آیا باز شدن فضای درس و کار و فعالیت، قلمرو مردان را تنگ میکند؟
آیا دخترها جای پسرها را در دانشگاه ها تنگ کرده اند؟
آیا اگر جلوی آنها را بگیریم، به معنای آن است به به پسرها شانس بیشتری دادهایم؟
اما شانسی که با زور بدست آمده، به چه درد میخورد؟
آیا زنها موقعیت های خوب را در بازار کار از چنگ مردها درمیآورند؟
اگر آری، چرا باید به زور بخواهیم آنها را از صحنه خارج کنیم؟
چرا نباید وارد رقابتی عادلانه و مساوی با آنها شویم؟
چرا باید از کمترین پیشرفت دخترها هم دچار هراس شویم؟
کی بیاندیشیم ............................................................................
با خواندن این ۲ پست هم اکنون صدای بعضی ها بلند می شود پس غیرت مردانه چه می شود
منظور من این نیست که بی غیرت شویم ولی چرا بایدمرد ۱۰۰٪ بر کار های زن نظارت باید داشته باشد آیا این ظلم نیست؟ - چه می شود اگر از این ۱۰۰٪ نظارت ۵۰٪ آن در اختیار زن باشد؟ - چرا نباید زن مرد را باز خواست کند که تا دیر وقت کجا بوده و با چه افرادی رابطه دارد و یا زن حس تملک بر مرد خود داشته باشد.خطاب به مرد ها:از چه می ترسید ؟از این که با او مشورت کنید؟
از این که از او کمک بخواهید ؟ یا از این که در کار خانه ا و را یاری کنید ؟
هم اندیشی مرد با زن این اجازه را به زن می دهد که ابتکار و استعداد های خود را در مدیریت و فعالیت های اقتصادی اجتماعی فرهنگی خانواده نمایان کند , در چنین شرایطی که زن آزادی خود را در خانواده بدست آورد خانوده در سلامتی کامل به سر می برد چون احساسات و عواطف نیز در انجام کارها منتقل و در کنار هم کار کردن و کنار هم بودن وابستگی بین طرفین را افزایش میدهد. وقتی خانواده سالم باشد جامعه نیز سالم خواهد بود و این در گرو درست اندیشیدن است.
پس بیاندیشیم.............................................................................