در فراقش شعر تنهایی سرودم ، برنگشت
بی نگاهش خنده را از لب ربودم، برنگشت
روزها با یاد او شبها به یاد قصه اش
بودنش گشت التماس تار و پودم ، برنگشت
گفتمش گر او بیاید آن وجود پاک او
می شود درمان این قلب کبودم ، برنگشت
غصه نخور یا خودش میاد یا نامه اش یا باباش باکلنگ میاد سراغت.موفق باشی.
بسیار زیبا،فوق العاده بود.موفق باشید!
گفتمش گر او بیاید آن وجود پاک او می شود درمان این قلب کبودم ، برنگشت
رفاقت ماجراست وجدایی یک قانون پس به این ماجرا دل نبند چون قانون همیشه اجرا می شه.:(اینو از بهترین دوستم شنیدم ,قشنگ بود گفتم واسه شما هم بگم.موفق باشی
غصه نخور یا خودش میاد یا نامه اش یا باباش باکلنگ میاد سراغت.موفق باشی.
در فراقش شعر تنهایی سرودم ، برنگشت
بسیار زیبا،فوق العاده بود.موفق باشید!
گفتمش گر او بیاید آن وجود پاک او
می شود درمان این قلب کبودم ، برنگشت
رفاقت ماجراست وجدایی یک قانون
پس به این ماجرا دل نبند چون قانون همیشه اجرا می شه.
:(
اینو از بهترین دوستم شنیدم ,قشنگ بود گفتم واسه شما هم بگم.
موفق باشی