مــهمترین نهــاد زیباسازی و عمران پــایتخـــت
کارکرد قهوهخانهها از گذشته تا به امروز
محمد مدنی
دانشجوی عمران
منبع: ماهنامه بینالمللی گردشگر
www.gardeshgar.net
نخستین قهوهخانههای ایران در دورة صفویان و به احتمال زیاد در زمان سلطنت شاه تهماسب (930-984ق) در شهر قزوین پدید آمد و بعد در زمان شاه عباس اول (996-1038ق)، در شهر اصفهان توسعه یافت .
قهوهخانه در آغاز همانگونه که از نامش پیداست، جای قهوه نوشی بود. با آمدن چای به ایران و کشت این گیاه در بعضی از مناطق شمالی ایران و ذائقه پذیر شدن طعم چای دمکرده میان مردم کمکم چای جای قهوه را در قهوهخانهها گرفت از نیمة دوم قرن سیزدهم هجری چای نوشی در قهوهخانهها معمول شد، لیکن نام قهوهخانه همچنان بر آنها باقی ماند.
قهوهخانه در طول حیات 400 سالة خود مطابق با اوضاع اجتماعی و اقتصادی زمان نقشهای گوناگونی داشته است. همزمان با ریشه گرفتن قهوه خانه در بین جامعه و میان تودة مردم و توسعه یافتن آن در همة شهرها مردم از هر طبقه و گروه بهخصوص اهل کار و صنعت و پیشه به آن روی آوردند. رفته رفته بعضی از قهوه خانهها به صنف و گروه خاصی از مردم اختصاص یافت و میعادگاه یا پاتوق (= پاتوق) قشرهای گوناگونی از کارپیشگان و صنعتگران و هنرمندان شد. در این زمان قهوهخانه بهصورت یک واحد صنفی فعال در جامعة شهری درآمده بود و همچون نهادی با وظیفه و کارکرد اجتماعی- فرهنگی ویژه و مشخص فعالیت میکرد .
قهوهخانه در جامعة ایران تحول و دگرگونی بزرگی در شکل گردهماییهای مردم و شیوة گذراندن اوقات فراغت و نوع سرگرمیهای آنان فراهم آورد. مردم از هر قشر و گروه هر روز پس از دست کشیدن از کار روزانه و در ایام و اوقات بیکاری در قهوهخانهها جمع میشدند و ساعتها به گفتوگو با هم و تبادل نظر دربارة کارهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی میپرداختند.
اهل حرف و صنعتگران و کارورزان بعضی از قهوه خانه ها را پاتوق صنفی خود کرده بودند و در گردهماییهای خویش مسائل شغلی و صنفی را در میان میگذاشتند و به کاریابی و کار راهاندازی میپرداختند. مردم بسیاری از گرفتاریهای خانوادگی و محلی و مسائل مادی خود را در نشستهای دوستانهای که در قهوهخانهها ترتیب میدادند مطرح و گره گشایی میکردند . در مجالس شبانه قهوهخانهها بهخصوص شبهای ماه مبارک رمضان که آیینهای سخنوری و مرثیه سرایی و نقالی و شاهنامه خوانی و بازیهای قهوهخانهای در آنها برگزار میشد، معمولاً جمع زیادی از اهالی محل و مردم محلههای دیگر شرکت میکردند و در یک محفل انس و دوستی و فضای فرهنگی و ادبی با هم اعتماد برقرار میکردند و بدین گونه قهوهخانهها به صورت یک نهاد اجتماعی _ فرهنگی درآمد و مکتب و مدرسهای شد برای پرورش استعدادهای ادبی و هنری گذشتگان ما بود و وظیفه و نقشی مهم در انتظام روابط اجتماعی و باورهای جمعی و بقای ارزشهای فرهنگ ایرانی – اسلامی در میان گروهها و قشرهای گوناگون مردم بهخصوص اجتماعات شهرنشین بهعهده داشت بهتدریج محلی برای نوشیدن چای و خوردن صبحانه و ناهار و رفع خستگی درآمد و بعضی از آنها نیز به کانونهای فساد و نشر شرارت و بدکاری و بدآموزی تبدیل شد .
در این زمان قهوهخانه رشتههای پیوند فرهنگی خود را با گذشته و سنتهای گذشتگان گسسته است. عاملان انتقال فرهنگ و هنر کهن، یعنی شاهنامه خوانان و نقالان شیرینسخن قصهگو و سخنوران خوش قریحة شعردان و نقاشان چیرهدست نقش پرداز از این مدرسه و مکتب بیرون رانده شدهاند. در نتیجه قهوهخانه بهصورت واحدی بیهویت درآمده و از بار اجتماعی ـ فرهنگی نیرومند گذشته تهی گشته است.
با فکرش به ارزشهای گذشته، قهوهخانه و پایگاه و منزلتی که قهوهخانه در پایداری و استمرار فرهنگ ملی و مذهبی ایران داشته و نقش مهم و حساسی که در گسترش و آموزش راه و رسم زندگی پهلوانی و آداب فتوت و جوانمردی ایفا نموده و وظیفة مؤثری که در برقراری ارتباط میان افراد صنفها و قشرها اجتماعی داشته است، باید کوشید این نقش و منزلت و وظیفه را به صورتی که متناسب با توقعات و خواستههای امروز مردم باشد احیا کرد.
بسیاری از مقولات و عناصر فرهنگی و هنری در فضای فعالیتهای قهوهخانهای از مجموعه میراث فرهنگی و هنری ایرانیـ اسلامی زنده و پویا و ارزشمند ماست که پیوسته پایدار و اثرگذار بوده و گذشت زمان نتوانسته است از ارزش و اعتبار و منزلت و رنگ و نقش و عملکرد آن در جامعه بکاهد، شاهنامهخوانی، نقالی و قصهگویی، تغذیهخوانی، شعرخوانی، سخنوری، برخی بتزیهای نمایشی و بازی شطرنج، پردههای نقاشی قهوهخانهای و . . . از این دسته میراث فرهنگی و هنری است که گذشت زمان به بها و ارزش صوری و معنایی، و جنبههای ادبی و هنری و زیبا شناختی آنها افزوده و آها را شایسته استمرار و تکرار و تداوم ساخته است.
اگر امروزه این مجموعه عناصر فرهنگی و هنری با اندیشه و شیوههای درست تنظیم و تدوین شود و در قهوهخانهها ارائه گردد. نه تنها پذیرای گروهها و قشرهای گوناگون جامعه خواهد بود، بلکه راه بازگشت به خود و نگرش به تاریخ فرهنگ و هنر خود را به همگان میآموزد و شمار بسیار زیادی از مردم زمانه را که از تاریخ فرهنگ گذشته و گذشتگان خود گسستهاند و از عرصة اندیشههای اسطورههای و حماسی و مذهبی ایرانیان دور افتادهاند، به شناخت این گنجینههای ناشناخته و هویت ملی خود رهنمون خواهد شد.
اندیشه بازسازی و احیای قهوهخانههای سنتی بر پایه این نگرش، بنا به پیشنهاد دفتر پژوهشهای فرهنگی و حمایت و پشتیبانی حوزة معاونتی امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران در سال 1372 تحقق یافت و پس از مطالعات فراوان، قهوهخانة آذری، واقع در خیابان ولیعصر(عج) تهران بهعنوان نخستین مورد آن و الگویی برای این طرح اجتماعی و فرهنگی در نظر گرفته شد.
قهوهخانههای احیا شده، سخنهای فراوانی برای مردم دارند، اما مهمترین نکات قابل توجه در این طرح اجتماعی ـ فرهنگی بدین قرار است:
· احیای مراکز فرهنگی ـ اجتماعی سنتی با عنایت به کارکرد امروزه آنها از طریق روش الگو سازی و ترغیب و تشویق مردم به مشارکت در این امر با توجه به الگوی صحیح و استاندارد، چه در معماری و فضتسازی و نیز تعیین تمامی آرایههای داخلی آن، و چه در موضوع مدیریت این مراکز که باید به وسیلة مردم انجام شود.
در این روش، شهرداری صرفاً درالگوسازی و استانداردی که به صاحبان قهوهخانههای سنتی ارائه میدهد، هنگام راهآندازی و اداره، نسبت به رعایت استانداردهای ایجاد شده، نظارت دقیق اعمال می کند تا همواره این مکانها، دارای جذابیتهای فرهنگی و هنری لازم باشند و بهعنوان یک مکان اجتماعی، حقوق مردم از هر نظر در آنها رعایت شود.
·احیای معماری سنتی ایرانی با کاربردهای نوین آن، ارائه لباس سنتی قهوهخانهداران، رعایت آداب و رسوم سنتی قهوهخانهها هنگام توزیع غذا و نوشیدنیها، ارائه غذاهای سنتی و اسباب سفرة ایرانی.
·ایجاد مکانی مناسب و مطلوب که خانوادهها برای نخستین بار بتوانند بدون دغدغه به آنجا رفت و آمد کنند.
·احیای سنتهای شاهنامهخوانی و نقالی و سخنوری و آشنا کردن جوانان با میراث فرهنگی و هنرهای سنتی.
·آشنا کردن مردم با مکتب نقاشی قهوهخانهای و برانگیختن آنها به استفاده از نقاشیهای ملی و مذهبی در خانهها و محیط کار، به این ترتیب اقتصاد این رشته به تدریج رونق خواهد گرفت و وضعیت مقاشی و نقاشان سبک قهوهخانهای، از سراشیبی نا امیدی و فراموشی، روی بهبهبودی و بهروزی خواهد نهاد.
·ایجاد فضایی مطلوب برای سیاحان داخلی و خارجی که بتوانند با مراجعه به قهوهخانههای سنتی، گوشهای از آداب و رسوم ناب ایرانی ، لباس، غذا، لوازم کار و پیشة سنتی، نقاشی و نقالی و شاهنامهخوانی و هنر معماری سنتی ایرانی ـ اسلامی، موسیقی ایرانی و دهها موضوع دیگر را یکجا ببینند و تجربه کنند. گسترش این نوع مکانها به تدریج موجب جذب تعداد بیشتری جهانگرد به شهرها و توسعه و گسترش صنعت جهانگردی و ایرانگردی خواهد شد که درآمد حاصله به نوبة خود به افزایش درآمد ناخالص ملی یاری خواهد رساند.
·در این مجموعه سعی شده است تعدادی از قهوهخانهها که در پی اجرای برنامة احیاء و راهاندازی قهوهخانههای سنتی تهران ایجاد شدهاند. معرفی گردد. امید است این خدمت فرهنگی و اجتماعی مورد رضایت شهروندان قرار گیرد
ممنون از نظرت
با آرزوی توفیق روزافزون
مرسی!!
خواهشمیکنم
با آرزوی توفیق روزافزون