زیباست!!! این که در میان برگهای خشکیده برگی سبز نمایان باشد!و این تنها یک چیز را تداعی میکند : " امید! "
چه تفاوتی!! حس می کنم دلش برای جنگل خودشون٬ و برگ های سبز دیگه تنگ شده!!
آخرین سامورایی....
البته شایدم جاسوس باشه!
من از بهار و تابستون و زمستون اصلا خوشم نمیاد و نخواهد اومد.....(البته آدم برفی حیف توی زمستونه و به خاطر همین آب میشه)نگو از گل ،نگو از یخکه در پاییزمنگاهم کن ، نگاهم کنچه درد انگیزمبا من نه گل ، نه آوازنه آسمان ، نه پروازگل مرده ی آوار برگمپاییزی ام ، هم فصل مرگماگر در شب ، اگر در بادوگر در اشک می رویمکدامین باغ؟کدامین گل؟من از پاییز می گویماگر ماهم ، اگر خورشیداگر هم بغض بارانهمه عشقمهمه بخششاز اینجا تا بهارانپست خوبی بود ولی...
دلش کرم و شاد بوده حتی تو سردی هواشایدم دلش میخاسته متفاوت باشهشاید هم حرفی برا کفتن داشته و نمی خاسته همرنک جماعت شهوشاید هم ...
زیباست!!!
این که در میان برگهای خشکیده برگی سبز نمایان باشد!
و این تنها یک چیز را تداعی میکند : " امید! "
چه تفاوتی!!

حس می کنم دلش برای جنگل خودشون٬ و برگ های سبز دیگه تنگ شده!!
آخرین سامورایی....
البته شایدم جاسوس باشه!

من از بهار و تابستون و زمستون اصلا خوشم نمیاد و نخواهد اومد.....
حیف توی زمستونه و به خاطر همین آب میشه)

پاییزی ام ، هم فصل مرگم
پاییز
می گویم
(البته آدم برفی
نگو از گل ،نگو از یخ
که در پاییزم
نگاهم کن ، نگاهم کن
چه درد انگیزم
با من نه گل ، نه آواز
نه آسمان ، نه پرواز
گل مرده ی آوار برگم
اگر در شب ، اگر در باد
وگر در اشک می رویم
کدامین باغ؟
کدامین گل؟
من از
اگر ماهم ، اگر خورشید
اگر هم بغض باران
همه عشقم
همه بخشش
از اینجا تا بهاران
پست خوبی بود ولی...
دلش کرم و شاد بوده حتی تو سردی هوا
شایدم دلش میخاسته متفاوت باشه
شاید هم حرفی برا کفتن داشته و نمی خاسته همرنک جماعت شه
وشاید هم ...