« مَثَل » جمله ای مختصر و مشتمل بر تشبیه یا مضمونی حکیمانه است که به دلیل روان بودنِ لفظ و آشکاری معنا شهرت عام یافته است و همین سبب تفاوت آن با « تمثیل » می شود ؛ چراکه بنای تمثیل بر تشبیه استوار است و لزوماً نباید شهرت داشته باشد یا در حجمی فشرده بیان شود .
هر کس یک ضرب المثل بگه و اگر هم ممکن است کاربرد و نوع به وجود آمدن این ضرب المثل را هم بگید...البته میتونه این ضرب المثل ایرانی یا متعلق به کشور های دیگر باشد...
به شتر مرغ گفتند بار ببر، گفت: مرغم، گفتند : بپر، گفت : شترم!
<دسته گل به آب دادن!!>
یه زمانی توی یک دهکده یه بنده خدایی بود که هر وقت هر کاری می کرد٬ دردسر می شد!
روز عروسی خواهرش٬ همه ی اهالی ده دعوت می شن به جز او!! بهش می گن به خاطر خواهرت هم که شده برو و عروسیش رو به هم نریز!
اون بیچاره هم چون خواهرش رو خیلی دوست داشت٬ می ره!
چند ساعت که می گذره٬ طاقت نمیاره٬ یه دسته گل می چینه٬ میندازه توی رودی که دنباله اش از وسط جشن عروسی رد می شه تا به دست خواهرش برسه!
حالا یادم نیست عروس از دیدن دسته گل ذوق مرگ شد٬ یا رفت بگیرتش که داشت غرق می شد!
خلاصه عروسی به هم ریخت و این بنده خدای ما هم باز <دسته گل به آب داد!> !
یه ضرب المثل سوئیسی هست که میگه :اسب پیر از شلاق نمیترسه.
عشق مانند سوپ است لقمه اول داغ است و لقمه های بعد به تدریج سرد می شود .
(( مثل اسپانیولی))