خوب حدود چند ماه تا دهمین انتخابات ریاست جمهوری مانده و هر روز رقابت بین گروه های اصلاح طلب و اصولگرا
را بیشتر می شود و به اقتضای این مهم مروری ناچیز بر گروه دوم خرداد را خواهیم کرد
خوب بعد از سپری شدن 8 سال حکومت هاشمی رفسنجانی بر ریاست جمهوری برای دوره بعد چند امر مهم میرسد که برای نظام بسیار مهم بود که به نظر من مهم ترین ان کاهش رای و حضور مردم در صحنه بود به طوری که در اتخابات ششم ریاست جمهوری مردم در حدود 51 درصد شرکت کردندکه این امر ساده و قابل گذشتی نبود وبا وجود پیشرفت وسازندگی کشور در این دوره وجود تغییرات مهم و اساسی به نظر میرسید پس رسیدن افکار تازه نوید بخش خوبی بود خوب در همین برهه انتخابات هقتمین دوره ریاست جمهوری با چهار نامزد اغاز شد که چندین نفر وجود داشتند از جمله ناطق نوری زواره ای و خاتمی
که خاتمی که وزیر مستفی فرهنگ و ارشاد اسلامی هاشمی که در ان زمان ریس کتابخانه ملی بود که از جریانات سیاسی تقریبا مصون مانده بود و با شعارهای جدید و روشن فکرانه به میان امد که یکی از اصلی ترین دلیل پیروزی او به باور اغلب کارشناسان شعارهای او بود که با شعارهای ازادی و حقوق زنان به میان امد که به طبع مردم خورد به طوری که در ان دوره مردم هشتاد درصد در انتخابات شرکت کردند که بسیار شگفت انگیز بود و رکوردی در دمکراسی بود اما چه شد......؟
خوب این گروه پس از به ریاست رسیدن خاتمی 18 گروه جمع شدند که گروهی به نام دوم خرداد را تشکیل دادند
اما پس از مدتی این گروه از اصلاحات به انحراف مبتلا شد که البته در نظر نیست برخی از کار بسیار با ارزش این گروه را زیر سوال بریم
این گروه با سست انگاری به فساد مالی مبتلا شد به طوری که صدای این جریان به گوش همه رسید تا جایی که وزیر این گروه به دلیل همین کارهای استیضاح شد
که کارهای ناشایست زیادی انجام شد که فرصت بیان انها نیست
فقط اندیشه ای بر حادثه دانشگاه تهران و قتل های زنجیره ای قابل تامل است که به ترتیب دو ارگان مهم در این جریان خراب شد به ترتیب نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات بود
که یکی از افراد این گروه در این دو رابطه گفته بود در حادثه دانشگاه تهران نیروی انتظامی و در قتل های زنجیره ای وزارت اطلاعات خراب شد که باید در حادثه دیگری باید سپاه پاسداران خراب شود
البته مجالی برای گفتن بیش از حد نیست پس سخن را کوتاه میکنم و لب میگزم
مطرح کردن مسائل کلی ضمن این که هیچ گونه سندی را متذکر نمیشوید و در نهایت این جمله ؛البته مجالی برای گفتن بیش از حد نیست پس سخن را کوتاه میکنم و لب میگزم .کمی غیر منطقی به نظر میرسد
این سخنان کاملا اثبات شده و در و دیوار هم ان را گفته اند پس سخن شما خطاست
درود بر محمد عزیز...
خوشنودم که پس از مدتها خاموشی شاهد فعالیت مجدد تو دوست عزیز هستم٬ و بازگشت مجدد تو دوست عزیز را به جمع همکلاسی تبریک میگویم...
جای خرسندی بیشتر آنکه به نقد کارنامهی اصلاحات پرداخته و اموری را مطرح نمودی که البته کمی کهنه و اثبات شده جلوه نموده و جای کنکاش چندانی ندارد٬ و ای کاش در این نقد خود از مسائل از دید پنهان ماندهای سخن میگفتی که نه به اثبات رسیده بودند و نه اینگونه به سادگی رد میشندند...!!!
دوست من محور نقد خود را بر دو پایهی فساد مالی و قتلهای زنجیرهای و فاجعهی کوی دانشگاه استوار داشتی..
مسائلی که بارها طرح گشته و اثبات شدهاند!
در باب فساد مالی و انحرافی که مطرح داشتی باید عرض نمایم که تا به حال نمیدانم و بر طبق چگونه سندی این امر به اثبات رسیده است٬ که گر چنین بود بارها در مجامع عمومی و رسانههای حکومتی که از کوچکترین امری گذر نمیکنند پنهان نمانده و افشا میگشت٬ و اینها تنها بلفهای سیاسی هستند که دیگر رنگ و رویی نداشته و بارها مقامات اعلام آمادگی جهت مناظره نمودهاند ولی چرا پاسخی نگرفتهاند٬ خود سندی بر دروغین بودن این امر است!
و از اینها که گذر کنیم کارنامهی اقتصادی دولت اصلاحات در برابر دولت گذشتهی خود٬ دولت سازندگی و دولت کنونی دولت اصولگرایان به وضوح روشن است٬ و اگر نیم نگاهی تنها به یکی از شاخصهای مهم اقتصادی این دوران٬ یعنی نرخ تورم اندازیم به وضوح در مییابیم که کارنامهی کدام دولت دارای نواقص عمیقی میباشد.
نرخ تورم در دولت سارندگی در حدود ۲۰٪ تا حتی ۵۰ و یا ۶۰٪ هم میرسد٬ در دولت کنونی هم در حال حاضر ۳۰٪ میباشد٬ و این در حالی است که این آمار در آخرین سال دولت اصلاحات به ۱۲٪ میرسد!
ای کاش دیگر دولتها نیز دارای فساد اقتصادی بودند و در عوض نرخ تورم جامعه را اینگونه لجام گسیخته افزایش نداده و کنترل میکردند!!!
اما در باب قتلهای زنجیرهای و فاجعهی کوی دانشگاه (و البته نمیدانم چرا دیگر فجایع از جنله ترور نا فرجام سعید حجاریان که هیچگاه در ذکر اینگونه مقولات از آنها ذکری نمیرود!)
دوست من به خوبی میدانیم که جناب خاتمی با پیگیریهای ممتد خود عاملان قتلهای زنجیرهای٬ سعید امامی و دیگر عاملان را وضوح افشا نموده و به نیکی مشخص گشت که عاملان این امور چه عواملی میباشند٬ و اقتدارگرایان که از این افشاگری اصلاحطلبان روزنامهی سلام به خشم آمده بودند دست به اقدامهای ناروایی زدند که به اعتراض جنبش دانشجویی منجر شده و آنان که منتظر چنین فرصتی بودند بی پروا با شبیخون خود به کوی دانشگاه چنان فاجعهای را رقم زدند...
بنابراین کارنامهی دولت اصلاحات در اینگونه امور سیاسی و اقتصادی کاملا پاک و شفاف است و نقدی را نمیتوان هرگز به چنین اموری بیان داشت که اقتصاد شکوفای آن دوران و فضای آزاد سیاسی آن دوران هرگز از یاد ما نرفته و ثبت خواهد ماند...
امید به آنکه با نقد بر دیگر زمینههای راستین از دید مغفول مانده٬ از جمله عدم پایداری بر بعضی مواضع و دیگر نکات قابل نقد در پی باروری جریانات سیاسی درون کشور باشیم٬ و با رصد صحیح این مواضع آرمانهای صحیح خود و افرادی که حامل این آرمان هستند را نیز معرفی نماییم تا به سر منزل مقصود راه یابیم...
اندیشگاه خواجه نصیر نیز در انتظار تو دوست عزیز است تا فردا گرد هم آییم و دیدگاههای خود را بیان داشته و به سوی آیندهای روشن گام بردارین...
با سپاس و آرزوی بهترینها برای تو دوست عزیزم
تا درودی دگر بار بدرود...
سلام و درود بر پویا دوست عزیزم سخنان شما راخواندم اما اول بگویم من بودم اما شما باید کمی بیشتر به دور و اطراف خود نگاه میکردید تا ما را هم میدید اما سخن اصلی این که دوست من من طرفدار دولت حاضر نبودم که برای من از انان ایرائ گرفته اید و دوم این که از سخنان شما تعصب احساس میشود امیداوارم واقع بنگرید اما این نسائل در عین کهنگی هنوز مبهم و غیر قابل پاسخ دهی هستن و من به خاطر همین اورده ام انان را