الو مشاوره طنز - قسمت سوم

الو مشاوره  

الو مشاوره طنز : قسمت سوم. اولین تماسو وصل کنید...

در این بخش از الو مشاوره ابتدا نظرات چندتا از هموطنان عزیزمون رو پیرامون الو مشاوره می شنویم.

تلفن اول بفرمایید ...

+ الو سلام ، آقا برنامه تون محشره.

_ مرسی دوست عزیز. اسم شریفتون ؟

+ دکتر فاضل هستم. همکارتون . آخ ببخشید یعنی ....

_ آیییی فاضل چرا سوتی می دی ؟ آقا تلفنا رو وصل کنید.

= = = = = = = = = = = = = = = = = =  

+ امیر رباط هستم. عاشق پیرزن محله مون شدم. اما آقای دکتر فاضل چند بار وساطت کردن و پیرزن خانم هم نامردی نکردن با کفش کوبیدن تو سرم. این دکتر فاضل قرار بود بره جلو ولی کار رو خراب کرد. 

دکتر فاضل : امیر رباط جان من صلاحتو می خواستم و از اون یکی پیر مرده که مشاوره می خواست بیشتر حق ویزیت گرفته بودم که اقدس خانوم رو  بهش برسونم و بالاخره تو هم که به واسطه دوستی مون حق ویزیت نداده بودی  و .................
تازه من دوستت داشتم نمی خواستم ......بشی دوست عزیز ببین امیر چه وضعی داره  

دکتر مهندس پورنصرت : _ ....!!!!!! آقا امیر باط ؟ شما تقاضای خواستگاری کردید رد کرده ؟ یعنی چی ؟ روزانه کلی دختر ترشیده و دم بخت مراجعه می کنن اینجا رو با سایت همسریابی اشتباه گرفتن حالا این پیرزن نکبت غرغرو عقلشو از دست داده جواب رد می ده ؟ نکنه مد عوض شده و الان مد ، مد چروکه ؟!!! من در همین برنامه از این پیرزن عزیز درخواست دارم تشریف ببرن تیمارستان همدان !!!  

========================

 + سپهر س هستم. آقای مشاور بنده مدتی شدیدیست در فکر فرو رفتم همین الانشم انتهای فرو رفتنم و امیدم را از دست دادم من  دو ترم مشروط شدم دانشگاه سایه بنده رو با تیر و تبر میزنه چه کنم؟ لازم به ذکره که بنده اصلا استرسی برای امتحانات ندارم ...
بعد از خدا شما داریم
ببخشید گریه ام می گیره
ما شیفته پاسخ های شماییم    

 ـ متشکرم از لطفتون و من به خودم می بالم که چنین طرفدارهای پر و پا قرصی داره این برنامه. 

سپهر جان زیاد فکر نکن فیلسوف می شی . همین الانش کلی زحمتت شده. تو باید کیف دنیا رو کنی و زیاد فکر نکنی. یه روز تشریف بیار دانشکده عمران تا بر و بچز پیام نور که پنج شنبه ها اینجا رو با قدومشون خاکی می کنن رو ببینی چه روزگاری دارن. ببینی دانشگاه سایه تو رو با تیر می زنه یا اینا رو. دختره تو کتابخونه بود از حراست اومدن بالا سرش گفتن خانم دییییگه نمی یای اینجا ، اینجا مال بچه های خواجه نصیره نه شماها. استرس نداری خب چه بهتر. این همه دانشجو می رن به مواد مخدر معتاد می شن که استرس نداشته باشن ! تو همین جوری معتاد ... ببخشید بی استرسی. ولی هنوز به بی رگی سیب زمینی نرسیدی. وقتی رسیدی بگو تا بورست کنم خارج کشور. 

 ============================== 

+ ر.خ آی تی هستم. در کار کندن پرهای پروانه و تبدیلش به کرم ابریشمم. لطفاً راهنماییم کنید. ضمناً بگید دیه هر کرم ابریشم چقدره ؟ 

 _ خانم رویا خ از بچه های آ.ت ! جای این کارها یه چندتا کار جدید و کاربردی انجام بدید. شما می تونید طرح مقاوم سازی منار جنبان ، زدن تعویض روغن تو طبقه دوم ، پنچرگیری قطار ، روغن کاری بالهای ملخ جهت جلوگیری از سر و صدا و بالاخره تشکیل کلاس تقویتی برای کدو تنبله. 

دیه کرم ابریشم هم اینه که بگیریدش دست و جیغ نکشید !

============================== 

+ آقای دکتر شوهری دارم بیعار و بیکار که همش تو خونست و من باید سرکار برم و نان آور خونواده باشم.

_ شوهرتون مدرکش چیه ؟

+ سیکل

_ خب چرا طلاق نمی گیرید ؟

+ آخه شوهرمه ، سایه اش بالا سرمه ، وفا و مهرش واسم مهمه.

_ از قضا شوهر شما فقط چند خاصیت داره : 1- سایه داره ، یه درخت تو حیاط منزل بکارید و با سایه اش حال کنید. 2- وفا داره که جاش می تونید یه سگ بخرید. 3- مدام تو خونست و باد از خودش صادر می کنه که با یه راسو جبرانش می کنید. 4- اوقاتتونو شاد می کنه که جاش می تونید یه میمون بخرید.

+ مرسی آقای دکتر.

========================================  

+ الو سلام. 

_ سلام از ماست. 

+ منزل شاه کرمیه ؟ 

_ نه عزیزم ، اینجا برنامه مشاورست. 

========================================  

+ سلام آقای مشاور ، آقای مشاور ... هق هق ... الاغم عمرشو داد به شما!!! هق هق افسردم آقای مشاور چیکار کنم ؟ 

_ شما زن و بچه دارید ؟ 

+ بله 

_ زمین کشاورزی دارید ؟ 

+ بله 

_ خونه دارید ؟ 

+ بله.  

_ عزیز من شما خیلی چیزها دارید که بهش دلخوش باشید ، خیلی نعمتها و امکانات دارید (البته زن جزء امکانات و خوشی ها نیست!) شما نباید با یه اتفاق ساده اینجور از زندگی ناامید بشید. 

+ آقای مشاور خدا خیرتون بده ، تا شما رو دارم چه نیازی به خر و الاغ دارم ! شما برای من از صدتا الاغ و گوسفند بیشتر می ارزید. 

+ هی .... اتاق فرمان ... پیست پیست .... زود تماسو قطع کنید تا این آقا بیشتر از این رو من "کارخرابی" نکرده !  

=====================================

+ سلام آقای مشاور ، دختری جوان هستم و قصد خودکشی دارم. 

_ شما اگه قصد خودکشی داشتید تا حالا اقدام می کردید و به من نمی گفتید ! 

+ آخه نامزدم کمی افسردست و به من توجهی نمی کنه. 

_ چرا افسردست ؟ 

+ چون یه لطیفه گفت من به زور یه لبخند زدم ، طفلک ناراحت شد و افسرده شد. 

_ خانم درد شما خوشی زیاده ! در وهله اول با نامزدتون ازدواج کنید و دنبال خونه بگردید و قیمتهای خونه رو نگاه کنید ! خرید کنید و هزینه ها رو نگاه کنید ، دنبال کار بگردید و حقوقها رو بنگرید . اونوقت میل خودکشی در شما و افسردگی در نامزدتون نه تنها کم نمی شه هیچ ، بیشتر هم می شه ولی این بار دلیل داره و دلیلتون مثل بچه آدمه ! 

======================================== 

+ آقای مشاور ...  

_عزیزم برنامه تموم شد. ایشالا جلسات آینده. خداییش من نبودم شما با این همه مشکلات چه خاکی به سر می ریختید ؟ 

دوستان مشکلاتتونو با مشاور برنامه دکتر مهندس پورنصرت در میان بگذارید. 

آرشیو الو مشاوره :  

قسمت اول 

قسمت دوم