تقدیر در دستان من است
غیرممکن بهانه، قسمت، توجیه است
سرنوشت را با قلم خود خواهم نوشت...
ببخشید٬ من جوهر قلمم تموم شده! جوهر اضافه دارید؟! <فکر نمی کنم کمک گرفتن٬ تقلب محسوب بشه! >
به ما هم یاد بده عزیز؛ ما می خوایم اینجوری بشه اما همیشه وسط کار؛گیر می کنیم.دست ما رو هم بگیر.
هویجوری یه چیزی نوشتم!
ببخشید٬ من جوهر قلمم تموم شده!
جوهر اضافه دارید؟!
<فکر نمی کنم کمک گرفتن٬ تقلب محسوب بشه! >
به ما هم یاد بده عزیز؛ ما می خوایم اینجوری بشه اما همیشه وسط کار؛گیر می کنیم.دست ما رو هم بگیر.