عبارات سبز رنگ برگرفته از متن دوست خوبم، احمد انصاری می باشد، البته ترتیب آنها در متن اصلی به گونه ای دیگر است، پس چنانچه متن دوستم را مطالعه نکرده اید، حتما یکبار آن را مطالعه فرمایید.
به نام خدا
سلام بر دوست عزیزم، احمد انصاری
در متن زیبای خود در مورد متن دوم بنده با عنوان ِ شرم برمن، شرم بر تو ... سخن به میان آوردی اما گویا متن سوم بنده با عنوان گذاشت هایم ایراد داشت را مطالعه ننموده ای، به خصوص قسمت نظراتش را!
اولین نظر متعلق به دوست خوبمان، مهدی تقدسی بود :
....... اشکال اون متن فقط اشتباه در بکاربردن کلمات و ... نبوده، بلکه با توضیحی هم که تو متن دوم دادی، برمیاد که منظور واقعیت چی بوده و هنوز ما نیت خیری در شما مشاهده نمیکنیم. البته نیتت این بوده که ارزشهای معنوی امام حسین رو بالا ببری ولی ظاهرا میخواستی جسم و حرم ایشون رو بی ارزش جلوه بدی! اگه واقعا اینطور نیست، صریحا تو یه متن یا حداقل همینجا نظرت رو راجع به قداست جسم و حرم ایشون بیان کن! البته من کارهای نیستما که بخوام ازت اعتراف بگیرم ولی اگر برات مهمه که از حرفات برداشت اشتباهی نشه، باید صریحا نظرتو بگی.
خدا هممونو هدایت کنه انشاءالله.
در پاسخ به مهدی تقدسی به قسمتی از متن سوم تو نیز پاسخ داده ام :
..... ارزش های معنوی امام حسین(ع) بالا و پایین رفتنی نیست، به حق بالاست و پایین آوردنی نیست، البته ظاهرا منظورت این است که ارزش های معنوی را از دیدگاه همکلاسی ها بالا ببرم!
با اینحال، قصد بنده این نبوده است!
------------------------------
در پاسخ به یکی از نظرات متن بتکده ی طلایی، توضیح داده بودم که حرم امام حسین(ع) را مقدس میدانم!
در متن ِ شرم بر من .... نیز اینگونه گفته بودم که :"دوستان من، اگر جسم حسین(ع)، متبرک کننده ی خاک مزارش است، ارزشهایش، متبرک کننده ی جسمش هستند!"
وقتی معتقدم، جسم حسین(ع) متبرک کننده ی خاک مزارش است، مسلما عامل تبرک را از تبرک شونده، متبرک تر می دانم!
در واقع منظورم این بوده که جسم حسین(ع) به خودی ِ خود، متبرک نبوده و نیست، بلکه تبرکش را از ارزشهای حسین(ع) گرفته است!
در نتیجه:
وقتی از دید شخصی، ارزشهای حسینی که عامل اصلی مقدس بودن ِ جسم حسین(ع) است، بی ارزش شوند و در عین حال، جسم حسین(ع) از دیدش متبرک باقی بماند، می توان نتیجه گرفت که از دید آن شخص، جسم حسین(ع) عامل اصلی تبرک و تقدس حسین(ع) است!اینگونه نظر داشتن به یک جسم، مشابه ِ همان نظری است که بت پرست نسبت به بت دارد، همانطور که بت پرست، بت را با دست خویش می سازد، آن شخص نیز ، از امام حسین(ع)، بتی در ذهن خویش می سازد، بتی که تقدسش وابسته ی به جسم است و نه وابسته به ارزش های معنوی!
شاید اشخاصی که اینگونه اند قبول نکنند که واقعا اینگونه اند اما در عمل نشان داده اند که چیزی جز این نیستند!
بت دانستن حسین(ع) نیز شرک است، از دید بنده، امام حسین(ع) یک وسیله است نه یک شریک!
امیدوارم تونسته باشم این بار، منظورمو بهتر منتقل کنم!
ممنونم از نظرت!
موفق باشی!
در ابتدای متن سوم خود، مثالی قابل توجه در مقابل اولین قسمت متن دوم بنده(شرم بر من، شرم بر تو...) آورده ای:
"خیلی ها تصور کردند که بنده با استفاده از این واژه قصد پایین آوردن شان حرم امام حسین(ع) را دارم!
حال آنکه بتکده گرچه از دید ما مکانی حقیر است از دید بت پرستان مکانی برای نگاهداری خداوندان است، در واقع مقدس ترین مکان برای یک بت پرست، بتکده است!
چنانچه قصد توهین داشتم از واژه ای که برای ملتی دیگر مقدس است بهره نمی بردم، درست مانند این است که بگوییم تشبیه مسجد به کلیسا، توهین به مسجد است!
از طرفی منظور بنده این نبود که حرم حسین(ع) را بتکده می دانم، بلکه خواستم به مخاطبم بگویم، کسی که ارزشهای حسینی را سبک می شمرد با حرم امام حسین(ع) و با اعتقاداتش همان را می کند که یک بت پرست با بتکده می کند!"
"گاو!!!! جنابعالی گاوی!!!!! البته اصلا قصد توهین نداشتم.میدونی چرا؟چون گاوپرستانی که در هندوستان زندگی میکنند واژه گاو براشون مقدسه!!!!حالا به شما گفتم گاو دیگه!!!توهینی که نکردم.(فکر میکنم همین مثال کافی باشه برای بیان کردن حق مطلب و انصافا قصد توهین نداشتم)"
"از طرفی" یعنی حرفم تمام نشده، بقیه اش را بشنوید!
حال سعی می کنم، بقیه ی حرفم را با مثل تو تطبیق دهم :
از طرفی منظور بنده این نبود که حمید توکلی را گاو می دانم، بلکه خواستم به مخاطبم بگویم، که برخی از مردم با توهین عملی به حمید توکلی، ثابت کرده اند که حمید توکلی را یک گاو می بینند. ( من حمید را گاو نمیدانم، بعضی از مردم او را گاو می دانند ، پس مرا مواخذه مکنید، آنان را مواخذه کنید که در عمل ثابت کرده اند که حمید را گاو می پندارند )
شنیدن این حرف برای کسی که حمید توکلی را محترم می شمرد، سنگین است و ممکن است تصور نماید، نویسنده ی متن با آوردن واژه ی گاو، قصد توهین به حمید را داشته، حال آنکه نویسنده ی متن تنها عمل ِ برخی از مردم را ترجمه نموده است و قصد هشدار دادن دارد.
"به مراجع که جانشینان به حق او هستند( طبق فرمایش خود حضرت ) تهمت سیاسی کاری زده !"
"شما خونه بشین و فقط توهین کن و تهمت بزن و نمادین از ارزش های حسینی دفاع کن.در ضمن آقای شجاع توهین کننده به ارزش ها به بهانه احیا ارزش ها!!!!!!!شما چرا اسلحه به دست نگرفتی و نرفتی بجنگی؟نگو منتظر حکم مراجع بودم که از خنده میمیرم.بقیه شاید با این حرفها گول بخورن ولی من نه.تو اصلا مراجع رو قبول نداری وگرنه تهمت سیاسی کاری بهشون نمیزدی.کسی که مراجع رو قبول نداره چرا باید منتظر حکم اون ها بمونه؟!!!!در هر صورت دو تا حالت داره . یا مراجع رو قبول داری یا نداری.اگه قبول داری.ساکت شو.عین بچه آدم به حرفشون گوش بده که مصلحت جهان اسلام رو بهتر از تو میفهمند.اگرم قبول نداری بیخودی خالی نبند که منتظر حکم جهاد اونهام"
در متن اول خود، نه به همه ی مراجع، بلکه به برخی از آنها اشاره کرده بودم!
"چند سال پیش که ارتش آمریکا به عراق حمله کرد، جالب بود برام سکوت برخی مراجع محترم تقلید،"
دوست عزیزم، قطعا اگر از دیدگاه بنده نسبت به مرجعیت مطلع بودی، متوجه منظورم میشدی، البته حق داشتی که مطلع نباشی و اینگونه برداشت کنی!
به نظر بنده :
مرجع تقلید، راهنمای امت اسلامی در عصر غیبت ولی عصر(عج) می باشد، اگر رجوع به قرآن و سنت برای مردم کفایت می نمود، دلیلی بر تقلید از یک مرجع دینی نبود، اهمیت مرجع تقلید وابسته به این کاربرد مرجع است که می تواند با اشرافی که بر کلیات و جزئیات دین دارد، در مورد مسائل جدید و روز جامعه فتوا دهد!
پس حکم مرجع تقلید در مورد مسائل روز بسیار مهمتر از حکم مرجع تقلید در مورد مسائلی شناخته شده چون نماز و روزه است.
روایتی است در مورد امام حسن(ع) که درست به خاطر ندارم اما آنچه به یاد دارم را می نویسم:
مردی خدمت امام(ع) رسید و از امام(ع) در مورد اینکه چرا با حاکمان ستمگر جهاد نمی کند پرسید!
امام(ع) در پاسخ به آن شخص فرمود که یاوری برای جهاد ندارم، آن شخص پس از اشاره به کسانی که برای حج آمده بودند گفت، آنان یاوران شمایند، من نیز جز آنانم، امام(ع) از او خواستند که در آتش(مکانی که نان می پختند) رود، آن شخص وحشت زده شده و از این کار امتناع ورزید، خادم امام(ع) از راه رسید، امام(ع) از او خواست که در میان آتش رود، آن خادم این چنین کرد، روی آتش رفت و در را نیز به روی خود بست، سپس امام(ع) با خونسردی به ادامه ی صحبت با آن شخص پرداخت، آن مدعی یاری نیز مدام به امام(ع) یادآوری می کردند که غلامت در حال سوختن است...
امام(ع) خادمش را خواند، خادم در را برداشت و سالم از آتش بیرون آمد!
سپس امام حسن(ع) اشاره به خادمش کرد و فرمود، اگر ده یار چون این مرد داشتم، جهاد میکردم!
اگر کسی عین حدیث و منبعشو بلده بگه که این قسمت از متن رو ویرایش کنم!
امام(ع) به خاطر نداشتن یاور به میزان کافی، حکم جهاد ندادند، مراجع ما نیز در اکثر مواقع به خاطر اینکه می دانند هر فتوایی را مردم عمل نمی کنند، از بیان فتوای خود به عامه ی مردم پرهیز می کنند!
وقتی مرجعی می داند که برای اکثر ایرانیان، تنها دفاع از مرزهای سیاسی اهمیت دارد، هیچگاه حکم جهاد برای دفاع از مرزهای غیرسیاسی نمی دهد و البته کار درستی هم می کند!
خوب، ممکن است در این وضعیت، شخصی از مرجع خود در مورد عدم دادن حکم جهاد سوال نموده و معترض شود، چنانچه آن شخص بداند که دلیل عدم دادن حکم جهاد، نداشتن یاور است، اعتراض خود به مراجع را به قصد اعلام یاوری مطرح می کند نه به قصد اعتراض به مرجع! این اعلام یاوری را بلند فریاد می زند که شاید کس یا کسانی دیگر برای اعلام یاوری با مرجع، همنوا گردند.
در این حالت اگر مرجع بخواهد مطمئن شود که نیت واقعی فریاد زنان چه هست، کافی است خواسته ای به مانند خواسته ی امام(ع) را مطرح کند، مثلا بگوید در آتش برو، چنانچه معترضین در آتش روند، یاوران واقعی آن مرجع هستند!
در متن خود به ظاهر به مراجع و به واقع به مقلدان ِ سست ِ مراجع معترض گشم!
امیدوارم اینبار منظورم را خوب منتقل کرده باشم!
"گویا اصلا متن من رو نخونده بودی"
بنده همه ی انتقادات را مطالعه نمودم، اگر به خیلی از سوالات و انتقاد های مطرح شده، پاسخ ندادم، دلیلش تنها این بود که نویسندگانشان نه حرف بنده را بلکه برداشت خویش از حرف بنده را نقد کرده بودند!
ببین هر قصدی هم که داشتی حماقت کردی که به حرم مولا گفتی بتکده.فکر نکن ما آروم میشینیم و جوابتو نمیدیم.
برای همین در متن سومم اعتراف کردم که گذاشت هایم ایراد داشت! و طبعا برداشت های شما نیز...
"در مورد راهپیمایی گفتی و این که فایده نداره؟"
حدیثی است از امام علی(ع) با این مضمون که جهاد بر سه نوع است، جهاد قلبی، جهاد با زبان، و جهاد با دست!
راهپیمایی جهاد با زبان و البته کاری مفید و مقدس است!
به نظر بنده، جهاد قلبی، زمینه ی جهاد زبانی و جهاد زبانی زمینه ساز جهاد عملی است! یعنی باید جهاد زبانی ای باشد که جهاد عملی هم صورت گیرد!
منظور بنده از سخنانی که در مورد راهپیمایی گفتم این نبود که راهپیمایی را سبک جلوه دهم، بلکه خواستم اعتراض کنم به اینکه این جهاد زبانی تا کی میخواهد زبانی باقی بماند، چرا زمینه ساز جهاد عملی نمی گردد!؟
دیگه بس کن این بچه بازیتو.به مقدسات ما توهین کردی انتظار داری با آرامش و متانت با تو برخورد کنیم!!!!
دوست عزیزم، با انتشار متن شرم بر تو، شرم بر من، شرم بر ما باد، و گفتن این که : "شرم بر من که انتقاد کردن نیاموخته ام، شرم بر تو که دفاع کردن نیاموخته ای و شرم بر ما که چونان کودکانی به جان هم افتاده و هر کدام، تنها خویش را بر حق می بینیم!"
به نوع برخوردی که با بنده داشتی، معترض نشده ام، و درخواست متانت و آرامش از تو نکردم، فقط خواستم بگویم که کسی که از حسین(ع) دفاع می کند، باید به سبک حسین(ع) دفاع کند، تو در برابر سخنانی که آنرا توهین آمیز می دانی، نه به سبک حسین(ع) بلکه به سبک خودت دفاع کردی، درست است که حسین(ع) سبک های مختلفی داشت، گاهی سکوت می کرد و گاهی شمشیر می کشید اما آیا میدانی سبک برخورد حسین(ع) با کسی که از روی نادانی به امام علی(ع) توهین می کند چیست؟ آیا امام(ع) اینگونه دفاع می کردند؟
باز دهانت رو باز کردی و هر چرت و پرتی به ذهنت رسید بر زبان راندی؟
نمی دانم، حتما اینطور دفاع می نمودند که اینطور پیروی می کنی از ایشان، بنده اشتباها تصور کردم که امام(ع) به نحوی دیگر با گمراهان سخن می راندند، به خاطر تصور اشتباهم معذرت میخواهم!
به پیروی عملی از امام(ع) ادامه دهید.....
"شاید منشاء این تصور که جسم حسین(ع) و یارانش، جسمی خاص است، سرودن اشعار بی محتوا توسط مداحان اهل بیت باشد، آنگاه که در مراسم عزاداری حسینی به جای مدح ِ ارزشهای اخلاقی شخصی چون ابوالفضل(ع)، در نهایت کوته بینی خوش تیپ بودن، خوش چهره بودن، چشمان زیبا و ... صفات ِ فیزیکی ِ ابوالفضل را مدح و ستایش می کنند!"
در مورد مداحی های منحرف صحبت کردی.اولا چرا سفسطه میکنی و بحث رو عوض میکنی؟ما بحثمون کی سر مداحی بود؟!ثانیا این که بعضی مداحی ها منحرفه دلیل میشه به حرم سیدالشهدا توهین کنی؟قبلا هم گفتم!شاید بقیه با این سفسطه ها گول بخورند ولی من گول نمیخورم!!
بی ربط نبود دوست من، اشاره ای به جسم حسین(ع) در متن بتکده ی طلایی کرده بودم، اعتراض شد که چرا اینگونه اشاره نمودی، من نیز منشاء برخی از اعتراضات را بیان نمودم... اگر فکر می کنی بی ربط است ، از تو معذرت میخواهم!
آقای توکلی، قلم دست گرفت کار راحتی نیست. جرات میخواد. متن یک نویسنده به شدت ذهن خواندش رو به خودش جذب میکنه و اعتقادادش رو به خواننده منتقل میکنه. مخصوصا اگه متن از نظر ادبی قوی باشه.
دوست عزیز، اگر ایمان کسی به حسین(ع) آنقدر ضعیف است که با یک متن ادبی از بین می رود، بگذار از بین برود، بگذار متلاشی شود که اینگونه ایمان ها، ایمان نیست، تنها یک توهم باطل است!
اگر شخصی با طرح شبهه ی افسانه بودن واقعیت امام حسین(ع) و پاسخ به آن، امام حسین(ع) را در نظر خود افسانه می کند حتما اگر با متنی دیگر بگویم که خدایی وجود ندارد، از خدا نیز دست می کشد، اگر در متنی جای علی(ع) و معاویه را عوض کنم، در ذهنش جای حق و باطل عوض می شود...
بگزار بریزد این پایه ی های سست، شاید که مقدمه ی ساخت پایه های یقین گردد...
این ایمان های کاغذی، بود و نبودش برابر است، نه نه اشباه کردم، برابر نیست کسی که می داند که نمی داند و کسی که نمی داند که نمی داند!
شبهه ها، ایمان ظاهری را فرو ریخته و ایمان واقعی را قوی تر از پیش می کنند!
ما فکر نمیکنیم برتری سیدالشهدا به دیگران به خاطر جسمش است.این تو هستی که چنین تهمت دروغی به ما میزنی!!!ما میگیم امام حسین مقدسه بسیار زیاد...ولی ما ان شاء الله ارزش های حسینی برامون زنده است ، کورکورانه هم پیرهن مشکی نمی پوشیم و پیرو مراجعیم و هر وقت اونها صلاح بدونند اسلحه هم به دست میگیریم و تا پای جون از ارزش ها دفاع میکنیم....
دوست عزیز، برای فرض مساله، حکم را ثابت می کنند، بنده می گویم کسانی که پیروی عملی امام حسین(ع) نیستند، فقط جسم حسین(ع) برایشان متبرک است و ارزشهای حسین(ع) برایشان مرده!
فرض : اگر کسی پیروی عملی امام حسین(ع) نباشد
حکم : فقط جسم حسین(ع) برایش مقدس است و ارزشهای حسین(ع) برایش مرده!
تویی که با فرض بنده، ارتباطی نداری، مسلما حکم شامل حالت نمی شود، بنده تهمت نزدم، فرض را قبل از حکم بیان کردم اما گویا فرض را ندیده ای و فکر کردی حکم برای همه ی شیعیان بیان شده است!
...در ضمن تو از جهاد میترسی نه ما!!!!...
...بفرموده رهبر انقلاب نسل سوم انقلاب اگر از اون نسلی که تو جبهه ها جنگیدند بیشتر نباشه ، کمتر هم نیست.این یعنی ارزش های خیلی زنده و پویا هست و همچنان جاریه
آری ، صحیح می گوید مرجع تقلید من، اما کاش این نسل سومی ها مانند پدرانشان، بی ادعا بودند، کجایند مردان بی ادعا!
...یا ابا عبدالله!!!
محبتت یه لحظه،از دل جدا نمیشه +++ جدا بوده مسیرم،از دشمنات همیشه...
...من نمیدونم اهل کجا هستی.ولی اون جایی که شما اهلش هستی ظاهرا مردم عزاداریشون فقط واسه محرمه و امام حسینشون فقط واسه هیئت.اون جاهایی که ما رفت و آمد داریم امام حسینشون برای تمام عمره و پای ارزش های حسینی هستند.بله کم کاری هم شده.قبول دارم.منتها این گونه نیست که واقعا تمام ارزش های حسینی زیر سوال رفته باشه....
...من نمیدونم اهل کجا هستی!؟
دیار من و تو ز یکدگر جداست، اختلاف نظر ما نیز بدین خاطر است که در دو جامعه ی متفاوت زندگی میکنیم!
جوامعی که مخلوق چشمان ما هستند....
بهتره یه کم از جامعه ام برات بگم تا متوجه بشی من دارم کجا زندگی میکنم!
لئیمان و احمقان و بندگان به ریاست و بزرگی سر و پا برهنه ها پادشاهی کنند، فحش، غیبت، دروغ، قطع رحم، شرب، خمر، زنا، لواط، مساحقه، ریا، دشنام به پدر و مادر، قمار، خیانت در تجارت... بسیار گردد.
منافق در میان هر قوم و فاجر در میان بازار، بزرگ و سالار آنها می شود...مومنین ذلیلتر از گوسفند گردند، محرابها مزین و نقاشی می شود، مناره ها و مقبره ها را بلند بسازند، اولاد زنا، جاسوسان، سخن چینان، عیب جویان و... بسیار شوند، رشوه را به صورت هدیه حلال شمرند، زکوه دادن بر مردم دشوار گردد و ندادن زکوه را غنیمت شمرند، تحصیل علم را برای غیر از دین و کمال نفس بخواهند، صفهای جماعت تمام بسته نمی شود، بلکه در هر صفی سه تا چهار نفر بایستند، و این نمونه ی دشمنی و نفاق و اختلاف فردی و طبقاتی است، مردم با دلهای تیره و پر حقه و حسد مانند گرگان در لباس میش درآیند، اراجیف بسیار گویند، خطبا در منبرها بسیار شوند و اطفال و جهال و در منابر خطیب گردند، علم را برای حلال کردن درهم و دینار یاد گیرند، و به قرآن تجارت کنند و برای قرآن خواندن اجرت گیرند، پول حلال و علمی که فایده برای دین داشته باشد بسیار کم می شود، آن روزها به مسجد ها عبور بسیار کنند و دو رکعت نماز نگزارند، مسجد ها از عمارت آباد و از هدایت خراب شود، بزرگان از برای تفنن و اغنیاء برای تجارت و مساکین برای مسلئت و قراء برای ریا و سمعه به حج روند. طلاق زنان شایع گردد، علما را نشناسند مگر به جامه های نیکو قرآن را نشناسند مگر به آواز خوش، عبادت نکنند خدا را مگر در ماه رمضان، کوچکان بزرگان را محترم نشمرند، مساجد را مثل معابد یهود و کلیسا زینت دهند و قرآن را تزئین نمایند، زلزله ها فراوان گردد، عمر ها کم شود.
این گوشه ای از جامعه ی من است که پیامبر(ص) سالها پیش آن را به تصویر کشید!
احمد جان، در جامعه ی من هستند کسانی که شب ها، نماز شب خوانده تا به صبح عبادت می کنند و چون روز در میان مردم میروند، خود را از دیگران بالاتر می پندارند، هستند کسانی که اگر روزی دیر به مسجد برسند، شرم دارند از اینکه در صف دوم بایستند به خانه برمیگردند تا کسی آنها را در صف دوم نبیند! نمی توانند بی ریا برای دین خود قدم بردارند، هستند کسانی که با شعار خدمت به مردم دنبال ارضاء قدرت طلبی ِ خویشتنند!
اینجا پر شده از ریا و تکبر....
همکلاسی، ای دوست من، جامعه ی تو بسیار نیکوست، نسل سومی دارد که از جهاد نمی ترسند، و به حق جهاد اکبر(مبارزه با نفس) ترس آنها را از جهاد اصغر گرفته است، خوش به حال رهبر جامعه ات که از دست یارانش خشنود است و غمش را پشت دندانهای سپیدش مخفی نکرده است، امام دوم(ع) جهاد نکرد چون ده یار هم نداشت، امام سوم(ع) جهاد کرد و با 72 یار به شهادت رسید تا اسلام را زنده کند، امام دوازدهمت، 313 یار ندارد که با آن اسلام را در دنیا گسترش دهد، امامان ما یک وظیفه دارند اما حرکت هایشان بسته به تعداد یاران حقیقی متفاوت است، احمد جان، امام دوازدهمت که طبق گفته ات قلبش را به درد آورده ام، کسی نیست که کم یار بودنش را پشت لبخند های ظاهری مخفی کند، یار می خواهد، برایش فرقی نمی کند از نسل اول باشند یا از نسل سوم، ظهورش وابسته به یار است، نمی خواهد همه ی جامعه ات را خبر کنی، تنها عده ای را خبر کن، همین دور و بری هایت تعداشان به 313 نفر می رسد، بگو یاوری نشان دهند که مولایشان ظهور کرده و جامعه ی مرا به جامعه تو وصل دهد..... که من بسیار مشتاق جامعه ی تو هستم!
جان بر لبست و حسرت در دل که از لبانش *** نگرفته هیچ کامی جان از بدن برآید
احمد جان، در متن هایت، اهل غیرت را مخاطب قرار می دهی ، من که آن ها را نمی شناسم اما اگر تو آن ها را می شناسی، بگو غیرتشان را به مولایشان، مهدی(عج) نشان دهند ....
آری دوست من...
تو از دیار نوری، من از بلاد ظلمت!
بیا به سمتم ای دوست مرا ببر به نورت
بله!!!ارزش های حسینی برای شما مرده و کورکورانه پیرهن مشکی میپوشی ! اگه ارزش های حسینی برات نمرده بود که به حرمش توهین نمیکردی.
ای خدای حسین، و ای حسین مرا به خاطر توهین هایی که کردم ببخشید که ارزشهایتان زنده است و من از تیرگی دلم آن ها را نمی بینم!
و اذا قیل لهم لاتفسدوا فی الارض قالوا انما نحن مصلحون * الا انهم هم المفسدون ولکن لایشعرون(سوره بقره - 11-12 )
چون آنها را گویند که در زمین فساد نکنید پاسخ دهند که تنها ما به صلاح کار کردیم – آگاه باشید که اینان سخت مفسدند ولی خود نمی دانند.
چو مرا گویند که در زمین فساد مکن! پاسخ دهم که تنها من به صلاح کار کرده ام ، آگاه باشید که من سخت مفسدم ولی خود نمی دانم!
پرده ی آخر :
مهدی تقدسی : الان خیلی واضحتر بود. بهتره همیشه منظورمون رو صریح و واضح و مودبانه بیان کنیم که از این مشکلات پیش نیاد. اینکه اشتباهتون پذیرفتید، ارزش زیادی داشت. موفق باشید
ربنا اغفر لنا و لإخواننا الذین سبقونا بالإیمان، و لا تجعل فی قلوبنا غلا للذین آمنوا، ربنا إنک رئوف رحیم
پروردگارا! ما و برادرانمان را که در ایمان بر ما پیشی گرفتند بیامرز، و در دلهایمان کینهای نسبت به مومنان قرار مده! پروردگارا، تو مهربان و رحیم هستی.
حشر – ۱۰
حمید توکلی : ممنونم که در دفاع از حسین(ع) از ارزشهایش فاصله نگرفتی!
موفق باشی!
http://kntu.blogsky.com/1387/05/17/post-5211/
گرم صد لشگر از خوبان به قصد دل کمین سازند
به حمدالله و المنه بتی لشگر شکن دارم
با سلام
مدیریت وبلاگ بی حجاب از شما برای دیدن این وبلاگ دعوت می نماید.
با تشکر
مدیریت بی حجاب .... سیدمیثاق اختر
سلام سید جان!
عنوان فرعی خوبی انتخاب کردی :
باز باید سرنوشت از سرنوشت
موفق باشی!
حمید جان
ای کاش از اول نیت خوب خودت را با صریح نوشتن نشان میدادی تا دوستان در مورد یکدیگر دچار سوء تفاهم نشده و این طور با هم صحبت نکنند. کسی به خود اجازه ندهد تا دیگری را زیر سوال ببرد. با اینکه ارزش های اصلی را فراموش کردیم و به ظاهر و پوسته دین متصل شده ایم موافقم و امیدوارم روزی از این خواب غفلت بیدار شویم.
از دوست خوبم آقا مهدی تقدسی هم تشکر میکنم به دلیل نگرش باز ایشون و با احترام و منطقی انتقاد کردنشون و اینکه با تفکر و تعقل با مسائل روبرو میشن.
ممنون از تو اما امیدوارم در متن های بعدی که به نقد از اشتباهات جامعه بشری می پردازی به نکته ابهام نداشتن و صریح بودن متن توجه داشته باشی
ممنونم از همه ی کسایی که به خاطر دینشون مقابل من ایستادند!
ایستادنشان زیبا بود، شاید اگر من نیز دچار سوء تفاهم می شدم، همینطور انتقاد می کردم!
همشون رو درک میکنم!
ممنونم از نظرت!
موفق باشی!
نظرمو هفته ی بعد میدم.
دقیقا یه هفته خوندنش طول میکشه
دفه بعد گفتم یه هفته نمی نویسم، آخرشو حدس بزن خودت، متنای یه هفته رو یه جا منتشر میکنم! D:
موفق باشی!
بحث اصلیمون بیشتر راجع به امام حسین بود. ولی اینجا که نظرت رو راجع به مراجع نیز بیان کردی، خیلی از سوءتفاهمهای قبلی نیز برطرف شد. مطمئن باش خیلی از اون افرادی که اون متن قبلیتو (بتکده...)، خونده بودند و ازت حمایت کردند، نه تنها با قسمتهایی از همون متنت، بلکه شدیدا با این متن تو نیز مخالفند و فقط به خاطر ظاهرسازی و جوسازی ازت حمایت کردند. و برعکس؛ خیلیها که به شدت با اون متنت مخالفت کردند و حتی شاید برخورد تندی هم داشتند با قسمتهایی از همون متنت، موافق بودند(مخصوصا قسمت اول - حدیث پیامبر) ولی به خاطر تحت الشعاع قرارگرفتن اون قسمتها، نمیشد صحبتی از آنها به میان آورد. و این متنت بسیاری از سوءتفاهمها رو در مورد حمید توکلی برطرف کرد.
موفق باشید
درسته!
ممنون از نظرت!
موفق باشی!
دفاع هات خیلی قشنگ بود
......ولی اعتراف به اشتباهاتت شدیدا تحسین بر انگیز
موفق باشی
ممنونم ازت!
موفق باشی!
خدایا به ما بصیرت عطا کن که خوب را از بد به درستی تشخیص دهیم
که نه نابهنگام برآشوبیم نه در گذر زمان ............
بی بصیرت، مرزی میان حق و باطل رویت نمی شود....
ممنون از نظرت!
موفق باشی!
حمیدجان موفق باشی
سلامت باشی!
من متن ها رو خوندم نمیفهمم اقای انصاری چه اصراری دارن که بگن اقای توکلی در گمراهی و نادانی به سر می برن و دینشون ودینداریشون ناقصه اما مال لیشون کامل و برتر ه تازه هیچ شکی هم نباید در این مورد کرد؟؟؟؟
،مهم ترین مشکل ماها در تعصب های بیجایی که مجال اندیشیدن رو از ما میگیره
آره امام حسین وجود داشته این عین حقیقته اما چرا اینقدر موضوع رو می بیچمونین؟؟خداوند این انسان ها که به حق فرشته هایی در زمین بودن رو فرستاده ،،که به من و شما بگه ببین میشه ایجوری هم زندگی کرد،ببین چه چیزهایی در وجودت قرار دادم بی اطلاعی،آره یقین داشته باش که نمیتونی مثل اونا باشی ولی سعی کن الگو باشن برات چون اماما در بعد زمان و مکان نمیگنجن به همه ماها و تمام اعصار تعلق دارن،اینجوری هم میشه به قضیه نگاه کرد نه؟
تازه من از یه قسمت متن آقای انصاری انتقاد دارم :محبتت یه لحظه از دلم جدا نمیشه جدا بوده ،مسیرم ازدشمنات همیشه،ما الان باید بگیم به به؟بگیم با این حرفت سند یه خونه تو بهشتو به نام خودت زدی؟آخه اگه فکر می کنی کسی اشتباه فکر میکنه خب کمکش کن نه اینکه با از این دست صحبتا همون یه ذره ایمان اونو هم زیر سوال ببری،وای بر ما و وای بر دین داری هامون باید تمام چیز هارو از نو معنی کنیم این قدر هم کلمات رو به بازی نگیریم
بزن به افتخاره نرگس خانوم
در جواب خانوم توکلی/
گویا شما اصلا در جریان بحث ما نیستید( به شما پیشنهاد میکنم هر ۶ مطلبی که تا بحال منتشر شده مجددا مورد مطالعه قرار بدید.)
===========================
من متن ها رو خوندم نمیفهمم اقای انصاری چه اصراری دارن که بگن اقای توکلی در گمراهی و نادانی به سر می برن و دینشون ودینداریشون ناقصه اما مال لیشون کامل و برتر ه تازه هیچ شکی هم نباید در این مورد کرد؟؟؟؟
-----------------------------------------------------
هیچ کس نمیتونه ادعا منه که دینداریش از شخص دیگری بالاتره. در متنی که به نام من منتشر شد هم همچین ادعایی نبود. دینداری مقوله ای نیست که من و شما از درجه ی اون در انسان های مختلف مطلع بشیم. ولی از خیلی چیزای دیگه میتونیم سر در بیاریم. مثل اینکه یه نفر انتشار یه متن مثل این چه هدفی رو دنبال میکنه. آیا هدفش ایجاد شبهه است یا رفع شبهه ی ایجاد شده.؟
آیا هدفش تفرقه و اختلاف است یا چیز دیگر.
که با این متن آخر آقای توکلی مشخص شد که هدف تخریب نبوده. بلکه منظور بد انتقال یافته
==========================
،مهم ترین مشکل ماها در تعصب های بیجایی که مجال اندیشیدن رو از ما میگیره
---------------------------------------------------
تعصبی که نشعت گرفته از منطق و حق باشد رو نمیشه گفت بیجاست. بازم توصیه میکنم که متن اول و دوم بنده رو بخونید ، تا منطق و حق رو پیدا کنید.
===========================
آره امام حسین وجود داشته این عین حقیقته اما چرا اینقدر موضوع رو می بیچمونین؟؟خداوند این انسان ...
----------------------------------------------------
بله... ما هم همینجوری به قضیه نگریستیم.
اگه خلاف این مد نظر جناب عالیست ، توصیه میکنم دوبار متن منصوب به اینجانب رو با دقت بیشتری مطالعه کنید
===========================
تازه من از یه قسمت متن آقای انصاری انتقاد دارم :محبتت یه لحظه از دلم جدا نمیشه جدا بوده ،مسیرم ازدشمنات همیشه،ما الان باید بگیم به به؟بگیم با این حرفت سند یه خونه تو بهشتو به نام خودت زدی؟
------------------------------------------------------
ماشاالله دید ادبی وسیعی دارید. و همینطور طبع شعر فوق العاده. شما لازم نیست چیزی بگید.
فقط برداشت صحیح بکنید.
===========================
آخه اگه فکر می کنی کسی اشتباه فکر میکنه خب کمکش کن نه اینکه با از این دست صحبتا همون یه ذره ایمان اونو هم زیر سوال ببری.
-----------------------------------------------------
با این جملتون شکم به اینکه تو جریان بحث ما نیستید تبدیل به یقین شد. ما در متن های گذشته ی آقای توکلی که یکیش در باره ی حضرت علی اصغر بود همینگونه که شما میفرمایید وارد شدیم.
===========================
خدا نگهدار...
من که قانع نشدم منتظر جواب هم نبودم
Narges tavakoli shoma dekhalat nakon