هوالرحمان الرحیم
مرهم عشق تو را بر روی بالم می کشم
ورنه بی امداد دستت هیچ بالی وا نشد....
یک شب بیا ستاره بریزم به پای تو
ای آفتاب من همه چیزم فدای تو
یک شب بیا به ما برسد ای اذان صبح
از پشت بام مسجد کوفه صدای تو
زحمت اگر نبود مرا هم دعا کنید
شاید که وا شد گره ام با دعای تو
ما مدتی است،خانه تکانی نکرده ایم
شرمنده ایم؛در دل ما نیست جای تو
غیر از همین دو قطره ی اشکی که مانده بود
چیزی نداشتم که بیـــــــــارم برای تو
از من مرا بگیر و خودت را به من بده
ما را غریب کن که شویم آشــنای تو
با این همه کرامت چشمت عجیب نیست؟!
کارش به التماس کشیده گدای تو
از روزهای هفته سه شنبه برای من
شبهای پنج شنبه و جمعه برای تو
روزی به خاطر سفر جمکران من
روزی به خاطر سفر کربلای تو
* علی اکبرلطیفیان*
شعر قشنگی بود.مرسی.
خیلی قشنگ بود!!
ممنون!
یه سوال:
چرا سه شنبه؟!
روز خاصیه؟
مرسی!