KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

نفس مطمئنه (۱)

نفس مطمئنه

 

وقتى مرا مى‏بردند، بین قم و تهران ماشین از جاده رفت ‏بیرون. من فکر کردم که مى‏خواهند قضیه را خاتمه بدهند. ولى وقتى مراجعه کردم به قلبم دیدم هیچ تغییرى نکرده است‏...

 

 امام خمینی

 

 

آنها مى‏ترسیدند، من دلدارى مى‏دادم

 

در مورد شبى که امام را از قم دستگیر کردند و به تهران بردند، مرحوم حاج آقا مصطفى تعریف مى‏کرد که امام فرموده بودند: «وقتى مرا مى‏بردند، بین قم و تهران ماشین از جاده رفت ‏بیرون. من فکر کردم که مى‏خواهند قضیه را خاتمه بدهند. ولى وقتى مراجعه کردم به قلبم دیدم هیچ تغییرى نکرده است‏» و لذا وقتى در سال 43 بعد از آزادیشان در مسجد اعظم سخنرانى کردند، فرمودند:«والله من به عمرم نترسیده‏ام. آن شبى هم که آنها مرا مى‏بردند، آنها مى‏ترسیدند من آنها را دلدارى مى‏دادم‏.»

حجة الاسلام و المسلمین عبدالعلى قرهى- روزنامه جمهورى اسلامى - 7/4/68.

 

 

همه جز امام نگران بودند

 

دو تن از همکارانم در گزارشى که براى مجله ژون افریک تهیه کرده‏اند، نوشته‏اند: در هواپیمایى که امام را به تهران مى‏برد همه نگران بودند که آیا مى‏توانند در تهران فرود بیایند یا این که مورد حمله هواپیماهاى شکارى رژیم شاه قرار مى‏گیرند. هیچ کس از این نگرانى نتوانست‏ بخوابد جز یک نفر که آن هم شخص امام خمینى بود که به طبقه بالاى هواپیما رفتند و روى زمین دراز کشیدند و خوابیدند.

 قائدى - روزنامه نگار فرانسوى.

 

 

آرامش قلبى امام در جنگ شهرها

 

یک بار ساعت ‏حدود هشت و ده دقیقه صبح بود که موج انفجار ناشى از اصابت موشک به نزدیکترین نقطه به جماران، چنان همه جا را تکان داد که در اتاق امام به شدت باز شد و به پشت این جانب که نزدیک در نشسته بودم، خورد. در آن حال من توجهم به امام بود ولى هیچ گونه تغییر و واکنشى در قیافه ایشان ندیدم. بعد هم با توجه به اینکه با دستگاه مخصوصى به طور مداوم قلب امام تحت کنترل بود، از یکى از پزشکان مراقب تحقیق کردم، معلوم شد کمترین تغییرى حتى در تپش قلب مبارکشان روى صحنه مزبور منعکس نشده بود.

 حجة الاسلام و المسلمین رحیمیان.

 

 

http://www.tebyan.net/Archive/Occasions/2005/6/2/11691.html 

http://www.tebyan.net/Archive/Occasions/2005/6/2/11690.html

نظرات 2 + ارسال نظر
من آن مست بی هنرم . . ., , یکشنبه 12 خرداد 1387 ساعت 13:59

قلب مطمئن؟!
قلب مطمئن! خاطر آسوده؟! . . .
ممنون

سلام
بله. قلب مطمئن. چیزی که این روزا تو کمتر کسی وجود داره. و فقط انسانهای خدایی از آن بهره مند میشند. دوست داشتم حرف دلتونو میگفتید...
خیلی وقتا ما گول یه آرامشهای کاذبی رو میخوریم که ذره ای ارزش نداره. اون آرامشی که مثلا با گوش کردن به موسیقی نصیب انسان میشه، چیزی جز یه آرامش کاذبه؟!
الا بذکر الله تطمئن القلوب؛ فقط ذکر خدا آرامش واقعی میده به انسان.
ممنون

الا بذکر الله تطمئن القلوب

اطمینان قلب نشانه است...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد