KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

خداوند انسان را آفرید...

خدا خر را آفرید و به او گفت: تو بار خواهی برد، از زمانی که تابش آفتاب آغاز می شود


تا زمانی که تاریکی شب سر می رسد. و همواره بر پشت تو باری سنگین خواهد بود. و


تو علف خواهی خورد و از عقل بی بهره خواهی بود و پنجاه سال عمر خواهی کرد و تو


یک خر خواهی بود.

خر به خداوند پاسخ داد: خداوندا! من می خواهم خر باشم، اما پنجاه سال برای خری


همچون من عمری طولانی است. پس کاری کن فقط بیست سال زندگی کنم و خداوند


آرزوی خر را برآورده کرد...



******************************************


خدا سگ را آفرید و به او گفت: تو نگهبان خانه انسان خواهی بود و بهترین دوست و


وفادارترین یار انسان خواهی شد. تو غذایی را که به تو می دهند خواهی خورد و سی


سال زندگی خواهی کرد. تو یک سگ خواهی بود.


سگ به خداوند پاسخ داد: خداوندا! سی سال زندگی عمری طولانی است. کاری کن من فقط


پانزده سال عمر کنم و خداوند آرزوی سگ را برآورد...



******************************************


خدا میمون را آفرید و به او گفت: و تو از این سو به آن سو و از این شاخه به آن شاخه


خواهی پرید و برای سرگرم کردن دیگران کارهای جالب انجام خواهی داد و بیست سال


عمر خواهی کرد.و یک میمون خواهی بود.


میمون به خداوند پاسخ داد: بیست سال عمری طولانی است، من می خواهم ده سال


عمر کنم. و خداوند آرزوی میمون را برآورده کرد.



******************************************


و سرانجام خداوند انسان را آفرید و به او گفت: تو انسان هستی. تنها مخلوق هوشمند


روی تمام سطح کره زمین. تو می توانی از هوش خودت استفاده کنی و سروری همه


موجودات را برعهده بگیری و بر تمام جهان تسلط داشته باشی. و تو بیست سال عمر


خواهی کرد.


انسان گفت: سرورم! گرچه من دوست دارم انسان باشم، اما بیست سال مدت کمی برای


زندگی است. آن سی سالی که خر نخواست ، آن پانزده سالی که سگ نخواست و آن ده


سالی که میمون نخواست زندگی کند، به من بده.


و خداوند آرزوی انسان را برآورده کرد...


و از آن زمان تا کنون انسان فقط بیست سال مثل انسان زندگی می کند…!!!




و پس از آن،ازدواج می کند و سی سال مثل خر کار می کند مثل خر زندگی می کند،


و مثل خر بار می برد…!!!


و پس از اینکه فرزندانش بزرگ شدند، پانزده سال مثل سگ از خانه ای که در آن


زندگی می کند، نگهبانی می دهد و هرچه به او بدهند می خورد...!!!


و وقتی پیر شد، ده سال مثل میمون زندگی می کند؛ از خانه این پسرش به خانه آن


دخترش می رود و سعی می کند مثل میمون نوه هایش را سرگرم کند...!!!


...

و این بود همان زندگی که انسان از خدا خواست !!!

نظرات 4 + ارسال نظر
مائده خلیلی, , چهارشنبه 22 خرداد 1387 ساعت 09:16

قشنگ بود.
موفق و پیروز باشید.

رویایی, , چهارشنبه 22 خرداد 1387 ساعت 16:11

ممنون جالب بود!

قابل شمارو نداشت

مسافر, کامپیوتر, چهارشنبه 22 خرداد 1387 ساعت 18:54

قابل تامل بود..

, , شنبه 25 خرداد 1387 ساعت 04:26

بیچاره خر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد