به نام خدا
دسته های زنجیر زنی محرم شاید از آن بعد برایم جالب باشد که یادآور دوران خردسالیم است، به عنوان یک سنت ایرانی ِ کم قدمت قابل احترام است اما سنت ها را همواره باید به سمت آنچه بهتر است جاری نمود.
باید تشکر کرد از مسئولین نیروی انتظامی که با حذف برخی از ویژگیهای بد محتوای عزاداری حسینی در عمل به بهبود این سنت کمک کردند، یادم نمی رود زمانی که در مسجدی به شمایل پرندگان و چهارپایانی که پای ِ فلزیشان به علم جوش خورده بود خیره شده بودم، خانمی جوان صدایم زد، به قسمت خانمها رفتم، تکه پارچه ای سبز رنگ به من داد و گفت پسرم این را بگیر و به علم ببند تا منم حاجتم را بگیرم، پارچه را گرفتم و به سمت علم برگشتم، به پای حیوانی که بزرگتر بود پارچه ی بیشتری بسته بودند، تا آمدم پارچه را ببندم یاد سخن معلممان افتادم که موقع درس دینی برایمان از مشخصات بت و بت پرستان می گفت، از مجسمه هایی که آنها را با دستان خویش و به اشکال حیوانات می ساختند و از آنها حاجت می طلبیدند...
.... من نیز فرزند این مرز و بومم و مثل خیلی های دیگر در خردسالی فکر میکردم اگر زنجیر را محکم تر به شانه هایم بکویم ثواب بیشتری می برم اما حالا ترس دارم از آنکه پنجره ی اتاقم را به قصد تماشای دسته های زنجیر زنی باز کنم، ترس از آن که این پنجره ی باز باعث تشویقشان شده و مرا در این ثواب ِ مخلوط به گناه شریک سازد، تا زمانی که هستند عزادارانی بی آزار برای مردم، پنجره را نخواهم گشود، جمع عزاداران بی آزار به مراتب جذاب تر است...
جانشین فرمانده نیروی انتظامی تصریح کرد: سال گذشته با اقدام موثری که نیروی انتظامی در جهت برخورد با مراسم قمه زنی انجام داد، میزان قمه زنی 50 درصد کاهش یافت.
سردار رادان در ادامه به کاروان های علم کشی در ایام محرم اشاره کرد و افزود: بسیاری از این کاروان ها با ایجاد راهبندان و ترافیک باعث مزاحمت می شوند بنابراین در نشست مشترکی که با هیات های مذهبی داشتیم از آنها خواستیم از ورود چنین کاروان هایی به خیابان ها و معابر عمومی خودداری کنند.
وی درخصوص استفاده از ادوات موسیقی و صوتی در هیات های عزاداری ویژه محرم گفت: استفاده از ارگ و آلات موسیقی که باعث ایجاد مزاحمت شود، ممنوع است. منبع
دیشب توی هیئتی که دعوت بودیم :
آقای مداحه پشته میکروفن به یکی از بچه های که طبل میزد و شیرینی هم به دهان داشت گفت یا کفت کن یا بزن (در ضمن ما از کنار یک درمانگاه میگذشتیم)
بعد رویبروی همون جا به تمام مقدسات سنی ها و هرکی بجز شیعه هرچی به لعنت نفرینو بماند ....
تازه توی مسجدم میگفت که ارمنیا این غذاهارو میگیرند توی فیریزر انبار میکنند...
یکی نبود بگه تو خوبی....
خب بد میگن نخند زشته
لابد فکر میکنند توهین به مقدسات اهل سنت حکم جهاد در راه خدا را دارد...
به نظرم کم شدن قمه زنی و یا برداشتن تمثیل ها به خاطر جلوگیری از برخورد نیروی انتظامی است نه تغییر نگرش مردم! کما این که هنوز میبینیم که به ضریح امامان و امام زادگان پارچه های سبز بسته شده ، تا شاید این گونه امام به آنها بیشتر نظر کرده و حاجت روا شوند!!
اما در خصوص مزاحمت: شاید می بایست به جناب سردار یاداور شد که آن طبل های بزرگ که هر ضربه به آنها زمین زیر پایت را میلرزاند هم به اندازه آلات موسیقی و البته بیشتر از آن باعث آزار مردم میشوند!! اصلا چرا راه دور برویم، صدای خود آقای مداح که با تمام وجود پشت میکروفونش داد میزند میتواند برایت نوید یک سر درد یک هفته ای باشد!!
با هر سه تون موافقم.

منم هیچ وقت معنی این چیزا رو نفهمیدم فکر کنم برای بیشتریا فقط در کودکی جذاب بوده
حالا بماند اون دعواها که سر علم بلند کردن و غذای نذری و اینا هم که در این روزا کم شاهدش نیستیم متاسفانه
مقصود " تو یی" کعبه و بتخانه بهانست...
_______________________________
ایهام !
من که شخصا برای طبلش می رفتم!






متوجه مردم آزاریش نبودم!
شاید چون طرفای خونه ما اصلا خبری نیست!
در رابطه با بستن پارچه به نماد ها:
انتظاری که خدا از هر کسی داره فرق می کنه!
قصه٬ همون قصه ی چوپان و حضرت موسی ست!
مسلما برای ما گردگیری و آشپزی برای خدا یا بستن پارچه به پای یک چارپای آهنی احمقانه ست٬
ولی اگه پیرزنی رو به خوشبختی نوه هاش امیدوار می کنه ارزشش از هزار رکعت نماز ما بیشتره!!
همون قدر که این چارپای فلزی٬ بت هست٬ جارو زدن جلوی کلبه ی خدا هم کفره! ولی اگه کفر گفتن اون چوپان ثواب داره پس ...
ولی خب منم با رواج دادن چنین اعتقادات غلطی مخالفم! درسته که نباید دلخوشی کسانی رو که به اینها اعتقاد دارند رو ازشون گرفت اما یاد دادنشون یه نسل های بعد اشتباست!
امیدوارم کشورمون از ماهیت اون چوپان ناآگاه به سوی تفکر حضرت ابراهیم پیشرفت کنه!!
آشپزی با پارچه بستن به پای حیوانی آهنین خیلی تفاوت دارد...
در قصه ی موسی و چوپان، چوپان موی خدا را شانه می زند، کفش خدا را تمیز می کند و ... اما اینجا آنچه آراسته می شود، پای جانوری فلزی است...
آن چوپان آگاه بود، چونان که موسی و ابراهیم آگاه بودند، زبانشنان متفاوت بود اما رو به یک چیز داشتند، ولی اینجا گاهی روی عزاداران به حسین یا خدای حسین نیست، رو به آن سنت هایی است که از اجداد به ارث رسیده و در ذهن فرو رفته و خشکیده...
حلیمه خواست چیزی به گردن محمد(ص) ببندد تا او را از خطر مصون دارد، حلیمه نیز مانند پیرزن می خواست به سلامت محمد(ص) امیدوار شود، اما محمد(ص) کند از گردنش آن و گفت:خدا نگه دار من است...
خدا نوه های پیره زن ِ نظرت را خوشبخت کند...
رویا...متشکرم !
جمله بندیم نمیومد اینا رو بگم و اینا...
ایول فرزانه و رویا
TnX ! N.Kh
۰۳:۱۰
بیداری ...
۳:۴۲ پاسخ میدم! D:
فقط برای اینکه ثابت کنم بیدارم!!!
هر کی بیداره نظر بده!
نویسنده ی محترم !
اکثر اهل الجنت البله . ( اکثر اهل بهشت ابلهانند )
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
- دانستن و آگاهی همانقدر که زیباست و دلپذیر به همان اندازه هم راه پیش روی را سخت تر می کند ...
- آگاهی مردم نسبت به سال قبل خیلی بیشتر شده و این روند ادامه خواهد داشت ... سرعت آن را آگاهان تعیین می کنند!
- باشد که غرور قدر آگاهی مان را از جهل آنان که نداسته پاک می مانند فرو تر نبرد.( آمین)
آمین!
امان از آگاهی که باری است به دوش...
با بار مسیر پیمودن سخت تر است، هرچه بیشتر، سخت تر...
غرور از بار نمیکاهد ولی کمر را سست کرده و مقدمات شکستنش را فراهم می آورد....
با تشکر از عزیزان همیشه در صحنه ی همکلاسی !
در فاصله ی نگارش یک نظر دو نفر شب زنده دار دیگر یافت شد !!
هیچ کس تنها نیست...*همکلاسی*
حمید جان پست زیبا و حاوی نکته خیلی مهمی بود که جای بسی تامل داره.ممنون
میبینیم که ادوات موسیقی وارد دسته های عزاداری میشود.میبینیم که طبل های این دسته جات روز به روز در حال رشد است انگار که هر روز به آنها هم نذری امام حسین (ع) می دهند؟؟!!!!
این که ما شیعیان و خصوصا تهرانی ها دچار تحریفات عاشورایی و در معرض تهاجمات فرهنگی هستیم امری مهم به شمار میاد و بحث بسیاری از سخنرنی ها در خود ماه محرم دوری مردم عزیز ما از این انحرافات است.
همانطور که بنده نیز قبلا در وبلاگ
http://industrialkntu.blogfa.com/post-217.aspx
به این نکات در حد کمی اشاره کردم متاسفانه بسیاری از ما به این تهاجمات فرهنگی که مطمئنا از طرف دشمن است پاسخ مثبت داده و آنها را وارد مذهب و حتی سنت خود میکنیم.
پست دوست خوبم بابک عزیز جالب بود که محرم ماه گناه؟؟؟!!! یعنی ما تو این ماه باید گناه کنیم یا ثواب؟ دسته عزاداری راه بندازیم که خانم های عزیز ماشاءالله هفت قلم آرایش کنند و دنبال دسته راه بیفتند و بگند و بخندند و یا در
پیاده رو بایستند و راه مردم را سد کنند؟ راه اندازی این دسته عزاداری اصلا برای چیست؟ اصلا هدف اینان برای راه افتادن در خیابان های تنگ تهران با طبل هایی بزرگتر از قد انسان آن هم نه یکی یا دو عدد چیست؟ اصلا می دانند که برای چه این طور به خیابان رفته و اقامه عزا میکنند؟آیا ثوابی هم در این گونه برگزار کردن عزاداری می برند؟
این چه صیغه ای است که مردم حتما باید ترافیک پشت دسته را تحمل کنند و تمام خیابان های یک محله به خاطر دسته ای که اصل و سنت آن فراموش شده ترافیک شود و در همین ترافیک ها تصادفات و دعواها و حتی فحش هایی به همین دسته جات و افراد داخل آن اتفاق افتد.؟؟؟
امام حسین (ع) این را از قیام خود خواسته بود؟ گفته بود مردم آزاری کنید؟ من هم بچه که بودم عاشق این بودم که دسته ببینم اما هیچ گاه داخل آن نرفتم اما الان حتی دوست ندارم حتی نگاه بندازم.دسته ای که در آن افراد متاسفانه کم اطلاع از عاشورا و وقایع آن و هدف آن و موضوعاتی مرتبط با آن و همچنین بی اطلاع از هدف همین زنجیر زنی.
متاسفانه این همون تهران ماست که تهرانی های عزیز به این میبالند که ما تهرانی هستیم و افتخار میکنند که در تهران باکلاس زندگی میکنند و تا یک شهرستانی میبینند همچین باد به غب غب خود می اندازند که انگار از عرش خدا هستند.آری این همان شهر تهران ماست که سنت ها و اهداف عزاداری ها در بسیاری از نقاط فراموش شده و به جای عزاداری و اقامه عزا برای امام حسین (ع) که ریشه آن در زمان های بسیار دور دارد که به روایاتی حتی به حضرت آدم نیز میرسد٬مردم آزاری و گناه انجام میدهیم.
شرمنده اینگونه به عزیزان نیروی انتظامی انتقاد میکنم اما انگار اینان نبودند که قبل از ماه محرم استفاده از علامت ها و ادوات موسیقی را ممنوع کرده و قانون گذاشتند که دسته جات طوری حرکت کنند که باعث ترافیم و مزاحمت برای مردم نشود اما همین دیشب(شب عاشورا) دسته ای تمام این قوانین را زیر پا گذاشته و ماشین پلیس عزیز هم به دنبال آنها راه میرفت. این هم برای این است که بگویند شرایط تحت کنترل است. ما در صحنه ایم. این در صحنه بودن به درد عمه تون میخوره مسخره شو در آوردید. توصیه میکنم زیاد فعالیت نکنید هوا سرد است و سرما میخورید. از سمند خود پیاده نشوید (در ضمن سنجد هم بخورید براتون خوبه ....)
یک سال منتظریم که محرم بیاد ما منتظر چی هستیم؟ منتظر اینیم که این گونه به خیابان آمده و مزاحم مردم شویم و حق الناس به گردنمون بیاندازیم و برای خود عذاب آخرت بخریم و مردم و خصوصا بانوان محترم کم حجاب و بی حجاب(و متاسفانه چادری ها) را به خیابان کشانده تا دسته نگاه کنند و به یک هیئت خوب نروند و مطالب مفید یاد بگیرند؟ و یا اینکه تا نیمه های شب به تماشا بنشینند و نمازها به آخر وقت افتد و یا اصلا خوانده نشود؟؟؟؟منتظر چه هستیم؟
چند سالی است که ایستگاه های صلواتی چای بسیار زیاد شده است و به عینه دیده ام که در خیابانی که طول زیادی ندارن چندین ایستگاه صلواتی چای ایجاد شده و باعث بسیاری از ترافیک ها شده است. این دیگه چه جورشه آخه؟ این ایستگاه ها هم تبدیل شده به محل تجمع یک سری آدم که نگاه کردن به قیافه آنان دل آدم رو زیر و رو میکنه و ... .
این کار یعنی چی؟ یعنی خیرات؟ یعنی پخش کردن خیرات؟ چه خیری؟ خیر مردم آزاری؟ چرا باید کاری کنیم که فحش مردم را برای خودمون بخریم؟ یه نفر میگفت این ایستگاه ها یک قلیان کم داره تا بشه قهوه خونه!!!!!!!!!!!!
عزاداری شهرستان ها را میبینیم میشنویم.خوشبختانه رسانه ملی هم د این امر کمک بسیار کرده. واقعا چه تفاوتی در آن عزاداری ها است با عزاداری های ما تهرانی ها؟؟ تمام عزاداریشان متفاوت است با ما نمونه اش را عرض میکنم که همان اتحاد میان آنان است. مثل این تهران گناه آلود نیست که هر ۲قدم به ۲ قدم تکیه زده اند و یک هیئت درست شده است.
باقی اش را هم که میدانید.....
حرف برای گفتن در این باره بسیار زیاد است و مسئله بسیار مهمی نیز هست اما در حوصله این متن نمیگنجه. ان شاء الله در فرصتهای آتی.
باز هم منون از پست زیبات حمید جان.
السلام علیک یا ابا عبد الله ...
ممنون از نظرت!
این یکی که فقط ادعا داره
کی؟ D:
من خواب بودم!

ممنون از جواب! هوس کردم بیشتر روش فکر کنم! مرسی!!
حالا که بیدار شدید، توصیتون به جوونا چیه!؟ D:
راستش بین کفش و جونور فرقی نمی بینم!

جایگاهشون فرق میکنه، کفش از دیدگاه چوپان، متعلق به خداست، تمیزش می کند تا شکر گزاری کرده باشد!
اما حیوان فلزی از دیدگاه آن عزادار، جز متعلقات خدا نیست، همچنین آن عزادار خوب می داند که خدا کفش ندارد، آن حیوان فلزی را وسیله ی ارتباط خود با امام حسین(ع) و امام حسین(ع) را وسیله ی ارتباط خود با خدا می داند!
غافل از آنکه قرار نیست آن بت فلزی با امام حسین(ع) رابطه ای برقرار کند، یا منزلتی پیش امام حسین(ع) ندارد که امام به واسطه ی منزلت بت، حاجت را بپذیرد....
این آدما نیاز به یک چیز فیزیکی برای ارتباط با خدا دارند! موافقم که این بر می گرده به غافل بودنشون!!


با سعی بر آگاه کردن نسل گذشته ممکنه چندین مومن رو کافر و چندین زن و مرد امیدوار رو تنها و هراسان از بی ارتباطی با خدا کنه !
نسل جدید رو باید آگاه بار آورد!! فرو کردن این خرافات به مخشون گناهه!!
در کل بگم که منم با حرف هاتون موافقم!!
در ضمن توصیه ام به جوونا اینه که


بگیرید بخوابید مگه شماها صب کارو زندگی ندارین؟!!!