به نام خدایی که مارا مسلمان آفرید
از قرار مسموع، برخى مقامات سیاسى مخالف دولت عدالت و توسعه ترکیهبراین اعتقادند که چنین حرکاتى کیان و آبروی نظام لائیک جمهورى ترکیه را به خطر خواهد انداخت و باعث تبلیغ مذهب در محافل سیاسى خواهد شد. یک منبع آگاه از همهچى در همین زمینه اعلام کرد: در راستاى برخورد شدید با گسترش حجاب درترکیه، از سوى برخى محافل موسوم به »گروههاى فشار لائیک«، برنامههاى زیر درشرف اقدام است:
× طرح تخلیط: در این طرح، تمام دانشگاهها، مدارس و مهدکودکهاى کشورملزم به برگزارى کلاسهاى مختلط بوده، در صورت مشاهده هرگونه تفکیک، بهطرزى فجیع با دستاندرکاران مراکز و مؤسسات آموزشى برخورد شدیداللحنخواهد شد.
× گشتزنى!!!: در این برنامه، نیروهاى گشت در تمام سوراخ سمبههاى موجود در سطح شهر دچار گشتزنى شبانهروزى خواهند شد تا در صورتمشاهده هر نوع »باحجابى« و یا »خوشحجابى «، در اسرع وقت با آن برخورد وافراد خاطى به »اداره مبارزه با معروفات« برده خواهند شد.
× منع ورود: برطبق این اصل، از ورود کلیه خواهران محجبه و غیرمکشفه بهادارات، سازمانها، فروشگاهها و پتیزا فروشیها و اماکنى از این قبیل جلوگیرى بهعمل خواهد آمد. صاحبان اینگونه مراکز موظف به نصب این نوشته بر سردرورودى و خروجى محل کسب خود مىباشند: »از پذیرفتن خواهران با حجاب یاسفت حجاب معذوریم.«
× جمعآورى: به موجب این طرح جمع و جور، تمام مانتوهاى بلند، گل وگشاد و پوست کلفت از سطح شهر و تولیدیهاى پوشاک جمعآورى و از آنها درساخت روکش بالش یا تشک استفاده خواهد شد.
× توضیح پایانى: دنباله این قبیل طرحهاى جامع شهرى در صورت افاقهنکردن طرحهاى فوقالذکر، به زودى اعلام خواهد شد.
به قول یک شاعر لائیک و لامذهبى ترکیوى:
حجاب چهره من مىشود لباس تنم
خوشا دمى که از این چهره روسرى فکنم
× توضیح نویسنده: لعنت به هرچه آدم لائیک لامصب لاکردار!
گفتمی است رییس جمهور شریف این کشور قشنگ و گوگولی منگولی طی طرحی دستور تشکیل ضد بسیج را صادر کرده که در این رابطه شعر های پایین را بخانین !!! مطالب قبلی بسیجی همچنان برپاست !!!
نکته تاریخی : همه را برق میگیره ما رو ننه ادیسون !! همه کشورها همسایه دارند ماهم همسایه !!
اگر یادتان بیاید این ترکیه از همون اول برای ما دردسر بود ...
تا زمانی که لائیکها اونجا نبودند دائم با این عثمانی ها دعوا داشتیم حالا که شر اونها کم شده یه بدبختی دیگه داریم ..
اینگار کشورشون آدم نداره !!!
حیف ما که همسایه اونا ییم !!!
شاید سن شما قد نده !!! ولی ما بزرگترها یادمونه که همین ترکا رضاخان رو بردن ترکیه .. اون مرتیکه هم که ظرفیت این چیزا رو نداشت برگشت ایران یه طرح سه فوریتی!!! به ملت ارائه کرد و کلی آدم کشت آخرش هم دودستی زد تو سرش و گفت بابا غلت کردیم ما را چه به کشف حجاب !!!
هر آن شمعی که ایزد بر فروزد
هر آن کس پف کند ریشش بسوزد !!
حالا هم دردسر دیگه ای داریم !!!
ما تو این کشور میگیم حجاب داشته باشید ملت ندارن !!
اونا میگن نداشته باشید ملت دارن !!!
ما از کار ملت سر در نیاوردیم !!!
نوشته رضا رفیع ظنز نویس مجله اطلاعات هفتگی البته با اندکی زیاد تصرف بدون اجازه نویسنده !! البته آقا رضا از خودمونه !!!
با درود بر حسین عزیز٬ عضو شوخ طبع و طنز پرداز کانون سیاسی...
نوشتار و مطلب جالبی بود و البته در پایان خصوصا نتیجهگیری جالبی داشت٬ و به همان تأمل همیشگی که یک طنز بر آدمی انگیزشش را میدهد اهدا نمود و ما را به تفکر وا داشت...
البته در این طنز به درست یا غلط٬ به مایهی طنز بودنش و یا جدی بودن آن٬ نا راستیهای فراوانی ذکر رفت٬ و آن غلبهی لائیکها در ترکیه و همچنین فشار بر عدم رعایت حجاب در این همسایه بود٬ که میتوان بر ناحق بودنش صحه گذاشت...
جالب است که این همسایهی لائیک در حال پیشرفت و بهبود وضعیت خود در دموکراسی است٬ و ما در حال پسرفت در این امر...
اگر بخواهیم قیاسی بین ایران عزیز خود ترکیه داشته باشیم٬ که وجوه مشترک فراوانی داشته و قابل قیاس میباشند باید به نکات فراوانی اشارت نمود که به برخی آز آنها اشاره مینمایم:
اسلام گرایان در ایران با انقلاب به قدرت رسیدند و از طریق حکومت در صدد اجرای احکام و حدود دینی در قالب قانون موضوعه و نهادینه کردن ارزشها و هنجارهای دینی برآمدند اما در ترکیه اسلامگرایان با گسترش حوزه نفوذ خود در عرصه عمومی و استفاده از امکانات موجود جامعه به تدریج راه خود را از پائینترین سطوح اجتماعی تا بالاترین سطوح قدرت با صبر و حوصله و تدبیر پیمودند٬ و به جرأت میتوان گفت که از زمان بدست گرفتن دولت تاکنون تجربه نوینی را در اداره کشور ترکیه معاصر به نمایش گذاشتهاند. رأی قاطع مردم در انتخابات زودرس اخیر بدلیل مسئله انتخاب رئیس جمهوری ترکیه به اسلامگرایان خود بهترین گواه و شاهد براین مدعاست. به گونهای میتوان گفت در ایران راه پیموده شده در نهادینه کردن تفکر و ارزشهای دینی و انجام فرائض از مجاری حکومتی به گونهای آمرانه بوده است (دین دولتی) که فضای چندانی برای دگراندیشان و سبکهای مختلف زندگی باقی نمیگذارد اما در ترکیه راه طی شده عمق بخشی به اندیشه و ارزشهای دینی و انجام فرائض از درون جامعه به شیوه داوطلبانه بوده است (دولت دینی) که در عین حال حق ابراز نظر برای دگراندیشان و سبک متفاوت زندگی را به رسمیت میشناسد و اینرا میتوان از عنوان «آزادی پوشش» بر مصوبه اخیر اسلامگرایان حاکم در ترکیه در باره حجاب زنان به خوبی دریافت. در ترکیه اسلامگرایان حاکم، که خود از طریق انتخابات به قدرت رسیدهاند، پس از رسیدن به قدرت راه انتخابات را بروی هیچ شهروندی نبستهاند اما به گونهای عمل کردهاند که نتیجه انتخابات مردم پیروزی اسلامگرایان را در پی داشته باشد و در عین حال حق دگراندیشان را به میزان پایگاه اجتماعیشان در مجلس محفوظ دارد. به عبارتی از میان دو راهبرد «مصونیت» و «ممنوعیت» در نحوه مواجهه با مسائل فرهنگی و اجتماعی، اسلامگرایان ترکیه راهبرد اول را با همه لوازم و مقتضیاتش برگزیدهاند و به نظر میرسد تا اینجای کار موفق بودهاند.
مصوبه اخیر مجلس ترکیه برای «آزادی پوشش» در وجهی دیگر نمادی از آشتی قوانین نظام سیاسی موجود با هویت تاریخی و اسلامی این سرزمین است، و البته در ایران این بازگشت به ۲۹ سال پیش باز میگردد اما واقعیت این است که در طی همین دوران دو کشور راه متفاوتی را به لحاظ توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و سیاست خارجی پیمودهاند. به جد میتوان گفت آنچه راه پیروزی اسلام گرایان ترکیه را در راه رسیدن به این جایگاه هموار کرده است نوعی پاسخگویی مناسب و بروز و واقعگرایانه به نیازهای فکری و معیشتی جامعهشان بوده است و البته در این باره به رغم تقدم فضل انقلاب اسلامی در ایران با توجه به امکانات، موقعیت و تواناییهای متفاوتی که کشورمان در اختیار داشته است در مقام مقایسه جای تامل و سئوالهای بسیار وجود دارد. بطور مثال میتوان پرسید آیا رعایت ارزشهای دینی و اخلاقی (صداقت، امانت، رعایت حقوق دیگران و کمک به همنوع، وفای به عهد و پیمان، انصاف و مروت، ...) و انجام فرائض عبادی ( نماز و روزه و...) در ایران بیشتر است یا ترکیه؟ آیا آن جامعه اخلاقیتر است و یا جامعه ما؟ آیا... و حتی درمسئله حجاب و پوشش زنان کدام کشور به آموزه های دینی نزدیکتر است؟ و البته از نحوه کار و معیشت و سطح توسعه انسانی و...میگذریم.
آری٬ با تأمل در این نکات و پاسخ بدین پرسشها میتوان به راحتی به تفاوتها و قیاس موقعیت این دو همسایه پرداخت...
با تشکر از حسین عزیز٬ و با آرزوی بهترینها
تا درودی دگر بار بدرود...
از این که نظر دادی خیلی ممنونم
من صادق عباسی هستم ۴ ساله از تهران
یه سلام گرم حتی گرم تر از هوای الان اهواز به پویا جان:
گویا در مورد نویسنده ی متن دچار اشتباه شده ای.
نویسنده این متن دوسته خوبمان صادق جان است نه بنده.
همگی سرافراز باشید.
فکر نکنم خبر صحیح باشه (با اینکه امیدوارم همچین اتفاقاتی بیافته تو همه کشور ها) آخه نصف جمعیت ترکیه مسلمونن و شهرهایی مثل استانبول هم قسمت مسلمون نشینشون واقعا بافت متحجری داره که این چیزا تو مخشون نمیره. رئیس جمهور هم مسلمونه و زنش روسری داره.
البته شاید حرفتون تا حدودی درست باشه
ولی باید خدمتتون عرض کنم حویت طنز اینه که حتی کوچکترین مسائل تلخ رو بیان کنه
باید قبول کرد که سکولاریسم عامل پیشرفت ترک ها شد...