اولا در متن سؤال ابهامی موجود میباشد٬ که البته در پاسخ سؤال شاید بود و نبودش فرق آنچنانی ایجاد نکند٬ چرا که در بود نبودش نقضش حتمی است! ابهام در وجود آن بی شخصیت از خود بیگانه است که فرقش را در دم زدنش از کفر و یا ایمان جستار مینمایید...
به گمانم اولا امروزه در عصر پست مدرنیزم در ارتباط با این پرسش دو مطلب ادا میگردد اگر تعلق ما به این دوران باشد... اولا دید ما نسبت به یک نگرش و دیدگاه عاری از شخص بیانگر آن و مکتب و طرز تفکر و پیشینه و آیینهای است که از تبلور او در قبال ما قرار گرفته و فرا رویمان نگریسته میشود... ما گفتار و نگرش او را بر مبنای آنچه شما در دو پارادایم کفر یا ایمان نامیدید که آیا بدین دو مرتبط هستند و یا خیر٬ و دیگر افراد با توجه به پارادایمهای خود بدان مینگرند میسنجیم... حال این پارادایمها چگونه باید باشند؟ به گمانم در عصر امروزین پست مدرنیزم٬ دیگر نگاه و معیار ما محدود به یک یا دو پارادایم محدود نمیگردد٬ و تنها کفر یا ایمان٬ خیر و یا شر٬ عقل و یا خرد و دیگر معیارهای محدود برای ما راهگشا نخواهند بود و اجماعی از این پارادایمها میباشند که میتوانند بطور نسبی مسیری را فرا روی ما بگشایند تا با دیدی روشنتر راه را ادامه داده و با دانایی بیشتری به پیش رویم...
با سپاس از پرسش پر محتوای تو دوست عزیز و با آرزوی بهترینها تا درودی دگر بار بدرود...
از آدمایی که به سوالات کوتاه جوابهای ۳۰۰ سطری میدن خوشم نمیاد. فقط میدونم که ابراز وجود راههای متفاوتی داره بعضی دم از کفرو ایمان میزنن بعضیا هم بلند بلند حرف میزنن تا جلب توجه کنن.
به اندازه وسعت همان بیگانگی نگاه های نافذشان پی ات میگردند تا مبادا کفر نا گفته ات ایمانشان را به حراج نهد!
درود بر صادق عزیز...
اولا در متن سؤال ابهامی موجود میباشد٬ که البته در پاسخ سؤال شاید بود و نبودش فرق آنچنانی ایجاد نکند٬ چرا که در بود نبودش نقضش حتمی است!
ابهام در وجود آن بی شخصیت از خود بیگانه است که فرقش را در دم زدنش از کفر و یا ایمان جستار مینمایید...
به گمانم اولا امروزه در عصر پست مدرنیزم در ارتباط با این پرسش دو مطلب ادا میگردد اگر تعلق ما به این دوران باشد...
اولا دید ما نسبت به یک نگرش و دیدگاه عاری از شخص بیانگر آن و مکتب و طرز تفکر و پیشینه و آیینهای است که از تبلور او در قبال ما قرار گرفته و فرا رویمان نگریسته میشود...
ما گفتار و نگرش او را بر مبنای آنچه شما در دو پارادایم کفر یا ایمان نامیدید که آیا بدین دو مرتبط هستند و یا خیر٬ و دیگر افراد با توجه به پارادایمهای خود بدان مینگرند میسنجیم...
حال این پارادایمها چگونه باید باشند؟
به گمانم در عصر امروزین پست مدرنیزم٬ دیگر نگاه و معیار ما محدود به یک یا دو پارادایم محدود نمیگردد٬ و تنها کفر یا ایمان٬ خیر و یا شر٬ عقل و یا خرد و دیگر معیارهای محدود برای ما راهگشا نخواهند بود و اجماعی از این پارادایمها میباشند که میتوانند بطور نسبی مسیری را فرا روی ما بگشایند تا با دیدی روشنتر راه را ادامه داده و با دانایی بیشتری به پیش رویم...
با سپاس از پرسش پر محتوای تو دوست عزیز و با آرزوی بهترینها
تا درودی دگر بار بدرود...
از آدمایی که به سوالات کوتاه جوابهای ۳۰۰ سطری میدن خوشم نمیاد. فقط میدونم که ابراز وجود راههای متفاوتی داره بعضی دم از کفرو ایمان میزنن بعضیا هم بلند بلند حرف میزنن تا جلب توجه کنن.
بیگانگی ازآن جایی آغازمی شود که یگانگی پایان می پذیرد...