KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

توصیه هایی برای تلنگر زدن رو اعصابها

توصیه هایی برای تلنگر زدن رو اعصابها  

1- از چراغ راهنمایی رانندگی بارفیکس بروید.

2- سر چراغ قرمز از پشت فرمون پیاده شید رو صندلی شاگرد بشینید.

3- بعد از کوباندن ماشین پدر به دیوار بهش بگید که شما مقابل دوربین مخفی هستید !

4- اگه جایی دارن واسه خیریه پول جمع می کنن شایعه کنید که اینا می خوان پولها رو واسه خودشون برمیدارن.

5- جلوی طاووس میدان راه آهن دون بپاشید !

6- تو نیازمندی های همشهری آگهی تخلیه چاه بدید و شماره استادتونو به عنوان تلفن تماس ذکر کنید ! 

 

ادامه مطلبو بزنید.

7- رو در دستشویی عمومی بنویسید این واحد مجهز به دوربین مخفی است.

8- تو اتوبان همت با فرغون تک چرخ بزنید.

9- جای خمیر ریش و خمیردندانتونو عوض کنید.

10- عکسها و فیلمهای خانوادگیتونو تو مترو واسه همه بلوتوث کنید (ماذوخیسم ، خود آزاری !)

11- تو کافی شاپ با گوشت کوب بیفتید به جون دیزی مشدی و به همه تعارفش کنید.

12- قبل از ورود میهمانا به خونه ، خونه رو با کود حیوانی معطر کنید.

13- در کلاسی که استاد توشه رو بزنید و بگید منم بچه هاتون مادرتون ، غذا آوردن براتون.

14- تو جیب دوستتون تله موش بذارید.

15- تو هوای صفر درجه زمستون پیرهنتونو دربیارید ، سرشو آتیش بزنید و به سمت اتوبوس شرکت واحد بدوید. 

۱۶- به استادتون بعد از بیرون آمدن از دستشویی خسته نباشید بگویید !

نظرات 6 + ارسال نظر
نرگس چهارشنبه 4 دی 1387 ساعت 17:28

منم بچه هاتون مادرتون؟؟؟مازوخیسم چند شخصیتی
تازه این کار ها رو بکنیم یه راست رفتیم امین آباد نه تلنگر رو اعصابا

با این کارها می ریم اونجا که یزید از قعر جهنم آرزوی جهنم می کنه !

مرسی از نظرتون.

سپهر سارجانی چهارشنبه 4 دی 1387 ساعت 17:36

وای پسر آگهی همشهریو هستم
شماره خانم ..... بدیم بزنیم تدریس خصوصی

راست می گیا مرسیییییییییی. من هستم.

صابره چهارشنبه 4 دی 1387 ساعت 17:49

در مورد استادا کلا خوب مواردی رو اشاره کردین

مرسی از لطفتون.

فاضل چهارشنبه 4 دی 1387 ساعت 18:39

امیر جون عالی بود
یه خاطره بگم از چیزایی که واسه شما آرزو هستش
من به دلیل اینکه مجازی ها کلاس حضوری ندارند بیشتر می رم دانشگاه تهران جنوب که اونجا هم یه سری از دوستام هستند و با همیم

سر یه کلاس ریاضی که ۳۰ دقیقه مونده بود که تموم بشه رفتمو در زدمو گفتم ببخشید استاد آقای حسین باریده ( دوستم) اولیاشون اومدند ببرندشون اجازه می دید
اینو که گفتم دیگه این کلاس جوری شد که همه استاد های دیگه سرک می کشیدند که ببینند صدای خنده از کجاست
اینجور کارا خیلی حال میده امتحان کنید ولی با اونایی شوخی کنید که با جنبند
و استادشم اهل حال باشه

خیلی خیلی خنده دار بود فاضل ! ایولاااااااا

رویا IT چهارشنبه 4 دی 1387 ساعت 21:58

تک چرخ با فرغون؟!!

واییی راست می گیدا عجب سوتی ای !

الهه ترابی پنج‌شنبه 5 دی 1387 ساعت 00:42

جالب بود

مرسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد