تنظیم لایحهیی موسوم به «لایحه خانواده» از سوی دستگاه قضایی و ایجاد تغییرهایی از سوی دولت در مسیر تقدیم آن به مجلس شورای اسلامی، مبنای خانواده و استحکام آن در کشور را با چالشهای جدی مواجه کرده است. این لایحه که در اصل برای رفع برخی ابهامات و اشکالات در رسیدگی به دعاوی خانوادگی تنظیم شد و تحت عنوان «لایحه خانواده» شناخته شده، در عمل در تقابل آشکار با مبانی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است، زیرا در این متن حفظ و تحکیم نهاد خانواده، استفاده از علوم و فنون و پیشرفتهای بشری و نیز نفی سلطه، ظلم و تبعیض و حرکت در مسیر از میان بردن وجوه گوناگون آن مورد تاکید جدی قرار گرفته است...
دولت جمهوری اسلامی ایران بر پایه تکالیف مصرح در قانون اساسی وظیفه دارد با ظلم و بیعدالتی مبارزه کند، شرایط نابرابر و ناعادلانه و تبعیض آمیز را دگرگون سازد تا وضعیت برای رشد و شکوفایی استعداد همه انسانها از هر جنس، رنگ، نژاد و... فراهم شود. انقلاب اسلامی در اساس دسترسی به این اهداف را مطرح ساخته بود. ولی اینک با طرح موادی از این لایحه نه تنها حقوق زنان ایرانی به طور نگران کنندهیی مورد تهدید قرار گرفته، بلکه بیم آن میرود به بنیان و شالوده خانواده در کشور چنان ضربات هولناکی وارد شود که امکان جبران آن تا مدتهای طولان فراهم نشود. مجلس شورای اسلامی هم برپایه قانون اساسی وظیفه نظارت و کنترل کلیه نهادهای قدرت در جهت تحقق اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی را عهدهدار شده و نمایندگان برای تحقق این آرمان به قرآن کریم سوگند یاد کردهاند. اینک بخشهایی از این لایحه که جامعه حقوقی کشور، همه آگاهان، زنان، روشنفکران مسوول و متعهد را نگران ساخته، با گسترش و ترویج نابرابری، آن هم به گونهیی که نهاد اصلی حیات و شکوفایی همه جانبه جوامع، به ویژه جامعه ما، نهاد خانواده را در معرض جدییترین تهدیدها قرار داده است. ماده ۲۳ این لایحه به مردان اجازه میدهد به صرف تمکن مالی، بدون آنکه نیاز به اجازه همسر اول خود داشته باشند، نزد دادگاه با تعهد به برقراری عدالت به ازدواج مجدد (و لابد ازدواج های بیشتر،) روی آورند.
به این ترتیب کاملاً روشن است این قانون برای کدام قشر و گروه از مردان جامعه ایرانی تهیه و تنظیم شده است و چه کسانی بهرهمندان واقعی آن خواهند بود. در شرایط کنونی جامعه ایران، بسیاری از جوانان ایرانی قادر به پرداخت و تحمل هزینههای ازدواج (مراحل گوناگون آغاز و ادامه زندگی مشترک) نیستند. بسیاری از جوانان ایرانی به دلیل عدم دسترسی به امکانات اولیه مسکن و شغل از ورود به این عرصه در عمل محروم ماندهاند. دولت به جای ایجاد تسهیلات برای ازدواج مجدد که بنیاد خانوادهها در کشور را به شدت متزلزل خواهد ساخت، باید برای اشتغال و تامین مسکن ارزان و قابل دسترس برای جوانان اقدام کند و این رفتار حیات آفرین را ترویج کند. ولی از آنجا که سادهترین راه حل مساله، ظاهراً پاک کردن صورت آن است، به جای ایجاد امکانات مناسب برای ازدواج جوانان ایرانی، ایجاد تسهیلات برای ازدواج مجدد مردان متمول که به دنبال مجوزهای شرعی و قانونی برای تنوع طلبیهای خود هستند (که بر اساس سرشت انسانی پایانی ندارد) و عرضه آن به جامعه هدف قرار گرفته است.
انقلاب اسلامی و دیدگاههای امام خمینی(ره) این انتظار را میان زنان ایرانی تعمیق و شدت بخشید که دولت با هرگونه سلطه و تبعیض علیه حقوق انسانی آنها، به حکم قانون اساسی مبارزه خواهد کرد و نمایندگان مجلس نیز بر پایه سوگندی که خوردهاند، در برابر هرگونه اعمال ستم و تبعیض علیه آنان قرار خواهند گرفت، ولی این اقدام، ناباورانه در میان زنان ایرانی موج گستردهیی از نگرانیها را ایجاد کرده است که با تصویب لایحه ضدخانواده در مجلس، شرایط برای وارد آمدن ضربات بنیادین بر پیکره نهاد خانواده وارد شود. نهادی که به دلیل شرایط خاص اقتصادی کشور، پیش از این هم با مشکلات جدی روبه رو بوده است.
وظیفه نمایندگان مجلس شورای اسلامی دفاع از حقوق همه شهروندان ایرانی است که بیتردید نیمی از ایشان را زنان تشکیل دادهاند. زنان ایرانی به این افراد رای ندادهاند تا قانونهایی را تصویب کنند که شالوده و بنیان حیات اجتماعی در کشور را به تزلزل بیشتر دچار سازند. در همه ادیان و مذاهب و مکاتب فکری بشری نهاد خانواده از اهمیت ویژهیی برخوردار بوده است، به ویژه در اسلام و در انقلاب اسلامی این توجه از شدت بیشتری برخوردار شد. تجربههای نوسازی در غرب و تجربه الگوهای کمونیستی در شرق و صدمات واردآمده بر نهاد خانواده، این انتظار را ایجاد کرد که با انقلاب اسلامی و تاکید بر ارزشهای اسلامی، نهاد خانواده از استحکام روزافزون برخوردار شود. اینک در پرتو آثار جهانی شدن و هجوم سنگین امواج نفوذهای بین المللی به درون جامعه ایرانی نباید این گونه بیپروا با وارد کردن ضربات هولناک از درون روند تضعیف این نهاد حیات بخش را پی گرفت.
در بخش دیگری از این لایحه در برابر پیامدهای نابرابریهای حقوقی زنان و مردان در قانون مدنی، که هیچ تناسبی با واقعیتهای امروزی جامعه ایران، آموزههای انقلاب اسلامی و انتظارات زنان ایرانی ندارد، برای کنترل میزان مهریهها وضع مالیات سنگین بر آن هدف قرار گرفته است. به این ترتیب، وضع مالیات سنگین بر مهریهها برای کاهش آن و احتمالاً ترویج «ازدواج آسان» هدف قرار گرفته است. یعنی در حالی که هنوز زنان مهریهیی را دریافت نکردهاند، به صرف پذیرش آن از سوب مرد باید مالیات آن را به دولت بدهند، بسیار حیرت انگیز است که روحیات ضد زن در جامعه ایرانب چگونه این نوع قانونگذارب نه تنها به آسان شدن ازدواج کمک نمیکند، بلکه سبب پیدا شدن آثار و عوارض نامطلوب دیگری در این روند خواهد شد.
مشکل اساسی را باید در نابرابریهای موجود در نظام حقوقی کشور در زمینه مسائل خانواده جست و رفع این نابرابریها را با اصلاح رفتارهای نامناسب دنبال کرد. در این لایحه ایرادات بسیار دیگری از سوی حقوقدانان مورد بحث و بررسی قرار گرفته است، که توجه نمایندگان مجلس به آن ضروری است. بی تردید در پرتو توجه دقیق ، وفاداری به آرمانهای انقلاب اسلامی، بهرهگیری از پیشرفتهای جامعه بشری و پاسخ به نیازهای زمان میتوان چهرهیی انسانی و امروزی از دین را به جامعه عرضه کرد. نهاد مقدس خانواده را به نابودی سوق دادن، در تعارض کامل با روح قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در تامین کرامت انسانی، نفی سلطه و ستم و تبعیض و شعار عدالت گستری دولت جمهوری اسلامی است.
نوشتاری از الهه کولایی٬ نماینده دوره ششم مجلس شورای اسلامی
بروبابا اگر به تو بگن تخم مرغ سفیده میگی نه سیاهه میدونی دلیلش چیه ؟ فکر میکنی که خیلی روشنفکری
درود بر شما دوست گرامی
به گمانم شما دوست عزیز در تحلیلتان از تعریف روشنفکری دچار اشتباه شدهاید که چنین امری را در مورد من صادق دانستید.
تعریفی که از روشنفکری مطمع نظر اهالی تفکر و صاحب اندیشهای چون دکتر ملکیان است اینگونه ترسیم میگردد که روشنفکری به مثابه بیضی میماند که دارای دو کانون مرکزین است، که یک کانون آن مبتنی بر تقریر حقیقت و کانون دیگر آن مبتنی بر تقلیل مرارت است، که سیری را در این دو سو طی مینماید
اما در باب من گمان نمیکنم که یکی از کانون های این سیر را نیز بطور کامل دارا بوده و طی نموده باشم، تلاش اصلی من در سوی تقریر حقیقت است که در اینجا نیز از زبان اهل فن آن، بیان نمودم، و امیدم به آن است تا موجب افزایش آگاهی گردد.
امید به آنکه در تحقق این هدف بتوانم مفید و مؤثر واقع گردم.
با سپاس و آرزوی بهترین ها
تا درودی دگر بار بدرود...
پویا جان سلام
تصور کن در شرایط مساوی برای زن و مرد این لایحه برای همسران (مونث) ارائه کننده این لایحه تصویب می شد . شاید کمی غیرتی می شدند و همیشه شتر را دم خانه دیگران نمی خواباندند.
موفق باشی
جناب صفری عزیز!
من کاری به غیر عادلانه بودن یا نبوده این لایحه ندارم، ولی فقط این رو میدونم که ما انسانها هیچ حقی از خودمون نداریم و هر چیزی رو اگر خدا به ما داد ما محق خواهیم شد و اگر نداد ما هیچ حقی نداریم. بنابراین اگر این لایحه مطابق با دستورات خدا باشه، کاملا حق و اگر مخالف اون باشه ناحق است و ما هیچ حق تعیین شده ای از قبل برای کسی جز خدا نداریم. البته من این لایحه رو نخوندم ولی شما که خوندید و میخواید نقدش کنید، سعی کنید منطقی نقد کنید نه با شعار و ...
موفق باشید.
برای اینکه خودشون بتونن بیشتر زن بگیرن.



والا بقیه که خرج یکیشو به زور به دست میارن.