نقدی بر اساسنامه‌ی پیشنهادی شورای مرکزی; از استبداد اجتناب ورزیم

با درود بر دوستان عزیز و گرامی...

امید به آنکه تا بدین روز بهاران همواره لحظات نکویی را سپری نموده و شاد و سر افراز باشید...

به واقع جای خوشنودی است که سیر صعودی پیشرفت دانشجویان الکترونیکی شیب بیستری به خود گرفته و این امر ما را به آینده‌ای روشن و بهتر امیدوار می‌سازد...

تشکر ویژه‌ای دارم از حمید عزیز که با عزم راسخ خود چنین اسانامه‌ی پیشنهادی را نوشته تا ما را گامی به پیش رانده تا به اهدافمان نزدیک گردیم٬ و به پاس این زحمات خود را موظف دانستم تا آن را دقیق خوانده و با اندک اطلاعات خود آنچه به ذهنم خطور می‌نماید بیان داشته و نقدی را جاری و تقدیم دارم:

اما در باب اساسنامه‌ی پیشنهادی که البته باید در اولین جلسه‌ی این شورا طرح شده و احتمالا مورد ویرایش دوستان عضو قرار گرفته و یا به همین صورت به تصویب برسد:

نکته‌ و نقد اولی که به نظرم خطور نمود٬ در باب نام این شورا می‌باشد٬ که چندان نکو نمی‌نماید٬ بدین لحاظ که هر انجمن خود دارای ارکانی می‌باشد٬ مشتمل از شورای عمومی٬ شورای مرکزی٬ هیأت رئیسه‌ی شورای عمومی و نهادهای انجمن٬ لذا از آنجا که هر انجمن خود دارای شورای مرکزی می‌باشد و به حتم شورای مرکزی پیشنهاد شده نیز خود باید دارای یک شورای مرکزی باشد٬ این موضوع موجب خلط شوراها گردیده و مشکلاتی را پدید می‌آورد که به نظر می‌آید به تغییر نام این شورا به شورای هماهنگی و یا دیگر اسامی باید این مشکل رفع گردد.
البته در اینجا نکته‌ای طرح می‌گردد که می‌تواند مکمل این شورا گردیده و بحث را کامل سازد:

اگر ما کلیت انجمن‌ها و اعضایشان را شورای عمومی در نظر گیریم٬ و آنگاه دبیران و در واقع شورای مرکزی هر یک از انجمن‌ها را اعضای شورای مرکزی در نظر گیریم مشکل تا حل بسیار زیاد و چه بسا کاملی حل گردد.

بدین معنا که اگر ما ۱۵ انجمن داریم٬ و این ۱۵ انجمن شامل و هر انجمن به طور میانگین ۲۰ عضو دارد بنابراین در مجموع ۳۰۰ دانشجو حضور دارند که در این انجمن‌ها عضو می‌باشند (که البته از میان این ۳۰۰ نفر تعدادی در انجمن‌های متوالی عضو می‌باشند که ما در فرض خود خالص فرض نمودیم هر یک از اعضا متمایز باشند) حال این ۳۰۰ دانشجو شورای عمومی کل را تشکیل می‌دهند٬ و اگر هر یک از انجمن‌ها را شورای مرکزی ۳ نفره‌ای قائل گردیم٬ در مجموع ۴۵ عضو شورای مرکزی را دارا می‌باشیم٬ که این افراد نیز شورای مرکزی کل (که نامش به دلیل ذکر رفته گر تغییر یابد بهتر می‌نماید) را تشکیل می‌دهند٬ که در واقع انجمن‌ها ساختار نهاد‌ها را بوجود می‌آورند٬ که این ساختار از استبدادی شدن نیز اجتناب می‌ورزد به دلایلی که ذکر خواهد رفت.
در واقع ساختار ذکر رفته شوای صنفی ما را شکل می‌دهد٬ که شورای عمومی اعضای کلیه‌ی انجمن‌ها را شامل می‌شود٬ شورای مرکزی اعضای شوراهای مرکزی انجمن‌ها را در بر می‌گیرد و در ساختاری مناسب به فعالیت می‌پردازند.

اما دلیل ذکر ساختار ذکر رفته٬ در ساختار موجود شورای مرکزی نیرویی نظارتی بر این شورای مرکزی موجود نمی‌باشد و این ساختار می‌تواند به استبدادی شدن آن کمک نماید٬ اما در صورتی که نیرویی نظارتی بر شورای مرکزی و یا هماهنگی نظارت داشته باشد٬ و چه بهتر که این نیرو از جانب کل اعضا (شورای عمومی) باشد تا هرچه بهتر و دقیق‌تر باشد٬ و هر نوع تخلف و تخطی از اصول را دیدند متذکر شده و از آن اجتناب ورزند.

اما در باب اعضای اصلی و هماهنگ کننده و حتی اعضا که ابهامات زیادی موجود می‌باشد:
در درجه‌ی اول ذکر رفته که اعضای این شورا از دبیران و هماهنگ کنندگان تشکیل می‌گردد٬ که در این بین دبیران مشخص می‌باشند که چه افرادی می‌باشند٬ ولی هماهنگ کنندگان دارای تعریف مشخصی نمی‌باشند!
به نظر می‌آید که باید در تعریف اعضا ویرایشی صورت پذیرد و همانطور که پیش‌تر نیز ذکر رفت٬ اعضای این شورای مرکزی و یا هماهنگی باید مشتمل از تمامی اعضای شوراهای مرکزی انجمن‌ها و یا نهادها باشد٬ که تعریفی است مشخص و شفاف٬ و اگر هدف آن است تا برخی از اعضای شاخص و یا مهمی از شوراهای عمومی انجمن‌ها که در اموری از انجمن‌ها نقش مؤثر و به سزایی را دارند حضور داشته باشند نیز باید تعریفی مشخص از آن داشت٬ به مانند آنکه این اعضا به عنوان اعضای غیر اصلی و به تشخیص شورای مرکزی آن انجمن مشخص شده و به شورای مرکزی و یا هماهنگی معرفی شده و هیأت رئیسه‌ی شورای مرکزی و یا عمومی با دیگر اعضا شور نموده و در مورد حضورشان تصمیم گیری می‌نمایند٬ و دیگر شبهه‌ی موجود در حق رأی آنان می‌باشد که به نوعی تبعیض قائل می‌گردد٬ و باید این امر نیز تبیین گردد٬ که اولا هدف از حضور این افراد چیست٬ و سپس این حقوق را برایشان قائل آمد.
به نظر می‌رسد که هدف از حضور این افراد وجود شور و مشورت بیشتر و طرح نمودن پیشنهادات است٬ بنابراین این افراد در بیان رأی سهمی را دارا نمی‌باشند٬ چراکه تنها به هدف مشورت صورت می‌گیرد.
ولی اگر هدف دیگری را دنبال می‌نمایند باید آن هدف تعیین گردد٬ و این مسئله که ارزش رأی آنان را نصف دیگر اعضا می‌نماید باید رفع گردد٬ چراکه این ساختاری تبعیض آمیز را بوجود می‌آورد که به استبداد نیز به دنبال آن خواهد بود٬ بنابراین باید هم تعریف این افراد به وضوح مشخص گردد٬ و هم هدف حضورشان و هم سهم حضورشان که باید به دور از هرگونه تبعیض باشد.

و همچنین دیگر نقدی که وارد است انتخاب دبیر است که تنها از میان دبیران انتخاب می‌گردد٬ که به نظر می‌رسد اگر این شورا از شوراهای مرکزی انجمن‌ها تشکیل شود٬ دبیر نیز باید از این اعضا انتخاب گردد.

مدت زمان یک ترمی برای اعتبار زمان دبیری در باب استبداد ستیزی بسیار مفید و نیک می‌باشد که از نقاط قوت این اساسنامه می‌باشد٬ و همچنین در صورت افزایش ۲۵٪ به اعضا که این امر نیز طبیعی و نیک می‌باشد.

از دیگر نواقص و شبهات تعداد ذکر شده برای برگزاری انتخابات می‌باشد که ۱۵ نفر ذکر شده٬ که این تعداد باید به مانند دیگر تعداد بصورت نسبیت طرح گردد٬ برای مثال ۵۰٪ که این عدد به دور از این نسبیت بوده و این مسئله را روشن نمی‌سازد.

از دیگر نقاط قوت این اساسنامه تشکیل گروهی سه نفره برای پیگیری مشکلات تشکل‌های دانشجویان الکترونیکی و در واقع مشکلات صنفی دانشجویان الکترونیکی است از طریق دانشگاه و دیگر نهادهای مربوطه.

اما دیگر نقد وارده در جهت استبداد گرا بودن این اساسنامه تصویب و اجرای برنامه بطور صرف در این شورا می‌باشد٬ که به استبداد گرایی آن کمک می‌نماید٬ لازم است تا کلیه‌ی طرح‌ها٬ مصوبات٬ اساسنامه‌ی نهایی و دیگر لوایح به صورت بسته‌ای پیشنهادی به شورای عمومی (نهاد نظارتی) پیشنهاد شده و در صورت تصویب٬ به اجرا در آید و در صورت لزوم به رأی عمومی گذاشته شود تا به استبداد ستیزی آن یاری شده و آن را از این نا ملایمات دور سازد.

با توجه به اندک آگاهی و نگاه کلی من به این اساسنامه نقدهای خود را جاری داشتم٬ و بیشتر نقاط ضعف را مورد اشاره قرار دادم٬ و نقاط مثبت بارز را بر شمردم٬ چراکه این اساسنامه نقاط قوا بسیاری داشت که گر خواهیم بر شماریم بسیار به درازا خواهد انجامید٬ لذا تشکری دارم از حمید عزیز که با همت والای خود این اساسنامه را تنظیم نموده و به دید همگان گذاشته تا در آینده‌ای نزدیک تقدیم اعضای شورای مرکزی برای تصویب قرار دهد٬ و به رأی اعضای شورای عمومی گذاشته شده و به تصویب رسد.

امید به آنکه نقد من نیز در جهت بارور نمودن این اساسنامه مفید واقع گشته و مورد عنایت دوستان واقع گردد.

با تشکر و آرزوی بهترین‌ها
تا درودی دگر بار بدرود...