موسیخی،
در باب اثرات موسیقی بر روح و روان همچون قساوت قلب و به چنگ گرفتن روح و روان انسان و… زیاد شنیده ایم،ولی تجربه نشان داده موسیقی هم،همچون رواج یافته های دیگر به دست اربابانش یک شبه اینچنین عضوی از خانواده ی ما نشده.
موسیقی نیز زائیده ی مادریست به نام قرون وسطی که بر سر زا (رشد بورژووازی و در پس آن انقلاب صنعتی) فرزندی به جای نهاد و از میان ما رفت.
مادری که از فشار کلیسائیان خدائی باب طبع آنان را می پرستید،هر چند از ناچاری بود ولی جزئی از زندگیش بود.به وقت مشکلات،به دادرسی و کمک او دست نیاز برمی داشت،هر چه بود خدایش بود هر چند عاریه بود.
گذشت وگذشت تا پای فرزند نا خلفش به قاره ی آمریکا رسید و آنچنان در نعمت های بی کران خدایش غرق شد که خدایش را بوسید و کنار گذاشت.گفت من آنم که رستم بود پهلوان.دیگر خدا نمی خواهم.
از آن سبب که گشایشی در زندگیش حاصل شده بود و با علوم تجربی مشکلات معیشتی اش یکی پس از دیگری کم رنگ می شد،خدایش را از یاد برد.گفت خدا مرد،اکنون منم خدا.چه زود یادش رفت چه کسی او را بدان جا رسانده !
همچنان بر اسب خوش رکاب علوم تجربی جولان می داد و دریچه های علوم را یکی پس از دیگری می گشود.
تا اینکه احساس کرد چیزی کم دارد.بلی تا دیروز مادرش را یکی در مشکلات و نا ملایمتی های روزگاز آرام می کرد که خدا می نامیدنش،ولی امروز فرزند خدا را کشته بود.
موسیقی و هنر های تجسمی آمدند تا رب النوع او شوند به عوض رب او.آمدند تا همچون خدا سایه ی او باشند.ظهر و شام در خلوت و جمع،مونس و آرامش بخش او باشند.آمدند تا بگویند تو خدای دیگری نداری،خدای تو مائیم.
شعر و ادبیات را به بهای محتوای مفخرش می خریدند،اکنون موسیقی روح فرسا را به بهای شعر بی محتوایش می خرند.اینچنین فرهنگ و ادب را به صلابه کشیدند.
خدای عوض شده و قلابی شما را نمی خواهم،من خدای خودم را می خواهم،نه او که به ضرب تار و تنبک مرا آرام کند و نه او که به زور راهبه ها خدا می پنداشتمش.
من خدای خالقم را می خواهم،هم او که مرا جان داد،هم او که مرا نان داد،هم او که نفس تا نفس در کنار من است.هم او که از رگ گردنم به من نزدیک تر است،هم او که در هر مکان در آرزوی وصل اویم،هم او که شما غرق در دریای عظمت قدرتش،روز به روز به یافته های جدید دست می یازید و امر برتان مشتبه شده است که خود خدائید نه او که هم شما را آفرید و هم این پدیده ها را…
مطلب جدید و قشنگی بود
بسیار عالی بود
با قسمتی از نوشتتون موافقم!بله این روزها چیزهایی را که فقط اسمش را گذاشته اند موسیقی به خورد این آدم بیچاره می دن!چیزهایی که واقعا ارزش گوش دادن ندارند!برای ابداع سبک با صدای خارج می خوانند و گیلاس و هویج را هم قافیه می کنند!
گویا فراموش کرده اند موسیقی را برای آرامش روح و روان گوش می دادند! ولی بعضی از این آهنگ های جدید جز آسیب زدن به روح و روان شنونده ی بیچاره کار دیگری نمی کنند و حتی گاهی باعث افسردگی های شدید در شنونده می شوند!
یادمه یکی از همکاسی هایمان می گفتند هر آهنگی دلیلی برای ساخته شدن داشته است که باید به دلیل هم فکر کرد! آخه وقتی این آهنگ به روان من شنونده آسیب می زنه دیگه چه فرقی می کنه به اون دلیل فکر کنم یا نه؟؟؟
از طرفی هم خوشبختانه هنوز آهنگ سازانی قابل در سراسر دنیا وجود دارن که حتی با این کار مردم را به نزدیک شدن به خدا دعوت میکنند! به این اهمیت نمی دم که این حرف چقدر درست است و آیا واقعا شدنی است یا نه،مهم حسن نیت این افراد است!
از شما همکلاسی عزیز هم ممنونم!
موفق باشید
سلام
حق با شماست،مهم حسن نیت این افراد است ولی در پاداش و جزا
خودشان،من و شما نباید روح و روانمان را به دست هر دلال فرهنگ
و انسانیتی بسپریم.
از شما همکلاسی عزیز هم ممنونم!
شما هم موفق باشید
موسیقی - حتی بهترین نوعش - اگرچه ممکنه حرام نباشه، ولی اگر در کمال انسان نقشی داشت، حتما اسلام به آن توجه میکرد. راستی چند تا موسیقیدان سراغ دارید که در دین الهی جزء پیشتازان بوده باشند؟! و از آنجا که معمولا موسیقی انسان رو به خودش وابسته میکنه، پس چه بسا او را از رسیدن به کمال نیز باز بداره. چه خوبه که به جای گوش دادن به موسیقی به قران، دعا و ... گوش بدیم که به خیلی زیباتر هم هستند، ولی معمولا به خاطر کم اطلاعی و اینکه انسان رو در یک فضای خاصی (معنوی) قرار میده و انسان مجبوره برای خودش یه محدودیتهایی در نظر بگیره، نسبت به آن کم توجهی میشه. مثلا کسی که چپ و راست میخواد تو خیابون چشم چرونی کنه، آیا میتونه تو خیابون به جای موسیقی، قران تو گوشش بذاره. معلومه که اگه اینکارو بکنه وجدان درد میگیره و دیگه نمیتونه چشم چرونی کنه و محدود میشه. و یا چون فقط قران رو تو مراسم ختم شنیدند، با شنیدن قران، سریع بهشت زهرا براشون تداعی میشه. ایکاش به جایی برسیم که شنیدن صدای قران از هر چیزی برامون لذتبخش تر باشه.
حتی گوش دادن به موسیقیهای حلال، راه رفتن روی مرز باریکی است که یکطرف آن حرمت و طرف دیگر آن حلیت خداوندی است و چون نفس انسان اماره بالسوء است، انسان را به درنوردیدن خط قرمز قانون و در نتیجه به حرام می اندازد. (نقل به مضمون)
سلام
از دیدگاه جالب و در عین حال مهمی به موسیقی نگاه کرده اید.
موفق باشید.
در پناه حق
جناب آقای تقدسی.
سوال من اینه. هرکسی که توی خیابون راه میره و آهنگ گوش میده حتما نظر اندازی میکنه؟ هرکسی که ساز به دست میگیره مرتد محسوب میشه؟ هر صدای موسیقی و صدای دل انگیزی باعث میشه از راه راست منحرف بشیم؟
پس بریم به دانشمند ها هم بگیم که دیگه نگن صدای موسیقی ملایم برای گلها و گیاهان مفیده. به پرنده ها هم بگیم که دیگه آواز نخونن. لازم میدونم بگم مشتاق علی شاه که گفتند مرتد هست که نه تنها مرتد نبود بلکه عالم خدا پرست بزرگی بود بسیار خوب تار میزد که حتی اثری از خودش روی تارهای ایرانی به جای گذاشته.
من در هیچ جای قرآن ندیدم که بگن موسیقی حرام شده. اگر دیدی شماره ی سوره و آیه رو بیار. من به قرآن اعتقاد دارم.
سلام،
من القرآن الکریم قوله تعالى:((واجتنبوا قول الزور))( الحج:30)
بعضی از مفسرین بر این اعتقادند که قول زور همان غنا و آنچه که مترتب
بر موسیقی حرام است معنا می دهد.
در جواب همکلاسی خوبمان باید بگویم که حتی قرآن هم در دستگاه های مختلفی از موسیقی تلاوت می شود.قاریان مختلف در دستگاه های مختلفی قرآن را تلاوت می کنند،که به همین دلیل است که شنونده تلاوت قرآن توسط یک قاری را به دیگری ترجیح می دهد.به عنوان نمونه مقام "بیات" که وسیعترین مقام در قرائت قرآن است و گوشههای بسیاری دارد.
آفا یا خانم رفا!
من صرفا یک مثال زدم. ولی مثال من هم مصداقهایی دارد و من خودم بسیار مشاهده کردم البته در مورد بعضی افراد عرض کردم و حرفهایم هم شفاف بود.
خیلی افراد دیگر هم هستند که فکر میکنند با گوش دادن به موسیقی آرامش میگیرند. ولی فکر میکنم این افراد اگه بعضی از قرائتها و ... شنیده بودند، آنقدر جذب آنها میشدند که آرامش واقعی رو در گوش دادن به قران و ... جستجو میکردند. البته که قران هم با صدا و لحن خوش باید خوانده شود. راستی چند تا قاری قران برجسته میشناسیم و قرائتهاشونو شنیدیم؟ ولی تا دلتون بخواد اسم خواننده تو ذهنمونه!
---------------------------------------------------------------------
اولا ما داریم در مورد انسان صحبت میکنیم نه حیوانات و گیاهان. فکر میکنید آواز پرنده ها چیزی غیر از ذکر خداست؟
ثانیا آیا دانشمندان(!) اثر صوت قران رو روی گیاهان بررسی کردند؟!
ثالثا شما به حرف یه عده آدمی که علمشون بسیار ناقصه توجه نکنید، بلکه ببینید خدا و اسلام چی میگه که اون علم کامله.
ضمنا من هم نگفتم همه انواع موسیقی حرامه. بلکه با فرض حلال بودن، اون رو مورد نقد قرار دادیم.
----------------------------------------------------------------------
و اما یک سوال!
اگر موسیقی انسان رو به خدا نزدیکتر میکنه، پس چرا در هیچ جای قران و سنت به گوش دادن موسیقی سفارش نشده ایم یا حداقل بنده ندیدم. در اسلامی که برای همه ابعاد وجودی انسان دستور و برنامه داره، چرا اثری از موسیقی دیده نمیشه؟ اگه شما دیدید، لطفا به من هم بگید.
منظور از موسیقی در اینجا همون معنای مصطلح آن است ( پیانو، تار، گیتار، سه تار، ۵ تار و ... n تار ) و آواز خوانیهای عرف شده امروزی است.
وگرنه مثلا قرائت قران با صدا و لحن زیبا در روایات ما بسیار سفارش شده است که اگر فقط بخواهیم از لحاظ زیبایی ظاهری، الحان قرانی و موسیقیایی را مورد بررسی قرار دهیم، واقعا که صدا و لحن بعضی از قاریان برجسته جهان اسلام به مراتب زیباتر از معروفترین خوانندگان ایران و جهان با اون همه تشکیلات صدابرداری و پردازش صدا میباشد. این مطلب رو یه آدم نااْشنا با صدای خوانندگان و از روی تعصب نمیزنه.
من هم گفتم که این روزها بعضی از آهنگ ها واقعا ارزش گوش دادن ندارند ولی گوش کردن به بعضی دیگر مثل استاد شجریان که هوش را از سر آدم نمی برد چه اشکالی دارد؟؟!!
منم نگفتم حرامه، ولی مسلما در تکامل انسان نقشی نداره و از اونجا که انسان رو به خودش وابسته میکنه، پس طبیعتا خیلی از اوقات انسان رو پر میکنه که میشه بهتر از اون اوقات استفاده کرد؟
یعنی شما واقعا فلان آواز استاد شجریان رو به فلان قرائت استاد عبدالباسط یا مصطفی اسمعیل ترجیح میدید؟ اون چه لذتی به شما میده و این چه لذتی؟ اون چه حال معنوی به شما میده و این چه حالی؟!