بیش از سه سال است که احضار به کمیتههای انضباطی و صدور احکام محرومیت از تحصیل به یکی از معضلات اساسی فعالین دانشجویی تبدیل شده است. طی سال گذشته نیز این روند تشدید و بر کمیت احکام محرومیت از تحصیل افزوده شده است. این احکام عملا...
محیط دانشگاه را از حضور فعالین دانشجویی تهی کرده و در ایجاد فضای سرد دانشگاهها تأثیر دارد. چرا که به غیر از صدور احکام سنگین که دست و پای دانشجویان را جهت فعالیت میبندد با مسئله ممنوع الورود شدن دانشجویان به دانشگاهها نیز مواجه هستیم که نشان بارزی از اختیارات بدون حد و مرز رئیس دانشگاه است.
آیین نامه کمیته انضباطی نخستین بار در سال ۱۳۷۴ به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید اما شیوه نامه اجرایی آن در سال ۱۳۸۴(یعنی در ماه های پایانی عمر دولت هشتم) توسط وزارت علوم تصویب و منتشر شد. پس از آن بود که همراه با برخوردهای شدید با فعالین دانشجویی در دانشگاه ها و تعلیق فعالیت های انجمن های اسلامی ابزاری در دست دانشگاه برای محدود کردن هر چه بیشتر دانشجویان ایجاد شد.
تلاش برای تصویب این شیوه نامه با توجه به گرایش دولت اصلاحات به سمت قانون گرایی قابل تحلیل است اما قانونی که در سال ۸۴ جهت کنترل فعالیت دانشجویان نوشته شد و گاها از طرف مدیران با این استدلال همراه بود که دست اشخاصی را که پس از ما میآیند را در تصویب قانون محدود کننده و به ضرر دانشجو میبندد و حقوق دانشجویان را حفظ میکند، نه تنها به حفظ حقوق آنان کمکی نکرد بلکه به دلیل مدیر محور بودن شیوه نامه، نه دانشجو محور بودن، کاملا محدود کننده بود. شیوهنامه مذکور اختیارات فراوانی به رئیس دانشگاه که طبق قانون انتصابی نیز هست، میدهد و در موارد بسیاری با ابهامات همراه است.
استدلال دیگر تصویب کنندگان این شیوه نامه این بود که باید سعی کنیم مسائل دانشجویان را در داخل دانشگاه حل و فصل نماییم و نهادهای خارج از دانشگاه وارد جریانات دانشجویی نشوند. اما عملا شاهد آن بودیم که گذشته از برخوردهایی که با دانشجویان از طرف کمیتههای انضباطی در داخل دانشگاه صورت گرفت، نهادهای امنیتی و قضایی نیز به افزایش بازداشتها و صدور احکام سنگین حبس دست زدند. از یک طرف دانشجو در محیط دانشگاه با حکم محرومیت از تحصیل مواجه شد و سابقهای انضباطی پیدا کرد و از طرف دیگر در خارج از آن با بازداشت و احکام سنگین حبس روبرو شد که برای وی سوء پیشینه درست کرد.
آیین نامه و شیوه نامه یاد شده ایرادات بسیاری دارد که برای دانشجویان مشکلات فروانی درست کرده است. در این شیوهنامه به روسای دانشگاه اختیارات فراوانی بدون هیچگونه ابزار نظارتی اعطا شده است. روسایی که به دلیل انتصابی بودن در موارد بسیاری مصلحت دانشجویان و دانشگاه را در نظر نمیگیرند. در مورد دانشگاه علامه و امیرکبیر شاهد آن هستیم که دانشجویان حتی با سپری کردن دوران محرومیت از تحصیل باز هم به دانشگاه ممنوع الورود میشوند (ممنوع الورود کردن دانشجو از اختیارات رئیس دانشگاه است). یا پیش از آنکه دست به عملی بزنند یا حتی در دانشگاه حضور داشته باشند باز هم بی دلیل به کمیته انضباطی احضار می شوند.
موارد برخورد با دانشجویان در این شیوه نامه بسیار باز و پر ابهام است که قاعدتا سبب میشود تفسیرهای مختلفی از آن صورت گیرد. مثلا کمیته های انضباطی حق دخالت در اعمال دانشجویان حتی در خارج از دانشگاه را نیز دارند.(البته در آیین نامه ذکر شده که در صورتی که شخص سِمَت دانشجو داشته باشد)
در نتیجه حضور کمیته های انضباطی شبه دادگاههایی در دانشگاه تشکیل میشود که قاضیان آن مشخص نیستند و تشریفات دادگاه مثل داشتن وکیل یا حق دفاع در آن رعایت نمیشود. همین مسئله باعث احضارهای فلهای و صدور احکام سنگین شده است که در مواردی هم که دانشجویان در خارج از دانشگاه دست به پیگیری میزنند و شکایت به دیوان عدالت اداری میبرند، حکم دیوان هم اجرا نمیشود. با این حال موارد متعددی از تخلف کمیتههای انضباطی از همین آیین نامه دیده شده است که به دلیل فقدان ابزار نظارتی، دانشجویان نمیتوانند شکایت خود را به جایی ببرند.
در واقع آیین نامههای انضباطی با قانون اساسی در خصوص حق تحصیل مغایرت دارند و به همین خاطر معمولا دیوان عدالت اداری حکمی برخلاف نظر دانشگاه صادر میکنند. در دادگاه برخوردهای سلیقهای محدود میشود و امکان محکوم کردن شخص بدون مستندات کافی وجود ندارد اما در کمیته های انضباطی به این صورت نیست.
به نظر می رسد در شرایط فعلی کوشش دانشجویان جهت آگاهی با روندهای غیرقانونی صورت گرفته در کمیتههای انضباطی و آشنایی با حقوقی که طبق همین آیین نامههای حداقلی دارند بتواند تا حدودی برخوردهای غیرقانونی اعضای کمیته انضباطی را کاهش دهد. اطلاع رسانی در مورد این برخوردها نیز میتواند جهت روشنگری در خصوص آنچه که اتفاق میافتد، موثر باشد.
نویسنده: نسیم سرابندی