KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

ساده کرده‌ایم...

ساده کرده‌ایم...

سریال طنز "مرد هزارچهره " که این شب‌ها از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش می‌شد اگر چه دارای طنز آزار دهنده‌ای بود اما به نوعی حکایت زندگی ماست.
از جمله اینکه بینندگان تلویزیون سالهاست عادت کرده‌اند به آنچه آقای مهران مدیری می‌سازد بخندند حتی اگر گریه‌دار باشد. 
دو قسمتی که مردهزارچهره در کسوت یک پزشک جراح اعصاب، بازی می‌کرد به شدت احساس شد که به جامعه پزشکی و دانشگاهی اهانت شد. این قابل قبول است که یک پزشک که در کنار طبابت به ساخت و ساز هم مشغول است به طنز کشیده شود و یا اینکه آوازه پوشالی برخی پزشکان که خودشان و یا دیگران برای میزان تبحر آنها تبلیغات دروغین می‌کنند موضوع طنز قرار گیرد اما دیگر قابل قبول نیست که جمیعت اساتید، انترن ها و دانشجویان پزشکی در یک بیمارستان دانشگاهی که در پای سخنرانی مرد هزارچهره نشسته و با علاقه، دقت و حیرت به او گوش فرا می‌دهند که می‌گفت ما بیماری‌های اعصاب را ساده کرده‌ایم یا می‌گوئیم اعصاب ندارد، مثل مادر من که مدام گریه می‌کند و یا می گوئیم اعصاب زیاد دارد مثل پدر من که حافظ می‌خواند، به طنز کشیده شود. این مسخره کردن یک مجموعه و یا قشر است نه یک فرد از یک قشر. با این حال من جوردیگری دیدیم.
حقیقت آن است که ما مسخره شده‌ایم. نه بعنوان پزشک و نه در این سریال تلویزیونی، به گزاف نمی‌گویم در هنگام دیدن این قسمت از سریال به جامعه خودمان در این سه سال گذشته فکر می‌کردم، به سیاست و کشورداری رایج فکر می‌کردم. کسانی دراین دو سه سال مرتب به کارشناسان هر رشته و فنی گفته‌اند مسائلی که شما کارشناسان سخت می‌گیرید ما ساده کرده‌ایم. از مسائل کوچک مثل تغییر ساعت در اول سال یا تغییر ساعت شروع به کار بانکها تا مسائل بسیار مهم مثل نرخ بهره بانکی، سیستم برنامه و بودجه کشور، طرح‌های زود بازده، کاهش نرخ بیکاری، مسائل کلان اقتصادی، سیاست خارجی، موضوع هسته‌ای، امنیت اجتماعی، فرهنگ، بوروکراسی، دموکراسی، انتخابات و ... همه ساده شده‌اند تنها مشکل، اکنون این است که دوستان ناراست چوب لای چرخ می‌گذارند و اگر هر مشکلی هست از جانب آنهاست.
جامعه ما هم مانند آن جمعیت نشسته در سالن، حرف‌های حیرت آور را با دهان باز گوش داده و برخی هم آنچه را فهمیده نمی‌شده است را به حساب شجاعت، فضل و کرامت سخنران گذاشته‌اند. حال باید منتظر بنشینیم تا صحنه مشابه چنان دادگاهی کی برپا شود تا دکتر طبیبیان‌های ظاهربین و زودباور و سرگرد فلانی متوهم و خوش خیال و لابد برخی خام‌ اندیشان مدعی که امروز آتش بیاران معرکه هستند، بفهمند و در جایگاه مدعی قرار بگیرند و بخاطر سوء استفاده از عواطف ساده آنها خواستار اشد مجازات متهمی شوند
که اصرار دارد از خود دفاع کند و بگوید من یک کارمند ساده بودم که جهل عوام و به به و چه چه برخی خواص مرا جو گیر کرد و به اینجا رساند که امروز با این عنوان محاکمه شوم...


برگرفته از نوشتار علی شکوری‌راد با همین عنوان


نظرات 1 + ارسال نظر
طنز مدیری, , پنج‌شنبه 15 فروردین 1387 ساعت 13:38

پویا جان نمیدانم چرا کسی نظر نمی دهد.
طنز مدیری بسیار خاص است چرا که مسائل تلخ روز را به طنزی زیبا تبدیل می کند ، مسائل مطروحه بصورت فراگیر در جامعه ما وجود دارد ولی دریغ از ذره ای بهبود.
امیدوارم بعد از من بقیه نیز نظرات خود را ارائه دهند تا فیض ببریم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد