مصیبت:ستم ،حضور و غیاب کردن در هر جلسه.
عمه خانم:دانشجویی که سه بار زبان پیش بگیرد.سابقه دار .کسی که از 18 سالگی تا 38 سالگی در دانشگاه تحصیل کند .
خشونت طلب:دشمن شماره 1 جامه مدنی.استادی که تهدید کند همه را خواهد انداخت.
عمو یادگار:بابا بزرگ ،فسیل.دانشجویان وردی 68.
جواد:هوشنگ سابق،کسی که دانشگاه علوم پایه را 7 ترمه بگذراند.
با حال:استادی که در جلسه امتحان تقلب نگیرد.میان ترمها را تصیح نکند .حظور و غیاب نکند.استادی که نمره ها را روی نمودار ببرد.
ضد حال :مراقبی که جای دانشجویان را در جلسه امتحان عوض کند.
دوزارده شاهی :مدرک دانشگاه آزاد.
سشوار :وسیله ای که باد گرم تولید میکند،کولر دانشگاه.
شناسنامه:مشخصات استلاحاط"دانشجویی که نام و نام خانوادگی،نام پدر،شماره دانشجویی همره با تعداد واحد های یک دانشجو را از جنس مخالف حفظ باشد.متخصّ در امور خاستگاری و بعله برون و عشق و لبخند.
عشق و صفا:آغاز زندگی مشترک.اول بدبختی.پیان دوران کلش کلش.آشنایی بیشتر با وزیر جنگ.
جوشکار:متخصّ در امور ازدواج از خواستگاری گرفته تا عقد و عروسی.
آب خنک:خوردن ان معادل اخراج است.پاداش فعالیت های سیاسی.چیزی که به وفور یافت میشود.
کبریت بی خطر :دانشجویی که فقط کار فرهنگی و علمی انجام میدهد.دانشجوی غیر سیاسی.مصداق ضرب المثل "اهسته بیا تا گربه سلف شاخت نزنه".
سوتی:سه کردن .ضایع بازی .کسی که در نقلیه دانشگاه با بوق به زمین بخرد.دانشجویی که مسله را حفظ کند ولی پای تخته یادش برود.دانشجویی که در جلسات امتحان پس از رد و بدل کردن ورقه فراموش کند اسم برگه را عوض کند.رو شدن تقلب.
هیئت پاکسازی:دانشجویی که همیشه در سلف و تریا و بوفه نشسته باشد.گشنه.نخورده.
بد شانس:مشروط با معدل 11،98 یا 11،99.
شمع و گل و پروانه:دانشجویانی که در جلسه امتحان کنار هم بشینّند.
بدل کار : جانشین.کسی که در کلاس های عمومی بجای دوستش حاضری بزند یا دنبال نمره برود.فداکار.
زوج خوشبخت:کسانی که در دانشگاه دست همدیگر را میگیرند تا گم نشوند.ندید.پدید.
اگه شما چیز بیشتری بلد هستین بگین به این فرهنگ اصطلاحات اضافه کنیم!!
===========>
یه چیزی میگم به کسی نگو !
من فوق تخصص جوشکاری دارم ، یه مدت تدریس هم می کردم!
البته همونطور که کوزه گر از کوزه شکسته آب میخوره ، منم تا امروز به کسی جوش نخوردم اما خیلی ها رو جوشیدم !
D: