از روزهای دور
شعرهای گمشده می آیند
روزهای رفته
روزهای نیامده
کجاوه بردوش
پیچ و تاب امروز را می سرایند
های لحظه بخار آلود!
شرمناک در کجا خفته ای؟
تا نرفته ای بر باد
باوردار که بودند و می آیند
وزایشی آنسوی پرچین
بازهم می آیند
فریادی از اعماق در مه
شعرها می آیند
سایه ها ضمانت صخره وار
اعتمادی برای سرودن
روزهای گمشده می آیند
بگذار بیایند
پرنده های عاشق من
باد ما را می برد
با تمام خاطرات و گذشته ها مان
باد مارا می آورد
با تمام لحظه های غربتمان
با شیار تفاوتهایمان
دلم تشنه بارشی بی مجال است
فرزند دشت باشی و
اینقدر دلگیر
شما که دلتان به وسعت زادگاهم!
چاپارخانه های گمان را به چه اندوخته اید؟
آری پس بگذار بیایند
----
ممنون همکلاسی
awli bOod
ممنون از نظر لطف شما همکلاسی
خیلی قشنگ بود نشان دهنده احساسات سرشار بود

ممنون همکلاسی
خواهش قابل شمارو نداشت
خیلی قشنگ بود.