وی با اشاره به فرمایشات مقام معظم رهبری درخصوص دولت نهم گفت: نمی شود
درسخن گفتن ، ادعای تبعیت از ولایت را داشت ، اما در عمل به گونه ای دیگری
رفتار کرد، تابعیت از ولایت یعنی درهمه چیز پیرو ایشان بودن.
وی با بیان اینکه طرح سوال و انتقاد اشکالی ندارد ، اظهار داشت : هیچ کس حق توهین ،تخریب و بدگویی را به بهانه ایراد سوال و انتقاد ندارد.
سعیدی با بیان اینکه بعضی ها نقاط مثبت دولت را نمی بینند، افزود:
عده ای کوچکترین لغزش دولت را صد برابر بزرگترکرده و منعکس می کنند ، این
درحالیست که در دوران پیش از این بسیاری از این لغزش ها را نادیده می
گرفتند.
سعیدی ساده زیستی مسوولان دولت را عامل موفقیت آنان دراجرای عدالت
دانست وگفت: دولت به دنبال اجرای آزادی دراقتصاد است ،اما این با آن
اقتصاد آزادی که مد نظر مخالفان دولت است ، متفاوت می باشد .
نماینده ولی فقیه درسپاه به سیاست خارجی دولت نهم اشاره کرد و افزود:
از سیاست تهاجمی چه ضرری کرده ایم که اینقدر با آن مخالفت می شود، امروز
ایران درعرصه بین الملل دارای عزت و اقتدار است.
وی دفاع از مظلوم را وظیفه نظام جمهوری اسلامی دانست و گفت: فلسطین
و لبنان خط مقدم جبهه جنگ حق علیه باطل هستند ،زیرا دشمنان اگر دراین دو
جبهه پیروز شوند ، به سراغ سوریه و سپس ایران می آیند.
نماینده ولی فقیه در سپاه مخالفان دولت را دو گروه دانست و گفت: عده
ای مخالفان ناصح هستند که توجه به سخنانشان برای دولت مثبت خواهد بود و
عده ای از آنان مخالفان مغرض هستند که دولت را تضعیف می کنند تا مجددا
خودشان به قدرت اجرایی کشور دست یابند.
وی با اشاره به طرح اقتصادی دولت اظهار داشت: این طرح اگر خوب عملیاتی شود می تواند مشکلات جامعه را حل کند.
وی با بیان اینکه دلسوزان نظام باید تمام جوانب دراجرای این طرح را بررسی کنند، افزود:عده ای ازمخالفان طرح اقتصادی دولت به دلیل اینکه می دانند اجرای این طرح، برگ زرین دیگری بر افتخارات دولت نهم خواهد افزود با آن مخالفت می کنند.
سعیدی درادامه با اشاره به اینکه سپاه تابع محض ولایت فقیه است و
ازهیچ گروه یا شخصی حمایت نمی کند ،افزود: سپاه پاسداران جولانگاه هیچ حزب
و گروهی نیست واین نهاد انقلابی فرمایشات مقام معظم رهبری را مد نظر قرار
می دهد.
نماینده ولی فقیه درسپاه به فرمایشات امام خمینی(ره) اشاره کرد وگفت:
این فرمایش امام راحل(ع) که نگذارید انقلاب به دست نامحرمان بیافتد، تکلیف
نیروهای انقلاب و نهادهای انقلابی را روشن کرده است.
وی افزود: سپاه پاسداران هوشیار وبیدار است و حضورش درهمه عرصه ها به واسطه تکلیفش است و به عنوان یک نیروی نظامی صرف نیست.
وی ادامه داد: سپاه پاسداران حامی جریانی است که از آرمانهای انقلاب وارزشهای اسلامی دفاع می کند.
نماینده ولی فقیه درسپاه درادامه ، داشتن تعهد و تخصص را ملاک تمام
مسوولیت ها بویژه نمایندگی مجلس شورای اسلامی دانست و گفت: حساس ترین و
خطرناک ترین شغل در کشور نمایندگی مجلس است زیرا که دراین شغل حفظ ایمان و
تقوا بسیار مشکل است و جاذبه های فراوانی وجود دارد تا شخص را ازایمانش
دور سازد.
وی افزود: راهی برای حاکمیت دین وجود ندارد مگر اینکه به نیروهای
متعهد و متخصص اتکا کنیم و رمزموفقیت قوای سه گانه کشورتکیه بر نیروهای
متعهد و متخصص است.
منبع: ایرنا
مرسی خانم جعفری. جدیداْ گوینده خبر شدید ؟ فقط دو بار تپق زدید بقیش خوب بود.
چی بگم والا ؟ بس که این دولت نقطه قوت داره من فقط شرمندم. کی گفته نقطه ضعف داره ؟!
خواهش میکنم!!!
بهم نمیاد گویندگی؟؟!!! دیگه این دو بار رو هم شما به بزرگیه خودتون نادیده بگیرید! شما حالا چرا شرمنده اید؟!!!! خوبه که آدم قوی باشه!!!
بله جدیدترین نقطه قوت دولت اینه که بعضی از شخصیت های مهم آن از کلمات بسیار عامیانه استفاده می کنن که همه بفهمن چی میگن مثل کلمه ( فشل) ..... اون هم تو یه مصاحبه مهم
نقاط قوت دیگری هم دارد!!!!
آخه بابا چرا این دولتو اینقدر اذیت می کنید؟
این دولت همش نقطه قوته!!!!!
به خداااااااااااااااااااا
کی این دولت رو اذیت میکنه؟؟!!!!!!!
بله درسته!!!! و منتقدین مغرضانی بیش نیستند!!!
سپاه فقط خاطره هایش قشنگ است!
زمانی پر بود از بروجردی ها و همت ها و حالا پر شده از تملق گویان بی خاصیت....
آقا شما مغرضید و باید نظرتون حذف بشه!!!!!
ولی این کار رو نمی کنم که همه غرض ورزان اجنبی را بشناسند!!
قوت؟!!

بی خاصیت!
شاید هم غوت یا قوط یا حتی غوط!!!!!!!
غرض ورزی؟؟؟
نمی دونستم پست سیاسی هم میزارید.
کی من؟؟؟
(از همین شکلکها که داره سوت میزنه!!)
خانم جعفری به شجاعتت در بین این همه منتقد و یا بعضی هاشون که مغرضند باید آفرین گفت .
-- شود هر آنکه نتوان دید. 


باز هم از این جور خبر ها بزن تا --
اصولگرایانی که احمدی نژاد تنها نماد و نشانه ای از آنهاست خونشان مباح است، بی تردید! آبرو و شخصیت شان که جای خود دارد.
احمدی نژاد که نوک پیکان و رزمنده خط مقدم جبهه اصولگرایی است خونش مباح تر است. چرا؟ اینکه پرسیدن ندارد.
پیش از اینکه اصولگرایی مجددا سرلوحه شعارهای کشور شود، قول و قرارهای نانوشته- و بعضا نوشته- بسیاری عملیاتی شده بود. اجنبی سود هنگفت و اصلی را می برد و مهره های او هم ریزه خواری سفره اش را می کردند.
کسی هم نمی پرسید آقا زدوبند با شرکت نفتی نروژی یا هلندی- انگلیسی به قیمت چند میلیون دلار رشوه ناچیز چرا؟
یا فروش 20سال گاز کشور به قیمت 17.5دلار (14برابر زیر قیمت جهانی) به طرف اماراتی در ازای رشوه های عجیب و غریب برای دلالان دولتی و غیردولتی به چه قیمت؟
اگر هم یکی مانند رئیس فراکسیون دوم خرداد باورش می شد باید از آزادی و مصونیت پارلمانی استفاده کند و مثلا بگوید مدیریت وزارت نفت فاجعه است یا برخی تخلفات در شرکت پتروپارس صورت گرفته و کسی پاسخگو نیست، چنان حالش را سر جا می آوردند که یک هفته بعد به جای توضیح ماجرا فقط شعر برایتان بخواند؛ هرکه را اسرار حق آموختند- مهر کردند و دهانش دوختند!
مگر اعلمی دیگر عضو فراکسیون دوم خرداد را به خاطر انتقاد از عملکرد فاجعه بار وزارت نفت دادگاهی نکردند و او نگفت «مصونیت نمایندگی یعنی کشک! بیش از آن که برای خود متاثر باشم، برای دولت و روزنامه های اصلاح طلب متاثرم که ادعای حمایت از مصونیت نمایندگی داشتند.»
مگر کهرام نماینده دوم خردادی اهواز نگفت «وزارت نفت در مدت 5 دقیقه قرارداد یک میلیارد دلاری نفتی را در شورای اقتصاد تصویب و سپس مراحل اجرایی آن را طی می کند. هیچ چشمی در مجلس ناظر بر قراردادهای نفتی نیست.»
و مگر آن عضو شیرین زبان فراکسیون مشارکت خاطر همه را آسوده نکرد که «ما نمایندگان مجلس علاوه(!) بر وظیفه نمایندگی چقدر وقت و حوصله و تخصص داریم که بر قراردادهای نفتی نظارت کنیم»؟!
حالا توقع داشتید آقای وزیر نفت در گفت وگو با روزنامه آفتاب یزد(2مرداد 1380) راحت نباشد در گفتن این عبارت که «با تصمیم شورای اقتصاد مقرر شد قانون انجام مناقصه درباره واگذاری فاز یک حوزه نفتی پارس جنوبی به شرکت پتروپارس ترک شود.»
امتیاز دادن های بی شمار به نورچشمی ها و شرکای سیاسی در پروژه های اقتصادی همان و تاخیرها و تخلف ها همان.
آیا خون و آبروی دولتمردان و نمایندگان و روزنامه نگاران و دانشگاهیان و منتقدانی که بخواهند چراغی روشن کنند یا با تخلفات در حوزه نفت و گاز و بانک و گمرک و مالیات و تسهیلات رودر رو شوند، مباح نیست؟
آیا خون احمدی نژاد و دولت او و مجموعه حامیان اصولگرای این دولت، و خون و آبروی اصولگرایان مجلس مباح نیست که چرخه تعطیل شده فناوری هسته ای را در نگاه حیرت زده دشمنان، دوباره به گردش درآوردند و طعم شیرین پیروزی استراتژیک را در کام آنها به تلخی زهر کردند، نباید ریخت؟
مگر به :::سالوادور آلنده یا مصدق::: که فقط داعیه ملی کردن صنایع و معادن و نفت را داشتند رحم کردند که حالا به احمدی نژاد و اصولگرایانی رحم کنند که داعیه حکومت ملی و نهضت جهانی علیه تبعیض و چپاول دارند.
مگر می شود رگ حیات آنها را فشرد و جان و آبرو را به کف نگرفت؟
زمانی این عبارت عبرت آموز را آقای عباسعلی نورا- نماینده مجلس پنجم- گفته بود که؛ وقتی تحقیق و تفحص درباره یکی از قراردادهای نفتی را شروع کردیم، یکی از دوستان دلسوز من در سازمان بازرسی سراغم آمد و با لحنی دلسوزانه گفت فلانی سراغ این قبیل پرونده ها نرو! پورسانت و رشوه و پول چایی و هدیه ای که در این قبیل زدوبندها می دهند لااقل چند میلیون دلار است و با این مبالغ هنگفت هم می توانند پول بدهند تا اوباش تو و بستگانت را زیر چرخ های اتومبیل ببرند و هم می توانند آدم ها و روزنامه ها و گروههایی را بخرند که تو را ترور شخصیت کنند و از حیزّ انتفاع ساقط نمایند.
نه، احمدی نژاد و دولتمردان همراه او قدیس نیستند همچنان که نمایندگان مجلس اصولگرا. خطا و قصور و حتی تقصیر هم داشته اند.
اما این مجموعه، یک جرم بزرگ به گردنشان است که اگر مرتکب آن نمی شدند، همین گردن کلفت های خارجی و داخلی متعرضشان نمی شدند هیچ که حلوا حلوا هم می کردند. مگر برای بعضی های دیگر نکردند و نمی کنند؟
مگر جنایتکاری چون بوش که در این 8 ساله روی هیتلر و استالین را سفید کرد، مقارن با تروریست و ناقض حقوق بشر خواندن جمهوری اسلامی، مدال حقوق بشرخواهی و اصلاح طلبی بر سینه طایفه ای بدعاقبت و خودباخته نمی نشاند؟
کم گناهی نیست سازش پذیری و ناآشنایی به قواعد معامله با صاحبان زور و زر و نفوذ در دنیا. کم گناهی نیست بلد نبودن یا تن ندادن به قواعد و فرمول های رایج در بازی سیاست.
کم گناهی نیست بازگرداندن روح امید و اعتماد به نفس و تلاش سازنده و پاکدستی و نوکری به کشور و دولت در حالی که دشمن خیال می کرد پروژه انهدام حاکمیت و انحلال وحدت و اقتدار ملی با موفقیت تمام در حال نهایی شدن است.
آیا از چنین مجموعه ای نباید انتقام کشید و آنچه زیبنده خود است نثار او کرد؟!
ما که می دانیم درد جماعتی که به دروغ دم از وضعیت بحرانی و اورژانسی کشور و ضرورت نجات آن یا تشکیل دولت ائتلافی ملی(؟!) می زنند کجاست؟
و البته آن درد را نمی توان گفت. انهم لیطلبون حقا هم ترکوه و دما هم سفکوه.
و چرا به رجایی اقتدا نکنیم که مغضوب منافقین شد چون امام عدالت(ع) را مقتدای خویش ساخته و مانند معلمی دل سوخته از عمق جان می سرود؛ «روا بود که حق برملا شود- اگرچه در رهش جان فدا شود.»