الو مشاوره طنز - قسمت دوم.

الو مشاوره  

الو مشاوره طنز : قسمت دوم. اولین تماسو وصل کنید...

 + سلام آقای مشاور ، من "ح.ت" هستم. فکر نکنم کسی منو بشناسه. آقای مشاور با مشکل قطع شدن کابل توسط کشتی چی کار کنیم ؟ 

_ خوب شد نگفتن پای جناب ویز مخابرات رفته رو سیم تلفن و در نتیجه اینترنت کشور قطع شده ! تازه حالا هم که کشتی رفته رو کابل هیچکی نفهمید ! اگه خودشون نمی گفتن کسی نمی فهمید چون سرعت اینترنت همون (بوووووق) بود که بود! توصیه می کنم برای جلوگیری از خسارت بیشتر عجالتاً ایمیل ها و پی ام های عاشقانه بر و بچز بیکار ایرانی رو که از کابل تو دریا ریخته بدن جمع کنن و با یه نخ و سوزن اینترنت رو بدوزن و از این به بعد هر کشتی که از اون حوالی رد شد بگن :  

هوی آقا بیا این ور. هی چیکار می کن؟ لعنت به اون کسی که بهت گواهینامه داد. مگه کوری نمی بینی ما سیصد متر پایین تر کابل اینترنت کار گذاشتیم ؟!!! حاجی از این ور ....

=========================================  

+ آقای مشاور ، مشاور دادستان کل کشور که مثل خودتون مشاوره می گه خطر اینترنت خیلی بیشتر از ماهواره است. 

_ باز بهتر از حرف اون بابایی بود که می گفت اینترنت از سگ هار هم خطرناک تر است. یحتمل آقایان با دیدن سگ دچار توهم فانتزی می شن و این عبارات زیبا رو بر زبون میارن. تصور کنید آقای مشاور بره تو خونه شون و به پسرش بگه : آخه پسر تو چرا معتاد شدی ؟ لابد فردا می خوای ماهواره ببینی و پس فرداش ... زبونم لال اینترنت نگاه کنی. لابد بعدشم می خوای بری سینما ! 

جناب آقای سپهر س هیچ حرف این عزیزان بی حکمت نیست. اینا می بینن که کابل اینترنت توسط یه کشتی خائن قطع شده و مردم زجر می کشن برای اینکه مردم نرن اینترنت و داغ دلشون تازه نشه ، اینجوری مردمو دلداری می دن !

======================================= 

+ ر . آی تی هستم و چهارتا مارمولک دارم. می خواستم بدونم چطور می شه مسواکشون زد ؟ 

_ خانم رویا ... وای عذر می خوام ببخشید ما نباید اسم ها رو فاش کنیم. من یه مارمولک خدمتتون تقدیم می کنم اگه طرز گرفتنش و غش نکردن رو یاد گرفتید من طرز مسواک زدنشو براتون می گم ! 

=======================================

+ آقای مشاور دختری 26 ساله ام و افسردم. 

_ دلیلش معمولاً مشخصه ولی خب برای بینندگان بنویسید ببینم چیه ؟ 

+ آقای مشاور در به در دنبال کار گشتم ولی پیدا نکردم. این همه سال عمرم تو دانشگاه تلف شد. 

_ مشکل شما رو همکارم جناب فاضل حل می کنه : 

فاضل : خانم ، اجازه بدید کمی ریشه ای تر مشکلتونو بررسی کنیم. مشکل شما نداشتن شوهره درسته ؟  

+ خب .... یه جورایی درسته. 

_ کاملاً هم درسته. اصولاً شما برای چی رفتید تو دانشگاه ؟ شوهر ؟ 

- آقای فاضل  : اذیتش نکنید بیچاره خجالت می کشه. خانم ، متاسفانه من خودم زن دارم و آقا فاضل قصد ازدواج ندارن. خودتونو ناراحت نکنید. خودتونو باز هم به کار و تحصیل (!!!!) مشغول کنید و دست از تلاش برندارید تا بتونید مدارج علم و ترقی (!!!!!) رو به دست بیارید و باهاش برید ماه عسل. 

====================================== 

+ آقای مشاور شما مجردید ؟ 

_ بله چطور مگه ؟ 

+ قصد ازدواج ندارید ؟  البته قصد خاصی ندارم از این حرفها. دختری 25 ساله هستم خوش اخلاق زیبا ، فقط خواستم بگم برای ازدواج به دقت اطرافتونو نگاه کنید و ... 

_ بله بله شماره تونو بدید به روابط عمومی و بعدش تشریف ببرید نی زار ، هروقت اولین نی اونجا گل کرد منم میام خواستگاریتون !  

(وای اگه فخری بفهمه من این دروغ گنده رو گفتم پوستمو می کنه 

========================================  

+ آقای مشاور هیچکی منو تحویل نمی گیره 

_ تلفن بعدی ! 

========================================  

+ آقای مشاور احساس حقارت می کنم . 

_ دوست عزیز تو خودت ، خودتو حقیر می دونی ، . کسی که از دیگران انتظار احترام داشته باشه در درجه اول باید به خودش احترام بذاره ، خودشو دوست بداره. 

+ آقای مشاور به خاطر شغلم کسی تحویلم نمی گیره. 

_ همه شغلها قابل احترامند و اصولاً هر شغلی که به نفع جامعه باشه شایسته احترامه. 

+ آقای مشاور من متحول شدم ! 

_ خوشحالم دوست عزیز. 

+ ایشالا روزی کارتون به من بیفته و من بتونم جبران کنم. 

_ خیلی ممنون نگفتید شغلتون چیه ؟ 

+ من مرده شورم. 

_ اوهوم اوهوم ... نفر بعد. 

========================================   

+ الو سلام ، شوهرم مشاوره و تو برنامش مدام شر و ور و اراجیف می گه و من باید جلو آشنا و غریبه خجالت بکشم ، شدیم مضحکه همه ! تازه جدیداً تو برنامش به دروغ می گه من مجردم! 

_ ااااا فخری تویی ؟ من ... ببین بهت توضیح می دم. 

+ نمی خواد توضیح بدی ، یه عمره پرت و پلا می گی هیچی نمی گم ، حالا داری می گی مجردی ؟ دیگه پاتو نمی ذاری تو خونه. 

_ فخری ، فخری من برگرد . من این کارا رو به خاطر تو می کنم تا تو سرتو بالا بگیری ، می رم دنبال یه لقمه نون حلال که تو راحت باشی. فخری ... من روز اول بهت قول دادم خوشبختت کنم و به هیچکی جز تو فکر نکنم و هنوزم رو قولم هستم. فخری ... تو عزیزترین کس منی. 

+ (سکوت) ... امیر راست می گی ؟ 

_ یعنی تو این پرت و پلاها رو باور کردی ؟ برو گم شو خونه بابای کچلت که توی ترشیده رو به من قالب کرد. سر 30 سالگی از ترشیدگی نجاتت دادم حالا داری واسه من شاخ و شونه می کشی ؟ برو تکلیفتو روشن کنم. 

===================================== 

بینندگان عزیز این یه ترفنده که باید آقایون یاد بگیرند. ابتدا پایین آوردن مقاومت و سپس وارد کردن ضربه روحی اصلی!  تا برنامه الو مشاوره بعد می سپارمتون به خدا . 

فخری ؟ فخری رفتی ؟ ای خدا پوستم کنده ست. باباش بزن بهادر محلست.  

 آرشیو الو مشاوره :   

الو مشاوره قسمت اول