KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

شرم برمن، شرم بر تو، شرم بر ما باد...

Click


چرا در عنوان متن، از واژه ی بتکده استفاده شد؟


به نام خدا

خیلی ها تصور کردند که بنده با استفاده از این واژه قصد پایین آوردن شان حرم امام حسین(ع) را دارم!

حال آنکه بتکده گرچه از دید ما مکانی حقیر است از دید بت پرستان مکانی برای نگاهداری خداوندان است، در واقع مقدس ترین مکان برای یک بت پرست، بتکده است!

چنانچه قصد توهین داشتم از واژه ای که برای ملتی دیگر مقدس است بهره نمی بردم، درست مانند این است که بگوییم تشبیه مسجد به کلیسا، توهین به مسجد است!

از طرفی منظور بنده این نبود که حرم حسین(ع) را بتکده می دانم، بلکه خواستم به مخاطبم بگویم، کسی که ارزشهای حسینی را سبک می شمرد با حرم امام حسین(ع) و با اعتقاداتش همان را می کند که یک بت پرست با بتکده می کند!

یادم می آید زمانی که حرم امام(ع) آسیب دید، برخی گفتند که دل صاحب الزمان(عج) شکست!

خواستم با نوشتن این متن این سوال را در ذهن مخاطبینم ایجاد کنم که چطور با سکوت شیعیان در برابر تجاوز به حریم معنوی مسلمانان دنیا(به خاک عراق) دل بقیه الله(عج) نمی شکند؟

یعنی واقعا تصور می کنید بقیه الله(عج) نسبت به مرگ ارزشهای حسینی بی تفاوت و فقط نسبت به سوراخ شدن حرم امام حسین(ع) حساس است؟

در پیام بقیه الله(عج) چیزی جز امر به همدلی ها در راه خدا و دوری از گناهان ندیدم! 

اگر چنانچه شیعیان ما که خداوند بر انجام طاعت خویش آنها را موفق گرداند، در راه وفای به عهد و پیمانی که بر دوش دارند، همدل می شدند، میمنت دیدار ما از ایشان به تاخیر نمی افتاد و سعادت دیدن ما زودتر نصیبشان می شد، دیداری بر مبنای صداقتی درست از آنان نسبت به ما!

و ما را از شیعیان دور نگه نمی دارد، مگر اعمال بد آنان که به ما می رسد و برای ما ناخوشایند و دور از انتظار است.  بحارالانوار – ج 53 – ص174

چطور می توانیم بعد از سکوتی که در برابر تجاوز به ملت مظلوم عراق کردیم، مدعی شویم با باری از گناهان دلمان آنقدر پاک است که گویی گلوله های وارد بر حرم حسینی بر دلمان فرود آمده؟؟

آیا چنین چیزی ممکن است؟

به خدا قسم ممکن نیست مگر آنکه حسین(ع) برای ما بت و حرمش به مانند بتکده ای شده باشد، یعنی اینکه تصور کنیم کسی که زائر حسین است، لزوما نباید آزاد مرد باشد، لزوما نباید برای دفاع از همنوعانش اسلحه به دست بگیرد، همین که بیاید دور میدان آزادی تهران و بگوید الله اکبر کافی است، هرچه باشد خدا بزرگتر است و خود می داند چطور آمریکا را از عراق بیرون کند!؟!؟  همین که در دغدغه های اقتصادی لحظه ای برون شده برای مردم عراق چند فریاد بزند، خودش کلی است!

 یعنی اینکه تصور کنیم، همانطور که بت پرستان برای اثبات بت پرستیشان، برای بت ها نذر می کنند و هدایا می برند، برای ما نیز کفایت می کند که با نذوراتی که در محرم می کنیم، شیعه بودن را اثبات نماییم!

استفاده از واژه ی بتکده، یک اشتباه تایپی توسط بنده نبود، بلکه انعکاس انحراف ملتی از ارزش های حقیقی حسینی و روی آوردن ساده لوحانه به سمت رسوم  ِ بت پرستان بود!

بنده بدون اینکه قصد توهین داشته باشم، به صرف استفاده از واژه ی بتکده متهم به توهین به امام حسین(ع) شدم!

اما همین مردمی که به این سادگی در مورد بی اعتقادی بنده نسبت به ائمه ی اطهار(ع) به قضاوت می نشینند، در جایی که با سکوت خود نسبت به ظلمی که بر مردم عراق وارد آمد، عملا ثابت کردم که ارزش های حسینی برایم مرده و کورکورانه سیاه به تن می کنم هیچ اهانتی به من نکردند!؟

آری ارزش ها مرده است و این عکس العمل های عجولانه، خود نشانی دیگر از مرگ ارزش هاست....


چرا حرم امام حسین(ع)، نگاهدار جسمی پوسیده خطاب شد؟


آیا واقعا تصور می کنید که برتری امام حسین(ع) نسبت به سایرین به خاطر جسم ایشان است؟

آیا تصور می کنید که جسم حضرت را از بهشت آورده اند یا با چیزی غیر از خاک آفرینده اند؟

جسم حسین از بعد فیزیکی تفاوتی چندانی با جسم من و شما ندارد!

شاید منشاء این تصور که جسم حسین(ع) و یارانش، جسمی خاص است، سرودن اشعار بی محتوا توسط مداحان اهل بیت باشد، آنگاه که در مراسم عزاداری حسینی به جای مدح ِ ارزشهای اخلاقی شخصی چون ابوالفضل(ع)، در نهایت کوته بینی خوش تیپ بودن، خوش چهره بودن، چشمان زیبا و ... صفات ِ فیزیکی ِ ابوالفضل را مدح و ستایش می کنند!

به خدا قسم اینگونه مداحی کردن، جز به سخره گرفتن ِ ارزشهای معنوی و اخلاقی ابوالفضل نیست!

ابوالفضل العباس(ع) با به نمایش گذاشتن ِ اوج ِ وفاداری خود نسبت به سالارش، پیش چشمان زهرا(س)  ابوالفضل شد، اما دوستدارانش او را به واسطه ی خوش تیپی و یا جنگاور بودن مدح می کنند چرا که یا توانایی درک عظمت وفاداری نسبت به ولایت را ندارند و یا اینکه می خواهند خوش تیپ شدن را به جای وفاداری برای دوستداران ابوالفضل، مبدل به ارزش نمایند.....

دوستان من، اگر جسم حسین(ع)، متبرک کننده ی خاک مزارش است، ارزشهایش، متبرک کننده ی جسمش هستند!

چطور می توانیم منشاء ِ برکت های حسینی را به واسطه ی ترس از جهاد در راه خدا، سبک شمرده و برای جسم  ِ خاکی اش ارزش قائل شویم!؟

اگر واقعا حسین برایتان مقدس بود، ارزشهایش را عملا پاس می داشتید!


چرا واقعه ی کربلا، افسانه خطاب شد؟


بنده در این قسمت از متن، شبهه ای را بیان نموده و با پاسخی، ایجاد شبهه را بی ارزش خواندم!

در واقع بعد از طرح شبهه ی افسانه بودن ِ واقعه ی کربلا، خواستم بگویم که افسانه بودن یا نبودن ِ واقعه ی کربلا هیچ تفاوتی نمیکند!

اگر ارزشهای حسینی برای مردمی راهگشای امورشان باشد، چه حسین(ع) افسانه باشد و چه واقعیت، واقعی است چون در عمل مردم زنده است!

و اگر ارزشهای حسینی در اعمال مردم خود را نشان ندهد، باز فرقی نمی کند که حسین(ع) افسانه باشد یا واقعیت، چراکه در هر صورت مردم با سبک شمردن ارزشهایش، او را عملا مبدل به افسانه نموده اند!

مدعی نشده ام که حسین(ع) افسانه است، بلکه پاسخگوی یک شبهه بوده ام! 


اما من خیلی راحت


او را زیر پاهایی له کردم که همیشه برای افراشتن علمش پیشقدم بود...

در اینجا، منظور از من، حمید توکلی نیست، بلکه اینجا از زبان ملتی سخن گفتم که عشق به حسین(ع) را تنها با عزاداری های ایام محرم به نمایش می گذارند، اشاره به جوانانی کرده ام که بلند کردن علم های پر تیعه و چهچراغ های هیئت ها برایشان ارزش شده است حال آنکه ارزشی حسینی، چون آزادمردی، به قدری برایشان سبک و کمرنگ شده که به راحتی در برابر هر ظلمی، سر تسلیم فرود می آورند، بر سر افراشتن ِ علم هیئت ها رقابت می کنند حال آنکه از شلیک کردن با تفنگ می ترسند! 

در نهایت با این جمله، توهین عملی ملتی را نقد نموده ام، ملتی که قاتل ارزش های حسینی است!

(البته نمی توان واقعیت دفاع مقدس را به عنوان سمبل ِ واقعی ِ زنده کردن ِ ارزش های حسینی را نادیده گرفت، حماسه های دفاع مقدس را نمی توان بدون گذر از جهاد اکبر خلق کرد، بازی با خون، شوخی نیست!  اما اینها خیلی کم است برای ملتی که مدعی اند یگانه دولت شیعه را اداره می کنند، این ها خیلی کم است برای ملتی که انتظار فرج از نمیه ی خرداد کشند...)


حرف آخر...


برخی از همکلاسی ها به بهانه ی دفاع از عقاید خویشتن، فرار کردند، برخی توهین کردند و برخی نیز با حفظ متانت خویشتن از عقایدشان دفاع نمودند!

نیت همه شان این بود که از اعتقاداتشان دفاع نموده و بنده را متنبه نمایند!

اما آیا همه به شیوه ی حسین(ع) از عقایدشان دفاع کردند؟

آیا قبول دارید که برخی برای دفاع از نام ِ حسین(ع) با سبک شمردن ارزش های حسین(ع) به شیوه ای جز شیوه ی حسین(ع) با من ِ جاهل، رو برو شدند؟


شرم بر من که انتقاد کردن نیاموخته ام، شرم بر تو که دفاع کردن نیاموخته ای و شرم بر ما که چونان کودکانی به جان هم افتاده و هر کدام، تنها خویش را بر حق می بینیم!


عجب مظلوم است حسین، که پیروانی بس ساده دل دارد....

عجب مظلوم است حسین، که پیروانی بس ساده دل دارد....

عجب مظلوم است حسین، که پیروانی بس ساده دل دارد....

عجب مظلوم است حسین، که پیروانی بس ساده دل دارد....

نظرات 20 + ارسال نظر
, , چهارشنبه 16 مرداد 1387 ساعت 17:08

حمید جون توضیح دادن برای اینا مثل این میمونه که بخوای به خر انتگرال درس بدی

کاش با نظر دادن، حرمت دوستان نشکنیم!

, , چهارشنبه 16 مرداد 1387 ساعت 17:19

ببینید آقای توکلی
من در متن قبلی هم گفتم با عرض پوزش ولی از متن قبلی شما جز توهین منظور دیگری دریافت نمی شد لااقل در بار اول خواندن خون آدم را به جوش می‌آورد.
شما که از نظر دادن بچه ها مینالید واقعا فکر نمیکنید که با لحن بدی و شاید ناشایستی سخن گفتید؟
من در متن قبل از بچه ها انتقاد کردم که چرا توهین میکنید! ولی از شما هم انتقاد میکنم که در اکثر مواقع برای نشان دادن یکسری ارزش ها و انتقاد از یکسری رفتار ها حتما باید یک هیجانی برپا کنید ؟ چرا شما دوستانه انتقاد نمیکنید؟ خلاصه بگم چرا لقمه را دور سرتون میپیچونید تا موجب سوئ تفاهم بشید؟
بذارید یک چیزی را صادقانه بگم در حال حاضر چیزی که در ضحن من نقش بسته این است که شما به صورت هدفمند یک چیزی را انتشار میدهید و وقتی برخورد دوستان را میبینید حالا برخورد دومتان را ابراز میکنید اگر که برخورد دوستان خوب بود که هیچ به این کار ادامه می دهید و با جو سازی طرز فکر آنها را تغییر میدهید و اگر برخورد دوستان مناسب نبود (مثل امروز) با انتشار یک متن سعی در ماست مالی کردن برمیآیید/
چرا صادقانه با هم حرف نمیزنیم تا تمام ذهنیاتمان را نشان دهیم؟
من باز هم از این طرز حرف زدنم عذر میخوام من قصد توهین نداشتم ولی خوب واقعا همچین تصوری کردم اگر اشتباه میکنم لطفا من را از اشتباه درآورید. البته من این فکر را از یک متن استنباط نکردم بلکه از انتشار چند متن استنباط کردم از جمله متنی که درباره ی حضرت علی اصغر نوشته بودید و...

دوست عزیزم!

بگزار راحت بگویم!

عکس العمل دوستان نسبت به متن بنده یک دلیل عمده داشت!

شاید اگر تنها حسین(ع) را مرده می خواندم اینگونه پیش نمی آمد، دلیل جبهه گرفتن برخی دوستان این بود که غیر مستقیم آنها را قاتل حسین(ع) خوانده ام!

هنوز نمی خواهیم باور کنیم که قاتل حسین(ع) هستیم، هنوز فکر میکنیم چیزی بیش از یه شیعه ی بی معرفت هستیم!

باور این واقعیت بسیار سخت است اما شاید مقدمه ی زنده سازی ارزش ها باشد!

--------------------------------------------------------------------------------

در مورد هدفمند بودن درست حدس زده اید، بنده تعداد نظرات و چگونگی عکس العمل دوستان را هم پیش بینی کرده بودم!

و البته در نظر گرفته بودم که متن بعدی در مورد مردن ارزش های رسول الله(ص) را که البته به این تندی نیست، بعد از این متن منتشر کنم ، که خواهم کرد!

اما در مورد یک چیز پیش بینی خوبی نداشتم، فکر نمی کردم تا این حد متنم دیگران را دچار سوء تفاهم کند که مجبور شوم برای پاسخ به آن این متن را منتشر نمایم!

--------------------------------

در مورد اینکه گفته اید اگر برخورد دوستان مناسب بود، به کار ادامه میدهم، باید بگویم اشتباه فکر می کنید، به نحوه ی دیگری عمل میکنم، قبل از نوشتن بتکده ی کربلا شک نداشتم که به شدت به متنم اعتراض خواهد شد، حتی احضار مجدد به کمیته ی انضباطی را نیز پیش بینی کرده بودم!

در ضمن اگر می خواستم با این حربه ها محافظه کاری کنم، هیچ گاه از بین دو متن که یک هدف دارند، ابتدا متن تند تر را منتشر نمی کردم!

ابتدا متنم در مورد رسول الله(ص) را منتشر می کردم و از بررسی عکس العمل دوستان، در مورد انتشار متن تند تر نیز تصمیم گیزی می نمودم!

--------------------------------

نمی دانم چرا این متن را ماست مالی خوانده اید حال آنکه از حرف های قبلی ام دفاع کرده ام و هیچ کدام را رد ننموده ام، بلکه برای شفاف شدن موضوع، مثلا دلیل استفاده از واژه ی بتکده را توضیح دادم!

اما هیچ جا نگفته ام که اشتباه تایپی نموده ام، اگر یک بار با دقت متن قبلی را بخوانید شاید اینبار در آن توهینی پیدا نکنید!

--------------------------------------------------------------------------------

اتفاقا چون صادقانه و صریح متن می نویسم، با اینگونه عکس العمل ها رو به رو می شوم!

از این صریح تر متن می طلبید؟

فکر نمی کنم در صراحت بیان چه در این نقدهای مذهبی و چه در نقد های دانشگاهی ، جایی کم گذاشته باشم!

--------------------------------------------------------------------------------

در نهایت، هدفمند بودن روال انتشار متن ها را رد نمی کنم و اعتراف میکنم بیش از آنچه تصور می کنید برای انتشار متن ها برنامه ریزی دارم!

اما هدف بنده، محافظه کاری و دور ماندن از اعتراض دوستان نیست!
اگر خوب دقت کنید به وضوح می بینید که آنچه به دست آورده ام چیزی جز اعتراض نیست! چون هدفم رسیدن به آن بود!

دلیل اینکه گاهی اعتراض میطلبم نیز این است که تصور می کنم اعتراض از پس تفکری هرچند کوتاه مدت است

از اینکه متنم دوستانم و خودم را به تفکر وا دارد، لذت می برم!

موفق و موید باشید!

محمد, , چهارشنبه 16 مرداد 1387 ساعت 17:25

حمید جان
من در ذیل مطلبت هم گفتم که منظورت رو خوب درک کردم به علی هم گفتم.
اما بازم شاد شدم وقتی الان میبینم بدون توجه به اینکه واهمه ای پوچ به دلت بیافتد که این توضیحات الان حربه ای بدست کسانی خواهد داد تا بازهم کودکانه بگویند .ترسیده و ... به توضیح مطالبت پرداختی.
انشالله همیشه موفق باشی
.

ممنونم از تو دوست خوبم!

موفق باشی!

علی منتجبی, نرم, خواجه نصیر بنفش چهارشنبه 16 مرداد 1387 ساعت 18:08

حمید جان متنت کاملا منطقی بود.موفق باشی عزیز.

ممنونم از تو دوست خوبم!

موید باشی!

تقدسی, , چهارشنبه 16 مرداد 1387 ساعت 19:41

متاسفانه مشاهده میشه دارید با بازی با کلمات با حرمت و احترام مقدسترین مقدسات، درگیر میشید!
اگرچه تو این متن سعی کردید متن قبلیتون رو توضیح بدید و لحن این متن مودبانه‌تر از متن قبلیه، ولی اولا بعضی از همون عقاید غیرواقعی که از متن قبلیتون برمیامد، بعضا از این متن نیز برمیاد. (قابل توجه آقایونی که فکر میکنند از بقیه عاقلتر هستند و فقط اونا فهمیدند آقای توکلی چی گفته!). بنابراین نیت و منظور خیرتون هم برای من زیر سوال رفته؛ ثانیا شما با قاطی کردن همه چیز سعی در منطقی جلوه دادن حرفاتون کردید. حدیثی که در اول متن قبلیتون بکار بردید، معمولا مورد استفاده بنده برای بیان یکی از دلایل کمک ایران به مردم مظلوم فلسطین و عراق و افغلنستان و حزب الله بوده، ولی نه اینکه بیام به خاطر اثبات یه چیز، چیزهای دیگر رو نفی کنم. شک نکن که حرم امام و جسم امام، قداست داره. حالا به واسطه هر چی میخواد باشه. نباید حالا چون اینها به واسطه روح و معنویت امام تقدس دارند، پس ما به آنها به چشم مکانها و اجسام دیگر نگاه کنیم!! نگید که اینکار رو نکردید، که از متنتون کاملا همین برمیاد. میگید آیا برتری امام به خاطر تفاوت در جسمش هست؟ نه. به خاطر ارزشهایش است. ولی جسمش نیز مقدس است. مگه شما رو مجبور کردند از بین قداست جسم و روح ایشان یا حرم مقدس ایشان یکی رو انتخاب کنید؟! نمیتونی بدون کم کردن قداست جسم ایشون، ارزشهایشون رو بالا ببری؟ اگر نمیتونی، پس لطفا سکوت کن! «لا یکلف الله نفسا الا وسعها» خدا چیزی بالاتر از توانت ازت نمیخواد.
ضمنا اگر فکر میکنی که این کار شما که خودت رو در معرض اتهام قرار بدی، یک نوع شجاعته، اشتباه میکنی. «اجتنبوا مواضع التهم». انتظار هم نداشته باش همه با خوشرویی باهات رفتار کنند. برخورد تند اعضای همکلاسی، اثر وضعی متن خودت بود. جایی هم نداریم که همیشه امامان ما با خنده و خوشرویی جواب بعضیها رو داده باشند. اتفاقا برخوردهای تند بسیاری هم با بعضی افراد داشتند ولی متاسفانه بعضی از ماها معمولا احادیث و روایاتی که به نفع خودمونه رو میبینیم و بهشون گوش میدیم. البته من اینجا نمیخوام برخورد هیچکدوم از افرادی که نظر دادند رو تایید و یا رد کنم، ولی صرف برخورد تند هم دلیل بر برخورد اشتباه نیست. اگر شما نیتتون خیر بوده ولی در ظاهر خلاف اون نشون داده شده، فرض کنید نیت اونها هم خیر بوده ولی در ظاهر خلافش نشون داده شده. (مثل به قول بعضیها «حلاج منصور») این با اون در!. نمیشه که همیشه فقط شما نیتتون خیر باشه؛ بقیه هم انشاءالله نیتشون خیر بوده. پس اینطور دیگران رو به توهین کردن و ... متهم نکنید.
با شناختی که از شما تو ذهنم بود، انتظار متنی منطقی‌تر از این رو از شما دارم.
و در آخر، باز میگم « میشه بدون کم کردن ارزش چیزی، ارزش چیز دیگه‌ای رو بالا برد!»

مجرد, , چهارشنبه 16 مرداد 1387 ساعت 20:12

دوست داریم آقا حمید

علی طهرانی, , چهارشنبه 16 مرداد 1387 ساعت 20:42

وقتی سوسک خودشم بکشه بازم سوسک میمون
هر چقدر سوسک تو این فلاکتی که توش گیر کرده پا بزنه بشتر میره تو
پس سعی بی خود نکن
خودت قبول کردی من مثل همیشه بردم
چون حق با ماست و تو باطل
و خود قبول داری که تو چه فلاکتی هستی فلاکتی که خودت را سوسک می دونی
پس لطفا بیشتر از این سعی نکن خودت را بیاری قاطی آدم
جدیدا حشره کش های مدرن آمده

, , چهارشنبه 16 مرداد 1387 ساعت 20:57

با این کارا شخصیت خودتو زیر سوال بردی و خیلی ها رو هم به جون هم انداختی

, , چهارشنبه 16 مرداد 1387 ساعت 22:10

1nokteye mohemm!1
aghaye tehrani to0 har bahsi say mikonan began man bordam!!1
ham sare o0n ghaziyeye kazaye(ayeye ghoraan)ham alan sare in ghazie
jalebe!1
tahte har sharayeti arezo0 mikonan ke 1 dava be pa she ke bian vasat va ghodrat namaye konan

علی طهرانی, , چهارشنبه 16 مرداد 1387 ساعت 22:46

دوست عزیز من هیچ وقت قصدی ندارم ولی کافیست یک نگاه به خود حرفهای این سوسک که خودش به خودش میگه سوسک نگاهی کنی
========
حمید توکلی : سلام بر شما دوست گرامی!

خوشحالم که چونان همیشه در این بحث نیز توانایی علمی خود را به نمایش گذاشته و سرانجام غالب گشتید!
========
حرف خودش چیکار کنیم
تا حالا دیدید من بیام به عقاید این آقا سوسکه چیزی بگم نه چون اصلا عقایدش را قاطی آدم نمیارم که حالا بخوام زبان مبارکم را کثیف کنم
ولی این آقا سوسک هر روز حسادت می کنه و هر روز هم برمیگرده به زادگاهش

م.ت, , چهارشنبه 16 مرداد 1387 ساعت 22:57

شما ظاهرا متن آقای انصاری رو نخوندید.خیلی از اراجیفی رو که تو مطلب قبلی نوشته بودید و این جا هم تکرار کردید،ایشون به صورت مستدل رد کرده.
کجای کاری؟از مرحله پرتیا!

, , چهارشنبه 16 مرداد 1387 ساعت 23:29

ok tehrani.
hamid sooske ghabool.
hala midooni to chi hasti?
ghazaye soosk!
mido0ni ke chie???

شفیعی, , چهارشنبه 16 مرداد 1387 ساعت 23:39

شاد باش توکلی که توانستی نو٬ باز یابی.خوشحال چون کامیابی سوسکیه طهرانی.

علی طهرانی, , پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 00:48

خود حمید گفته سوسک هست
اگر شما سوسک دارید برید دوست داشته باشید
وقتی یه مشت بچه عقده ای دورمون جمع بشه وضع اینترنت این میشه
یا یکی مثل شفیعی خودشم نمی فهمه داره چی میگه
می دونم وقتی تازه کامپیوتر دست یکی بیاد طریقه استفاده اش را بلد نیست دیگه

رضا فودازی, صنایع, پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 00:59

صورتش دیدی ز معنی غافلی
از صدف دری گزین گر عاقلی
این صدفهای قوالب در جهان
گر چه جمله زنده اند از بهر جان
(مثنوی معنوی)
................................
فقط میتونم بگم براتون متاسفم هم دانشگاهی

توهین شما رو به بی توجهیتون میگیرم
و امیدوارم تکرار نشه، توهین کردن خیلی برای همه ی انسانها راحته

, , پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 13:12

بچه ها این طهرانی چی میگه؟؟!!
لره لره هاااااااااا

, , پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 13:35

آقای توکلی ٬

ما همه منظور شما را متوجه شدیم. ولی من با آقای تقدسسی موافقم٬ یک سری از مسائل حرمت دارند.

اگر برای شما هیچ چیزی حرمت نداره ولی برای اکثر ما حرمت هایی وجود داره٬

بله٬ لحن شما کاملا بد بوده.

بهتره این شرم ها را به خودتون نسبت بدین ٬ نه به ما که نمیخوایم حرمت ها شکسته بشه!!!

حرمت هر چیزی را نگه دارید و طریقه درست انتقاد کردن را یاد بگیرید!!!!

, , پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 14:02

من هم با آقای تقدسی موافقم

, , پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 18:48

ساده دلی جرم نیستِ مسلمان ساده دلست و زیرکُ زیرکی تنها چیزیست که در متن نسنجیده ی شما دیده نمیشود.

خوش به حال حسین (ع) که دیگر مجبور به تحمل این همه کارهای نسنجیده و این همه تفرقه افکنی نیست

جرم از دیگران نیست اگر اون برداشتی که تو میخواستی رو نداشتنُ جرم از تو هست که حتی نمیدونی که به عنوان یک نویسنده باید در انتخاب واژه ها دقت کرُ تو بد نوشتیُ دیگران بد نفهمیدند

تمام اینها را تنها از روی دوستی مگیم مگرنه میتونستم ساده از کنارش رد شم.

, , جمعه 18 مرداد 1387 ساعت 12:10

َAslan az hamid khosham nemiad chon moghrez hast

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد