KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

نگذاریم اقتدارگرایان به آرزوهایشان برسند

بیانیه تحلیلی جبهه‌مشارکت‌ایران‌اسلامی در پاسخ به یک سئوال اساسی و مهم
چرا در انتخابات ناعادلانه مجلس هشتم شرکت کنیم؟

نگذاریم اقتدارگرایان به آرزوهایشان برسند
 

جبهه مشارکت ایران اسلامی به عنوان یک حزب فراگیر سیاسی که به لحاظ تشکیلاتی بزرگترین حزب در سطح کشور براساس آمارها شناخته می‌شود در بیانیه مهمی دلایل خود را برای حضور در انتخابات مجلس هشتم برای هواداران و مردم ایران تشریح کرده است.

متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم


ملت عزیز ایران در حالی خود را برای تصمیم‌گیری در خصوص شرکت در انتخابات مجلس هشتم آماده می کند که با نادیده گرفتن حقوق اساسی شهروندان، ناعادلانه‌ترین رویه‌ها در اجرا و نظارت بر آن غلبه دارد.

حذف اکثریت قاطع نامزدهای باتجربه، کارآمد، مؤمن و شجاع از جبهه اصلاحات، نشانه عزم حاکمیت یکدست برای حفظ قدرت به هر بها حتی به قیمت عبور از میراث گرانبهای امام راحل (قده) و خونبهای شهیدان و جانبازان و امید حق‌طلبان و آزادیخواهان است.

رویکردی که در این انتخابات برای حذف اصلاح‌طلبان در پیش گرفته شد و مدیریتی که در مراحل مختلف تعیین و اعلام صلاحیت نامزدها، اعمال گردید، نه تنها با موازین و آموزه‌های دینی بیگانه است، بلکه از هر تدبیر و عاقیت اندیشی نیز به دور است.

اساس جمهوری اسلامی که امام آن را بنیان گذاشت آرای واقعی مردم است و هدف آن باید پاسداری از حرمت و کرامت و حقوق سلب ناپذیر آحاد آدمیان باشد. جمهوری اسلامی مورد تأیید مردم همانطور که در قانون اساسی آمده نظامی است توحیدی که در آن خداوند مردم را بر سرنوشت خود حاکم گردانده است.

هرگز قرار نبود این نظام که جمهوریت و اسلامیت دو وجه جدانشدنی آن است، با قرائتی اقتدارگرا و متحجرانه از دین مضمون مردمی و آزاد خود را از دست بدهد. قرار نبود در نظام جمهوری اسلامی برای ورود به خانه ملت در شجاعت و حق‌گویی را ببندند و راه تزویر و ریا را بگشایند. قرار نبود در نظام جمهوری اسلامی ‌ به عوض اینکه مردم رئوس حکومت را تعیین کنند حکومت نمایندگان مردم را تعیین کند. قرار نبود در نظام جمهوری اسلامی عدالت به پوستینی وارونه‌ و آزادی به عطیه‌ای حکومتی آن هم در محدوده‌ای تنگ و جناحی تبدیل شود.

قرار نبود در جمهوری اسلامی، یخبندان سیاسی، زوال سرمایه اجتماعی، بی‌رونقی اقتصادی و بحران‌های اخلاقی به جای آن همه آرمان‌ها و دستاوردهای بزرگ دوران انقلاب و پس از آن بنشیند.

خوشبختانه در شرایطی به سر می‌بریم که هنوز نسل اول انقلاب و مبارزان عرصه ستم‌شاهی و مجاهدان جنگ تحمیلی حضور دارند و این حضور به اقتدارگرایی اجازه تحقق سناریوی خود را نمی دهد. هنوز اکثریت مردم ایران با یاد روزها و شب‌های انقلاب و آرمان‌های بزرگی که برای آن انقلاب کردند زندگی می‌کنند. هنوز عمق آموزه‌های معمار فقید انقلاب و نظریه‌پردازان نواندیش و مردمسالار آن چنان تأثیرگذار است که مردم بخوبی می‌توانند دو قرائت اقتدارگرا و دموکراتیک از جمهوری اسلامی را تفکیک کنند.

خوشبختانه تمایل مردم ما برای پیگیری آن آرمان‌ها و دستاوردها همچنان روح غالب بر جامعه است. میل به پیشبرد اصلاحات از درون و ترجیح نیروی ملت بر هر نیرو و راهبرد خارجی آن چنان نیرومند هست که بتواند ترفندهای مختلف را برای اخراج ملت از صحنه اعمال حق حاکمیت خنثی ‌کند. هنوز جوانان ما چنان به توان و آینده خود باور دارند که حاضر باشند برای جلوگیری از انحراف پیش آمده در مسیر انقلاب که همان مسیر پیشبرد معنویت ، عدالت و آزادی است به فداکاری و تلاش‌های اصلاح‌طلبانه‌ دست بزنند. هنوز انگیزه‌های آزادی‌خواهی، برابری‌جویی و برادری‌طلبی در اقوام متنوع ایران زمین آنقدر قوی هست که برای تحقق شعار همیشگی «ایران برای همه ایرانیان» سختی‌ها و مشقات کمرشکن را تحمل کنند و عرصه دشوار سیاست‌ورزی را به نفع اقتدارگرایان ترک نکنند. و هنوز زنان تاریخ‌ساز ایران در عین به تنگ آمدن از تبعیض‌های روز افزون، چنان مصمم هستند تا نگذارند سرنوشت ایران و ایرانی سیری واپسگرا طی کند.‌

امروز انتخابات عرصه تجلی و رقابت دو رویکرد و دو تفکر کاملاً متفاوت درباره اساسی‌ترین مسائل کشور است. در یک سو تفکری است که به رأی مردم ، به آگاهی مردم و به حق مردم برای تعیین سرنوشت اعتماد واهتمامی ندارد، در سوی دیگر تفکری است که میزان همه امور را رأی مردم می‌داند و مشروعیت حکومت را (حتی اگر صالح‌ترین انسان‌ها در رأس آن باشند) جز با اعمال رأی مردم محقق نمی‌داند.

تفکر نخست خود را قیم و شبان مردم می‌داند و برای مردمی که آن‌ها را به اندازه کافی بالغ نمی‌داند حداکثر حقی که قائل است تشخیص « اصلح » از میان «صالحانی» است که مدعیان اصولگرایی قبلاً آنان را برگزیده‌اند. در حالی که تفکر دوم نه تنها مردم را به حد کافی دارای شعور و آگاهی برای تشخیص افسد از اصلح، صالح از فاسد و فاسد از افسد می‌داند، بلکه انتخاب حاکمان را حق آنان می خواند.

تفکر اول بیم آن دارد که اگر مردم در انتخابات آزاد باشند اول کسانی که باید عرصه قدرت را ترک کنند خود آن‌ها هستند، اما در سوی دیگر تفکری است که بیم آن دارد که اگر به مردم آزادی در انتخابات داده نشود نه تنها جمهوریت، بلکه اسلامیت و در حقیقت اساس جمهوری اسلامی به خطر خواهد افتاد.

تفکر اول جمع محدود خود را عالم جامع می داند و چون به گمان خود برای هر مشکلی اعم از سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و بین‌المللی جوابی سهل الوصول و البته امنیتی در آستین دارد به مشارکت عموم مردم نیاز نمی‌بیند و می‌داند که مشارکت عموم مردم سبب خواهد شد منافع سرشار عده‌ای در این دایره بسته قدرت از بین برود، اما تفکر دوم حل مشکلات عدیده و طاقت‌فرسای جامعه امروز ایران را همانطور که در قانون اساسی تصریح شده است جز با مشارکت همه مردم ایران اعم از زن و مرد، پیر و جوان، ترک و بلوچ و لر و کرد و عرب و ترکمن، گرایش‌های متنوع سیاسی و اجتماعی، مذاهب و اقلیت‌های دینی،‌ هم‌اندیشان و دگراندیشان، حوزویان و دانشگاهیان، در چارچوب میثاق ملی مشترک که قانون اساسی است امکان پذیر نمی‌داند و تنها راه مشارکت واقعی را برگزاری انتخابات آزاد و سالم و انتخاب نمایندگان شجاع و آزاده می داند.

تفکر اول وقتی از حریم جمهوری اسلامی و صیانت آن و جلوگیری از نفوذ غیر در آن سخن می‌گوید آن را محدود به حریم جناحی و حزبی خود و جلوگیری از نفوذ آگاهی‌های نو و اندیشه اصلاحات می‌کند. اما تفکر دوم از آن جمهوری اسلامی دفاع می‌کند که مبشر و مبلغ پیشرفت، آزادی و عدالت همه جانبه باشد و تکثر و تنوع جامعه و برخورداری شهروندان از حقوق اساسی و پایبندی به برنامه‌ریزی علمی و وجود نهادهای مدنی مستقل از قدرت را به رسمیت بشناسد و به قدرت به صورت امانت و نه ملکیت بنگرد و برای پیشبرد این امور، حق برابر برای همه ایرانیان قائل باشد و راه آنان را برای ورود به هر سطحی از قدرت باز کند.

جبهه‌مشارکت‌ایران‌اسلامی مفتخر است از زمان تأسیس تا کنون توانسته است از آرمان‌های اصیل انقلاب و امام طرفداری کند و شجاعانه در برابر کژی‌ها و زیاده طلبی ها و خودخواهیها و خود محوریهائی‌ که به نام دین و انقلاب در درون حکومت ایجاد شده است بایستد و البته هزینه سنگین آن را نیز بپردازد.

ما خدای بزرگ را سپاس می‌گزاریم که به ما این توفیق را عنایت فرمود تا در دفاع از حق مردم - حتی آنان که همفکر و همسو با ما نیستند-، پیرو امام خود علی ابن ابی‌طالب (ع) باشیم که بیرون کشیدن خلخال از پای دخترک یهودی را برنتافت و مرگ را بر چنان جفایی قابل سرزنش ندانست.

ما خدای بزرگ را سپاس می‌گزاریم که به ما قدرت تشخیص را عطا کرد تا در برابر حاکمیت تبعیض و ستم راه صحیح را بپیمائیم. ما افتخار می کنیم که به نام دین از آزادی و عدالت، از دموکراسی و حقوق بشر و از صلح و گفت و گو سخن گفتیم و با اندیشه اصلاحات، راه گشوده شده در انقلاب را برای اعتلای نام اسلام و ایران پیش بردیم.

ما افتخار می‌کنیم در دوره اصلاحات جز به حقوق ملت و اعتلای ایران اسلامی نیندیشیدیم، اگر به دولت رفتیم به ایران سربلند در جهان بر اساس دانش و تجربه بشری اندیشیدیم و اگر به مجلس رفتیم، آن را «خانه ملت » و در «رأس» امور دیدیم. ما تا آنجا که توانستیم به اصلاح قوانین و ساختارهای کشور کوشیدیم و در آنجا که پای حقوق پایمال شده ملت به میان آمد با اقتدا به شهید مدرس که الگوی همه نمایندگان و منتخبان این سرزمین است در برابر ناروائی‌ها و انحرافات ایستادیم. در این روند است که ما تحصن نمایندگان مجلس ششم را برگ زرینی در تاریخ سیاسی کشور می‌دانیم که از سر احساس مسؤولیت و شجاعت در برابر انحراف آشکاری که برای بی‌اثر کردن رأی ملت در شرف وقوع بود ایستادند و با صدای بلندی که در تاریخ شنیده می شود گفتند که مردمان نباید جمهوری اسلامی را به اعتبار رویه و اندیشه‌ای بشناسند که رأی مردم را زینتی برای تأیید خود و انتخابات را نمایشی از پیش تدارک شده می‌داند. متأسفانه ما امروز صحت تحلیل و احساس خطر آن نمایندگان مردم را به وضوح مشاهده می کنیم و می‌بینیم حق انتخاب آزاد مردم چگونه به بازی گرفته می‌شود.

در انتخابات مجلس هشتم کسانی به اتهام عدم التزام به اسلام و جمهوری اسلامی و قانون اساسی رد صلاحیت شده‌اند که سابقه آنان در مبارزه با نظام شاه و در دفاع از جمهوری اسلامی و قانون اساسی از مجموع سوابق رد کنندگانشان در شورای نگهبان و در نهادهای اجرایی بیشتر است. امروز کسانی رد صلاحیت شده‌اند که سلامت نفس و وارستگی و ثبات قدم آن‌ها از بسیاری از آنان که به مصلحت روز و منفعت قدرت سر از انقلابی‌گری و رادیکالیسم در آورده‌اند به مراتب بیشتر است. اکنون کسانی ردصلاحیت شده‌اند که حتی در پشت درهای بسته شورای نگهبان جز به صداقت و صراحت سخن نگفته‌اند و نخواسته‌اند از ایمان و اعتقادخود به امام و انقلاب و مردم و اصلاحات برگردند. کسانی رد صلاحیت شده‌اند که اگر در میدان رقابت‌های انتخاباتی حضور می‌یافتند به احتمال بسیار زیاد رأی اکثریت مردم را جلب می‌کردند و در درون خانه ملت صدای رسای مظلومیت و محرومیت مردم را انعکاس می‌دادند. کسانی رد صلاحیت شدند که چشم و گوش بسته مطیع هر فرمانی نبودند و «صلاح مملکت خویش را به خسروان» نمی‌سپردند.

غالب آنان همان کسانی بودند که چه در قوه مقننه، چه در قوه مجریه و چه در عرصه فعالیت‌های مدنی و سیاسی و فرهنگی و دانشگاهی خود جز به مصلحت مردم راهی را برنگزیدند و تحت فشارهای آشکار و مخفی قدرتمندان از مسیر حقی که انتخاب کرده بودند برنگشتند.

آری روح حاکم بر شورای نگهبان به نمایندگی از حاکمیت یکپارچه نمی خواهداجازه دهد تا کسانی وارد دایره قدرت شوند که توان فکری، شجاعت روحی و سلامت نفس در ایستادگی مقابل هرگونه تبعیض و خودکامگی و مقاومت در برابر برنامه‌های بر باد دهنده ایران را داشته باشند.

آنان کسانی را می‌خواهند که به جای سیاست‌ورزی قانونی و مدنی با تکیه بر سازمان‌دهی‌های نظامی و امنیتی، قدرت یکپارچه را چنانکه خود می‌گویند به انحصار کامل در آوردند و به جای پیشبرد و اصلاح امور فضای کشور را از تبلیغات رسمی و دولتی پر کنند. آنان کسانی هستند که در برابر قتل‌های مخوف زنجیره‌ای فریاد عدالت‌خواهی سر ندهند و مفاسد اقتصادی صاحبان قدرت و ثروت و منزلت را نبینند و گرانی و تورم کمر شکن، بی‌خانمانی مردم، ازدیاد فقر و فساد و فحشا، ‌تعطیلی روزافزون بنگاه‌های اقتصادی، ناکارآمدی مخرب دستگاه دولتی، حذف نیروهای کارآمد از مدیریت کشور، انزوای کم نظیر ایران در عرصه بین المللی و .... را وارونه به تصویر در آورند و برعکس توجیه کنند.

آن‌ها حتی نمی خواهند کسانی به مجلس راه پیدا کنند که سکوت کنند بلکه می خواهند تنها کسانی در صحنه باشند که بطور مطلق از هر چه و هر که جریان یکپارچه قدرت می خواهد حمایت کنند. البته این خواست حتی اگر تحقق یابد سرشت و سرنوشتی جز آنچه بر حکومت های بسته و احزاب و نظام‌های کمونیستی گذشته است ندارد. باید از تاریخ آموخت و تجربه دینی و ملی ما نیز خوشبختانه نشان می‌دهد که در جامعه ایران امکان اعمال این شیوه به طور کامل و دائم وجود ندارد. نه به خاطر اینکه آنان نمی‌خواهند بلکه به خاطر اینکه نمی توانند. واکنش هوشمندانه فرزندان و تربیت یافتگان امام خمینی‌ و بزرگان آئین و ملت حتی در همین ایام ورای تقسیم‌بندی‌های روز سیاسی و بر سر بروز انحراف‌هایی چون ورود نظامیان به سیاست، خرافه‌گرایی و حذف جناح‌های سیاسی نمونه‌ای روشن از همین واقعیت است. واقعیتی که تکیه‌گاه جنبش اصلاحات نیز هست. به همین سبب علی‌رغم اینکه ما در این انتخابات با یک « فاجعه » روبرو هستیم و آن را در کمترین نسبت با مبانی جمهوری اسلامی می‌دانیم، اما عرصه سیاسی را رها نکرده‌ایم و همچون همه «ایران دوستان» و مؤمنان به انقلاب اسلامی می‌دانیم که نباید تکمیل کننده سناریوی اقتدارگرایانی شویم که اینک اصل انتخابات را در کشور هدف گرفته‌اند.

واقعیت این است که دایره عمل اصلاح‌طلبی در انتخابات مهندسی و مدیریت شده پیش‌رو بسیار محدود و تنگ شده و درست است که اکثریت چهره های مشهور اصلاح‌طلب در انتخابات آینده به تیغ ناصواب نظارت استصوابی شورای نگهبان قلع و قمع شده‌اند اما برای همه کسانی که طالب اصلاح، آرامش، رفاه مردم و پیشرفت کشور هستند چاره‌ای جز این نمی ماند که این بار «نه» بزرگ خود را به گونه ای دیگر بیان کنند.

ما در این انتخابات اساس را بر آن گذاشته‌ایم که در کنار خاتمی که نماد اندیشه و گفتمان و مشی اصلاحات است، با «ائتلاف حداکثری میان نیروهای اصلاح‌طلب» به حداقل‌های ممکن در سیاست اکتفا کنیم. ما می دانیم که رقیبان اقتدارگرای ما کمر به اجرای پروژه «متفرق کردن اصلاح‌طلبان و حذف درصد عظیمی از آن‌ها از انتخابات و سپس برخورد مرحله به مرحله با آنان» بسته اند. ما می بینیم که مجلس هشتم با اکثریتی از پیش معین طراحی شده است، در عین حال نمی‌خواهیم میدان را به رقیب اقتدارگرا واگذاریم تا با تشکیل مجلسی یکدست و یک‌صدا مراحل بعدی برنامه خود را به مرحله اجرا بگذارد.

هنوز در تعدادی از حوزه های انتخابیه می توان در میان کسانی که به هر علت باقی مانده‌اند افرادی را جست که نماینده واقعی مردم باشند. هنوز می توان با حضور و انتخاب آگاهانه اقلیتی از نمایندگان را به مجلس فرستاد که با آگاهی، ایمان و شجاعت و با تکیه بر حمایت اکثریت مردم بتوانند برهم زننده طرح‌های اقتدارگرایانه حاکمیت یکدست برای نقض کامل حقوق شهروندان و تبدیل «جمهوری اسلامی» به «حکومت اسلامی» باشند.

هنوز می توان بر اندیشه‌های روشن، اراده‌های مصمم و دل‌های پرسوز– هر چند محدود- نقش امید زد و برای دفاع از آزادی و استقلال و پیشرفت کشور و پاسداشت دستاوردهای اصلاحات رأی به آنان داد.

جبهه‌مشارکت‌ایران‌اسلامی به رغم آنکه روند انتخابات را، غیر عادلانه و دور از معیارهای انتخابات سالم و رقابتی می‌داند و به رغم آنکه تکلیف حدود دو سوم کرسی‌ها و طبعاً اکثریت مجلس را قبل از انجام انتخابات روشن شده می بیند و علی‌رغم آنکه به فرآیند‌های درون جبهه متحد اصلاحات برای گزینش نامزدها نیز انتقاد دارد،‌ اما خود را پایبند به سیاست‌ورزی اصلاح‌طلبانه و پیشبرد اصل ائتلاف می‌داند. جبهه مشارکت در این مرحله حساس، اتحاد و همبستگی ائتلاف همه اصلاح‌طلبان را مقدم بر هر اقدام و نتیجه سیاسی دیگر می بیند.

بر این اساس ما ضمن اعلام حمایت از تصمیمات ستاد ائتلاف اصلاح‌طلبان که خود از ارکان آن بوده‌ایم اعلام می‌داریم که در حوزه‌هایی که امکان رقابت حتی محدود هست در انتخابات شرکت می‌کنیم. ما با تمام توان خود برای اینکه نگذاریم اقتدارگرایان به همه آرزوهای غیردموکراتیک خود برسند، از نامزد‌های معرفی شده توسط ائتلاف اصلاح طلبان (یاران خاتمی)حمایت می کنیم و از مردم عزیز، نجیب و شریف ایران می خواهیم تا در حوزه‌هایی که این ائتلاف کاندیدامعرفی کرده است حضوری پرشور داشته باشند و با حمایت از کاندیداهای اصلاح‌طلب آن حوزه و اعمال نظارت بر صندوق‌های رأی، وفاداری خود را به آرمان‌های امام و انقلاب و پیشبرد روند دموکراسی در ایران ابراز دارند.

ما از مردم عزیز ایران می خواهیم هوشیارانه مراقب حرکات اختلاف افکنی باشند که از سوی اقتدارگرایان و گاه حتی به نام اصلاح‌طلبی انجام شده است و می‌شود. نام‌های غلط انداز، شعارهای انحرافی و چهره‌های با نقاب سبب نشوند تا کسانی با هجوم به اندیشه و گفتمان خاتمی و آرمان‌های روشن اصلاحات به مخالفان اصلاحات کمک کنند و در این شرایط دشوار سیاسی راه را به سوی حاکمیت یکپارچه تر اقتدارگرایان بگشایند.

جبهه‌مشارکت‌ایران‌اسلامی از نخبگان و عموم مردم می‌خواهد که با حضور انتخاب‌گرا و فعالانه خود در انتخابات ناعادلانه پیش‌رو در حوزه‌هایی که امکان رقابت نسبی و حداقلی وجود دارد به نامزدهای اصلاح‌طلب رأی دهند تا به رغم همه موانع نمایندگان معدود آنان بتوانند در دایره یک اقلیت پارلمانی اندیشه و راه اصلاحات را پیش برند.

امید داریم ملت آگاه و هوشیار ایران نیز با حضور معنادار خود در انتخابات نا عادلانه پیش‌رو نگذارد مفهوم «جمهوریت» نظام و فرایند «انتخابات» به طاق نسیان سپرده شود و همه آرای مردم صورتی زینتی و نمایشی به خود بگیرد. ما پیشاپیش مسؤولیت عواقب مخرب چنین انتخاباتی بخصوص در حوزه‌هایی که امکان رقابت را از اصلاح‌طلبان و حتی نیروهای مستقل گرفته‌اند به عهده آنانی می‌گذاریم که در مراحل دشوار اداره کشور به جای جلب مشارکت همه شهروندان و استفاده از تمامی ظرفیت‌های ملی برای رفع مشکلات مختلف دایره قدرت را هر چه توانستند محدود کردند و به جای تکیه بر «قانون اساسی»، سلیقه‌ و سیاست جناحی را مبنای حاکمیت قرار دادند.

ما امیدواریم که ملت با تکیه بر میراث انقلاب اسلامی و اصلاحات، تجربه «ائتلاف» را ولو در حد محدود با مؤفقیت پیش برد و راه را برای پیشبرد حق حاکمیت مردم و اصل انتخابات باز نگاه دارد.

از خداوند بزرگ توفیق ملت و فرزندان اصلاح‌طلبشان را در گذار از این مقطع سخت و حساس آرزو می‌کنیم.

جبهه‌مشارکت‌ایران‌اسلامی

۱۳۸۶/۱۲/۱۸

نظرات 8 + ارسال نظر
, , شنبه 18 اسفند 1386 ساعت 18:25

خدا وکیلی خسته نمی شی؟ولی مارو خسته کردی

با درود بر شما دوست عزیز

امیدوارم که خسته نباشید و استوار و پایدارانه به راه ادامه دهیم

با آرزوی بهترین‌ها برایتان
تا درودی دگر بار بدرود

, , محمد شنبه 18 اسفند 1386 ساعت 18:32

پول میگیری اینا رو مینویسی؟

درود بر شما

پول...؟!
از چه کسی؟!
حمید...؟!!!

نه دوست عزیز٬ ما اینجا با عشق٬ برای آزادی٬ در قلمگاه آزادی٬ همکلاسی می‌نویسیم...

با آرزوی بهترین‌ها
تا درودی دگر بار بدرود

حسین, it, شنبه 18 اسفند 1386 ساعت 19:17

راست میگن خوب پدرمون رو در اوردی . آخه سیاست به تو چه.
صد دفعه گفتم به تو سیاست پدر مادر نداره.غیر سیاست دیگه چیزه دیگه ای بلد نیستی.همش سیاست اه اه اه متنفرم!!!

با درود بر حسین عزیز

سیاست با زندگی روزمره‌ی ما گره خورده٬ و با آن زندگی می‌کنیم٬ نباید نسبت به آن بی تفاوت بود٬ و به قول ژان پل سارتر هر امری به سیاست ختم می‌شود٬ البته که هر شخصی خود مختار است٬ و می‌تواند سلایق و علایق خود را دنبال کند...
امید به آنکه ما هرکدام راه خود را آزادانه دنبال نماییم...

با آرزوی بهترین‌ها برای شما دوست گرامی
تا درودی دگر بار بدرود

, , شنبه 18 اسفند 1386 ساعت 21:38

میدونی که توجه زیاد یک سری از اقشار جامعه به سیاست نشانه ی جهان سومی بودنشونه؟؟؟

درود بر شما

فکر می‌کنم که منظورتان این بود که جامعه‌ای که دارای قشر روشن فکر و یا سیاست مدار است٬ نشانه‌ی جهان سومی بودنشان است...!!!

تعریف جدید و جالبی بود٬ ولی جالب است٬ در کتابی عکس این مطلب را خوانده بودم٬ که جامعه‌ای که به سیاست به عنوان یک شغل تمام وقت و نه پاره وقت و تفریحی نگریسته شود موجب پیشرفت در تمامی عرصه‌ها می‌شود و به آن اصل ژان پل سارتر ختم می‌شود٬ که همه‌ی امور به سیاست منتهی می‌شود...

با آرزوی بهترین‌ها برای شما دوست عزیز

پویا جان ، خیلی وقته تحلیل سیاسی ننوشتی ، وقتی خودت قلم میزنی ، بیشتر به دل میشینه !

ممنونم ازت !

با درود بر حمید عزیز

ممنون از لطف تو دوست عزیز٬ در شرایط کنونی تحلیلی از شرایط ابراز داشتن به واقع مشکل گشته٬ اگر تا قبل به قول جناب جلایی‌پور تحلیل‌ها در ایران تا یک هفته مستدام بود٬ امروزه با شرایط پیش آمده به سختی می‌توان تحلیلی مانا ارائه نمود٬ و باید بسیار کند و کاو نمود...
امید به آنکه تا انتهای این هفته بتوان تصممیمی قطعی و تحلیلی صحیح از انتخابات پیش رو ارائه نمود

با تشکر از تو دوست عزیز و آرزوی بهترین‌ها برایت
تا درودی دگر بار بدرود

, , یکشنبه 19 اسفند 1386 ساعت 11:18

حداقل انقد نگو به واقع حالمو به هم زدی

امیدوارم که حالتان متحول نشود٬ البته گاهی هم تحول در جهت مثبت مفید خواهد بود...

, , یکشنبه 19 اسفند 1386 ساعت 11:20

منظورت از قشر روشن فکر خودتی دیگه؟؟؟

بنده این قشر را مطرح ننمودم٬ دوست عزیز دیگری طرح فرمودند...

, , یکشنبه 19 اسفند 1386 ساعت 11:24

جامعه اگه مشکل نداشته باشه یعنی جهان سومی نباشه دیگه به روشنفکرایی مثل شما که در سطح جامعه پراکنده شدن نیازی نداره.سیاست ادم خودشو میخواد دوست عزیز.

اگر ابداعاتی نو نباشد و روشنفکران جامعه فعال نباشند و یافته‌هایی جدید نیابند٬ وضع به گذشته بازگشته٬ و دیگر اعتبار قبلی خود را از دست خواهد داد٬ بنابراین همیشه نیاز است به این پدیده...
به حتم سیاست نیز انسان‌های خاص حود را می‌طلبد...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد