این دست را باید شکست!
در مورد جلسه ی کمیته ی انظباطی دیروز، در دانشگاه صنعتی خواجه نصیر
به نام خدا
ساعت 13:30 دیروز در اتاق معاونت محترم دانشجویی ، جلسه کمیته انظباطی برای بررسی 8 تخلف بنده برگزار گردید!
با وجود اینکه برای شرکت در جلسه و ارائه ی توضیحات رسما دعوت شده بودم اما پس از حدود یکساعت از شروع جلسه گفتند که می توانی بروی! اعضای کمیته بدون حضور شما تصمیم خواهند گرفت!
قبل از جلسه بعضی از اتهامات را روزنامه وار برایم خواندند!
بعضی از اتهام ها را بعدا حضورا به دوستان خواهم گفت و خواهیم خندید!
بعضی از اتهام ها هم که خیلی باحال بود، آنها را برای فرزندان و نوادگانم نیز تعریف می کنم و خواهیم خندید!
یکی از فعالیت های زیبای ریاست سابق دانشگاه، به عنوان جرم به بنده نسبت داده شده بود!
جناب دکتر صدیق! ظاهرا آن مسئول محترمی که گزارش تخلف را نوشته اند با شما هم شوخی ندارند!
حرف برای گفتن زیاد است اما بگزارید خلاصه کنم، یکی از مسئولین که هنوز نمی دانم کیست، گزارشی شامل 8 بند بر علیه بنده تنظیم نموده و تقدیم کمیته ی انظباطی کرده است!
از جمله اهداف این مسئول محترم از نگارش این گزارش بی پایه و اساس، این بوده است که به نوعی ایجاد رعب و وحشت نموده و کاری کند که بنده علاوه بر دست کشیدن از حقوق دانشجویی خود، از نقد رفتار مسئولین بپرهیزم!
مسئول عزیزم، مطلقا حاضر نیستم ذره ای از توقعات خود را کم کنم، لطفا به جای پرداختن به کارهای بیهوده و استفاده از ابزارهای نظامی، سعی کنید به وظایف خود عمل نموده تا مشکلات آموزشی و صنفی دانشجویان الکترونیکی هرچه زودتر حل گردد!
مسئول عزیزم، متاسفانه شما در گزارش خود، از نقدهای هدیه مانند ِ بنده به عنوان توهین و هتک حرمت ِ مسئولین یاد کرده اید، دید شما نسبت به تحلیل نقد دید ضعیف و کوته بینانه ایست، به جای اینکه از نقد برای رفع مشکلات بهره ببرید، آن را توهین به خود تلقی نموده اید!
برای آنکه دید شما مسئول عزیز و گرامی ، نسبت به نقد بازتر شود، باز هم به نوشتن نقد ادامه خواهم داد، تا شاید به مرور زمان، متوجه فواید نقد گردید!
نمی دانم چرا فکر کرده اید، با نوشتن گزارش های دروغین و به اصطلاح ِ روزمره ی خودتان، پرونده سازی، می توانید بنده را از ادامه ی فعالیت هایم منصرف سازید، اما این را بدانید، اگر روزی با ایجاد رعب و وحشت توانستید ، قلم ِ نگارش نقد را از بنده بگیرید، دست خود را قطع خواهم نمود، چرا که دستی که از هدیه دادن به
دوستان محروم شود، سودی برایم نخواهد داشت!
به امید روزی که راهکارهای بیهوده ی نظامی را کنار گذاشته و متناسب با محیط آموزشی دانشگاه رفتار نمایید!
دانشگاه خواجه نصیر به خاطر هدیه هایی که میفرستم، از من تشکر کن !
توهین به دین اسلام، و توهین به حجاب و دانشجویان محجبه! D:
تحریک دانشجویان برای شکستن شیشه های ساختمان مرکزی دانشگاه!
j-:
تحریک دانشجویان به سردادن شعارهای غیر اخلاقی و غیرفرهنگی در تجمع ها! D:
رو ما هم حساب کن داداش :D
ابن تهمت ها چیست دیگر حمید جان !
پس کمیته انظباطی این گونه بود...
...
حمید جان سلام
در نظر داشته باش کمیته انضباطی بدون اعتراف شخصی تو و ادله لازم نمی تواند تلنگری هم بتو بزند . تو صیه می کنم تحت هیچ شرایطی هیچگونه اعترافی بدلخواه آنان انجام ندی.
موفق باشی
حمید جان نترس با همت عالی به جلو پیش برو وبدان نتنها من بلکه همه دانشجویان پشتیبان تو هستیم و اتهام زدن به تو یعنی اتهام زدن به همه ی دانشجویان . پس استوار وپایدار باش .
و خطاب به مسئولین باید عرض کنم گمان نکنند با تهدیدو فشار بر دانشجویی می توانند حقوق عادی ومسلم ما را از ما سلب کنند.پس زهی خیال باطل .
باید ما هم یک انجمن انضباطی تشکیل بدیم تا اونجا مسئولین الکترونیکی رو بازخواست کنیم!
سلام حمید عزیز
سالمی؟ مسئولین حراست و کمیته سالم موندند از دست تو؟... :دی
دیدی آمریکایی ها و تروریست ها وقتی جلوی ایران کم می آمورند چه می گویند؟ حرفهایشان بسیار خنده دار است. کار این دانشگاه ما هم شده مثل اونا. وقتی چیزی گیر نمی آورند که به آن گیر بدهند٬ میروند سراغ چیزهایی که یا وجود نداشته یا دروغ است. میدانم اما باز هم یادآوری میکنم که هیچ نگران نباش که ما پشت سر تو و دست در دست تو از حقوقمان نخواهیم گذشت. دانشگاه عزیز ما به جای اینکه به دنبال پلیس بازی باشد باید انتقادپذیر باشد و به فکر حل مشکلات دانشجویان بیفتد.
اول فکر می کردم که حالا که اینقدر وضعیت پرونده تان داغونه و
این همه دردسر و اینها بهتره کمی آهسته تر ...
ولی الان که این پست رو خوندم...
انشا... که خودتان بهتر می دانید چیکار کنید!
داشتن این همه انرژی و امید و رو (!!) را بهتان تبریک می گم!! D:
مارک باتری تون چیه؟!! D:
نامردیه! چرا منو برای شکستن شیشه های یونی صدا نکردید؟!! )-:<
همه رفتین منو پیچوندید؟!
موفق باشید!!
من با تو ام حمید جان تا تهش !
با تو ام و با اهداف تو.
هماهنگم و هماهنگیم.هممون! تا آخرش!
حمید این راه پایانی نداره
اینا که میگن دوستای شما هستن و از شما حمایت میکنن همش ظاهر قضیست خود من میدونم خیلی هاشون تو دل چی دارن ! روزی این حقیقتو میفهمی مثل خود من.. متاسفم
این دست را باید شکسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسست!