KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

محکوم

View Full Size Image

شماره ی ۷رقمی را بر گردنت میاویزند و تو محکوم به الکترونیکی بودن میشوی.تو را محکوم میکنند.

نظرات 19 + ارسال نظر
ا .م, کامپیوتر, دوشنبه 6 خرداد 1387 ساعت 15:40

تشبیه فوق العاده ای بود

reza yakuza, , دوشنبه 6 خرداد 1387 ساعت 16:09

baba kheili donyat tarike injoori nigash nakon...kheili sakht gerefti be mola ... adamo mitarsooni

شروین, , دوشنبه 6 خرداد 1387 ساعت 16:46

این نظر بالای ماله منه

فتاحیان, , دوشنبه 6 خرداد 1387 ساعت 16:58

عاطفه کدوم زندانی بگو بیایم ملاقات!ِ:D

حکم تعلیقم هنوز قطعی نشده! ولی منم محکومم! D:

مرسده, کامپیوتر, دوشنبه 6 خرداد 1387 ساعت 17:15

باهات کاملا موافقم

رویا, IT, دوشنبه 6 خرداد 1387 ساعت 17:50

اگر حداقل کسی بیرون منتظرمون بود
این ۴ سال حبس رو راحت تر تحمل می کردیم!!


h.kashefi, , دوشنبه 6 خرداد 1387 ساعت 18:59

:((

سوسن, صنایع, دوشنبه 6 خرداد 1387 ساعت 19:05

عاطفه تو میدونی منم میدونم فقط خاک و پی
سلولت چقدر امکانات داره ؟D:

, , دوشنبه 6 خرداد 1387 ساعت 19:06

حسین رنجبر ! نرم افزار !! خواجه نصیر !!!

حالا دیگه راهی نیست تا طناب دار من !
همکلاسیا میشمارن آدمای دورمون !
هیشکی روی چشما نیست !
کسی به یاد ما نیست !

سیاپوشی نمی بینم هیشکی هوادار ما نیست !
به خدا سختمه برم ولی آخه چی کار کنم ؟!

مجرممو جرمم اینه ! مجرممو جرمم اینه !
راهم اگر چه دوره !
محکوم خواجه نصیر داره میمیره !


روزبه ناعمه, , دوشنبه 6 خرداد 1387 ساعت 19:59

بهترین خالق سوژه های بکر تو دانشگاه قطعا خانم شفیعی هست

تبریک میگم برای این سوژه جالب

همیشه و باز هم ممنون از شما.

با درود و سپاس از برای طرح چنین مطالب بدیع و نوین

در این باب و طرح این مسئله توسط شما چندین نکته به ذهنم خطور نمود که در دو نکته‌اش برجستگی بیشتری یافت می‌شود:

اول آنکه به گمانم باید بیشتر و بهتر به اصل قضیه و محکوم گشتنمان تفکر نمود٬ چراکه به گمانم بسیاری از ما شاید طالب این نوع از آموزش٬ ولی نه با شرایط فعلی بوده‌ایم٬ و شاید هم بسیاری از این نوع از آموزش آگاهی نداشته و بدان محکوم گشته‌ایم٬ بنابراین اولا نمی‌توان این محکومیت را صادق دانست و چه شاید که به مانند بسیاری از دیگر محکومیت‌ها ما نیز سزاوار چنین جزایی بوده‌ایم!

دومین نکته آنکه به گمان من آدمی باید هر چالش را فرصت بدل نماید٬ و اصولا آدمی در این شرایط است ساخته می‌شود٬ خود را نشان می‌دهد٬ چیز یاد می‌گیرد٬ چیز یاد می‌دهد و با افقی روشن‌تر و تجربه‌ای افزون‌تر به راه خویش ادامه می‌دهد...

و حتی شاید باید تا بدانجا پیش رفت که به قول ویتگنشتاین باید در اندیشه‌ی آن بود که «چگونه رفتاری خواهم داشت وقتی که تیراندازی شروع بشود؟»٬ و باید تا بدین حد چالش طلب بود تا بتوان آن را به فرصت بدل نموده و از آن سود جست...

و شاید باید به مانند کی یرکگور اعتقاد داشت که فقط می‌شود از کسانی چیزی آموخت که جانشان را به خطر می‌اندازند یا همواره در برابر مرگ قرار می‌گیرند، زیرا در آن لحظه خودشان هستند، چون در آن لحظه «فرد» به معنی واقعی «فرد» می‌شود٬ یعنی تنها خودش و به دور از هرگونه نقابی.

همه زیرکی نوع بشر در آن است که در آرامش زندگی کند، یا به عبارت دیگر همه زیرکی‌اش معطوف به یک چیز است، معطوف به اینکه بتواند بی مسئولیت زندگی کند ولی شوک رویارویی با مرگ آن آرامش را به هم می‌زند و آدمی به طور واقعی آن می‌شود که هست، در واقع نیاز به خودیابی همواره در وضعیت تراژیک و فاجعه است که رخ می‌دهد، زیرا تنها در این شرایط است که آرامش لااقل برای مدتی از بین می‌رود. اما خطر آسوده زیستن در آن است که آدمی فراموش می‌کند اصلاً برای چه زندگی می‌کند، ولی گاه شوک‌های مختلف در موقعیت‌های مرزی باعث به هم خوردن آرامش می‌شود.

بنابراین ما نیز باید سعی بر آن داشته باشیم تا از چنین محکومیت‌ها و جزاهایی هدف و راه و روش خود را باز یابیم و با به چالش کشیدن بیشتر٬ افق‌ها را در برابر روشن‌تر ساخته و راهمان را ادامه دهیم٬ جای آنکه بر گوشه‌ای نشسته و در حسرت و مرثیه سرایی آنچه می‌رود باشیم...

با سپاسی دگر بار و آرزوی بهترین‌ها
تا درودی دگر بار بدرود...

امیر, کامپیوتر, سه‌شنبه 7 خرداد 1387 ساعت 10:07

من فکر نکنم که شما محکوم شدی بلکه ما خودمان این راه را انتخاب کردیم و باید پاش وایسیم و این درست نیست که لطفی که خداوند در حق ما داشته را نادیده بگیریم و ناشکری کنیم بنده شخصا با رتبه ۱۰.۰۰۰ خارج از شهرم باید در یک دانشگاه دولتی ادامه تحصیل میدادم ولی به لطف این نوع آموزش بنده در کنار خانواده ام و با نام یک دانشگاه دولتی به تحصیل مشغول هستم البته مشکلات این دانشگاه را نادیده نمیگیرم و با شما در مورد مشکلاتی که در این نوع آموزش هست موافقم ولی نه ایتقدر که به یک زندانی تشبیه شوم پس از شما و از تمام هم کلاسی های عزیزم در خواست دارم که در نگرش خودتان در مورد دانشگاه و وضعیتی که در آن قرار داریم تجدید نظر نموده و با اثبات توانایی های خودمان در راه درست تر باعث این شویم که مسئولین دانشگاه دیدگاهی بغیر از آنچه که هست به ما پیدا کنند.
به امید آن روز که تمامی ما به این مهم دست یابیم. انشاالله

عاصمی زاده, , سه‌شنبه 7 خرداد 1387 ساعت 12:07

هستیم تا بهتر شود
هستیم تا عدالت رعایت شود
شاید




در راه رسیدن به اهداف صنفی گام های بسیاری برداشته شده که مستحکم تر خواهد شد

, آی تی, سه‌شنبه 7 خرداد 1387 ساعت 12:31

قدر زر زرگر شناسد ؛قدر گوهر گوهری

reza yakuza, , سه‌شنبه 7 خرداد 1387 ساعت 13:03

eeeeeeeeee chetorias faghat be ie nafar javab dadi? babadas khosh in hame adam

جواب.

نفی, , سه‌شنبه 7 خرداد 1387 ساعت 18:27

ونباید پاش وایسیم و این درست نیست که لطفی که خداوند در حق ما داشته را دیده بگیریم و شکری کنیم بنده شخصا با رتبه ۱۰.۰۰۰ خارج از شهرم نباید در یک دانشگاه دولتی ادامه تحصیل نمیدادم ولی به لطف این نوع آموزش بنده در کنار خانواده ام و با نام یک دانشگاه دولتی به تحصیل مشغول هستم البته مشکلات این دانشگاه را دیده میگیرم و با شما در مورد مشکلاتی که در این نوع آموزش هست موافقم ولی ایتقدر که به یک زندانی تشبیه نشوم پس از شما و از تمام هم کلاسی های عزیزم در خواست ندارم که در نگرش خودتان در مورد دانشگاه و وضعیتی که در آن قرار نداریم تجدید نظر نموده و با اثبات توانایی های خودمان در راه درست تر باعث این نشویم که مسئولین دانشگاه دیدگاهی بغیر از آنچه که هست به ما پیدا نکنند.
به امید آن روز که تمامی ما به این مهم دست نیابیم. انشاالله

فائزه غلامی, IT, سه‌شنبه 7 خرداد 1387 ساعت 20:03

جرم ==> درس خواندن

مسعود افشار, , سه‌شنبه 7 خرداد 1387 ساعت 20:44

سلام
الکترونیکی بودن که خوبه.محکوم به دانشجوی الکترونیکی دانشگاه خواجه نصیر و شاگرد عقیق بودن بده. بیچاره تمام دانشجویانی که با (حیفم میاد بهش بگم دکتر) عقیق کلاس دارند و داشتند و خواهند داشت. با یکی از دانشجویان حضوری او که صحبت می کردم می گفت: این عقیق یک آدم بی مسئولیتی است که دومی ندارد. معلوم نیست از کجا گیرش آوردند و مسئول آموزش الکترونیکی و استاد ریاضی و معادلات ما گذاشتنش. می گفن این بشر هیچ چیز حالیش نیست. میاد سر کلاس و شروع می کنه به نوشتن و تند تند گفتن و سریع هر چیزی را که نوشته پاک می کنه چون همش غلط هست و زود پاک می کنه که کسی نفهمه اشتباه نوشته...
اینم از مسئول ما.
ما واقعا محکوم هستیم که دکتر عقیق و اطرافیانش را (یوگی و دوستان) تحمل کنیم. محکوم به تحمل زمانی محکوم به تحمل اخلاق گندیده زمانی و عقیق و زنیرو... و محکوم به دانشجوی الکترونیکی خواجه نصیر بودن...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد