۱.(و کم قصمنا من قریه کانت ظالمة و انشأنا بعدها قومآ آخرین، فلما أحسوا بأسنا اذا هم منها یرکضون ، لاترکضوا و ارجعوا إلى ما أترفتم فیه و مسا کنکم لعلکم تسئلون.)[1]
چه بسیار مناطق آبادى که ستم در آن مى شد را ما در هم شکستیم و بعد از آنها قوم دیگرى روى کار آوردیم.
آنها هنگامى که عذاب ما را احساس کردند نا گهان پا به فرار گذاشتند.
فرار نکنید، به زندگى پرناز و نعمتتان و به مسکنهاى پرزرق و برقتان بازگردید تا سائلان بیایند و از شما تقاضا کنند.
امام باقر(ع) (ذیل این آیات) فرمود:
زمانى که حضرت قائم (ع) ظهور کند جمعى را مى فرستد تا بنى امیه را از شام به حضورش بیاورند. بنى امیه چون این خبر را مى شنوند به سوى روم فرار مى کنند.
اهل روم، به آنها مى گویند ما نمى گذاریم داخل مملکت ما بشوید، تا آن که در دین ما وارد شده و نصرانى شوید آنها صلیب بگردن خودشان انداخته، وارد شوند، هنگامى که اصحاب حضرت قائم (ع) وارد روم شوند
رومیان از انان امان و صلح می طلبند، ایشان گویند ما امان به شما نمى دهیم تا بنى امیه را تسلیم بنمائید، تمام افراد بنی امیه را به اصحاب آن حضرت تحویل دهند، در آن وقت به انها خطاب مى کند فرار نکنید، به سوى شام برگردید، باید بازخواست شوید و از ایشان سؤال می کنند،گنجها را کجا پنهان کرده اید و به چه علت حضرت سید الشهداء (ع) و ارانش وائمه و پیروان آنان را به قتل رساندید، هر ان هنگام با کمال حسرت و ندامت مىگویند واى بر ما که مردمى ظالم و ستمگر بودیم، اصحاب آن حضرت ایشان را با شمشیر قهر خویش درو کرده و انها را هلا ک و نابود کنند. [2]
2. (ولقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یورثها عبادی الصالحون)[3]
ما در زبور بعد از دکر (تورات) نوشتیم که بندگان صالح من وارث (حکومت) زمین خواهند شد. از حضرت باقر و حضرت صادق (ع) روایت شده است که فرمود: بندگان صالح مذکور در این ایه که زمین را به ارث مى برند قائم و اصحاب او هستند.مین را به ارث مى برند قائم و اصحاب او هستند.[4]
چه بسیار مناطق آبادى که ستم در آن مى شد را ما در هم شکستیم و بعد از آنها قوم دیگرى روى کار آوردیم.
آنها هنگامى که عذاب ما را احساس کردند نا گهان پا به فرار گذاشتند.
فرار نکنید، به زندگى پرناز و نعمتتان و به مسکنهاى پرزرق و برقتان بازگردید تا سائلان بیایند و از شما تقاضا کنند.
امام باقر(ع) (ذیل این آیات) فرمود:
زمانى که حضرت قائم (ع) ظهور کند جمعى را مى فرستد تا بنى امیه را از شام به حضورش بیاورند. بنى امیه چون این خبر را مى شنوند به سوى روم فرار مى کنند.
اهل روم، به آنها مى گویند ما نمى گذاریم داخل مملکت ما بشوید، تا آن که در دین ما وارد شده و نصرانى شوید آنها صلیب بگردن خودشان انداخته، وارد شوند، هنگامى که اصحاب حضرت قائم (ع) وارد روم شوند
رومیان از انان امان و صلح می طلبند، ایشان گویند ما امان به شما نمى دهیم تا بنى امیه را تسلیم بنمائید، تمام افراد بنی امیه را به اصحاب آن حضرت تحویل دهند، در آن وقت به انها خطاب مى کند فرار نکنید، به سوى شام برگردید، باید بازخواست شوید و از ایشان سؤال می کنند،گنجها را کجا پنهان کرده اید و به چه علت حضرت سید الشهداء (ع) و ارانش وائمه و پیروان آنان را به قتل رساندید، هر ان هنگام با کمال حسرت و ندامت مىگویند واى بر ما که مردمى ظالم و ستمگر بودیم، اصحاب آن حضرت ایشان را با شمشیر قهر خویش درو کرده و انها را هلا ک و نابود کنند. [2]
2. (ولقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یورثها عبادی الصالحون)[3]
ما در زبور بعد از دکر (تورات) نوشتیم که بندگان صالح من وارث (حکومت) زمین خواهند شد. از حضرت باقر و حضرت صادق (ع) روایت شده است که فرمود: بندگان صالح مذکور در این ایه که زمین را به ارث مى برند قائم و اصحاب او هستند.مین را به ارث مى برند قائم و اصحاب او هستند.[4]
بعد از خوندن این متن برای من ۲ تا سوال پیش اومد؛البته ما فرض رو بر این میذاریم که این حدیث مدرک معتبری هم داشته باشه و در مورد معتبر بودن یا معتبر نبودن بحث نمی کینم.
.
۱:با توجه به((اهل روم، به آنها مى گویند ما نمى گذاریم داخل مملکت ما بشوید، تا آن که در دین ما وارد شده و نصرانى شوید آنها صلیب بگردن خودشان انداخته، وارد شوند، هنگامى که اصحاب حضرت قائم (ع) وارد روم شوند)) آیا واقعا یاران مهدی نصرانی میشن یا به تعبیری با کلک یا گول زدن وارد روم میشن؟؟
۲:از مسئله ی مذکور مهمتر اینه که در حالی که اجداد شامیان با حسین بن علی و ائمه ی شیعه مشکل داشتند و آنها بودند که ائمه ی شیعه رو به قتل رسوندند؛ چگونه یاران کسی که قرار است اسوه ی عدالت باشد؛افرادی رو به خاطر جنایایتی که پدرانشون انجام دادند به هلاکت میرسونند؟؟ واقعا این عدالته؟؟یا درنزد عقلا و حکمای عالم عین بی عدالتی شناخته میشه؟؟
با سلام بر دوست عزیز
چندین بار سوالهای شما دوست عزیز را مطالعه کردم وبه این نتیجه رسیدم که متن را به درستی مطالعه نفرمودید یا به صورت اجمالی مطالعه کرده وسعی بر سوال کردن بوده به هرحال شما را دعوت می کنم تا دوباره متن را بازخوانی نمایید واگر پاسخ خود را که در متن واضح است نیافتید پاسخگو باشم با طرز جمله بندی دیگری !!!!!!!
ممنونم باز از شما دوست عزیزم
سلام
من متنو ۳بار کامل مطالعه کرده بودم و بعد از اون نظر دادم که نظرم غیر منطقی نباشه اما این سولات باز هم برام باقی موند؛خوشحال میشم که به سوالاتم جواب بدید.
اقای منتجبی
ماامیدواریم که حدیث معتبر باشد (یقینا کانون مهدی یاوران جوان از درج احادیث نامعتبر خودداری خواهدکرده وخواهدکرد واحادیث واقعی ومعتبر هستند وخواهند بود)
اقای منتجبی کمی تدبر یادقت کنیدواقعا افسوس می خورم
منظوراز کسانی که هنگام ورود به روم نصرانی می شوند وصلیب به گردن می اندازند بنی امیه است نه یاران مهدی.
همچنین دررابطه باسوال دومتان ماباید دراین مسیله دقت کنیم که بنی امیه پس ازاینکه فهمیدند یاران حضرت به دنبالشان امده اند فرار می کنند وبه زیر پرچم کفر می روند.
اولا ازانجایی که بنی امیه پس از شنیدن این خبرکه حضرت به دنبالشان است وانها فرار می کنند می توان دریافت که انها درزمان خویش نیز گناه ومکر ودسیسه کرده اند که از عدالت ترسیده اند وپای به فرار گذاشته اند(ما باید این مسیله رادرنظرداشته باشیم که هرگز جنایاتی که اجداد یا پدران یک فردانجام داده اند به انها مربوط نمی شود
به قول شاعر:گرپدرتو بود فاضل تو را چه حاصل چه برسد به اینه که پدرشان گناه کارهستند.)
نکته یعدی اینکه بنی امیه به زیر پرچم کفر پناه می برد ونصرانی می شود که یقینا این عمل از یک مسلمان واقعی سر نخواهدزدوانها فقط نام خویش را مسلمان نهادند.می توان نتیجه گرفت ثصاص بنی امیه به خاطر گناهان واعمال زشتی است که از انان درهمان زمان سر خواهد زد.
امیدوارم قانع شده باشید .همچنین اگرمسیله یاشبهات دیگری نیز هست اماده پاسخ گویی هستم.
آقای مهدی برق اولا ممنون از این که حداقل شما لطف کردید و یه جوابی هر چند از نظر بنده ناقص به سوال مطرح شده دادید.در مورد مطلب اول باید بگم یا به خاطر بد بودن ترجمه یا هر دلیل دیگه ای شاید بنده بد متوجه شدم و از این بابت معذرت خواهی می کنم.

اما در مورد دوم باید یگم که اولا اگر مثلا یه گروهی(مانند گروه یاران مهدی)به گروه دیگری(مانند بنی امیه) حمله کنند به صرف اینکه گروه دوم از دست گروه دوم فرار کنه؛کافر شناخته میشن؟در حالی که هیچ دلیل عقلانی یی از گروه متجاوز برای بر حق بودنشون ارائه نشده؟ شما خودت وقتی یه گروه به مملکتت تجاوز کنه اگر از دستشون فرار کنید کافر شناخته میشید؟ از طرفی اگر به مکالمات یاران مهدی با بنی امیه دقت کنید(باید بازخواست شوید و از ایشان سؤال می کنند،گنجها را کجا پنهان کرده اید و به چه علت حضرت سید الشهداء (ع) و ارانش وائمه و پیروان آنان را به قتل رساندید، هر ان هنگام با کمال حسرت و ندامت مىگویند واى بر ما که مردمى ظالم و ستمگر بودیم، اصحاب آن حضرت ایشان را با شمشیر قهر خویش درو کرده و انها را هلا ک و نابود کنند. [2]) متوجه میشید که یاران مهدی آنها رو به خاطر اعمالی که پدرانشون انجام دادند مورد بازخواست قرار میدهند (به چه علت حضرت سید الشهداء (ع) و ارانش وائمه و پیروان آنان را به قتل رساندید).این بار بنده تو صیه می کنم که شما متنو درست و منطقی بخونید.
سلام
اولا شایسته است که انسان وقتی می خواد در رابطه با چیزی صحبت کنه خوب هست که اول یک خورده فکر کند و ادب را رعایت کند
طبق اسلام هر کس که به یک کار راضی باشد انگار که خودش آن کار را کرده و ثواب یا گناه آن کار برای او نوشته میشود.
آن افراد هم موافق کار یزید بودند اثباتش همین بس که نگاهی به عراق بیندازیم به همون دلیلی که امام حسین علیه السلام و یارانشان را شهید کردند الانم تو عراق بمب می زارند وشیعیان را می کشند
امام زمان علیه السلام هم کسی را می کشه که اگر در زمان یزید بود میرفت تو سپاه یزید، علیه امام حسین علیه السلام می جنگید که کارهای الانشون گواه بر همین موضوع هست
بعدشم امام زمان علیه السلام با سنت نبوی صلی الله علیه و آله وسلم می جنگد هر کی در جنگ باشد را می کشند، قاعدتا توی جنگ هیچ وقت یک طفل شیر خوار نمی جنگد اون سنت یزید لعنت الله علیه بود که حضرت علی اصغر علیه السلام را کشت که الانم دارند همین کار می کنند و توی بمب گذاری های عراق زنان و اطفال شیر خوار را می کشند حتی زنان باردار
یه واقعه می گم که موضوع برای همه روشن بشود
در زمان غیبت امام عصر علیه السلام 2 نفر بر سر جنگ صفین با هم دعواشون شد یکی طرفدار مولا امیر المومنین علیه السلام بود و دیگری علیه حضرت آن فردی که دشمن مولا علی علیه السلام بود گفت الان نه علی علیه السلام هست نه دشمنانش ولی من و تو هستیم و می تونیم با هم بجنگیم (به این نکته دقت کنیم یعنی هر دوشون اگر به اون زمان بر می گشتند یکی با علی علیه السلام بود و دیگری علیه مولا امیرالمونین علیه السلام) شروع به مبارزه کردند و در جنگ دشمن علی علیه السلام ضربه ای بر سر دوست علی علیه السلام زد و دوست علی از حال رفت بعد از چند دقیقه بیدار شد، دید امام زمان علیه السلام جنازه دشمن علی علیه السلام را آورده و دستی بر سر دوست علی علیه السلام کشید و حالش خوب شد و به او فرمود : ضربه ای که به تو در این مبارزه وارد شد دقیقا همان ثواب ضربه ای را دارد که در رکاب علی علیه السلام در جنگ صفین از اسلام دفاع کرده باشی
بله این ضربه ، ضربه از صفین احتساب می شود و نقشهای این مبارزه همان نقش یاران علی علیه السلام و دشمنان علی علیه السلام هستند.
============================
با توجه به اینکه یک سری حرفهای نا مربوط در رابطه با امام زمان علیه السلام و یاورانشان زده شده از کانون مهدی یاوران جوان خواستاریم فعالیت های فرهنگی خودشان را بیشتر کنند و دانشجویان را بیشتر با حضرت ابا صالح المهدی علیه السلام آشنا کنند
با تشکر از زحمات بی دریغ و خالصانه کانون مهدی یاوران جوان
دوست عزیزه من
در ابتدا تشکر وقدردانی می کنم از توجهات حضرتعالی و امیدوارم بتوانیم خادمین شایسته ای باشیم.