با حضور مهربونت
آسمونم رنگ مهربونی رو
احساس کرد
قلب من
با قلب تو
توی آسمون عشق پرواز کرد
با حضور مهربونت
دیگه دنیام رنگ غم نداره
زندگیم با تو همیشه
دیگه چیزی کم نداره
با حضور مهربونت
میشه
غم رو توی قفش
نشوند
مرغ عشق دلامون
رو
توی این احساس زیبا
به آسمون پروند
با حضور مهربونت
دل عاشقم می خنده
تو سکوت می کنی
اما
من میشم
کم کمک بنده (کم کمک = به آرامی )
با حضور مهربونت
تاریکی برام
پر از امید میشه
تو همیشه می خندی
اما
با خنده ی تو
ماه من خورشید میشه
با حضور مهربونت
به همه گفتی که میشه
عاشقا با هم بمونن
پس بمون واسه همیشه
تا که مردم
قصه ی جدیدی از
لیلی و مجنون رو بخونن
29 آبان ۱۳۸۷
50 : 4 بامداد
بسیار عالی بود ممنون عزیز
بسیار عالی بود ممنون عزیز
چرا همش بامداد؟ شما نمی خوابید ؟؟؟

قشنگ بود
بدون شرح