KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

پژوهشی درنام تاریخی خلیج فارس

پژوهشی درنام تاریخی خلیج فارس،گستره دریای پارس و خلیج عربی
 [ امیرهوشنگ انوری ]
خلیج فارس از دیر باز یکی از مهم ترین مناطق جهان شناخته شده روزگار خود بوده است. کشف
ذخایر عظیم نفتی و معادله های نوین جهانی بر اهمیت این آبراهه بیش از پیش افزوده است تا جائیکه «هانفورمکیندر» در نظریه مشهوری به نام «هارت لند» در سال 1904 م از خلیج فارس به مثابه محور یا قلب زمین نام برد! چنین اهمیتی سودجویان غربی و برخی از محافل عربی وابسته به کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس را وا داشته است تا با صرف مبالغ هنگفتی به دنبال استفاده از نام جعلی«خلیج عربی» به جای خلیج فارس باشند. از جمله آخرین اقدامات صورت گرفته در این باره کتابی است به نام «Arabian Gulfin antiquity» نوشته «danil Potts». مقاله حاضر بررسی موجزی بر گستره و نام خلیج همیشه فارس است.

خلیج فارس که امروز در موقعیت جغرافیایی بین 24 تا 30 درجه و 30 دقیقه عرض شمالی و 48 تا 56 درجه و 25 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد و وسعت آن حدود 232850 کیلو متر مربع است ؛ تنها بخش کوچکی از گستره آبی وسیع تری است که در روزگار قدیم «دریای پارس» خوانده می شد. هنگامی که « گلادیوس بطلمیوس» ریاضیدان، منجم و نقشه نگار سده دوم میلادی بر اساس سنت‌های به جا مانده از کسانی چون «اراتوستنس»،«هیپارک» و «استرابون» و ... مکتب جغرافیا را در یونان بنیان می نهاد، خلیج فارس منطقه ای شناخته شده و نامی کهن قلمداد می شد.
قرنها پیش از بطلمیوس الواح تمدنها میان رودانی چنین آگاهی هایی را در اختیار ما قرار می دهند، چنانچه آشوریان در کتیبه های خود این دریا را با نام «نارمرتو» یا «ناره مرّه تو»  به معنای رود تلخ مشخص ساخته بودند.
با مروری بر منابع متقن و قابل وثوق علم جغرافیا در تمدن اسلامی به سهولت می توان وسعت دریای پارس و یا بحر الفارس را دریافت.
« ابن  فقیه« در کتاب « البلدان» که در سال 290 ه- . ق تالیف شده و از جمله کهن ترین متون جغرافی به شمار می‌رود می نویسد: « بدان که دریان پارس و دریای هندیک دریا هستند، زیرا به یکدیگر پیوسته اند» ، از این رو می توان دریافت که در زمان ابن فقیه تمام دریای عمان امروزین دریای پارس خوانده می شده است . در واقع باید دانست « عمان ، که به تازگی و به ناصواب نام آن بر این گوشه از دریای جنوبی ایران اطلاق شده، سرزمین کوچک کم آب و گیاهی است که در گوشه جنوب خاوری جزیره نمای عربستان افتاده و پیشینه ای تاریخی ندارد......
نامی از دریای عمان و یا بحر عمان در هیچ یک از سند های جغرافیایی و تاریخی دیده نمی شود از سوی دیگر «اطلاق نام یک ناحیه کوچک و بدون آبادانی که خود جزئی از قلمرو ایران بزرگ بوده ، بر بخشی وسیع از دریای جنوبی ایران نه تنها صحیح به نظر نمی رسد، بلکه در رواج دادن این نام و نقش کردن  آن بر برخی نقشه های جغرافیایی در یکصد سال اخیر،  باید متعقد بود که یک غرض سیاسی دست اندر کار بوده است.(3)»
از دیگر جغرافی نویسان معتبر اسلامی می توان به ابواسحق ابراهیم استخری» (متوفی 322 ه .ق)
اکنون که محدوده دریای پارس معلوم گردید باید به این پرسش پاسخ دهیم که آیا در متون جغرافی قدیم نام خلیج عربی وجود داشته و در چنین شرایط کدام موقعیت جغرافیایی به خلیج عربی معروف بوده است؟
برای محققان تردیدی باقی نمانده که نام باستانی « دریای سرخ » یا «بحر احمر» امروزین، خلیج عربی بوده است. « نئار خوس» سردار اسکندر مقدونی که به دستور پادشاه خویش به سفر دریایی پر مخاطره ای به منظور اکتشاف نواحی ناشناخته دست زده است در گزارشی که برای آگاهی اسکندر فراهم آورده به صراحت نام این گستره آبی را که حد فاصلی میان دو قاره آسیا و افریقاست، خلیج عربی یاد کرده که با توجه به شواهد موجود، منظور وی همین دریای سرخ کنونی بوده. استرابون نیز در توصیف مرزهای عربستان نقل قول می کند که در شرق، خلیج پارس قرار دارد و د رمغرب خلیج عربی و در جنوب دریای بزرگی که در بیرون در خلیج قرار گرفته است و دریای ارتیره نامیده می شود. جالب است بدانیم که نام ارتیره نیز برگرفته از افسانه ای ایرانی است که خود نشان از عمق گستردگی فرهنگ ایرانی در این منطقه دارد. جغرافیدانان مسلمان نام بحرالقلزم یا همان دریای سرخ را برای این دریا استفاده کرده اند، اما کارتوگرافرنای اروپایی که از ابتدای سده شانزدهم به این سو به کار نقشه نگاری مشغول شدند به کرات و فراوانی از نام خلیج عربی سود جسته اند.
در نقشه ای که به سال 1548 توسط G.Gastaldi ایتالیایی با نام «نقشه جزیره عربستان» ترسیم شده است خلیج فارس با عنوان «Golf Persia» و دریای سرخ کنونی با عبارت Golf Arebicha یا خلیج عرب نام گذاری شده است.
استفاده از نام مجعول خلیج عربی را از جمله میراث حضور استعمار انگلیس در این منطقه باید دانست.
در سال 909 هـ/ 3- 15 م پادشاه پرتغال یکی از دریا نوردان خود را به نام آلفونسوالبوکرک مامور رفتن به هند کرد. به دنبال این رویداد با ورود کشتی های پرتغالی به اقیانوس و هند و ...
امیر هوشنگ انوری
خلیج فارس، با به صدا درآمدن غرش توپهای اروپایی ها آرامش شرق زمین برای همیشه به نابودی سپرده شد، کرک که با شش کشتی و حدود پانصد نفر به سمت شرق به راه افتاد هدف اصلی اش متوقف کردن تجارت مسلمانان در اقیانوس هند و مهار مسیر اصلی بازرگانی از سمت دریای سرخ بود. حضور پرتغالی ها سرآغازی بر نفوذ و دخالت استعمارگران اروپایی به شمار می رفت که تا روزگار ما تداوم خود را حفظ کرده است. پس از پرتغالیها مدتی هلندی ها و در نهایت بریتانیا موفق شد تا سیطره خود را بر این آبراهه با اهمیت حفظ کند.
ادعاهای ارضی و تحریف حقایق تاریخی از جانب حکومتهای عرب با تحریک انگلیس به زمان حکومت جمال عبدالناصر در مصر و سپس حکومتهای بحثی در کشورهای سوریه و عراق باز می گردد. هر چند عبدالناصر در سخنرانیهای شورانگیز خویش، برای نشان دادن وسعت سرزمینهای عربی از شعار مشهور«من المحیط الاطلسی الی الخلیج الفارسی» (از اقیانوس اطلس تا خلیج فارس) استفاده می کرد و مردم این شعار را با سرود و ترانه نشر می دادند، اما پان مربیم این فرمانروای شهیر مصری زمزمه های جداسازی بخشهایی از خاک ایران و منضم ساختن آنها به امپراتوری اعراب را در پی داشت. به پیروی از این سیاست، در سالهای 7- 1336 خورشیدی، در نقشه هایی که در سوریه چاپ و به گونه ای گسترده در سرزمینهای عربی پخش شد، نخستین بار استان خوزستان ایران  را «عربستان الارض المتدحله» نامیدند. اما نخستین کسانی که از واژه جدید التاسیس «خلیج عریی» استفاده کردند عربها نبودند بلکه باید از «چارلز بلگریو»   بریتانیا در بحرین و «تی. چی. بی بی» نام برد. شخص اخیر نخستین باستان شناسی بود که در گزارش سال 1965    خویش در شیخ نشین های جنوبی خلیج فارس از واژه « خلیج عربی» در نوشته های خود استفاده کرد.
این واقعیت نشان می دهد که چگونه استفاده از نام مجهول «خلیج عربی» تحت تاثیر اغراض سودجویانه سیاستمداران قرار دارد.
نتیجه
تصور بر این است که تغییر نام باستانی خلیج فارس به خلیج عربی در پی اهداف مغرضانه کشورهای عربی کرانه خلیج فارس و طراحان توطئه اندیش غربیان بوده است. این درست است که هر منطقه ای محق است که موقعیات طبیعی و جغرافیایی خود را با اسامی بومی آن استفاده کند، اما تغییر نامی که قدمت به در ازای تاریخ می برد آن سه در حقوق دیپلماتیک بین المللی، تنها نشان از اهداف سودجویانه می کند که در قدم بعدی تمامیت ارضی سرزمینمان رانشانه خواهد رفت چنانکه در مورد جزایر سه گانه چنین است. خلیج فارس    آبی با اهمیتی است که خوان نعمت و ثروت شگفت خود را بر روی تمامی همسایگان خود از عربی و غیر عربی به اندازه سهم و تعداد خود قرار داده است. باشد تا با کنار نهادن اختلافات و به دور از غرض ورزی دسیسه چینیان غیر بومی، تمامی اقوام ساکن در پیرامون آن در صلح و صفا به سر برند.

منبع : نشریه الکترونیکی رونا          http://www.ronamag.com/2006/11/post_89.html

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد