KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

از دوستان صدیقم دفاع خواهم کرد وپاسخی به توهین کنندگان


خوب وظیف دینی و غیرت مسلمانی من به من میگویید که از دوستان که من را تایید میکنند دفاع کنم .

خوب دوستانی بی مهری که فقط به دلیل اینکه من حقیقت رو نوشته بودم  به من توهین کردند.مثلا منابع من را نامعتبر میدانند این دوستان به ایه قران نیز بی احترامی کردند حال من چگونه احترام انان را نگه دارم ایا موقف علماء السلام من الیهود، کتاب بی اعتباری است یا میدانید نویسنده ان کست و ایا کتاب تاریخ طبری که تفسیر قران مولف ان بین علما زبان زد است ایا بی اعتبار است گرچه این خطا های کمی هم داردکه این خطاها را من تصدیق نمیکنم.

دوستان عزیزی که حرف من رو در باره قران  قبول ندارید پس حرف مرد یهود رو قبول کنید که درباره قران گفته. قران کتاب فلسفه و حساب نیست بلکه مهم ترین دستورات زندگی و ایین ان و چیز های دیگر است که که خداوند بر محمد نازل کرده .البرت انیشتین فیزیکدان یهودی نامی قرن بیستم


 به من توهین کردند که البته برای من به اندازه مویی ارزش نداردسخن انان میدانید دوستان عرب در ضرب المثلی میگوییند که به درخت پر بار تر سنگ بیشتری پرتاب میشود خوب کار من  این گونه است خوب نازنین ها شما میدانید کاروانی که قصد رفتن به جایی را میکند از صحراها میگذرد اما این را بدانید در صحراها سگ ها بر او پارس میکنند اما ایا کاروانیبان باید از پارس کردند سگان بترسندخوب مسلما نه خوب جریان من و دوستان صدیقم مثل اقای طهرانی که من را تصدیق میکند همین گونه است

البته ما پیروز هستیم و کسی توانایی مقابله با ما را ندارد شاید کمی مقاومت کند اما سرانجام ما پیروز هستیم چون حق با ماست و حق نیز خداوند است و چه زیبا امامان ما گفتند هر کس خدا را بندگی کند خداوند تمام موجودات را به بندگی او خواهند اورد پس راه خویش راادامه میدهیم گرچه بعضی ها من را بی فرهنگ و بعضی ها من را کولی خطلاب کردند اما بدانید هر کس رو به اسمان تف کند تف به صورت خود او باز میگردد وتا ابد بر او تف خواهد بارید چون تف به اسمان پاکیها راهی ندارد

 البته من ان اسمان هستم و دشمن من زیر پای من در زمین قصد من را ندارد که این کار چنان بیهوده است که همانند ان که بخواهیم در کوزه آّب بریزیم

.چون همیشه سخن حق میگویم همیشه پیروز هستم دوستان کسی توانایی مناظره علمی با من را ندارد چون مبارزه من مبارزه حق و باطل هست آیا باطل پیروز خواهد شد

.اما این موضوع را برای شما باز کنم که پیروزی حق بر باطل چگونه خواهد بود دوستان همیشه همه چیز بر حسب ظاهر اتفاق نمی افتد گاهی پیروزی از ظاهر اتفاق میافتد اما این را بدانید خورشید هیچ وقت پشت ابر باقی نخواهد بماند یا به طور دیگر بگویم اینکه ایا میتوان با سرخاب صورت را سرخ کرد خوب نه باید دانست که صورت باید در اثر لطف خدا سرخ شود نه عاریت  سخن از این امد که اگر دوستان گاهی شکست خوردند بدانند پیروزی از ان انهاست نباید از لطف خدا نا امید شد

 
نه انکه چهره برافروخت دلبری داند *نه انکه اینه سازد سکندری داند


پس هر کس امد و حرف از چنگ عود زد گمان نکنید او ایین مغان را مبداند که این حکایت بعضی از دوستانمان شده که قصد ندارم اسم ببرم
به من میگویند که بحث با شما فایده ای ندارد اما بگویید چرا فایده ندارد  به من میگویند چون عقاید شما اینقدر محکم هست که شبیه سنگ شدن است خوب ایا نباید اعتقاد به خدا ان قدر محکم باشد که حتی اگر من را به اتش بیفکنند باز هم دست از خداییم بردارم ما مثل ابراهیم هستیم بر عقیده خود استوار و از تمام ارزش های پاک الهی دفاع خواهیم کرد


به من میگویند .
چرا از اهل سنت مطالبی را نیاوردی ایا این عقلانی است مذهبی که پایه و اساس ان بر پایه انحراف از بعضی فرمان خداوند است مااز انان پیروی کنیم البته به موضوع خلفای راشیدین نیز میپردازم .
که البته بعد از خاتمه این بحث .

به عتوان مثال عمر دستور قران را تکذیب کرد البته مجال برای گفتن ان نیست البته به سوال ها هم پاسخ خواهم داد.

و سخن به ان عزیزی که به من گفت تحجرت را جای دیگه ای بروز بدهید بگوییم تحجر از بی فرهنگی خواهد امد که من این گونه نیستم تمام تلاش من مبارزه با تحجر و بی فرهنگی است ا ین رو از حرف های من میتونید احساس کنید.

اما ایا میدانید چه دوستانی بر من عیب میگیرند دوستی بیسوادی که عایشه رو نوشته آیشه یا سبحانی رو نوشته صبحانی تایپ میکنند دوستان این ها اشتباه تایپبی یا بر اثر بی دقتی نسیت این ها از علم زیاد ناشی میشوند
حال شما کجا من کجا
ای تورا پیر غلام حلقه به گوش      تو کجا ما کجا که از شرمت دختر رز نشته برقع پوش

حرف اخر اینکه بگوییم حرف و صحبت از اقای سروش اغاز شد که گفت قران کلام محمد است که من بازمن شمارا با این سوال درگیر میکنم و از اقایانی که از

سروش طرفداری میکنند پاسخ میخواهماگر قران کلام محمد است این ایه چه میگویید ((انا نحن نزلنا الذکر و نحن له الحافظون))سوره حجر 15

 

نظرات 13 + ارسال نظر
علی طهرانی, , یکشنبه 18 فروردین 1387 ساعت 21:56

چاکریم

طاها, , یکشنبه 18 فروردین 1387 ساعت 22:44

دوست من سلام
اول سوال آخر را جواب می دهم یعنی حرف آخر را اول می زنم !
۱- پرسیده ای ؛اگر قرآن کلام محمد است این ایه چه می گوید : انا نحن نزلنا و... : دوست من نزل .. ینزل .. تنزیل : یعنی ما این ذکر را به تدریج فرو فرستادیم .

دوست عزیز چرا به معنی این ایه دقت نمی کنی این ایه گفته ما قران رو نازل کردیم و ایراد های بنی اسرائیلی نگیر

, , یکشنبه 18 فروردین 1387 ساعت 23:30

همین الان شما اومدی به چند میلیون هموطن سنیت توهین کردی.
بازم که از استحکام عقاید صحبت می کنی و هیچ شکی هم درونشون حتی راه هم نمیدی و مثال از امامان میاری ولی نمیگی که اونهایی هم که به خودشون بمب می بندن و زن و بچه ها رو تو عراق و افغانستان میفرستن هوا همینطورین؟
انتحاری ها هم که یه سری عقاید فاسد دارن حاظر نیستن سر از برف بیارن بیرون و دنیای واقعی رو ببینن. حاظر نیستن یک لحظه به خودشون بگن شاید من اشتباه می کنم. حتی بزرگان طریقت که از من و تو هم مسلمون تر بودن قربتشون به خاطر این بود که یقینشون حاصل از شکی بود که داشتن ولی شما جلوی شک رو کاملا گرفتی. این اسمش تحجر برادر.
در این برهه از زمان هم که می بینی یه مسلمون(!) اومده و خواستار حذف و نابودی اسرائیل و یهود هست و داره پدر یهودی ها رو در میاره و یه عده هم ناخواسته دنبالشن باید بیشتر هم شک کنی!

من فقط حقیقت رو گفتم

, , یکشنبه 18 فروردین 1387 ساعت 23:42

هی تو مثل اینکه یادت رفته اونی که تو عراق بمب می زاره سنیه

, , یکشنبه 18 فروردین 1387 ساعت 23:44

اونایی که به خودشون بمب می بندند سنی هستند نه شیعه باز تو حرف زدی؟

با عرض معذرت مفت حرف نزن

, , یکشنبه 18 فروردین 1387 ساعت 23:45

شاید تو اون فرهنگ ادب بی ادبت این باشه تحجر ولی اون فرهنگ ادب بی ادبت هم خودت نوشتی

دوست عزیز به این میگن اشتباه تایپی نثل شما نمی نویسم ایشه

ز دین ریا بی نیازم
بنازم به کفری که از مذهبم می‌تراود

با درود بر دوست گرامی٬ محمد فتاحی عزیز...

خوشنودم که باب مباحثه پیرامون مواضع فلسفی سیاسی بصورت حضوری و در کمال آزادی بیان و آرامش و فضایی آکنده از منطق گشوده شده و زین پس بصورتی مستدام ادامه خواهند یافت...

اما سخنم با دوست گرامی٬ محمد فتاحی عزیز...
دوست گرامی٬ چند مطلب از مطالعه‌ی نوشتار شما به ذهنم خطور نمود که بی راه ندانستم تا بیان دارم٬ امید به آنکه مورد عنایت واقع گردد:
در درجه‌ی اول خوشنودی خود را باری دیگر از ابراز علاقه و پیگیری شما بدین مطالب ابراز می‌دارم٬ ولی در شگفتم که چرا این دوست ما با این همه داعیه‌ی حق‌داری و حق خواهی چرا در اولین جلسه‌ای که خود نیز برای حضور در آن اعلام آمادگی و حتی دعوت نمود حضور نیافته تا دیدگاهش را در آنجا بیان دارد٬ امید به آنکه دلیل موجهی موجود باشد٬ چراکه در این اجلاس دوستانی از یزد آمدند و از کار خود گذشتند و بسیاری ارزش نهادند٬ حال آنان که خود دعوت نمودند و به نوعی صاحب نظر و صاحب مجلس بوده‌اند به کنار...٬ و دوستانی هم که به دلایل مختلف نمی‌توانستند حضور یابند دلایل خود را طرح نموده و عذر خود را موجه ساختند٬ به واقع نمی‌دانم چه نامی می‌توان بر این قصور ابتدایین نهاد که ما حساب‌ها بر شما گشوده بودیم٬ امید به آنکه دلیل بسیار موجه نماید...
بنابراین اگر فرمایشی داشتید به کلام شما و دیگر دوستان مقرر گشته بود که در جلسه‌ی حضوری طرح گردد و از این باب قصور از جانب شماست...

اما در باب گلایه‌های طرح شده توسط شما دوست عزیز٬ دوست من اگر در این وادی آمدید باید بدانید که دل شیر می‌خواهد و عزمی راسخ٬ که گر نداریدش به زودی در میان راه باز خواهید ایستاد٬ البته ما پیش از این‌ها در شما بیش از این‌ها یافته بودیم و امیدمان بیش از این‌ها بود٬ ولی چه سود که همه بر باد رفت در یک روز پوچ گردید٬ امید به آنکه بازگردد...
دوست من٬ اولا اگر بنابر گلایه‌ای از بابت اهانت‌ها و افتراها باشد٬ در گام اول نوبت با دیگر دوستان است که بسی بسیار بر آن‌ها بیش از این‌ها رفته٬ دوستانی چون٬ مهدی دزفولی عزیز٬ علی منتجبی بزرگوار٬ و شاید هم کمی من و دیگر دوستان٬ به یاد دارم چندی پیش سرکار خانم فتاحیان نیز با نوشتاری چنین در صدد امری بر آمدند که هرگز بدان دست نیافتند٬ امید به آنکه شما نیز دیگر آن را دنبال ننمایید٬ چراکه همه‌ی رویکردها روشن بوده و دریچه گشوده و مطالب عیان٬ بنابراین نیازی به چنین اموری نیست تا در صدد اهدافی ناشدنی بر آیند٬ چراکه اهداف به یاری دوستان و شما همواره دنبال شده٬ و خواهند شد...
و جدا از این مسائل دوست من٬ اگر شخصی اهانتی را مرتکب می‌گردد در درجه‌ی اول شأن و شخصیت خود را می‌رساند٬ ضمن آنکه گمان نمی‌کنم اهانت‌های روا داشته نسبت به شما به گوشه‌ای از فتواهای تکفیر شدگان و دیگر اهانت‌ها و تهدیدها نسبت به دیگر دوستانی چون مهدی عزیز و علی بزرگوار برسد٬ این دوستان شرافتمندانه در این راه ایستاند و تنها بطوری منطقی و معقول از مواضع خود دفاع نمودند و ذره‌ای اهانت مرتکب نگشتند٬ حال شما دوست عزیز که داعیه‌ی حق را دارید چرا مرتکب اهانت می‌گردید و اگر این اهانت‌ها ذره‌ای بر شما اثر ندارد چرا آنان را سگانی می‌خوانید که بر شما پارس می‌کنند که ای ساربان بزرگ؟!!!
اگر سخن دوستان بر شما اهمیتی ندارد چرا همگان را بر زیر پای خود فرض می‌دارید و اینگونه اهانت آمیز با آنان سخن می‌گویید؟!!!
چرا زمانی که استدلال و منطق به پایان می‌آید در جست و جوی غلط‌های املایی هستید و حقی را که همواره با خود فرض نموده‌اید اینگونه می‌خواهید اثباتش کنید؟!!!
اگر بنابر غلط‌های املایی باشد که این نوشتار آکنده از آن است٬ و ایه را آیه نوسیند و اسمان را آسمان و ...٬ ولی معیار این نباشد٬ معیار ما اشتباهاتی نیست که سهوا به وجود می‌آید تا به سرعت از آن‌ها امتیازی جوییم و بحث را به حاشیه بریم...

نه دوست من٬ این شیوه‌ی مباحثه‌ی علمی که شما داعیه‌ی آن را دارید نیست٬ مباحثه‌ی علمی آن بود که امروز به واقع اتفاق اقتاد و بیش از ۱۲ نفر انسان آگاه و اندیشمند با عقایدی متفاوت به دور از هرگونه تنش بوجود آمد و همگان از آن سود جستند و نه امتیاز٬ و نخواستند تا سخن خود را به کرسی نشانند٬ که آمدند تا بیان اندیشه‌ی خود را داشته باشند و اندیشه‌ی دیگری را بنگرند٬ و با این فرض نیامدند که همواره حقند و حقیقت٬ که با ذهنی روشن و گشوده به میدان گام نهادند و بسیاری از شروط دیگر که ما در شما گمان وجودش را داشتیم ولی اکنون آثارش را نمی‌یابیم٬ نمی‌دانیم به ناگاه چه‌اشان شد...؟!!!

پس دوست من با صداقتی راستین٬ پنداری نکو٬ و گفتاری سرشت پای بر میدان نه و بیا تا بشنویم سخن یکدیگر را٬ و از سختی‌های راه به این سرعت به ستوه میا که راه بسیار دشوارتر باشد و گر بنا بر این شکوه‌ها باشد٬ تا سرآغاز راه هم نتوانیم پیماییم...

امید به آنکه با تأملی بیشتر بر ادامه‌ی مسیر گام نهیم و آن را بپیماییم...

با آرزوی بهترین‌ها برای تو دوست عزیز
تا درودی دگر بار بدرود...

ممنونم از دوست عزیزم پویا که واقعا دوستش دارم گرچه ندیدمش

, , دوشنبه 19 فروردین 1387 ساعت 00:17

شما آقای خیلی با ادب و با شعور تو عراق هم سنی و هم شیعه بمب میذارن تو محله های همدیگه. شما بعد طبق چه مدرکی میگی فقط سنین؟!؟؟!!! پس وقتی سنی کشته میشه کار کدوم خریه؟!!!
خوبه! ولی شما حتی همون فرنگ ادب رو هم داری یا حتی دیدی که لزومش رو حالیت بشه؟!!!!؟؟ پس چرا خودتو لوس میکنی؟!
شاید نمیدونی که حتی به شیعه ها چی میگن تو عراق اصلا؟!!!! به به! خیلی موفق باشی.

من فکر میکنم شما کمی افراط میکنید

, , دوشنبه 19 فروردین 1387 ساعت 00:24

شیعه کسی را نمی کشه
همه بمب ها تو حرم امامان می زارند
چیزی که نمی دونی حرف نزن سنگین تری

چرا مربوط به بحث حرف نمیزنی و فرافکنی می کنی

, , دوشنبه 19 فروردین 1387 ساعت 09:19

من بن لادن رو امروز دیدمش رفته بود تو پست قبلی نظر داده بود

علی طهرانی, , دوشنبه 19 فروردین 1387 ساعت 09:56

بابا تنش درست نکنید

علی جان دوست من من دارم حقیقت رو میگم

, , دوشنبه 19 فروردین 1387 ساعت 14:43

شما نمیتونی اخبار رو بخونی و یا یکم ترجمش رو بخونی بهتره نظر الکی ندی و نگی شیعه ها بمب نمیذارن! یکم انگلیسی که تو راهنمایی یادت دادن رو بکار بگیر و برو سرچ کن!
اینجوری واسه تو یکم سنگین تره!

چرا مربوط به بحث حرف نمی زنی

, , دوشنبه 19 فروردین 1387 ساعت 17:25

میشه لینک خبرش را بدی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد