آری، خاک کربلا مقدس است اما ...
به نام خدا
پس از انتشار متن زیبای حسن نوروزی، در باب میلاد علی اصغر، سوالاتی در ذهنم پدید آمد که شاید نتیجه ی کم اطلاع بودن بنده از مقام علی اصغر است!
سوالاتم را می پرسم تا در میلاد کودک ِ مظلوم ِ حضرت امام حسین(ع)، به چیزی بیش از سروری کوتاه مدت نایل شوم!
پاسخی معقول می طلبم!
در این متن گفته شده :"همه ما این آقا رو خیلی دوستش داریم"
بنده هم همه ی کودکان شش ماهه را دوست دارم، به یک اندازه، علی اصغر مظلوم بود، برای کودکان مظلوم بیشتر دلم می سوزد اما بیشتر دوستشان ندارم، چرا که مظلوم بودن دلیل ِ خوبی برای دوست داشتن یک شخص نیست...
در ضمن اگر در آینده پدر شوم، کودک شش ماهه ی خود را از علی اصغر بیشتر دوست خواهم داشت!
در این متن گفته شده:"خیلی بهش توسل میکنیم"
توسل به چه معنی است؟!
تا آنجا که میدانم، توسل یعنی اینکه اولیاء الله را برای نزدیک شدن به الله وسیله قرار دهیم، به بیان دیگر اعمال ِ نیک آنها را انجام دهیم تا به معبود نزدیک تر شویم، اگر معنای توسل این باشد، نمی توان کودکی را وسیله قرار داد که عملی جز گریه کردن، شیر خوردن و ... از او سر نزده!
تنها در صورتی توسل به علی اصغر معنا دارد که معنای توسل فرای آنچیزی باشد که بنده میدانم!
در متن گفته شده:"آره این آقا آخرین سرباز پدرش بود"
به نظر بنده سرباز دانستن ِ علی اصغر، چیزی جز پایین آوردن شان ِ سربازان امام حسین(ع) نیست، سربازانی چون حضرت ابوالفضل و حضرت حر، این کودک شش ماهه چطور سرباز پدرش بوده است؟ نه سلاحی در دست داشته، نه با زبان خود، چون زینب از امامش دفاع کرده و نه هیچ چیز دیگر، آیا به صرف اینکه تیری از دشمن امام(ع)، گلوی شخصی را پاره کند، آن شخص سرباز امام(ع) به شمار می آید؟ (اگر خبرنگارانی به قصد انعکاس خبرهای ِ یک رزمایش در هواپیمایی نظامی سوار شده و در حین پرواز سقوط کرده، جان سپارند، به صرف اینکه سوار بر هواپیمای ِ سپاه پاسداران بوده اند، شهید محسوب می گردند؟ آیا این چیزی جز نزول ِ شان ِّ شهادت است؟)
اگر در خیمه ی امام حسین(ع) بودن برابر با سرباز بودن است، همه ی ایرانیانی که در زمان جنگ در خرم شهر زندگی می کردند، سرباز امام خمینی اند، اگر مظلوم واقع شدن در جبهه ی حق برابر با سرباز بودن است، همه ی کسانی که به نحوی در زمان دفاع مقدس در داخل کشور دچار ظلم شده اند، سرباز ِ امام زمان(ع) هستند!
در متن گفته شده:"حضرت علی اصغر (ع)"
حضرت را می توان پیش از نام شخصی بزرگ و بزرگوار چون حضرت امام علی(ع) قرار داد، آیا کودکی شش ماهه فرصتی برای نمایش بزرگی و بزرگواری خود داشته است که بخواهد از آن فرصت بهره ببرد!؟ یقینا نداشته است، علی اصغر تفاوتش با کودکان شش ماهه ای که در کنارمان میبینیم، تنها در مظلومیت است و نه در بزرگواری!
اگر حضرت را پیش از نام کودکان مظلومان هم می گویند، بد نیست بدانیم، در جامعه برزگ ما به خصوص جامعه ی فقیر آفریقا ، حداقل هفته ای یک حضرت متولد می شود ....
حرف آخر : درست است که خاک حرام ِ کربلا هم حلال و مقدس شد، اما اگر دلیلی بر تقدس شخص یا شئ ای نیست، نباید به صرف اینکه یادآور کربلاست، مقدس شود!
اشتباه کردن، طبیعی است، در اشتباه ماندن، حماقت است...
اگر اشتباه می کنم، از اشتباه در آورید مرا ....
حمید جان سلام
آفرین بهت تیریک میگم و میدونم خودت خیلی خوب جواب همه این سوالهارو میدونی و میدونی که هر حرفی زدم براس سند دارم و خیلی هم محکم است.
من نه تنها به این اقا میگم حضرت و میگم باب الحوائج بلکه به فرزند متولد نشده حضرت زهرا که کمتر کسی شاید بدونه که ایشون کیه به ایشون هم میگم حضرت میگم حضرت محسن (ع) .
سند دارم که توی کتاب قیس حدیثی نقل سده از امام سجاد که ایشون فرمودن با کشتن عمویمان حضرت محسن یک سوم سادات جهان را کشتن
که در این حدیث امام سجاد عموی متولد نشده خود را حضرت خطاب کرده.
حمید جان ترجیح میدم برای ادامه بحث در این مورد در یک جلسه حضوری بحث کنم چون می ترسم در این تریبون نتوانم بزرگی و جلال همین بچه شش ماهه رو که به فکر بعضی ها یه بچه شش ماهه معمولیه رو بیان کنم.
یا علی مدد
سلام به دوست عزیزم!
حسن جان حرف تو برای بنده سند است اما چون بحث، تنها بین من و تو نیست، بهتر است آدرس دقیق حدیث را هم ذکر کنی تا هرآنکه می خواهد بتواند بیشتر تحقیق کند...
این حدیث باعث می شود، در بیان پرسشم، مخاطبم را امام سجاد(ع) قرار دهم، در هرصورت اینکه امام سجاد(ع) عمویش را حضرت خطاب می کند، دلیلی است کافی که تو هم حضرت خطاب کنی!
=================================
در مورد یک سوم ِ سادات جهان، تصور می کنم با توجه به اینکه سادات فرزندان ِ دو فرزند ِ امام علی(ع) هستند، منظور امام سجاد(ع) این بوده که اگر از علی(ع) به جای دو پسر، سه پسر باقی می ماند، تعداد ِ سادات، تقریبا یک سوم، بیشتر می بود.
پس بیان اینکه مرگ یک کودک برابر با مرگ یک سوم ِ سادات است، ارزشگذاری بر یک کودک نیست، بلکه این حدیث، ارزشمندی ، فرزند علی(ع) بودن را می رساند!
البته بنده تنها نظرم را در مورد حدیث گفتم، و قطعا نظر بنده، نظر کارشناس علم حدیث نیست...
================================
دوست عزیز، بحثی که اینجا شروع شده، بهتر است همینجا ختم گردد، چرا که با شروع هر بحث سوالاتی در ذهن بازدیدکنندگان همکلاسی ایجاد می شود که اگر همینجا پاسخ نگیرد، در ذهن جاودانه خواهد ماند!
مشتاقانه منتظر ادامه ی بحث هستم!
موفق باشی!
به نام خدا.
سلام . جناب آقای توکلی.متاسفم که شما خیلی کم در مورد تاریخ اسلام مطالعه دارید و خود را حق به جانب می دانید. و اما جواب شما عزیز بزرگوار:
۱-متن آقای نوروزی خام و قابل انتقاد است نه اصل موضوع.
۲ـاگر خدا به شما پسر داد حتما نامش را علی اصغر بگزارید. تا لیاقت محبت فرزند اباعبدالله ع را پیدا نمایید.
۳ـ بله توسل آن نیست که شما می دانید. در متن زیارت عاشورا که از لسان امام معصوم می باشد یکی از راه ها بهترین و نزدیکترین و مطمئن ترین راه ها امام حسین نقل شده . اگر چشممان را باز کنیم . یکی از راههای تقرب امام حسین به خدا حضرت علی اصغر بوده . نه به سبب مظلومیت بلکه به سبب حقانیت .و تمام کردن حجت برای امثال شما حتی طفل ششماهه امام حسین دقایقی عنان اختیار معرکه کربلا را به دست گرفت که دشمنان حقیقت امان ندادند. کسی که برای اثبات حقانیت حق و شخص بزرگی مانند امام حسین اهلیت و وجهه داشته حالا بچه می خوانید و نمی توانید به ایشان متوسل شوید. در صورتی که (بلا تشبیه)در ادیان دیگر به نعل چهار پایان بزرگان دینشان متوسل می شوند.
۴- هر کسی به طریقه و با وسیله خاص خود حق را یاری نموده. امام علی ع با خانه نشینی و... امام حسن ع با صلح امام حسین ع با قیام .امام سجاد ع با مناجات . حضرت زینب س با صبر و هر کسی تا جای خاصی ماموریت داشته حضرت رقیه س تا شام . حضرت عباس ع تا علقمه و حضرت علی اصغر ع تا مقابل و رسوایی لشکر.
۵-اما فلسفه شهادت. جهاد مبحث جدایی است و شهادت نیز درجات خاصی دارد . شهید جهاد و در معرکه و حتی معلم و دانشجویی که در حال فراگیری علم و مادری که در حال زایمان از دنیا می رود ثواب شهید را می برد اما از کدام طبقه
۶- و در مورد حضرت حر همان قدر که راه را بر امام حسین بست عقوبت شد. مزار مبارکشان ار مزار امام حسین دور می باشد . ولی آیا شما از مکان مزار مبارک حضرت علی اصغر آگاه می باشید .
۷-آیا تاثیر کودکان فقیر افریقا در اصلاح جامعه خود . یاری بزرگان و .. چقدر می باشد.
واگر خواستی به اشتباه خود پی ببری سریع پست خود را حذف و به تحقیق درباره حضرت علی اصغر بپرداز. دوست عزیز شما اگر از چیزی آگاهی نداشته باشید آن را رد می کنید و انصافا چقدر به نوشته های خود اعتقاد دارید؟؟؟ چقدر درمورد سوالات ذهن خود فکر کرده اید؟؟؟ آیا از متخصص آن علم سوال پرسیده اید؟؟؟ و آخرین جواب خودشمایید. )حتما اعتکاف شرکت کن و پسرت را علی اصغر بنام( در ضمن ولادت فرزند برومند امام حسین حضرت علی اصغر و فرزند برومند امام رضا امام جواد بر تمام جوانان عزیز به خصوص شما جوان با انرژی تبریک عرض می نمایم.
clik_60@yhoo.com
به نام خدا
سلام بر تو دوست عزیز
خود را حق به جانب می دانم!؟
بنده سوال کرده ام.... نگفته ام که آنچه می گویم حق است، گفته ام که نظرم این است، اگر حق با من نیست، راهنماییم کنید!
================================
۱ - متن حسن نوروزی، تنها متن ِ حسن نوروزی نیست، انعکاس عقاید تعداد زیادی از شیعیان است، پس اگر انتقادی به متن وارد شود، به اصل موضوع وارد است...
================================
۲ - اگر خدا به من پسر داد، در مورد نامش با همسرم مشورت خواهم نمود.
================================
۳ - گفته ای که توسل آن نیست که بنده می دانم، اما نگفته ای که چه هست!
چشمانم را خیلی باز کردم، نمی دانم چرا تنگ نظرم اما اینکه میگویی علی اصغر، راهی برای تقرب ِ امام حسین(ع) به خدا بوده را اصلا متوجه نمی شوم...!!!!!!!!
چطور کودکی که هیچ عمل ِ خیر و شری از او سر نزده، راهی برای تقرب ِ ابر مردی چون حسین(ع) به پروردگارش است!
اصلا چه دلیلی دارد که شخصی چون امام حسین(ع) برای تقرب جستن، به کمتر از خود، رجوع کند؟
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
علی اصغر دقایقی عنان اختیار معرکه ی کربلا را به دست گرفته؟
علی اصغر در آن سن احتمالا قدرت کنترل ادرار هم نداشته است، چطور عنان دار ِصحنه ی کربلا بوده!؟
آن که در آن دقایق عنان دار بوده، حسین(ع) بود که با وجود اینکه فرصت ِ بیعت با یزید همواره برای او وجود داشت، با اینکه می توانست از کربلا بگریزد، فرزند شش ماهه ی خود را به نمایشگاه برده، حقانیت ِ خویش را به نمایش کشید، تسلیم بودن خویش را به نمایش گذاشت...
حال اینکه علی اصغر در آن لحظه خواب باشد یا بیدار، اصلا علی اصغر باشد یا فرزند ِ نداشته ی من، چه تفاوتی می کند؟
آن صحنه که در آن گلوی کودک مظلوم پاره می کنند، متعلق به علی اصغر نیست، خالق آن صحنه، حسین(ع) بود که اخلاص خود را به نمایش گذاشت!
اگر در ادیان دیگر اشتباهی صورت گیرد، توجیه کننده ی اشتباهات ِ پیروان دین اسلام نخواهد بود....
==============================
۴ - هیچکس یارای یاری ِ حق را ندارد مگر آنکه اختیار داشته و بتواند از بین ِ حق و باطل یکی را انتخاب کند!
آیا اگر امام حسین(ع) برای حق نمی جنگید، باز هم علی اصغر یاری دهنده ی حق بود؟
کودکی که قدرت تشخیص حق را ندارد، چطور حق را یاری داده؟
علی اصغر، مفعول بود و نه فاعل!
=============================
۵ - به صرف اینکه کسی ثواب شهید می برد، شهید محسوب نمی شود!
تا آنجا که بنده میدانم، شهادت به مرگی اطلاق می گردد که در مسیر ِ جهاد در راه خدا کسب شده باشد، حال این جهاد اصغر(جنگ) باشد یا اکبر(مبارزه با نفس) تفاوت چندانی ندارد!
============================
۶ - آیا معیار سنجیدن ِ حقانیت یاران ِ امام حسین فاصله ی قبر یار با امامشان است؟
قطعا مقام ِ حر قابل مقایسه با کودکی شش ماهه نیست، حر در بهشت همردیف شایسته ترین شهدای بشریت و علی اصغر در بهشت همردیف همه ی کودکانی است که در شش ماهگی جان داده اند!
===========================
۷ - تاثیر علی اصغر در اصلاح جامعه چقدر است؟ قطعا مساوی با صفر است!
چون عملی جز گریه کردن، خوردن، خوابیدن، ادرار کردن و ... از علی اصغر سر نزده است، آیا علی اصغر با گریه کردن جامعه را اصلاح نموده است؟
اینکه علی اصغر در صحنه ی کربلا مفعول ِ فعل ِ امام حسین(ع) قرار گرفت ، هیچ ارتباطی به خودش ندارد....
==========================
این متن را برای تحقیق سوالاتم زدم!
نوشته های بنده سوال است، از درون من برخواسته، پس صد در صد در زمان تایپ به آنچه می نوشتم معتقد بوده ام!
در مورد سوالاتم فکر کرده ام، آنها را پرسیدم که تعداد بیشتری به فکر واداشته شوند.
اگر بنده از متخصص آن علم سوال نکرده ام، شما بپرس و پاسخ بده!
در مورد انتخاب نام فرزند، با همسرم مشورت خواهم نمود، اما نظر خودم این است که علی اصغر اسم قابل توجهی نیست، چرا که همواره مفعول است و وابسته به فاعل، اگر فاعل بر حق باشد، آن را حق شمرند، و اگر بر باطل، آن را باطل!
اگر علی اصغر در دستان شمر می مرد، باز هم او را مساوی با همه ی کودکان شش ماهه دوست داشتم، چرا که بودن در جبهه ی حق یا باطل را خودش انتخاب نکرده است!
بین علی اصغر و امام جواد(ع)، فرسنگ ها فاصله است!
بنده هم ولادت امام جواد(ع) را به تو دوست عزیز، تبریک می گویم!
موفق و موید باشی!
با سلام
خیلی خوب است که به دنبال سوالاتتان میروید و پرسیدن را بر نادانی ترجیح میدهید. اما مهم است بدانید که پرسیدن سوالات به این مهمی که اعتقادات انسان را تشکیل میدهند از یک سری دانشجو با مردم عادی که شاید حتی سواد کمتری از خود شما داشته باشند کار نادرستی است و در این مورد اگر ذهن شما واقعا در پی یک پاسخ منطقی است و قصد دیگری ندارید، باید به کتابها و یا افراد آگاه مراجعه کنید چون این مساله بسیار بزرگتر از آن ظاهری است که ما میبینیم و می شنویم. اینگونه مسایل ورای عقل ظاهری انسان هستند و برایشان نباید دنبال فرمول و قانون و.. گشت!!
حضرت در زبان عرب یعنی آقا. آقایی قابل احترام. همین!
از طرفی حضرت علی اصغر و محسن تنها به این دلیل که از مقدسترین و پاکترین انسانهای روی زمین به وجود آمده اند دارای تقدس و بزرگواری ذاتی هستند (تاکید میکنم ذاتی). یعنی ذاتا از زمانی که حتی نطفه ای بیش نیستند قابل احترام و بزرگ بوده و با دیگر بچه های عالم تفاوتهای بسیار می کنند. همانطور که پدر و مادرهای عالم را نمی توان با پدر و مادرشان مقایسه کرد. آنها دارای روحی متعالی و بسیار بزرگتر از مردم عادی هستند، پس قاعدتا فرزندانشان هم باید دارای شان و منزلت بالایی باشند. درست است که آن کودک معصوم برای بدست آوردن این بزرگی و برتری نسبت به دیگران زحمتی نکشیده است اما پدر و مادر و اجدادش بیش از اجداد ما در تقوا کوشیده اند و خدا این زحمات را نادیده نمیگیرد و در نسل آنها تا ابد تاثیر دارد. همانطور که کودک معصوم حرام زاده هم در اینکه ذاتا ناپاک باشد و از روح کم ارزشتری نسبت به دیگران برخوردار باشد، مقصر نبوده است و او تاوان گناه پدر و مادرش را پس میدهد.
حضرت علی اصغر در واقع یک واسطه برای نزدیک شدن به پدر معصومش است و پدر معصومش واسطه ای غیر قابل انکار برای رسیدن به خدا. بنابراین توسل به این کودک شش ماهه از جهت مظلومیت او نیست که به قول شما در عالم خیلیها مظلومند و مظلومیت هنر نیست!
یک نکته مهم: تا کنون به این فکر کرده اید که اهل بیت امام چرا باید در آن زمان در کربلا می بوده اند؟! چرا امام که می دانستند قرار است بزرگترین فاجعه عالم در این مکان رخ دهد، باید با اهل بیتشان به آنجا می رفتند؟
چون امام برای جنگ نرفته بودند. کوفیان ایشان را به خلافت دعوت کرده بودند و قرار نبود جنگی رخ دهد. پس اهل خیمه به نوعی سرباز محسوب می شوند چرا که پشتیبان سربازان بوده اند و اگر امام دستور میفرمود آنها هم به جهاد می پرداختند. اما مگر سرباز بودن یعنی رو در روی دشمن ایستادن و پیکار کردن؟ پس سهم زنانی که این سربازان را به وجود آورده اند و پشتیبانیشان میکنند چیست؟ و مهم اینکه تمام افرادی که در آن روز جانب امام را داشتند در زنده نگه داشتن اسلان سهیم بوده اند بخصوص زمانی که پیام عاشورا را به شهرهای دیگر بردند و به گوش همه رساندند. آنها نمونه قابل رویت از آن ظلم عظیمی بودند که در واقعه عاشورا بر پاکترین مردم رواشد، و این بر هیچ کس پوشیده نیست.
با توجه به این صحبتها و مسایل بسیار بزرگتری که در اینجا نمی توان گفت، علی اصغر دارای شات و مرتبه ذاتی ای است که ایشان را از تمام نوزادان معصوم عالم متمایز میکند و قدر مسلم از تمام فرزندانی که از نسل مردم عادی متولد شوند برتر و محترم تر است. ما هم به نسبت معرفت و ظرفیت وجودیمان می توانیم از وجود چنین روح پاکی بهره بگیریم تا به اولیای خدا تقرب جسته و در نتیجه به خدا نزدیکتر شویم و این را هم بدانید که هر اندازه محبتمان نسبت به این خاندان معصوم بیشتر باشد، دنیا و آخرت بهتری نسیبمان میشود و محبت به آنها و هر چیز یا شخصی که به آنها مربوط میشود، تنها و تنها به نفع ما و مایه خوشبختی و سعادت و علو درجه خود ماست. حالا شما فرزند یا هر کس دیگری را به آنها ترجیح بده.....
سلام بر شما همکلاسی گرامی
میدانم که قرار نیست چند عالم دینی در نظرات متن، پاسخگوی سوالات باشند، ذهن من دنبال پاسخی منطقی است تا آن را با پاسخ های فعلی که در متن از آن یاد کردم
، جایگزین کند، البته هدف بنده بیش از آنکه رسیدن به پاسخ یک سوال شخصی باشد، این بود که در ولادت یک شخص که برای خیلی ها عزیز است، بعد از اینکه در طرح زیبایی مثل http://kntu.blogsky.com/1387/04/21/post-4926/
شرکت کرده، صلوات هایمان را فرستادیم، به فکر بیافتیم، که برای چه کسی داریم شادی و سرور می کنیم؟
معرفت پیدا کردن نسبت به کسانی چون علی اصغر، با بحث به خوبی انجام پذیر است!
اتفاقا چون این مساله، یک مساله ی اعتقادی ِ نسبتا مهم و فراگیر است، آن را در جمع مطرح نمودم تا تاملی روی آن داشته باشیم، فکر کردن روی مسائل اعتقادی، قطعا باعث تقویت اعتقادات خواهند شد!
در ضمن یادآوری میکنم که بنده از یکی از عالمان که اتفاقا در محبت به ولایت پیشتاز است، سوالاتم را پرسیده ام!
گاهی لازم است برای افزایش معرفت عمومی، سولاتی جهت ایجاد تفکر مطرح گردند!
=================================
در قسمت دوم نظرتان، آنچه گفته اید نقض کننده ی عدل الهی است!
فرزند انسانهای پاک، دارای تقدس و بزرگواری ذاتی نیستند!
بلکه قابلیت ِ بزرگواری بیشتری دارند، این قابلیت به صورت بالقوه در آنها موجود است و آنها در مورد بالفعل کردن آن مختارند، مثل فرزند نوح(ع) که با وجود دارا بودن از قابلیت بزرگواری بیشتر، راهی جز کسب بزرگواری در پیش گرفت و قابلیت هایش را بالفعل نکرد!
برای روشن تر شدن موضوع مثالی میزنم!
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
سرمایه گذاری، سرمایه ای به دو نفر می دهد تا بر روی سرمایه ی او کار انجام داده، سود حاصل کنند!
به نفر اول یک ملیون تومان و به نفر دوم دو ملیون تومان می دهد!
یکسال بعد این سرمایه گذار، آن دو نفر را فرا می خواند تا ببیند هر کدام چقدر سود حاصل نموده اند، عدالت حکم می کند که سرمایه گذار، از نفر دوم توقع بیشتری داشته و سود بیشتری طلب نماید و همانطور که در سرمایه ی اولیه، تفاوت قائل شده، در سطح توقع نیز به همان میزان تفاوت قائل شود!
خداوند یکی را زنا زاده می آفریند، با چشمان کور و دلی کورتر و یکی را ابوالفضل(ع) می آفریند با چشمانی بینا و زیبا و تنی برومند!
اگر از ابوالفضل و آن زنازاده، گناهی یکسان سر بزند، خداوند آنها را یکسان مجازات نمی کند، بلکه سخت گیری او نسبت به ابوالفضل بیشتر خواهند بود و او را بیشتر مجازات خواهد کرد!
چرا که سرمایه ی اولیه(قابلیت های بالقوه) ابوالفضل بیشتر از آن کودک است، بنابراین سطح توقع خداوند از او بیشتر است!
نه تنها نحوه ی به دنیا آمدن و پدر و مادر ، نوع سلامت جسم و روان جز سرمایه ی اولیه محسوب می گردند، بلکه سرمایه های هر لحظه از زندگی ما به دقت محاسبه شده و در روز حساب، متناسب به آن چه به ما دادند، با ما برخورد خواهند کرد!
اگر شما فرصت همنشینی با عالمی را پیدا کرده اید، و دوستتان این فرصت را پیدا نکرده است، در روز حساب به شما بیشتر از آن دوستتان سختگیری خواهند نمود!
از طرفی، سرمایه ، تنها سرمایه ی اولیه نخواهد بود، در طول مسیر زندگی چنانچه سرمایه گذار، احساس کند دارید سود خوبی به دست می آورید، سرمایه ی شما را افزایش خواهد داد، چنانچه عمل نیکی کنید، قابلیت های بالقوه ی شما نیز افزایش پیدا می کند!
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
نتیجه : قابلیت های بالقوه، شان ِ هیچ انسانی را بالا نمی برد، بلکه تنها سطح توقع سرمایه دار(خدا) را افزایش داده، محاکمه ی الهی را بر او سخت تر می کند!
قابلیت ها آنگاه که بالفعل شد، ارزش می یابد!
علی اصغر فرصتی برای بالفعل کردن قابلیت هایش پیدا نکرد!
- - - - - - - - - - -- - - - - - - - - - -- -
در انتها گفته اید: "همانطور که کودک معصوم حرام زاده هم در اینکه ذاتا ناپاک باشد و از روح کم ارزشتری نسبت به دیگران برخوردار باشد، مقصر نبوده است و او تاوان گناه پدر و مادرش را پس میدهد"
چطور کسی که مقصر نبوده، باید تاوان پس دهند؟
آیا این حرف نقض عدالت الهی نیست؟
انسان حرامزاده، سرمایه ی کمتری دارد و متناسب با آن سرمایه محاکمه خواهد شد، یک حرامزاده الزاما جهنمی نیست، و برای گناه پدر و مادر خود، به اندازه ی سر سوزنی عذاب نخواهد دید!
================================
اگر با فرزند پادشاه رفیق باشم، پادشاه مقام خوبی به من خواهد داد، چون رفیق و یاور فرزندش هستم!
فرزندی که از گوشت و خون پادشاه است!
اما آیا امام حسین(ع) چونان یک پادشاه، اینچنین فرزند خود را بر دیگران ارجحیت می دهند؟
قطعا اینطور نیست، اگر دنبال نزدیک شدن به حسین(ع) هستید، چرا به یاورش، حر تکیه نمی زنید؟
نگاه امام حسین(ع) نسبت به هر شخص، متناسب با تقوای آن شخص است نه متناسب با نسبت های خونی و گوشتی، به این می گویند دیدگاه الهی! که سزاوار مقامی الهی است!
==============================
بنده منکر سرباز بودن ِ حضرت زینب که شمشیرش بیاناتش بود نیستم، آری سرباز بودند همه کسانی که با اختیار از بین حق و باطل، حق را برگزیده و امام ِ برحقشان را یاری دادند!
اما علی اصغر سرباز نبود چرا که انتخاب کننده نبود، اصلا فاعل نبود، می توان گفت چون فعل ِ حمایت معنوی از کسی در آن روز سر زده سرباز است، ولی وقتی کسی فعلی انجام نداده، چطور حمایت کرده و سرباز است!؟
علی اصغر تنها مفعول بود، آن تیری هم که در گلویش فرو رفت، مفعول بود!
علی اصغر در روز عاشورا نه حق را یاری داد و نه باطل را...
=================================
علی اصغر ذاتا، استعدادهای بالقوه ای داشت که فرصت بالفعل شدنش را پیدا نکرد!
دو دانشجو را در نظر بگیرید، یکی فوق العاده تیز هوش و دیگری دانشجویی معمولی!
دانشجوی تیز هوش ، استعداد بالقوه ی خود را بالفعل نمی کند، و دانشجوی معمولی، با تلاش نمره ای بهتر از آن تیز هوش به دست می آورد!
در این صورت دانشجوی معمولی بر دانشجوی تیز هوش ارجحیت پیدا می کند، اما دانشجوی تیز هوش به صرف اینکه استعداد بالقوه ی بیشتری دارد، امتیازی نمیگیرد!
علی اصغر تیزهوشی است که در هیچ امتحانی شرکت نکرده، پس بهتر است در تصورات خود به او نمره ندهیم!
====================================
هر اندازه که محبتمان را در عمل به انسانهای خوب به نمایش گذاریم، آخرت بهتری نسیبمان می شود، محبت به یک کودک شش ماهه هیچ چیز خاصی به ما اضافه نمی کند!
موفق و موید باشید!
آفرین!سلیمه یساری عالی توضیح داده.
باهاش موافقم.
موفق باشید!
سلام .من با حرف های حمید موافقم.
به نظر من شان این کودک در فرزند بودن امام هست. دیگه بحث کردن در مورد خصوصیات یه نوزاد 6 ماهه کار دور از فکریه
موفق باشید!
درود بر ذهن پرسشگر و روشنگر حمید عزیز و همهی دیگر دوستان گرامی...
بسیار خوشنودم که چنین مسائل و پرسشهای روشنگرانهای در محیط گشودهی همکلاسی طرح گردیده و همهی ما را به تفکری وا میدارد تا در اعمالمان کمی بیشتر بیاندیشیم...
اما در پاسخهای ارسال شده متأسفانده دیده شد که بعضا دوستانی به مخالفت با طرح اینگونه پرسشها پرداختهاند٬ به سبب آنکه اینگونه مسائل را ورای عقل ظاهری دانسته آگاهی افراد موجود در این محیط را پایینتر میپندارند...
در همین امر این پرسش پدید میآید که زمانی که ما در این محیط شاهد ترویج اینگونه مسائل میباشیم٬ آیا ترویج کنندگان این امر آگاهیشان در سطح دفاع از این موضوع نیست؟!!!
و همچنین پیروانشان؟؟؟
به گمانم اگر این آگاهی وجود ندارد٬ این ترویج و پیروی برخاسته از نادانی و یا جهل است٬ چراکه ما زمانی به انجام امری میپردازیم که با آگاهی علمی و عقلانی و استدلالی منطقی به انجام آن امر مبادرت میورزیم...
و اگر بیم از آن داریم که با طرح این پرسش اعتقادمان متزلزل گردد٬ همان بهتر که دست از آن شوییم و کنار نهیم٬ تا اینکه با نادانی به این امور بپردازیم...
اما در دیگر موارد که حمید عزیز خود بهتر از هر شخصی به پاسخ پرداخته و بسیار کامل و جامع به بررسی امور پرداخته است٬ اما دیگر نکتهای به ذهنم رسید که ذکر آن را نیز بی جا نمیدانم و آن اینکه در پاسخی اینچنین ذکر رفت که:
((از طرفی حضرت علی اصغر و محسن تنها به این دلیل که از مقدسترین و پاکترین انسانهای روی زمین به وجود آمده اند دارای تقدس و بزرگواری ذاتی هستند (تاکید میکنم ذاتی). یعنی ذاتا از زمانی که حتی نطفه ای بیش نیستند قابل احترام و بزرگ بوده و با دیگر بچه های عالم تفاوتهای بسیار می کنند.))
و در ادامه که بر بسیاری از دیگر صفات عالیه ذکر رفت...
در اینجا این سؤال پدید میآید که با ذکر این نکات در عدالت خداوند شک حاصل میگردد٬ چراکه در قرآن کریم اینچنین آمده که همهی انسانها در بدایت امر بصورت برابر و یکسان آفریده میشوند٬ و پاکی و عصمت و دیگر صفات عالیهشان از طریق اعمالشان سنجیده میشود٬ حال اینکه ما اینگونه بپنداریم که عصمت و پاکی ایشان از این طریق پدید آمده این شک را در خلقت برابر انسانها پدید میآورد٬ که بنابر این امر ایشان نیز با دیگر انسانها برابر بودهاند و از آنجا که تا ۶ ماهگی قادر به انجام عملی که این صفات عالیه را برایشان پدید آورد نبودهاند در وجود چنان صفاتی نقضی را پدید میآورد...
با سپاس و آرزوی بهترینها برای همهی شما گرامیان
تا درودی دگر بار بدرود...
موفق باشی!
با عقل بی درد نمی شود فهمید کودن
سلام بر شما دوست عزیز
به امید اینکه روزی توان فهمیدن پیدا کنم!
ممنون از نظرتون
موفق باشید!
in harfa ke zadin na be rahati mishe rad kard na be rahati paziroft a basi jaye taamol darad vali inke goftand SHAHID in ra midoonam ke nemishavad,chon shahid kasi ast ke be khaste khodesh dar rahe rezaye khoda baraye defa jane khod ra az dast midahad vali yek tefle 6 mahe na ghodrate defa darad na tavanaee baraye jang =>nemitavanad shahid mahsoob shavad magar anke shahid shodan tabire digari mabni bar bi gonah va mazloom mordan bashad
به نظرم بنده، تعبیر شما در مورد شهید صحیح است!
در بی گناهی و به مظلومیت کشته شدن، برابر با شهادت نیست!
متاسفانه برخی منتظرند یکی بمیرد و فورا به او شان ِ شهادت را منسوب کنند!
این لقب دادن، ارج دادن به آن شخص نیست، بلکه پایین آوردن ِ شان ِ شهادت است!
موفق باشید!
اون نمازی که می خونی یه ذره ارزش نداره اعتقاد نداری
متشکرم از یادآوری شما!
موفق باشید!
إِنَّمَا جَزَاء الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الأَرْضِ فَسَادًا أَن یُقَتَّلُواْ أَوْ یُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ یُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا وَلَهُمْ فِی الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿33﴾
==========================
سزاى کسانى که با [دوستداران] خدا و پیامبر او مىجنگند و در زمین به فساد مىکوشند جز این نیست که کشته شوند یا بر دار آویخته گردند یا دست و پایشان در خلاف جهتیکدیگر بریده شود یا از آن سرزمین تبعید گردند این رسوایى آنان در دنیاست و در آخرت عذابى بزرگ خواهند داشت
==========================
وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبیلِ اللّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاء وَلَکِن لاَّ تَشْعُرُونَ ﴿154﴾
و کسانى را که در راه خدا کشته مىشوند مرده نخوانید بلکه زندهاند ولى شما نمىدانید
========================
من مات علی حب آل محمد مات شهیدا
هر کس بر سر دوستی آل محمد بمیرد شهید است
======================
با توجه به آیات قرآن واحادیث و دلایل کاملا با سند
شهید کسی است که در راه خدا کشته شود
هر کسی که بخاطر خدا کشته شود شهید است
یعنی اگر کسی را برای دشمنی با خدا و ائمه بکشند شهید می شود
وقتی هم که حضرت علی اصغر را شهید کردند حرمله پرسید کدوم را بزنم یعنی بین امام حسین یا حضرت علی اصغر فرمانده گفت علی اصغر را بزن چون اسمش علی است
خوب حالا سوال اینجاست حضرت علی اصغر (ع) بخاطر پول کشتند یا بخاطر خدا؟
جواب سوال خیلی روشن برای خدا کشتنش
شهید کسی است که در راه خدا کشته شود
پس حضرت علی اصغر (ع) شهید است
سلام بر تو دوست عزیز
تشکر میکنم از اینکه با آیات حق نظرت را زینت داده ای!
کاملا درست است، شهید کسی است که در راه خدا کشته شود!
مقدمه ی خوبی گفته ای اما ظاهرا در نتیجه گیری دچار اشتباه شده ای!
جواب سوال را اشتباه داده ای!
مسلما حرمله نمی توانسته برای کسب رضای خدا، کودک کشی کند!
علی اصغر را برای کسب رضای خدا نکشتند، برای کسب مال و مقام کشتند!
پس علی اصغر شهید نیست!
=================================
در جایی گفته ای:"یعنی اگر کسی را برای دشمنی با خدا و ائمه بکشند شهید می شود"
با یک مثال نقض می توان این جمله را رد نمود :
جامعه ای را فرض می کنیم که در گوشه ای از آن امامی معصوم و در طرف دیگر حاکمی ستمگر است!
شخصی اموال ِ حاکم را می دزدد، حاکم نیز دستور می دهد دو دوست و دو پایش را قطع کنند!
امام از آن شخص دفاع کرده و می گوید که مجازات متناسب با جرم نیست و قطع یک دست کفایت می کند!
حاکم نیز از روی دشمنی و لجبازی با امام ، نه تنها فرمان نمی پذیرد بلکه دستور اعدام را صادر می کند!
در اینجا حاکم ستمگر از روی دشمنی با امام شخصی را می کشد!
دو حالت وجود دارد :
۱ - اگر گفته ی تو صحیح باشد، آن دزد شهید محسوب گشته و نزد خدا روزی میگیرد و در بهشت نیز مقامی خاص خواهد داشت!
۲- اگر این گفته صحیح باشد که، شهید الزاما باید فاعل بوده و خود راه حق را انتخاب کرده در آن راه کشته شود، آن دزد شهید نیست ...
موفق و موید باشی!
حضرت یعنی آقا ویک نشان احترام است
به شاه هم می گفتند حضرت حتی بیشتر اعلی حضرت
آیا حضرت علی اصغر (ع) کمتر از شاه است؟
===================
خود حجت السلام والمسلمین حمید توکلی که اخیرا به درجه کارشناس مذهبی رسیدند و در هارواد مشغول به تدریس هستند
گفتند: آری، خاک کربلا مقدس است
چطور ممکن است خاکی که آنجا بود مقدس شود ولی یک طفل شیر خوار که در راه خدا هم شهید می شود مقدس نباشد؟
به شاه می گفتند اعلی حضرت، چون یا واقعا معتقد بودند او اعلی حضرت است و یا اینکه از روی چاپلوسی و برای کسب مقام این عبارت را می گفتند و و یا اینکه از روی ترس این چنین می گفتند!
اگر شاه شایسته ی لقب اعلی حضرت بوده باشد، قطعا بالاتر از علی اصغر بوده و اگر شایسته ی این لقب نبوده، آنانکه اینگونه او را خطاب می کردند، کار اشتباهی نموده اند، وقتی کسی اشتباه می کند، باید مورد نقد قرار بگیرد نه اینکه اشتباه او، توجیهی برای اشتباه ما باشد!
توجیه اشتباه خویشتن با استفاده از اشتباه دیگران، کاری صحیحی به نظر نمی آید!
===============================
خاک کربلا، مانند همه ی خاک ها بود، خوردنش نجس بود و ...
اما به اراده ی الهی مقدس شد!
چطور و چرا، نمی دانم!
فقط می دانم که تقدس خاک کربلا، تناقضی با عدالت الهی ندارد، خاکی را مقدس می کند و خاکی را پر از نجاست!
استعداد های بالقوه ی علی اصغر هم به اراده ی الهی بود، و البته این نیز عدل الهی را نقض نمی نماید!
چرا که متناسب با آن، توقع خدا نیز بالا می رود!
اما بالفعل کردن ِ این استعداد های بالقوه، مساله ای بود که شاید به خاطر کمی عمر علی اصغر تحقق نیافت، البته نمی توان با اطمینان گفت که اگر علی اصغر به جوانی می رسید، جوانی می شد چون ابوالفضل! چرا که مختار بود که از بین سیره ی ابوالفضل و پسر نوح، یکی را انتخاب کند!
استعداد های بالقوه تا بالفعل نشود هیچ کس را مقدس نخواهد کرد!
خاک کربلا مقدس است اما علی اصغر یک کودک شش ماهه چونان همه ی کودکان شش ماهه است!
موفق باشی!
اونقدر در جواب دادن به حمید خودتون رو بپیچونید و جفنگ بگید که خودتون هم گه گیجه بگیرید!
یه سوال ساده پرسید! یه بچه که هنوز حرف زدن هم بلد نیست رو چجوری شما به مقام خدایی میرسونید؟!
همینکارو میکنید که قاتلین دیگه هم براتون قدیس وار شدت.
کاش می شد کمی بیان خود را اصلاح کرده، بدون توهین به دوستان، نظر بدهیم!
اولا که شما فقط سوال نپرسیدید، بلکه در متنتون، ادعاها و مطالب ناروایی هم به حضرت علی اصغر (ع)، نسبت دادید و از اونجایی که خودتونم گفتید ممکنست که اطلاعاتتان کم باشد، پس نباید اینجور مطالب ناروا رو به دلیل ناآگاهیتون، به ایشون نسبت میدادید! پس یا باید حرفاتون رو ثابت کنید و یا عذرخواهی کنید! ایکاش فقط سوال میپرسیدید...
------------------
دوست داشتن ایشون به خاطر مقام بالای ایشون میباشد نه صرف مظلومیت ایشون. ممکنست بگویید کودک ۶ ماهه چه مقام بالایی میتواند داشته باشد؟! در پاسخ، شما رو به سوره مریم آیات ۳۱-۳۳ ارجاع میدهم که حضرت عیسی (ع)، نه در ۶ ماهگی بلکه در بدو تولد، شروع به سخن گفتن میکند و میفرماید: « من بنده خدایم، به من کتاب داده و مرا پیامبر ساخته است. و مرا هر جا که باشم مبارک گردانده، و مرا تا تا زندهام به نماز و زکات سفارش فرموده است. و مرا نیکوکار به پدر و مادر قرار داده و جبار و شقی نساخته است. و درود بر من روزی که به دنیا آمدم و روزی که میمیرم و روزی که زنده برانگیخته میشوم.»
آیا عیسی (ع)، در نوزادی کار نیکی انجام داده بوده که خدا به او این مقام والا رو داده؟! این مقام والا در فطرت و ذات پاک او نهفته است و البته که «الله اعلم حیث یجعل رسالته».
حال آیا خدایی که به عیسی (ع) این مقام والا رو میده، تعجب برانگیز خواهد بود که به علی اصغر (ع) هم مقامی عطا کنه که لیاقت واسطه شدن بین خدا و بندگانش رو داشته باشه؟!
-----------------------------
شما برای معنی توسل، دو تا عبارت جداگانه آوردید که اصلا ربطی به هم ندارند...
«تا آنجا که میدانم، توسل یعنی اینکه اولیاء الله را برای نزدیک شدن به الله وسیله قرار دهیم، به بیان دیگر اعمال ِ نیک آنها را انجام دهیم تا به معبود نزدیک تر شویم»
قسمت اول معنی توسله و قسمت دوم معنی پیروی و تبعیته، نه توسل. جالبه که شما قسمت دوم رو که معنای پیروی میده، دلیل توسل به حضرت علی اصغر (ع) عنوان کردید!!!
توسل یعنی اینکه اولیاء الله را برای نزدیک شدن به الله وسیله قرار دهیم، و آنها رو واسطه درخواستهای خویش از خداوند قرار دهیم. حالا اگر حضرت علی اصغر جزو اولیای الهی باشند، پس میتوان به ایشون نیز توسل کرد.
------------------------------
هدف از حادثه کربلا، کشته شدن یه عده انسان بیگناه نبود، بلکه هدف اصلی زنده نگهداشتن اسلام بود و هر کسی چه بزرگ و چه کوچک، اگر خونش در این راه صرف شده باشد، شهید محسوب میشود. پس از اونجایی که خون حضرت علی اصغر (ع) نیز در این راه تاثیر داشته، پس ایشون نیز شهید هستند. ممکنست بگویید که نیت نیز مهم است... مسلما! شما از کجا میدونید که فطرت پاک و خدایی علی اصغر (ع)، چیزی جز این رو طلب میکرده. آیا چون فقط به دلیل اینکه ایشون قدرت حرف زدن و ... نداشتند، میشود نتیجه گیری کرد که فطرت و ذات پاکشون هم چیزی جز شهادت رو طلب میکرده؟!
ضمنا این مساله ربطی به شهید نامیدن یه عده خبرنگار نداره!!
----------------------------------
با توضیحات بالا جواب سوال چهارمتون هم واضحه.
والسلام علی من اتبع الهدی
سلام بر دوست خوبم، مهدی تقدسی!
نمی دانم می توانم حرف ها را ثابت کنم یا نه، در هر صورت اگر اشتباهی از من سر زده، عذرخواهی میکنم!
========================================
عیسی در نوزادی کار نیکی انجام نداده بود، اما خداوند به لطف خود او را به پیامبری برگزید، همانطور که قبل از تولد نیز به او لطف نموده، او را از مادری چون مریم(س) یکی از نیک سرشت ترین زنان عالم است، متولد کرد!
همانطور که در پاسخ به نظر خانم یساری اشاره شد، خداوند متناسب با این لطف ها، سختگیری بیشتری بر پیامبرش خواهد داشت!
گفته ای که :"این مقام والا در فطرت و ذات پاک او(عیسی) نهفته است"
کاملا درست است، اما همانطور که میدانی مقام ِ عیسی(ع) نه به واسطه ی ذات پاک او بلکه وابسته به عمل نیک اوست، در واقع بالفعل نمودن استعدادی های بالقوه ی الهی توسط عیسی(ع) آن را شایسته ی پیامبری می کند....
گفته ای :" حال آیا خدایی که به عیسی (ع) این مقام والا رو میده، تعجب برانگیز خواهد بود که به علی اصغر (ع) هم مقامی عطا کنه که لیاقت واسطه شدن بین خدا و بندگانش رو داشته باشه؟! "
نه قطعا تعجب انگیز نخواهد بود، اتفاقا بنده دنبال حدیث یا مدرکی هستم که بتوان به استناد آن گفت خداوند مقام واسطه گری را به علی اصغر داده است! بنده بی خبرم، اگر چنین مدرکی هست،، با خبرم کنید تا ز اشتباه در بیایم!
========================================
گفته ای:"توسل یعنی اینکه اولیاء الله را برای نزدیک شدن به الله وسیله قرار دهیم، و آنها رو واسطه درخواستهای خویش از خداوند قرار دهیم"
بنده نیز در معنای توسل گفته بودم:"به بیان دیگر اعمال ِ نیک آنها را انجام دهیم تا به معبود نزدیک تر شویم"
سپس گفته ای که این دو را ارتباطی نیست!
و آنچه بنده گفته ام معنای پیروی است!
خوب، آیا قبول داری که اگر پیروی برابر با توسل نیست، حداقل نوعی توسل است؟
وقتی از امام علی(ع) پیروی کرده و عمل او را تکرار می کنیم، می توان گفت، الگو گیری از امام را وسیله یا راهی برای نزدیکی به خدا قرار داده ایم، چنانچه خواسته ی ما از خدا، نزدیکی به او باشد، در این حالت، پیروی از امام برابر با توسل به اوست!
در هر صورت ممنونم که معنای توسل را به بنده آموختی!
پس اگر علی اصغر جز اولیا ی الهی نباشد، نمی توان به او توسل کرد!
چنانچه سندی بر اولیا بودن علی اصغر هست، بنده از آن بی خبرم!
========================================
اصلا چه دلیلی دارد که نیت بر زبان جاری شود، انسان لال نیز می تواند با نیت الهی در راه خدا جهاد کرده و چنانچه کشته شد، شهید محسوب گردد!
اما مساله اینجاست که کودک شش ماهه توان نیت کردن را ندارد ، همانطور که توان تشخیص حق از باطل را ندارد!
علی اصغر در آن سن چند چیز بیشتر طلب نمیکرده، شیر، آب، آغوش مادر و ....
چه فطرت کودکی پاک باشد و چه پاکتر در هر صورت در آن سن طلبی جز اینگونه موارد ندارد....
از طرفی، بر فرض چنانچه علی اصغر توانایی نیت هم داشته، چون توانایی به عمل درآوردن نیت را نداشته، باز هم کشته شدنش شهادت محسوب نمی گردد، چراکه نه به اختیار خود به به کربلا آمد و نه به اختیار خود در تیررس دشمنان قرار گرفت، حتی طلب آب یا شیر هم به اختیار خودش نبوده ، بلکه به صورت غریزی انجام پذیرفته!
موفق باشی!
ببخشید وقت ندارم بخونم بچه ها چی نوشتن اگه حرفام تکراری بود خرده نگیرید.
ولی این هایی که گفتم حرف دلم بود.

فرمودین که خواندن حضرت علی اصغر به عنوان سرباز کربلا اشتباهه.
فکر کنم قسمتوتن نشده برین کربلا . ایشالا اگه دوست دارین قسمتتون شه.
وقتی آدم میره اونجا تازه متوجه میشه کربلا با تمام وقایعش کربلا شد . هر چیز که غربت امام حسین (ع) را نشان بده حکم سرباز ایشون را داره.
چی دردناک تر از اینکه زمانی که داری با فرزندت وداع میکنی فرزند ۶ ماهت در آغوشت جان بده!!!
فکر میکنم بهتره اینقدر حضرت علی اصغر را مظلوم نخوانید!
ما برای این ایشون را با لقب حضرت صدا میکنیم چون مقام بالایی دارن. سعادت اینکه در راه اسلام جانت را بدی سعادت کمی نیست! سعادت اینکه بتونی تو کربلا شهید بشی اصلا کم نیست ! حتی اگر بچه باشی !
پیامبر (ص) به خاطر امام حیسن که کودک خرد سالی بیشتر نبودن خطبه نمازشون را قطع کردند و ...
خوب امام حسین هم خرد سال بود!!! چرا بهش احترام میگذاشتند!!! اون هم پیامبر با اون مقام والاشون!!!
حق میدم با این تشیع صفوی خیلی چیزها برامون گنگ باشه .
اما بعضی چیزا را با دل احساس میکنیم .
همونطور که آقای نوروزی چنین احساسی دارند. من خودم بعد از اینکه کربلا رفتم این حسم بیشتر شد اما بازم وقتی تاپیک آقای نوروزی را دیدم تعجب کردم که ایشون چه ارادت عمیقی به حضرت علی اصغر دارن.
جواب همه ی سوالاتون را ندادم چون احساس میکنم مطالعه ام در این زمینه کمه
ایشالا خدا قسمت کنه تمام بچه ها دانشگاه به کربلا برن تا بی دل برگردن اون وقت دیگه خیلی مسائل براشون واضح میشه.
سلام بر تو دوست عزیز
مساله اینجاست که علی اصغر شهید نشده، بلکه کشته شده!
شهادت در هر صورت سعادت می طلبد، خاکش هر کجا باشد تفاوتی نیست، با اخلاص اندازه اش میگیرند!
رفتار خاص ِ پیامبر(ص) با کودکان علی(ع) در حین نماز، احترام به آنها نبوده است، بلکه احترام به کودکان بوده است، یعنی اگر هر کودکی جز امامان معصوم روی شانه های پیامبر(ص) می رفتند پیامبر(ص) همان برخورد را می کرد!
بنده نگفته ام که نباید کودکان را محترم شمرد، بلکه حرفم این است که به صرف اینکه کودکی بی اراده، در کربلا کشته شده نمی توان او را شهید و سرباز معرفی نمود!
اگر کربلا رفتن قرار است پاسخ سوالات عقل را با دل بدهد، امیدوارم هیچ وقت کربلا نروم!
مشکل از تشیع صفوی نیست، اگر هم هست قابل حل است، با عقل حل باید نمود!
البته اگر اسلام را دینی عقلانی بدانیم!
ممنون از حرف دلت، شیرین بود اما حقیقت تلخ بیشتر اقناع می کند!
موفق باشی!
آقای توکلی!
عیسی (ع)، در بدو تولد آن سخنان را بر زبان راند، پس در همان زمان نیز به مقامات بالایی رسیده بود و این از لطف خداست. عینا هم با عدل الهی سازگاری داره، چون خدا به هر کس که حکمت خودش اقتضاء کنه، مقاماتی رو عنایت میکنه. شما هم دلیل اداعاهاتون رو نه نبود حدیث و مدرک معتبر، بلکه کودک بودن و اختیار نداشتن و ... علی اصغر (ع)، عنوان کردید؛ پس لطفا حرفتون رو عوض نکنید. همونطور که در جواب نظر آقای نوروزی هم گفتید،« فلان حدیث باعث میشود مخاطب پرسش من حضرت سجاد(ع) باشد» !!!
-----------------
پیروی نوعی توسل نیست، بلکه شاید بشه گفت توسل نوعی پیروی و قبول داشتن یک مقام والاست.
---------------
شما از کجا میدونید که یک کودک ۶ ماهه جز شیر خوردن و کارهای غریزی، توانایی دیگری نداره؟! مگه خدایید که از درون انسانها آگاه باشید؟! مگه عیسی (ع) نوزاد نبود؟! پس چطور به اون مقامات رسیده بود؟ آیا نمیشود یک کودک به مقام شهادت برسد؟! معنی شهادت این نیست که انسان همه کارهای منتهی به از دست دادن جانش رو با اختیار انجام بده! اگه اینطور باشه که پس هیچ شهیدی وجود ندارد. شهید کسی است که نیتش این باشد که اگر توانایی انجام کاری رو در راه خدا داشت، دریغ نکند حتی به قیمت از دست دادن جانش. و خلاصه اینکه جانش رو به قیمت رضای خدا بفروشد... ومن الناس من یشرى نفسه ابتغاء مرضات اللّه... : و از مردم کسى هست که جان خود را در راه خشنودى خدا مى فروشد ... بقره ۲۰۷؛ روایت شده این آیه در شأن حضرت علی (ع) خوانده شده که به جای پیامبر در بستر او خوابیدند تا پیامبر به مدینه هجرت کند و به لطف الهی زنده هم ماندند. آیا چون زنده ماندند، چیزی از مقام شهید کمتر دارند؟ آیا باید حتما کاری میکردند تا ایشان را بکشند تا شهید محسوب شوند؟! مهم اینه که جانشون رو به قیمت رضای خدا به معرض فروش گذاشتند. صرف اون کشته شدن و اون توانایی برای جنگیدن و ... مهم نیست، بلکه مهم اینه که در نیت خالص و در عمل در حد توانایی پیش رفت... که علی اصغر (ع) همینطور بود و درسته که توانایی خیلی از کارها رو نداشت، بلکه اگر نیتش خالص بوده باشد و خود در فطرت پاکش همنوا با پدرش بوده باشد، او هم شهید خواهد بود.
مهدی جان!
درست است، ادعاهای بنده به خاطر نبود مدرک نیست، بلکه با استدلال هایی آن ها را مطرح نموده ام، منتها مدعی هستم که چنانچه حدیث یا مدرکی ارائه شود که در آن شان ِ خاصی برای علی اصغر تعریف شده باشد، بنده دیگر سوالاتم را از شماها نمی پرسم، به بیان دیگر فعلا سکوت میکنم تا شاید روزی فرزند امام سجاد(ع) پاسخگو باشند!
========================================
تعریف خوبی از شهادت ارائه داده ای، کاملا موافقم، بنده نیز معتقدم چنانچه شخصی با نیت کسب رضای الهی جهاد کند، ولو اگر به مرگ طبیعی بمیرد، شهید است!
این تعاریف، علی اصغر را از مقام شهادت دورتر می کند، چرا که در این تعریف، اصل بر نیت است و نه کشته شدن!
========================================
لزومی ندارد که برای شناخت توانایی های کودک شش ماهه، خدا باشیم!
کافی است یک کودک پزشک باشیم یا از کودک پزشک بپرسیم!
کودک پزشک هم قطعا برای اثبات حرفهایش ما را بی دلیل نخواهد گذاشت!
شاید کودک شش ماهه بتواند پستان مادر را از پستان زنی دیگر تشخیص دهند اما قطعا تشخیص حق از باطل آن هم در زمانی که بسیاری از مدعیان اسلام گرایی پیروی باطل بودند، با تشخیص پستان مادر قابل مقایسه نیست!
اگر خداوند اراده کند، می تواند به کودک شش ماهه هم قدرت تشخیص دهند منتها مدرکی وجود ندارد که بتوان ثابت کرد، خداوند این اراده را برای علی اصغر کرده است!
اما برای اثبات اراده ای که خداوند برای بنده اش عیسی(ع) نمود، آیات محکم و استوار الهی کافی است!
در ضمن عیسی(ع) در آن سن به مقامی نرسیده بود، خداوند او را به این مقام رساند! مفعول بود و نه فاعل!
========================================
در جایی گفته ای:"بلکه مهم اینه که در نیت خالص و در عمل در حد توانایی پیش رفت... که علی اصغر (ع) همینطور بود"
نیت علی اصغر از گریه، این بود که به اطرافیانش بفهماند که تشنه است، عملش در حد توانایی هم انجام دادن فعل ِ گریه بود!
نیتش خالص بود، اما برای کسب رضای الهی نبود، برای کسب آب یا شیر بود، پس بهتر است بگوییم در راه کسب آب، مرد!
عمویش عباس(ع) در راه کسب رضای الهی، از کسب آب برای نفس خویش گذشت و در انتها ، هم شهید شد، هم شد فرزند افتخاری فاطمه(س)، این است شهادت، نه آن!
موفق باشی!
حمید جان نرود میخ آهنین در سنگ!!
چنانچه میخ در سنگ فرو نمی رود، لااقل امیدوارم کج نشده و سالم بماند، شاید روزگای چوبی سینه برای میخ ها چاک کند!
خوشا آنکه در برابر نا حق، از سنگ سخت تر و در برابر حق چوبی نرم و انعطاف پذیر است!
موفق باشی!
اقای توکلی اگر در مورد چیزی اطلاعات ندارید لطفا اظهارنظر نکنید
سعی کن زیاد جو گیر هم نشی
سلام بر تو دوست عزیز
تا حدی که اطلاعات داشتم بیان نموده و اطلاعات دیگران را برای افزایش اطلاعات خود جویا شدم...
اطلاعات خوبی هم کسب نمودم!
چشم، سعی میکنم جوگیر هم نشوم، متشکرم از یادآوری تو دوست عزیز!
موفق باشی!
نمیدونم چی بگم فقط احساس میکنم شما فقط میخواین مخالفت کنین و احساس میکنین این مخالفت کردنتون کار درست و بسیار ارزشمنده!

پس نه حرف های من کارگره نه حرف های دوستان پس بهتره سعی کنید به عقاید دیگران که اونها را مقدس می شمرند توهین نکنید.
شاید با این جبهه ای که شما گرفتید بهترین راهه!
سلام بر شما دوست عزیز
نمی دانم کجا و به عقاید چه کسی توهین کرده ام!؟
به امید آنکه خداوند بنده را به راه راست هدایت فرماید، چونان که دیگران هدایت شدند!
موفق باشید!
سلامی گرم خدمت همکلاسی های بزرگوار
نظر زیبای سرکار خانم یساری ذهن من را به فکری معطوف کرد که می خواهم این فکر را برای شما بازگو این سخنان نه تنها جرقه ای در ذهن من روشن کرد بلکه برای تمام همکلاسی ها نیز به روشنی بر عیان شد
خانم یساری آقای توکلی را برای یافتن سوال به افراد آگاه ارجاع داد و از او خواست افرادی که اینجا هستند در زمینه های مذهبی سر رشته ای ندارند و شما اگر واقعا در پی جواب خود هستید باید آنرا از دیگران که به این امور آگاهی دارند بپرسید
حال به این نکته میرسیم آیا آقای توکلی وقتی دندان درد بگیرند آیا اینجا بیان می کنند؟و از همکلاسی ها طلب درمان می کنند؟و یا به سراغ دندان پزشک رفته و از او یاری می خواهند؟
چرا باید مسائل دینی خود را به صورت جسورانه مطرح کنند و از افرادی که در دین و امور آن سر رشته ای ندارند طلب یاری بخواهند؟
آیا مسائل دینی که واسطه بهشت و جهنم است ارزش بیشتری دارند و یا دندان درد؟
به حتم مسائل دینی بسیار ارزش بالاتری از یک دندان درد دارد چرا باید آقای توکلی برای این امور از متخصص کمک گرفته ولی در امور مهم تر آنرا با افرادی که سر رشته ای در آن امور ندارند مطرح کنند؟
ویا هدف آقای توکلی ایجاد شبهه ما بین همکلاسی های خود می باشد؟
این سوالات ذهن من را بسیار به خود مشغول کرد که چرا باید یک سوال را از افرادی که آگاهی از این مسائل ندارند پرسیده شود و بر من بر عیان شد که آقای توکلی قصد بر ایجاد شبهه فی مابین همکلاسی های خود داره و قصد بر غالب کردن عقاید خود دارد
در این متن حس انتقام جویانه و کینه ورزی و غرض ورزی به وضوح دیده می شود
از عموم هکلاسی ها تقاضا دارم دیگر در بحث با این افراد مغرض نپردازید چون این افراد هر بار با یک شبهه قصد بر ایجاد هرج و مرج وبی نظمی در عقا ید و افکار شما دارند هنوز دیر زمانی از توهین آقای پویا صفری بر مقام حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها نمی گذرد که پس از پاسخگویی بر آن شبهه حال نوبت به یک شبهه دیگر رسیده و این سیکل چرخشی همچنان ادامه پیدا خواهد کرد...
سلامی گرم تر خدمت تو دوست عزیز
در پاسخ به خانم یساری گفته بودم :" در ضمن یادآوری میکنم که بنده از یکی از عالمان که اتفاقا در محبت به ولایت پیشتاز است، سوالاتم را پرسیده ام!
گاهی لازم است برای افزایش معرفت عمومی، سولاتی جهت ایجاد تفکر مطرح گردند"
========================================
دوست عزیز، با دقت بیشتر به برخی از نظرات نگاه کنید، نوع بحث کردن برخی از دوستان به خوبی نشاندهنده ی اطلاعات بالای آنها در علم دین است!
========================================
دوست عزیز، دندان درد مثال خوبی نیست، ملتی دچار بیماری های مسری شده اند و همانطور که روزگار ِ قبل از اسلام، نزدیکان شاهان را محترم می شمردند، می خواهند نزدیکان امامان را نیز گاهی بی دلیل مقدس نمایند، این تقدیس ِ بی مورد حاصلی جز پایین آوردن شان ِ انسانهای مقدس در ذهن افکار عمومی ندارد!
این دندان درد نیست، وبایی است که خیلی ها دامنگیر آن شده اند!
========================================
"آقای توکلی قصد بر ایجاد شبهه فی مابین همکلاسی های خود داره"
خیلی خوب متوجه اصل مطلب شده ای، هرچند از نوشتن این متن تنها یک هدف نداشته ام اما اصلی ترین هدفم همین بود که میگویی!
ایجاد شبهه، شبهه های دینی در بین افرادی که کمتر بینشان عالم دینی است، یا حتی افرادی که کمتر بینشان دیندار است!
--------------------------------------------------------------------------------
شک مقدمه ی یقین است!
شک کن، چنانچه اعتقادت محکم و استوار باشد، شک تو به یقین مبدل می گردد و چنانچه اعتقاد تو سست و بی پایه باشد، فرو می ریزد، این است خاصیت شک که به حق خاصیت ارزشمندی است!
باید از این خاصیت دو چیز بهره گیریم:
۱ - اعتقادات اصیلمان را قوی تر کنیم!
۲ - اعتقادات بی پایه ی خود را از بین ببریم!
--------------------------------------------------------------------------------
دوست عزیزم، چنانچه فکر میکنی شرکت کردن در اینگونه بحث ها و پرداختن به چنین شبهه هایی، دینت را از تو میگیرد، بر بحث کردن مصمم تر شو که دینی که با دو شبهه فرو می ریزد به هیچ نمی ارزد!
لباس چنین دینی از تن برون کردن، و برهنه مردن، به از آن است که با لباسی پاره پاره و به خیال آنکه لباسی زیبا به تن داریم، ز دنیا رویم!
========================================
پیامبر اسلام(ص) وقتی دو جمع می دیدند که یکی به عبادت و دیگری به بحث مشغول است، به جمعی که دارد بحث می کند ملحق گشته و ثواب ِ بحث و تفکر را یادآوری می نمودند!
ای پیامبر(ص)، پیروانت را چه شد!؟
موفق و موید باشی!
دوست عزیزم، چنانچه فکر میکنی شرکت کردن در اینگونه بحث ها و پرداختن به چنین شبهه هایی، دینت را از تو میگیرد، بر بحث کردن مصمم تر شو که دینی که با دو شبهه فرو می ریزد به هیچ نمی ارزد!

لباس چنین دینی، ز تن برون کردن، و برهنه مردن، به از آن است که با لباسی پاره پاره و به خیال آنکه لباسی زیبا به تن داری، ز دنیا روی!
درودی دگر بار بر دوستان عزیز و گرامی...
بار دیگر خرسندی خود را از چنین فضای روشنگرانهای ابراز داشته و امیدم به آن است که همواره بتوانیم در چنین روشنگریهایی زیسته با دیدهای باز و گشوده به راه خود ادامه دهیم...
اما دوست عزیزی که چنین پرسشهایی را شبهه برانگیز خوانده٬ آنها را موجب ضعف در ایمان خود میدانند و با مثالهایی قیاس مینمایند:
پاسخ بخش اعظمی از سخنتان را در نظری در فوق عرض نمودم٬ اما در باب مثالتان:
دوست من٫ به گمانم مثال بسیار جالب و به جایی را در باب دندان پزشک و درد دندان آوردید...
بسیار صحیح اشاره فرمودید٬ زمانی که ما درد دندان داریم٬ به دندان پزشک مراجعت مینماییم٬ چراکه او داعیهی معالجه و ترویج معالجهی دردمان را بوسیلهی علمی که دارد مینماید٬ بنابراین ما به او که این داعیه را دارد مراجعت مینماییم٬ در باب این مناسک دینی نیز٬ ما زمانی که میبینیم دوستانی به ترویج این تفکرها و عقاید و عمل بدان میپردازند٬ بنابراین به آنها از برای طرح پرسشمان مراجعت مینماییم٬ چرا که این ترویج باید در پس آگاهی و دانایی صورت پذیرد که ما نیز این دانایی را جستجو مینماییم...
اگر هم در پس ناآگاهی و نادانی صورت میپذیرد که از هرگونه ارزشی تهی گشته و فاقد هرگونه ارزش اینچنینی میگردد...
امید به آنکه اعتقادات شما دارای آگاهی و دانایی باشد تا فاقد هرگونه ارزشی نگردد...
در باب پرسش گذشتهام نیز رفع شبههای نگشته و همچنان پرسش باقی مانده و پاسخی واصل نگشته...
با امید به آنکه با آگاهی و دانایی بیشتری به امور بنگریم...
با سپاس و آرزوی بهترینها
تا درودی دگر بار بدرود...
موفق باشی!
بسیار خشنود و خرسند گشتم تا اینکه خود شما بر نوشتار من متفق گردید و این امر را متقبل گشتید که شما شبهه در دین وارد کردید و این امر را این چنین خطاب کرید چنین شبهه هایی...
پس هدف شما از طرح اینگونه سوال آنچنان که از نوشتار شما بر می آید شبهه بوده
آیا دندان درد مهم تر از اعتقادات است؟
خیر ...
ولی این پرسش و این پاسخ ذهن همه را به خود معطوف می کند و هر انسان را که دریچه های نور بر او وارد است را آگاه می سازد. در این مکان هیچ فردی ادعایی مبنی بر اینکه عالم دین هست نمی کند و شما بر طبق نوشتار خود شبهه در دین وارد کردید
ولی یک دندان پزشک 8 سال تحصیلات فوق تخصصی در دانشگاه دارد و هیچ یک از همکلاسی ها در معارف دین هیچ گونه تحصیل دانشگاهی و یا حوزی نداشته اند
آیا دندان درد حتما نیاز به متخصصی دارد که 8 سال دوره دیده ولی سوالات دینی با اهمیت خود نیاز به هیچ متخصصی نیست
پروردگار یکتا را شکر و سپاس می گوییم که دوباره بر همگان بر عیان شد که خود شما نوشتار خود را پرسش نخواندید و آنرا با شبهه قملداد کردید
خشنودی شما بنده را نیز خشنود ساخت، به امید خشنودی جاودانه ی شما!
--------------------------------------------------------------------------------
دوست عزیز، در نظر فوق پویا جان مساله ای را یادآوری نموده اند که قابل تامل می باشد :
"بسیار صحیح اشاره فرمودید٬ زمانی که ما درد دندان داریم٬ به دندان پزشک مراجعت مینماییم٬ چراکه او داعیهی معالجه و ترویج معالجهی دردمان را بوسیلهی علمی که دارد مینماید٬ بنابراین ما به او که این داعیه را دارد مراجعت مینماییم٬ در باب این مناسک دینی نیز٬ ما زمانی که میبینیم دوستانی به ترویج این تفکرها و عقاید و عمل بدان میپردازند٬ بنابراین به آنها از برای طرح پرسشمان مراجعت مینماییم٬ چرا که این ترویج باید در پس آگاهی و دانایی صورت پذیرد که ما نیز این دانایی را جستجو مینماییم...
اگر هم در پس ناآگاهی و نادانی صورت میپذیرد که از هرگونه ارزشی تهی گشته و فاقد هرگونه ارزش اینچنینی میگردد..."
========================================
اگر مخاطبین متن بنده، توانایی دفاع از اعتقادات خود را ندارند، پس چرا آن ها را مطرح می کنند!؟
--------------------------------------------------------------------------------
بنده کسی را مدح می کنم، و اگر شما از بنده بپرسید که چرا مدح میکنی؟
بنده به شما خواهم گفت: نمی دانم، برو از عالم دین ما بپرس!
اگر از من بپرسی، نه تنها بی پاسخ خواهی ماند، بلکه ایجاد شبهه کرده و باعث میشوی دینم را از دست بدهم!
========================================
این دوستانی که میگویید، هیچ گونه تخصص حوزوی ندارند، چگونه مسلمان شده اند!؟
در هنگام اسلام آوردن، سوالات ذهن خود را بی پاسخ گذاشته اند که دیگران بروند درس خوانده و بعدا پاسخ دهند؟
گویند اولین مردی که ایمان آورد، مولا علی(ع) ، قبل از ایمان آوردن به پیامبر(ص) ، خواست از پدرش برای ایمان آوردن کسب مجوز کند!
اما از این کار منصرف شد، چون میدانست این خودش است که باید دینش را انتخاب نماید، خودش باید دینداری کند نه پدرش، خودش باید از دینش دفاع کند نه پدرش، خودش باید.....
========================================
بنده که با مخاطبین خود مشکلی ندارم و احساس می کنم اگر چه عالم دینی نیستند اما تهی از علم دین نیز نیستند، چرا که لازمه ی دینداری و اسلام آوردن، معرفت به اسلام است!
در پاسخ به نظر پیشتان نیز چنین گفتم:"دوست عزیز، با دقت بیشتر به برخی از نظرات نگاه کنید، نوع بحث کردن برخی از دوستان به خوبی نشاندهنده ی اطلاعات بالای آنها در علم دین است!"
اما شما آنها را به نحوی ناتوان در پاسخگویی به بنده می دانید و بنده را به عالم دین ارجاع می دهید، و با اینکه دو بار گفته ام که به عالم دین هم رجوع کرده ام، گویا نمی شنوید!
دوست عزیز، خواسته یا ناخواسته، سایر نظردهندگان را زیر سوال برده اید، حرفهای شما یعنی اینکه نظر دهندگان کورکورانه دین اسلام را پذیرفته و هیچ در مورد دین نمی دانند، و طرح مسائل و مباحث دینی، دین سست آنها را از ایشان می گیرد!
اگر فرضیه ی شما درست باشد که نیست، باید گفت، شما و سایر نظردهندگان که در بحث شرکت کردند، مسلمان نبوده و فقط کورکورانه از علمای دین اسلام تبعیت و تقلید می کنید و همه ی مسائل را به آنها ارجاع می دهید!
بعید نیست که خودتان اینطور باشید اما به حتم سایر نظردهندگان اینطور نمی باشند، پس نیکوست که بنده را با اهل دین تنها گذارید چراکه این بحث یک بحث دینی است!
========================================
باز تکرار می کنم، شاید اینبار ببینید:
دوست عزیزم، چنانچه فکر میکنی شرکت کردن در اینگونه بحث ها و پرداختن به چنین شبهه هایی، دینت را از تو میگیرد، بر بحث کردن مصمم تر شو که دینی که با دو شبهه فرو می ریزد به هیچ نمی ارزد!
لباس چنین دینی از تن برون کردن، و برهنه مردن، به از آن است که با لباسی پاره پاره و به خیال آنکه لباسی زیبا به تن داریم، ز دنیا رویم!
========================================
یک ساعت تفکر، بالاتر از هفتاد سال عبادت است!
--------------------------------------------------------------------------------
در انتها به شما پیشنهاد میکنم، به جای تکرار برخی حرفها، در صورتی که برای حفظ دین ارزش قائلید، سوالات بنده را به یک عالم دینی منتقل کرده و پاسخ ها را بیاورید!
کار سختی نیست، یا می توانید آدرس همکلاسی را به عالم دینی ای که به جای شما اسلام آورده و به جای شما فکر می کند، بدهید تا اینبار نیز به جای شما فکر کرده و دین شما را از خطر انقراض نجات بخشد!
مایلم بعد از این با کسانی بحث را ادامه دهم که به جای شما فکر می کنند!
موفق و موید باشید!
وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَانًا فَلاَ یُسْرِف فِّی الْقَتْلِ إِنَّهُ کَانَ مَنْصُورًا
هر کس مظلوم کشته شود ما(خداوند)برای او ولی قرار می دهیم که او پیروز است
علی اصغر مظلوم بود
این نوشته شماست
با توجه به آیه شریفه مشخص می شود کسی که مظلوم کشته شود خداوند برای او ارزش قائل است ویک ولی پیروز و یاری شده برای او قرار می دهد پس جایگاه حضرت علی اصغر مشخص است
نکته بعدی این است که
بعضی از چیزهاست که برای زیبایی که خودشون دارند تحسین میشوند نه برای نفعی که برای ما دارند البته این نوع تحسین مخصوص اهل ذوق و از هر کسی بر نمیاد
یک تابلوی هنری برای کسی نفعی نداره ولی خیلی ها تحسینش می کنند و حاضر هستند مقدار زیادی پول بدهند تا آن تابلو مال آنها باشد
این مسئله اینجاست که امام حسین علیه السلام برای رضای خدا همه چیزش را داد حضرت علی اصغر علیه السلام نیز بخشی از فداکاریهای امام حسین علیه السلام بود همان نقشی که حضرت عباس علیه السلام در خلق این تابلو هنری داشت حضرت علی اصغر علیه السلام نیز همان نقش را دارد
بله امروز ما در سرتاسر جهان برای بزرگداشت شاهکار او مراسمی را برگذاز می کنیم و از کار او تحسین می کنیم
از غم عشق او از سرتاسر جهان بعد از 1400 سال از هزاران کیلومتر مشتاقانش به زیارتش می شتایند
نه تنها ما شیعیان برای او بزرگداشت میگیریم بلکه در این بزرگداشت مسیحی و یهودی و سنی زرتشتی و بودایی به جمع ما می پیوندند و از این دلاوری به نیکی یاد می کنند
###############################################################################
در این متن گفته شده :"همه ما این آقا رو خیلی دوستش داریم"
بنده هم همه ی کودکان شش ماهه را دوست دارم، به یک اندازه، علی اصغر مظلوم بود، برای کودکان مظلوم بیشتر دلم می سوزد اما بیشتر دوستشان ندارم، چرا که مظلوم بودن دلیل ِ خوبی برای دوست داشتن یک شخص نیست...
در ضمن اگر در آینده پدر شوم، کودک شش ماهه ی خود را از علی اصغر بیشتر دوست خواهم داشت!
==================================================
جواب
منظور آقای نوروزی از ما افراد مثل خودش هست او و افراد امثال او حضرت علی اصغر را خیلی دوست دارند
بله شما حق دارید فرزندت را بیشتر از حضرت علی اصغر دوست داشته باشی پس به همون حقی که تو حق داری فرزندت را بیشتر دوست داشته باشی او و من حضرت علی اصغر را خیلی دوست داریم
آیا برای دوست داشتن دیگران باید از شما اجازه بگیریم؟
###############################################################
در این متن گفته شده:"خیلی بهش توسل میکنیم"
توسل به چه معنی است؟!
تا آنجا که میدانم، توسل یعنی اینکه اولیاء الله را برای نزدیک شدن به الله وسیله قرار دهیم، به بیان دیگر اعمال ِ نیک آنها را انجام دهیم تا به معبود نزدیک تر شویم، اگر معنای توسل این باشد، نمی توان کودکی را وسیله قرار داد که عملی جز گریه کردن، شیر خوردن و ... از او سر نزده!
تنها در صورتی توسل به علی اصغر معنا دارد که معنای توسل فرای آنچیزی باشد که بنده میدانم!
=================================================
شما معنای توسل را از کجا آورده اید و چرا نمی شود به یک کودک توسل کرد؟لطفا منبع قید شود
من و امثال من توسل کردیم و به صورت تجربی جواب را گرفتیم
########################################################
در متن گفته شده:"آره این آقا آخرین سرباز پدرش بود"
به نظر بنده سرباز دانستن ِ علی اصغر، چیزی جز پایین آوردن شان ِ سربازان امام حسین(ع) نیست، سربازانی چون حضرت ابوالفضل و حضرت حر، این کودک شش ماهه چطور سرباز پدرش بوده است؟ نه سلاحی در دست داشته، نه با زبان خود، چون زینب از امامش دفاع کرده و نه هیچ چیز دیگر، آیا به صرف اینکه تیری از دشمن امام(ع)، گلوی شخصی را پاره کند، آن شخص سرباز امام(ع) به شمار می آید؟
===============================================================
إِنَّمَا جَزَاء الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الأَرْضِ فَسَادًا أَن یُقَتَّلُواْ أَوْ یُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ یُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا وَلَهُمْ فِی الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿33﴾
==========================
سزاى کسانى که با [دوستداران] خدا و پیامبر او مىجنگند و در زمین به فساد مىکوشند جز این نیست که کشته شوند یا بر دار آویخته گردند یا دست و پایشان در خلاف جهتیکدیگر بریده شود یا از آن سرزمین تبعید گردند این رسوایى آنان در دنیاست و در آخرت عذابى بزرگ خواهند داشت
==========================
وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبیلِ اللّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاء وَلَکِن لاَّ تَشْعُرُونَ ﴿154﴾
و کسانى را که در راه خدا کشته مىشوند مرده نخوانید بلکه زندهاند ولى شما نمىدانید
=========================
یزید نیاز به پول نداشت و اسلام را داشت نابود می کرد به همین جهت چون امام حسین علیه السلام بزرگترین مانع او بود و او اسلام کامل بود و خدا را دوست داشت و نوه پیغمیر بود و دوست پیغمبر بود دستور داد تا او و همراهنش را بکشند
پس امام حسین (ع) و همراهنش طبق آیه قرآن چون در راه خدا کشته شدند شهیدند
سپاهیان پرسیدند همه را بکشیم؟ یزید گفت همه را بکشید حتی کودکان هر کس که حب علی در دل او باشد را باید کشت
حضرت علی اصغر(ع) خدا را قبول داشت بخاطر سرشت خداشناسش و یزید او را کشت چون خدا را قبول داشت در حدیثی آمده که شیعیان حضرت علی از سرشت او آفریده شده اند و او را به طور فطری دوست دارند یزید هم این موضوع را می دانست به همین جهت دستور به شهادت رساندن حضرت علی اصغر(ع) را داد
پس حضرت علی اصغر (ع) در راه خداپرستی و دوستاشتن ولی خدا به شهادت رسید
###########################################################
در متن گفته شده:"حضرت علی اصغر (ع)"
حضرت را می توان پیش از نام شخصی بزرگ و بزرگوار چون حضرت امام علی(ع) قرار داد، آیا کودکی شش ماهه فرصتی برای نمایش بزرگی و بزرگواری خود داشته است که بخواهد از آن فرصت بهره ببرد!؟ یقینا نداشته است، علی اصغر تفاوتش با کودکان شش ماهه ای که در کنارمان میبینیم، تنها در مظلومیت است و نه در بزرگواری!
اگر حضرت را پیش از نام کودکان مظلومان هم می گویند، بد نیست بدانیم، در جامعه برزگ ما به خصوص جامعه ی فقیر آفریقا ، حداقل هفته ای یک حضرت متولد می شود ....
=====================================================
حضرت به معنای آقاست و برای احترام به کار برده می شود
حضرت علی اصغر علیه السلام جنس مذکر داشت همان طور که من شما را آقا خطاب می کنم باید او را آقا خطاب کنم
من پدرم را اگر پدر و یا با نام کوچک صدا بزنم فرقی در حال پدر من نمی کند ولی این ادب من را می رساند که پدرم را پدر صدا کنم
بله پدر من برای من قابل احترام است و شاید در جامعه برای افراد، همانند افراد دیگر باشد و احترام چندانی نداشته باشد ولی برای من قابل احترام است
اگر حضرت علی اصغر علیه السلام برای شما قابل احترام نیست برای من و آقای نوروزی قابل احترام است
در مقام حضرت علی اصغر علیه السلام هیچ تاثیری نداره
آقای نوروزی با ادب است و از گفتارشان پیداست
اگر منظور همه ی مظلومان هستند، چون انسان می تواند در راه ناحق نیز
مظلومانه کشته شود، این با عدل و حکمت الهی ناسازگار است اما اگر آنطور
که حدس میزنم، منظور از مظلوم ، مظلومی است که در راه حق کشته
شود، باید گفت علی اصغر فاقد راه بوده، نه راه حق پیموده و نه راه باطل
و اما اگر منظور مظلوم است بدون آنکه راه او مد نظر باشد، در این
صورت این آیه علی اصغر را نیز شامل می شود
پس علی اصغر پیروز است، که این مساله تناقضی با متن بنده ندارد، بنده
جایی نگفته ام که علی اصغر شکست خورده یا ولی ندارد
در ضمن یادآوری می کنم که برای اینکه ثابت کنیم خداوند برای علی
اصغر ارزش قائل است، هیچ احتیاجی به این آیه نیست، مسلما خداوند
برای همه ی بندگانش ارزش قائل است، ضمنا بنده در متن نگفته ام که علی اصغر برای خداوند فاقد ارزش است
هنوز نمی دانم قسمت اول نظرت چه ارتباطی با متن دارد!!
--------------------------------------------------------------------------------
آن صحنه از عاشورا که علی اصغر گلویبش پاره شد را هنرمندی چون حسین(ع) با گذشتن از همسر و فرزند خود در راه خدا آفرید، ستایش علی اصغر در آن صحنه ی زیبا به مانند این است که به جای تحسین خالق یک اثر هنری، بوم ِ نقاشی را تحسین کنیم، علی اصغر مفعول ِ فعل زیبای حسین(ع) بود! همین و بس!
اما عباس(ع) یک فاعل بود!
درست است که تحسین مخصوص اهل ذوق و هنر است، منکر این مدعی نیستم، اما از اهل ذوق و هنر می پرسم، چه چیز علی اصغر شما را به ذوق آورد، چنانچه کسی از بنده بپرسید که چیز امام حسین(ع) به ذوق آورد تو را؟ او را بی پاسخ نخواهم گذاشت!
========================================
بنده جایی نگفته ام که برای دوست داشتن باید از من اجازه بگیرید، فقط
سوال میکنم که چرا دوست دارید؟ اگر دلیل خاصی هست به بنده هم
بگویید تا شاید بنده نیز دوستدار ِ دوست شما گردم
اگر هم بی دلیل علی اصغر را دوست دارید که هیچ...
چنانچه کسی از بنده بپرسد چرا فرزندت را دوست داری، او را بی جواب
نخواهم گذاشت.
========================================
در مورد توسل، گفته ام تا آنجا که بنده میدانم، اطلاعات ناقصم از این
گفته پیداست، مهدی تقدسی معنای توسل را کامل تر و بهتر توضیح داد و
بنده نیز تعریف را از او پذیرفتم، بهتر است نظرات دیگران و پاسخ به آن
قبل از ارائه ی نظر جدید مطالعه شود تا بحث تکراری نگردد
========================================
نمی دانم چرا نظری که پاسخی در مقابلش مطرح گشته، بدون توجه به
پاسخ دوباره تکرار شده!
استدلال بی پایه و اساسی که مطرح کرده ای را قبلا با یک مثال نقض رد
کرده ام، تا آنجا که میدانم است یک مثال نقض برای رد یک قضیه، یا ادعا
کافی است
اولا عبارت یزید نیازی به پول نداشت، مطلقا غلط است، دشمنی یزید با
امام حسین(ع) ، برای این بود که امام به عنوان مجری اسلام، میخواستند
که عدالت الهی اجرا شود، وقتی عدالت اجرا شود، یزید دارایی و مقام خود
را از دست می دهد، پس برای حفظ دارایی و مقام، با امام حسین(ع)
دشمنی می کند.
بله امام حسین(ع) شهید شد، پیروانش هم همینطور، اما آندسته از
همراهانش که جز پیروانش نبودند شهید محسوب نمی گردند
علی اصغر خدا را قبول داشت؟
کودک شش ماهه اطرافینش را هم به زور می شناسد، چطور خدا را قبول
داشت در حالی که لازمه قبول داشتن و ایمان به خدا، شناخت به خداست؟
او(علی) را به طور فطری دوست دارند به این معنا نیست که وقتی شش
ماهه هستند او را دوست دارند، بلکه به این معناست که وقتی به مرحله ی
تشخیص و شناخت می رسند، بدون نیاز به دلیل و استدلال عقلانی، او را
به دل می پذیرند، چون فطرتا علی دوست هستند
باز تکرار میکنم، شاید که اینبار شنیده شود، علی اصغر فاقد راه بود چون قدرت تشخیص حق از باطل را نداشت پس نمی توانست راهی انتخاب نماید!
پس علی اصغر در هیچ راهی کشته نشد، در نتیجه شهید محسوب نمی گردد!
========================================
اگر هر جنس مذکری را باید آقا خطاب نمود، پس یزید را نیز می بایست
حضرت یزید خطاب کرد
اما همانطور که گفته ای، حضرت یعنی آقایی که قابل احترام است
من نمی گویم علی اصغر برایت قابل احترام نباشد، بلکه سوال میکنم، چرا علی اصغر برایت قابل احترام است؟
اگر دلیلی دارد بگو تا شاید برای بنده نیز دارای احترامی خاص گردد!
چنانچه کسی از بنده بپرسد که چرا امام علی(ع) برایت قابل احترام است، او را بی پاسخ نخواهم گذاشت
موفق و موید باشی!
از نوشتار زیبا و شیوای آقای طهرانی کمال تشکر را به عمل آورده
موفق باشید!
حمید توکلی نوشته:
اگر منظور همه ی مظلومان هستند، چون انسان می تواند در راه ناحق نیز
مظلومانه کشته شود،
====================================
آقای توکلی شما چیزی را نمی دانید و همه هم دارند به شما می گن چیزی که نمی دونی بهتره در موردش اظهار نظر نکنی تازه اظهار نظر درستم نه اظهار نظر غلط
مظلوم یعنی کسی که مورد ظلم قرار گرفته خب چطور ممکنه که به یک انسانی که در راه ناحق است ظلم شود و او مظلوم کشته بشه؟ اگر حق با او نیست پس ظلمی در حق او نمی شود و اگر حق با او باشد و او را بکشند با ظلم کشته شده
خب شما که می گی انسان نا حق مظلوم کشته نمیشه لطفا اثبات کنید که گناه حضرت علی اصغر علیه السلام چه بوده؟حضرت علی اصغر علیه السلام هیچ گناهی نکرد و با این آیه مطابقت داره چون مظلوم کشته شده و خداوند برای او اینقدر ارزش قائل هست که برای او یک سرپرست پیروز قرار میده به نوعی خداوند منتقم خون اوست
########################################
حمید توکلی نوشته:
چه چیز علی اصغر شما را به ذوق آورد، چنانچه کسی از بنده بپرسید که چیز امام حسین(ع) به ذوق آورد تو را؟ او را بی پاسخ نخواهم گذاشت!
=================================
همان طور که گفتم این ذوق مخصوص اهل هنر هست
زیارت عاشورا که ائمه آنرا به ما توصیه فراوان کرده اند و خودشان آن زیارت را می خوانند
100 بار در زیارت عاشورا می خوانیم سلام بر اولاد حسین علیه السلام
اگر امام حسین علیه السلام را قبول داری بد نیست بدانی که قبر مقدس حضرت علی اصغر علیه السلام جایی جز سینه مبارک امام حسین علیه السلام نیست
زمانی که امام حسین علیه السلام را در قبر مقدس گذاشتند خاک قبر امام حسین علیه السلام تلاطم داشت و از امام سجاد علیه السلام پرسیدند که چرا اینگونه است حضرت جواب دادند حضرت علی اصغر علیه السلام را روی سینه مبارک امام حسین علیه السلام دفن کنند وهمان جا دفن کنند
بله جای علی اصغر علیه السلام روی زمین نیست جای او مکانی جز سینه پاک امام حسین علیه السلام نیست
امام حسین علیه السلام و حضرت علی اکبر علیه السلام و حضرت علی اصغر علیه السلام در یک ضریح به خاک سپرده شده اند ولی باقی شهدا بجز حضرت عباس علیه السلام در ضریحی پایین پای این بزرگواران بخاک سپرده شده اند
شیخ مفید از حضرت مهدی علیه السلام زیارتی خواست برای زیارت کردن امام حسین علیه السلام و شهدا و حضرت مهدی نامه ای برای او فرستاد و در ابتدای این زیارتنامه که بنام زیارت شهداست اینگونه شروع می شود:
بسم الله الرحمن الرحیم،هر گاه خواستی شهدا(اینجا را دقت کن شهدا)رضوان الله علیهم را زیارت کنی نزد(پایین) پا های حسین علیه السلام بایست.......
و در ادامه بعد از سلام بر حضرت علی اکبر علیه السلام نوبت به سلام بر شهید بعدی حضرت علی اصغر علیه السلام می رسد و او را این چنین خطاب می کند:
سلام بر عبدالله الحسین کودک شیرخوار،تیر خورده ی به زمین افتاده به خون غلتیده ، (که) خونش بسوی آسمان بالا رفته و در آغوش پدرش به وسیله تیر ذبح شده است، خدا تیر انداز به او و پژمده کننده اش "حرمله بن کاهل اسدی" اسدی را لعنت کند
سلام بر عبدالله پسر حسین،طفل شیر خوار،کسی
بله امروز ما در سرتاسر جهان برای بزرگداشت شاهکار او مراسمی را برگذاز می کنیم و از کار او تحسین می کنیم
از غم عشق او از سرتاسر جهان بعد از 1400 سال از هزاران کیلومتر مشتاقانش به زیارتش می شتایند
نه تنها ما شیعیان برای او بزرگداشت میگیریم بلکه در این بزرگداشت مسیحی و یهودی و سنی زرتشتی و بودایی به جمع ما می پیوندند و از این دلاوری به نیکی یاد می کنند
####################################
حمید توکلی نوشته:
علی اصغر مفعول ِ فعل زیبای حسین(ع) بود! همین و بس!
===============================
لطفا برید معنای کلمات عربی را بدانید و بعد آنها را استفاده کنید
مفعول یعنی کسی که فعلی بر آن می شود
فاعلی کننده کار است که فعل به آن بر می گردد انجام دهنده ی فعل
همه شهدا مفعول بودند و فاعل قاتل بود
آیا حضرت عباس علیه السلام خودش دستش را برید یا کس دیگری دستش را برید
اگر از معنای درست فاعل و یا مفعول استفاده کنیم می فهمیم که حضرت عباس علیه السلام مفعول بود نه فاعل چون فردی دست او را برید پس با کار برد درست معنای فاعل و مفعول هر شهیدی مفعول است
حضرت علی اصغر علیه السلام هم مفعول بود چون شهیدش کردند
کشته شده = مفعول
کشنده = فاعل
بنابراین همه ی شهدا مفعول هستند
#################################
چنانچه کسی از بنده بپرسد چرا فرزندت را دوست داری، او را بی جواب نخواهم گذاشت
اولا دوست داشتن انسانها یک امر فطری است ، تمایل انسانها به زندگی در اجتماع بجای فردی زیستن تایید کننده همین مطلب هست
پس سوال نیست که چرا یکدیگر دوست داشته باشیم یا دیگران دوست داشته باشیم این امر طبیعی است و هر انسانی باید انسان دیگر دوست داشته باشد
باید سوال پرسید که چرا شخص خاصی را دوست نداشته باشیم ؟ ودلیل دوست نداشتن را پرسید
من اگر حضرت علی اصغر علیه السلام را دوست دارم چون خداوند نه تنها بر من بلکه بر هر انسانی واجب کرده که او را دوست داشته باشیم و به او محبت کنیم
=========================
قل لا اسالکم علیه اجرا الا الموده فی القربی
لگو من از شما هیچ مزدی نمی خوام مگر محبت به خویشاوندانم
========================
پس محبت به حضرت لی اصغر همانند نماز و روزه واجب است چرا که خدا به ما دستور داده
#########################
در رابطه با شهید باید بگم
که از آیات قرآنی که گذاشتم و همچین فرمایش امام زمان علیه السلام شکی نیست که حضرت علی اصغر علیه السلام شهید است چرا که ولی خداوند او را شهید خوانده
دوست عزیز
پرسیده ای که : مظلوم یعنی کسی که مورد ظلم قرار گرفته خب چطور ممکنه که به یک انسانی که در راه ناحق است ظلم شود و او مظلوم کشته بشه؟
اگر دو پادشاه ستمگر به منافع یکدیگر حمله ور شوند، این اتفاق افتادنی است، در واقع یک شخص می تواند در عین ظالم بودن، مظلوم نیز باشد!
جایی نگفته ام که علی اصغر گناهی کرده، در ضمن مدعی نشدم که این آیه علی اصغر رو شامل نمیشه بلکه گفته ام:
"و اما اگر منظور مظلوم است بدون آنکه راه او مد نظر باشد، در این
صورت این آیه علی اصغر را نیز شامل می شود
پس علی اصغر پیروز است، که این مساله تناقضی با متن بنده ندارد، بنده
جایی نگفته ام که علی اصغر شکست خورده یا ولی ندارد
در ضمن یادآوری می کنم که برای اینکه ثابت کنیم خداوند برای علی
اصغر ارزش قائل است، هیچ احتیاجی به این آیه نیست، مسلما خداوند
برای همه ی بندگانش ارزش قائل است، ضمنا بنده در متن نگفته ام که علی اصغر برای خداوند فاقد ارزش است"
نمی دانم این مسائل چه ارتباطی به بحث دارد!؟
به نظر می آید چنانچه از حرف های تکراری و خارج از موضوع پرهیز کنیم، در بیان مقصود تواناتر شویم!
========================================
فکر نمی کنم نزدیکی به جسم ِ یک انسان فاضل، بر فضل کسی بیافزاید، هم میدانم که علی اصغر را کجا به خاک سپردند و هم میدانم که مامون را کجا به خاک سپردند!
این نزدیکی ها نه به مقام مامون می افزاید و نه به مقام علی اصغر!
--------------------------------------------------------------------------------
خدا تیراندازش را لعنت کند، سلام من بر مفعول ِ کربلا!
--------------------------------------------------------------------------------
تنها نکته ی قابل توجهی که بیان کردی این است که بقیه الله(عج) ، علی اصغر را شهید خطاب کرده، البته حرف تو برایم سند است اما چون بحث یک بحث عمومی است بهتر است منبع نیز ذکر شود تا هر که مشتاق است بیشتر تحقیق نماید!
حال باید از بقیه الله(عج) پرسید که چرا علی اصغر را شهید خطاب نموده است!
--------------------------------------------------------------------------------
مفعول و فاعل!
ممنونم از اینکه معنی کلمات را یادآوری نمودی!
--------------------------
آری هر شهیدی مفعول است، اما هر مفعولی شهید نیست!
حضرت ابوالفضل، به خاطر کشته شدنش(مفعول بودنش) شهید محسوب نمی شود، به خاطر این شهید محسوب می شود که راه حق را انتخاب نموده و جهاد کرده است(فاعل بوده است) ، و در راه حق جان سپرده است!
اگر قاتل، حضرت ابوالفضل، یزید را بکشد، آیا یزید به صرف اینکه مورد ظلم ِقاتل واقع شده و مفعول است، شهید محسوب می گردد؟
---------
آنجا که گفته ام، علی اصغر مفعول ِ فعل زیبای حسین(ع) بود! ، منظورم از فعل، کشتن نبود، بلکه آوردن علی اصغر به میدان جنگ و طلب آب بود!
در اینجا، بی شک، فاعل امام حسین(ع) است!
========================================
خداند دوست داشتن علی اصغر را واجب نموده ؟؟؟؟؟؟؟؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!
-----------------------
"قل لا اسالکم علیه اجرا الا الموده فی القربی
بگو من از شما هیچ مزدی نمی خوام مگر محبت به خویشاوندانم"
اولا این آیه چیزی را واجب نمی کند بلکه بیان ِ خواهش پیامبر(ص) از پیروانش است، ثانیا اگر منظور از موده، همه ی خویشاوندان ِ پیامبر است، پس جعفر کذاب، پسر امام علی نقی(ع)، برادر امام حسن عسگری و عموی بقیه الله(عج) را نیز باید دوست داشت!
کسی که بقیه الله(عج) او را از نماز خواندن بر جنازه ی امام حسن عسگری(ع) منع نمود!
------------------------------
گفته ای :"پس محبت به حضرت لی اصغر همانند نماز و روزه واجب است چرا که خدا به ما دستور داده"
دوست عزیزم، اینچنین که شما استدلال می کنی، هر چیزی را میتوان واجب و هرچیز دلخواهی را میتوان حرام کرد!
========================================
آیات قرآنی که بیان کردی، هیچ ارتباطی با شهید بودن علی اصغر ندارد، اما سخنی که از بقیه الله(عج) نقل نمودی، مرتبط با بحث و قابل توجه است، و باعث می شود، مخاطب سوالات بنده ، دیگر ، همکلاسی ها نبوده و از بقیه الله(عج) بپرسم که چرا و بر چه اساسی علی اصغر را شهید خطاب نموده اید!
موفق و موید باشی!
آقای توکلی شهید دونستن حضرت علی اصغر علیه السلام را گفته بود توهین است
شما و هر کس که از این کار شما پیروی کرد باید از حضرت علی اصغر علیه السلام و حضرت زهرا و امام زمان علیه السالم عذر خواهی کنند
بنده کجا چنین حرفی زده ام!؟
موفق باشی!
بحث خوبی بود!