KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

حکایتی از کریم خان زند

مردی به دربار خان زند می رود و با ناله و فریاد می خواهد تا کریمخان را ملاقات کند... سربازان مانع ورودش می شوند ! خان زند در حال کشیدن قلیان ناله و فریاد مردی را می شنود و می پرسد ماجرا چیست؟ 

 پس از گزارش سربازان به خان ؛ وی دستور می دهد که مرد را به حضورش ببرند... مرد به حضور خان زند می رسد و کریم خان از وی می پرسد : چه شده است چنین ناله و فریاد می کنی؟ مرد با درشتی می گوید دزد ، همه اموالم را برده و الان هیچ چیزی در بساط ندارم ! خان می پرسد وقتی اموالت به سرقت میرفت تو کجا بودی؟! مرد می گوید من خوابیده بودم!!! خان می گوید خب چرا خوابیدی که مالت را ببرند؟ مرد در این لحظه آن چنان پاسخی می دهد که استدلالش در تاریخ ماندگار می شود و سرمشق آزادی خواهان می شود ... مرد می گوید : من خوابیده بودم ، چون فکر می کردم تو بیداری...! خان بزرگ زند لحظه ای سکوت می کند و سپس دستور می دهد خسارتش از خزانه جبران کنند و در آخر می گوید : این مرد راست می گوید ما باید بیدار باشیم!!

نظرات 8 + ارسال نظر

مسئولیت قبول کردن کار سختیه!

و قبول کردن اشتباه سخت تر!!!
ممنون از نظرتون.

فرزانه محمدی پنج‌شنبه 21 آذر 1387 ساعت 03:58

به زبان دیروز :

آهــــــــــــای اهل شـهر

آسوده بخوابیـــــــــــد

شبگرد بیــدار است !




به زبان امروز :

شبا که ما می خوابیم ...


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

این روز ها همه در خوابند !

بیمه تقبل می کند...

این روزها بیداری هم کفایت نمی کند!!! باید چشمانمان را بیشتر باز کنیم و بهتر ببینیم!!!!
فرزانه جان ممنون از نظرت.

صابره پنج‌شنبه 21 آذر 1387 ساعت 12:21

من فکر کردم شبا فقط همکارای من بیدارن

خوشحالم که از اشتباه درتون اوردم دزد عزی.............
اا ببخشید دوست عزیز!!!!! دی:
ممنون از نظرت.

فاطمه جدی پنج‌شنبه 21 آذر 1387 ساعت 13:28

خیلی قشنگ بود...بسیار از این داستان عبرت گرفتیم

قشنگی از خودته عزیزم. بله عبرت انگیز بود!!!! دی:
ممنون از نظرت گلی.

محمدـصنایع پنج‌شنبه 21 آذر 1387 ساعت 16:07

جالب بود . (البته قبلا خونده بودم.)

ممنون! کجا خونده بودین؟؟!!!!!!!!!

محمدـصنایع پنج‌شنبه 21 آذر 1387 ساعت 17:03

یادم نیست

هانی پنج‌شنبه 21 آذر 1387 ساعت 19:55


معرکه بود

لطف دارین. ممنون از توجهتون!!

سوسن sanaye پنج‌شنبه 21 آذر 1387 ساعت 22:50

wo0w ایول حاضر جوابی !
مرسی ی ی ی

دی:
مرسی از نظرت!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد