سخنی با دوستان خوبم، اعضای محترم شورای هماهنگی
به نام خدا
زمانی که انجمن های دانشجویان الکترونیکی دونه دونه در حال شکل گیری بودند، ترس از پراکندگی و بی نظمی در اثر فقدان ناظر ِ بر انجمن ها باعث شکل گرفتن پیشنهاد تشکیل شورای هماهنگی شد!
از آنجاییکه دبیران انجمن های، خواهان حل مشکلات دانشجویان الکترونیکی با تکیه بر رابطه ی دوستانه و فعالیت های گروهی بودند، از پیشنهاد تشکیل این شورا استقبال خوبی کردند!
در اولین جلسات شورای هماهنگی اساسنامه ی اولیه ی آن که توسط یکی از همکلاسی ها نوشته شده بود توسط اعضای شورا ویرایش و سپس تائید شد!
طبق این اساسنامه قرار شد که تعیین ناظر برای انتخابات انجمن ها به عهده ی شورای هماهنگی باشد، همه ی اعضای شورای هماهنگی این مساله را به عنوان یکی از مهمترین وظایف اجرایی شورا، پذیرفتند!
ماهها بعد زمانی که انجمن ها به ثبات رسیده و در بین دانشجویان صاحب جایگاه شده و نسبتا قدرت گرفتند، آن اتحاد اولیه بین دبیران انجمن ها کمرنگ شد، شاید به خاطر این بود که فکر میکردند دیگر نیازی به همیاری هم ندارند، بنابراین برخی از دبیران انجمن ها کم کم نسبت به تعهداتی که به شورای هماهنگی داشتند بی اهمیت شده و شاید احساس کردند تحت نظارت شورای هماهنگی بودن کسر شان است!
وقتی به شورای هماهنگی می آمد دبیران سایر انجمن ها از روی دلسوزی و البته از روی وظیفه ای که در شورا داشتند به نقد فعالیت هایش می پرداختند، می بایست پاسخگو می بود، اما وقتی به شورای مرکزی انجمن خویش می رفت، به صندلی دبیر تکیه زده و هیچ نقدی نمی شنید، برای همین کم کم به این نتیجه رسید که کار با دوستانی که عیب ها را نمی گویند بسیار شیرین تر است!
کم کم آهنگ استقلال سر داده و دیگر حاضر نشدند در جلسات نقد انجمنشان حاضر شوند، وقتی به آنها یادآوری می شد که انتخابات بدون ناظر معنا ندارد، می گفتند حتی اگر نیازی به ناظر باشد خودمان ناظر را تعیین می کنیم، نیازی به اظهار نظر شورای هماهنگی نداریم....
گاهی در تنگنا بودن بسیار شیرین تر از کسب موفقیت هاست چرا که در سختی ها قدر یکدیگر را بیشتر دانسته اما بعد از کسب موفقیت ها یادمان می رود که ....
برای کسانی که ظرفیت موفقیت ها را ندارند، در سختی ماندن بسیار مفید تر است!
صحبت بر سر نظارت بر انتخابات نیست، تا به حال حتی یک مورد هم تقلب در انتخابات نداشته ایم، هر کس هم مدعی تقلب در انتخابات شده، فقط قصدش تخریب انجمنی خاص بوده است...
آنچه دردناک تر از مساله ی ناظر و انتخابات و انتصابات و هر چیز دیگر است، فراموش کاری دبیران انجمن ها نسبت به تعهدات خویشتن است، فراموش کردن دوستی هاست، تاثیر احزاب سیاسی بر روی جبهه بندی های داخل شورای هماهنگی است، آنچه نباید باشد و هست این است که برخی از دبیران انجمن ها فکر میکنند شورای هماهنگی که خودشان آن را خلق کردند، جایی برای فخر فروشی هاست، نه جایی برای شنیدن نقدهای صادقانه!
روزگاری که مسئولین دانشگاه برای نابودی انجمن ها می کوشیدند، دغدغه ی فعالان دانشجویی حل مشکلات بر سر راه بود و امروز که به مدد همدلی ها و کار گروهی بسیاری از مشکلات انجمن ها حل شده است، دغدغه ی برخی از دبیران انجمن ها فقط شهرت و مقام و خریدن چاپلوسی هاست....
حقیقتا انسان موجودی فراموش کار است، کاش فراموش نمیکردیم موفقیت هایمان حاصل کار گروهی است...
همیشه راه بازگشت هست، آیا بازخواهیم گشت و یا اینکه باز هم ....
ممنون حمید جان
امان از قدرتی که از بین برنده ی فروتنی و زاینده ی فخر فروشی هاست...
((یک تجربه مستند از فرهنگ کار گروهی در ایران ))
به نقل از یک عضو :
به نام خدا
من عاشق کار گروهی هستم و دوست دارم در گروه رییس باشم !
.
.
.
بالاخره این کار رو هم یاد می گیریم یه روزی .مگه نه ؟
شرافت زیباست ، کمی درد دارد... خانم ها آقایان درد کشیدن نیز گاهی زیباست...
حمید جان ممنون!!
مطالب رو بجا و ریبا بیان نمودی!!
امیدوارم همه چیز به حالت قبلی برگرده چون خطرات زیادی تو این وضعیت میتونه کارگروهی رو تهدید کنه
با آرزوی توفیق روزافزون
تفرقه و نا هماهنگی نابود کننده ی بزرگترین فرهنگ ها بوده است![](http://www.blogsky.com/images/smileys/001.gif)
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/045.gif)
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/025.gif)
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/027.gif)
ما که دیگه یک گروه دوستی هستیم که قصد داریم یک کار گروهی موفق داشته باشیم
به امید سامان یافتن شرایط خطرناکی که در آن به سر می بریم
موفق و سربلند باشید
امیدوارم هیچ چیزی باعث از بین رفتن اتحاد و یکپارچگی بین دانشجویان الکترونیکی نشود چون همه ما مانند یک تیم هستیم اگر کسی یا تعدادی از ما موفق شود باعث افتخار ماست واگر ناکام باشد موجب ناراحتی ماست و هممون در غم و شادی هم شریک هستیم.
<...کاش فراموش نمیکردیم موفقیت هایمان حاصل کار گروهی است... >![](http://www.blogsky.com/images/smileys/003.gif)
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/001.gif)
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/004.gif)
دسترنج با ارزش و شیرینی داریم٬ اگه از دست بره بعدا حسرتش رو می خوریم!!
از دانشگاه هم ممنونم بابت مشکلاتی که بر ما وارد کرد!!
شرافت آدمی به عقل وادب اوست نه به مال و حسب و نسب . امام علی (ع)
ممنون از متن زیبایت دوست من امیدوارم همه به این جمله شهید بهشتی برسیم که فرمودند : ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت !!!!!!!!