج‌شنبه 19 دی 1387 ساعت 13:58

رستم اگه امروز بود رستم و از یاد می برد!!!

یادمون رفته چی بودیم و چی شدیم!!!

بزار چشمامو ببندم .. من اهل سایست نیستم !! .. شرمندم .

علی منتجبی پنج‌شنبه 19 دی 1387 ساعت 14:53

جالب بود.ورودت به جرگه ی سیاسی نویسان همکلاسی رو تبریک میگم.

هه ه علی .. علی ... علی ..

سید حسین هاشمی پنج‌شنبه 19 دی 1387 ساعت 14:55

خداوندا !

اگر روزی بشر گردی
زحال بندگانت با خبر گردی
پشیمان می شدی از قصه خلقت

قبول ندارم .. تقصی ر خودمونه

نیره جعفری پنج‌شنبه 19 دی 1387 ساعت 15:57

ممنون واقعا متنتون قشنگ بود.

خواهش میکنم ..

سپیده شیخ الاسلامی ریاضی کاربردی پنج‌شنبه 19 دی 1387 ساعت 16:38

ممنون از شفاف سازی آقای توکلی
ولی نیازی به شفاف سازی نبود!
شایدم بود............
شعر ابهام داشت وگرنه نمی پرسیدم!!
سوال بپرسی متهم میشی به اینکه مشکلی نبود!
<<شاید میرفت جنگ و بر میگشت احترام داشت!
کاش شهید می شد تا گرفتار زمین نمی شد کاش می رفت ونمیدید ونمی شنید .....
>>
http://kntu.blogsky.com/1387/09/16/post-7151/

پس که این طور ! خلاصه منطور من واضح بودو به اون چیزی که فکر میکمید .. والا مربوط نیست .. اگرم میرف که نرفت احترام داشت !
غیز از این نگفتن ..
به هر حال ممنون ام همین ...

و پنج‌شنبه 19 دی 1387 ساعت 17:07 http://و

چرا این همه گیر گیرتون سر چیست ؟؟؟

هیچی شما راحات باش :دی

هانی پنج‌شنبه 19 دی 1387 ساعت 18:40

میگم که چیزه کیارش........
emmmmmmmmmmm!chize

چیه هانیه .................
haaaaa!, chiEEEEEEEEE

هانی پنج‌شنبه 19 دی 1387 ساعت 18:46

غمگین

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 19 دی 1387 ساعت 18:48

محمد حسین زهره وند پنج‌شنبه 19 دی 1387 ساعت 18:55 http://kntu.blogsky.com

الان هم رستم زیاده! چون سر شناس نیستن و نمی تونن سر شناس بشن دلیل بر نبودنش نیست
همون طور که تو نظرات بالا گفتی خودمون انتخاب کردیم.انتخاب غلط بها داره و به ناچار باید بهاش و بدیم.همکلاسی انتخابای دیگه ای تو راهه بپا بهای اونارو ندیم
در کل قشنگ بود!

لطف داری .. مرسی.

سپهر سارجانی پنج‌شنبه 19 دی 1387 ساعت 21:25

ورودت رو به جلگه سیاسی ها و سیاسی بازان و سیاستو ....بیب....یب
تبریک میگم برادر
پسر یکم ازین طراحیا بما یاد بده خیلی باحاله

ای بابا ...

فرزانه جهان دیده پنج‌شنبه 19 دی 1387 ساعت 21:34

قشنگ بود ..

ممنون

ساناز پنج‌شنبه 19 دی 1387 ساعت 21:36

ای رستم....نیستی که ببینی هی ی ی ی...

هه ه همیشه دسیسه ها پشت سر آدمه ...
چه میشه کرد ...

اگه بچه های یونی هم بدونن کیارش همون کیارش مظفریه، بچه های خارجکی که نمیدونن!

مهم داخلی آن ..
من با بینظم جماعت و منتقد خارجی کاری نداری :دی

فرزانه محمدی جمعه 20 دی 1387 ساعت 01:54

سبکی نو در همکلاسی !

پایدار باشید

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

این داستان زمانه ی ماست...

باور کنیمش هست ورنه نیست نیست...

سپاس گذارم ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد