خدماتی بسیار نادر به دانشجویان الکترونیکی

و باز هم شاهکاری از دکتر عقیق٬ فوق تخصص در خلق شاهکار

هفته پیش بود که با دکتر عقیق جلسه ای داشتیم تا محصول تلاشمان را به او معرفی کنیم. بعد از اینکه ایشان محصول ما را دیدند٬ بسیار شاد شدند و ما را تشویق کردند که باز هم ادامه دهیم. بعد از این که قرارها گذاشته شد شروع به صحبت در مورد برخی از مشکلات کردیم. باز هم مانند همیشه ایشون گله کردند از اینکه با بعضی از کارهای دوستان ما٬ مجوزهایی که گرفته شده است در حال لغو می باشد و... این حرف را ایشان طبق عادت می گویند و برخی از دوستان عزیز ما هم باور کرده‌اند.  

اما ما از مشکلات خود گفتیم و عرض کردیم که ما برای درس خواندن به طور گروهی هیچ جا و مکانی نداریم. لطفا یک اتاق برای ما در نظر بگیرید که مجبور نشویم برای درس خواندن با یکدیگر به پارک برویم. ایشون هم بادی به سینه انداختند و سری تکان دادند و گفتند: حل میشه ما هم گفتیم چه طور؟ و باز هم فرمودند: حل میشه. گفتم چه موقع؟ فرمودند توی این هفته. خلاصه بعد از اینکه به دانشجویان گفته بودند که خبر خوبی برایتان دارم٬ به این صورت نیز قول دادند که مشکل حل بشود.

چهارشنبه ۲۲/۳/۸۷

و اینک روز موعود فرا رسید.  ...

دکتر عقیق بسیار شادمان از در کلاس در دانشکده هوا فضا وارد می‌شود : بچه های من بچه های من خبری که میخواستم بگم اینه که اینجا دانشکده شماست و هر کاری که دوست دارید انجام بدهید.  اینجا مال شماست... (دکتر جان دستت درد نکنه واقعا) بچه های من فرزندان من بعد از کلاس آقای زمانی (علیه السلام) برای شما یک گردش علمی در دانشکده تدارک دیده اند تا قسمت های مختلف را به شما نشان دهند.(دست ایشون هم درد نکنه). دکتر در پوست خود نمی گنجید. بسیار شادمان و پر انرژی درس شیرین ریاضی ۲ را شروع کردند و با مثال هایی زیبا مانند دوچرخه سازی درس را به طور مفهومی ارائه کردند. بعد از کلاس همه با هم به همراه دکتر عقیق٬ آقای زمانی٬ آقای جعفری٬ خانم اسداللهی و دیگر دوستان مجازی  به راه افتادیم تا در گردش علمی آقای زمانی (ع) دور دانشکده شرکت کنیم. اول از همه به دیدن سالن ورزش رفتیم و اتاق بدنسازی. به دکتر عقیق نگاه کردم و دیدم:. و آنجا بود که ذوق کردن ایشون را هم دیدیم. همه بعد از نقشه کشیدن برای استفاده از این سالن٬ از آن خارج شدند و گردش علمی به پایان رسید. قسمت های دیگر به عهده دانشجو. از دکتر سوال شد که آیا ما می‌توانیم از تمام امکانات این دانشکده استفاده کنیم؟ در جواب فرمودند: این دانشکده مال شماست. هر کاری دوست دارید توش انجام بدید. و این گونه بود که دانشجویان الکترونیکی روز دانشجو حساب شدن خود را جشن گرفتند و همه از خوشحالی در حال پرواز بودند...

برای اطمینان از گفته های دکتر عقیق در روز شنبه به دانشکده رفتیم و با افتخار به دانشجو بودنوارد دانشکده شدیم. رفتیم بالا و در کلاسی از کلاس های آنجا مشغول درس خواندن شدیم. بعد از دقایقی یک آقای ترسناکی آمد و گفت: بیا اینجا ببینم. من هم با ترس رفتم جلو. گفت با چه کسی هماهنگ کردید و دارید اینجا درس می‌خوانید؟ من هم گفتم با هماهنگی آموزش اینجا(چون از آموزش ماژیک گرفته بودیم) به خیر گذشت .

روز بعد به دکتر عقیق گفتم که به ما اجازه نمی دهند از کلاس های دانشکده استفاده کنیم. ایشون گفت:آخه غیر قانونیه... اما از تمام امکانات دیگر میتونید استفاده کنید. ما هم باز با شادی قرار کلاس رفع اشکال استاتیک گذاشتیم. گفتیم که شاید با دانشکده صحبت کنیم درست شود و بتوانیم برویم سر کلاس. اما آموزش دانشکده گفت: اگر یک نامه از دکتر عقیق بیاورید می توانید از کلاس استفاده کنید. اما در تماسی که با ساختمان مرکزی گرفته شد یک خانم مجهول الهویه پاسخ دادند که نمی توانید با دکتر عقیق صحبت کنید و فرمودند: ما مسئولیت قبول نمی کنیم.(من نمی فهمم پس این همه میگن ما به فکر شما هستیم و برای شما تلاش میکنیم٬ پس چرا این قدر بی مسئولیت هستند که یک مسئولیت ساده را قبول نمی کنند؟؟؟؟؟؟) خلاصه بعد از این همه گفت و گو میان دانشجویان و مسئولین دانشکده هوا فضا٬ یکی از افرادی که سمت و پست ایشون معلوم نشد(همون آقا ترسناکه) آمد و گفت: شما میخواستید کلاس برقرار کنید؟ (ما هم فکر کردیم کارمان را درست کرده است) گفتیم: بله  گفت: اصلا شماها اجازه ندارید وارد دانشگاه بشوید() چه برسد به اینکه کلاس هم برگزار کنید. (خوب حالا چرا میزنی؟؟؟؟) نمیدونم حراست چه طور به شما اجازه داده است تا وارد شوید؟

ما هم آن جا به روح دکتر عقیق صلوات فرستادیم . نگاهی به اطراف انداختیم و دیدیم:

و آنجا بود که باز هم به دکتر عقیق صلوات فرستادیم و تشکر کردیم که این امکانات را در اختیار ما قرار دادند و به ما اجازه دادند که از پلکان بالا رویم و از پنجره وارد شویم.

دکتر جــــــــــــــــــــــــــــــون دستت درد نکنه خسته نباشی