KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

**دوست دارم**

مرد و زن جوانی سوار بر موتور در دل شب می راندند. آنها عاشقانه یکدیگررا دوست داشتند...

زن جوان : یواشتر برو من می ترسم...

مرد جوان : نه، اینجوری بهتره ...

زن جوان : خواهش می کنم من خیلی می ترسم...

مرد جوان : خوب،اما اول باید بگی که منو دوست داری...؟

زن جوان : دوست دارم،حالا می شه یواشتر بری...؟

مرد جوان : منو محکم بگیر...

زن جوان : خوب حالا می شه یواشتر بری...؟

مرد جوان : باشه به شرط اینکه کلاه کاسکت منو برداری و روی سر خودت بذاری، آخه نمی تونم راحت برونم، اذیتم می کنه.....

روز بعد واقعه ای در روزنامه ثبت شده بود، برخورد موتورسیکلت با ساختمان حادثه آفرید در این سانحه که به دلیل بریدن ترمزموتورسیکلت رخ داده ، یکی از دو سرنشین زنده مانده و دیگری درگذشت، مرد جوان که از خالی شدن ترمز آگاهی یافته بود ،پس بدون اینکه زن جوان را مطلع کند با ترفندی کلاه کاسکت را بر سر او گذاشت و خواست تا برای آخرین بار دوست دارم را از زبان او بشنود و خودش رفت تا او زنده بماند



منبع:

http://www.mamalvideo.blogfa.com


نظرات 11 + ارسال نظر
سحر تسبیحی سه‌شنبه 19 آذر 1387 ساعت 12:16

خیلی قشنگ بود

حوریه جعفری-کامپیوتر سه‌شنبه 19 آذر 1387 ساعت 12:28

رویا IT سه‌شنبه 19 آذر 1387 ساعت 12:47

!

شقایق-com سه‌شنبه 19 آذر 1387 ساعت 14:13

صنایع سه‌شنبه 19 آذر 1387 ساعت 15:01

احمد IT سه‌شنبه 19 آذر 1387 ساعت 15:06

wow
زیبا بود.

شبنم کامپیوتر سه‌شنبه 19 آذر 1387 ساعت 21:31

r سه‌شنبه 19 آذر 1387 ساعت 22:31

سمانه چهارشنبه 20 آذر 1387 ساعت 22:20

سمانه چهارشنبه 20 آذر 1387 ساعت 22:21

ندا شنبه 30 آذر 1387 ساعت 11:59

رویایی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد