شیطانی کردن به بهانه ی مخالفت با شیطان هم محکوم است...

به نام خدا

    تمسخر آمیز است این توقیف ها، در آنسوی دنیا مستکبرینی برای ارضای زیاده خواهی سیر نشدنی خویش جان مردم را به بازی گرفته اند و در سرزمین من دیکتاتورهایی متکبر به بهانه ی دفاع از مظلومین غزه زبان ِ منتقدین دولت را می برند....

    مسخره تر از آن دفاعیه ی سردبیر روزنامه ی کارگزاران است که چونان کودکی سیلی خورده در برابر قلدر محله می گرید، تاسف آور است....

    حتی اگر موضع دفتر تحکیم وحدت در مقابل حوادث اخیر غزه دفاع از اسرائیل باشد باز هم هیچ کس حق بریدن زبان ها را ندارد، اگر این زبان بریدن ها طبق قانون است، قانون دیکتاتور پرور است و قانون ِ دیکتاتور پرور مشروعیت ندارد!

    من نمی دانم این وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کدام خراب شده ای است که به خود حق می دهد هر غلطی بکند، هزاران سایت را فیلتر کرده، درخواست مجوز هزاران نشریه را رد کرده و بارها به توقیف رسانه ها پرداخته است، به چه بهانه ای؟  یک بار می گوید فلان نشریه قصد تخریب دولت را داشته، به فرض که داشته، دولتی که با چند ورق کاغذ مقبولیتش زیر سوال می رود به درد جرز لای دیوار هم نمی خورد، یک بار می گوید فلان خبرگزاری ضد انقلاب است، ضد انقلاب هست که هست، اگر انقلاب ایران قرار بود با چند رسانه زیر سوال برود که تا حالا رفته بود، یک بار می گوید فلان سایت سیاسی دروغگو است، دروغگو است که دروغگو است، چه ربطی دارد؟ اگر ملت ایران تفاوت راست و دروغ را تشخیص نمی دهد پس چرا مسئولین کشور به بیداری و آگاهی سیاسی ملت خویش می نازند؟

     آیا مفهوم بیداری سیاسی، تائید دولت نهم و سکوت در برابر انحراف هایش است!؟

    اسرائیل و هرآنکس که با جان و مال خویش یا سکوتش حمایتش کرد محکوم است، اما این دلیل نمی شود که از شیطان بودن اسرائیل، فرشته بودن دشمنانش را نتیجه بگیریم!

     چرا رئیس جمهوری که مدعی است به خاطر فقر در آمریکا و عدم آزادی بیان در اروپا ناراحت است، آنقدر به شعور ملتش بی اعتماد است که فکر می کند اگر روزنامه ای به دفاع از اسرائیل پرداخت، ملتش مدافع ظالمین خواهند شد!؟

     بر چه اساسی آقای دادستان که اندیشه اش در پرتوی تحجر خشکیده و اینترنت را بدتر از ماهواره می داند، سخن از اعدام وبلاگ نویسان به میان می آورد!؟

     ننگ است خود را مطابقت دادن با آیین زورگویان...

    اگر آنقدر قلدر شده اید که به صرف ارائه ی بیان با ابزار وبلاگ، دستور اعدام می دهید، بسم الله...

بیایید جلو، می خواهم اولین وبلاگ نویس اعدامی باشم!