با گرمترین درودها بر همهی دوستان عزیز
گویا که دلها به شدت شکسته٬ جراحتها افزایش یافته و احساسات بدینگونه بر اینگیخته شده...
بر من نیز به مانند همهی شما عزیزان این جفاها صورت گرفته و رنجها برمان واصل شده٬ و بدین نقطه رسیدیم که اکنون در آنیم...
تجربهها واصل شده٬ روزها سپری شده و ما دیگر آن دانشجوی ترم اول که تجربهای نداشت و راهکاری را نمیدانست نیستیم...
اما اثبات این امر در برخی رویکردها مشاهده نمیشود و ما را رو به سوی نا امیدی میبرد که آیا واقعا ما از تجربههایمان درس میگیریم؟! آنها را مرور میکنیم؟! آیا بدان درسها عمل میکنیم؟!...
در این درس که تا به حال نمرهی مردودی نصیبمان شد...!!!
دوستان من ما از دانشگاه بریده شدیم٬ چشمهای امیدمان از دانشگاه فرو بسته شد و بدین جایگاه رسیدیم که با فشار به دانشگاه باید از طریق مراجع بالا دست نیز اقدام نماییم٬ صحیح ولی با چه رویکردی...!؟؟؟
باز هم بی برنامه؟!!!
باز هم بدون توجه به مختصات موجود؟!!!
باز هم بی استراژی...؟!!!
و باز هم...؟!!!
دوستان٬ من نیز به مانند شما نظر نسبتا موافقی با مراجعت به وزارت علوم دارم ولی با برنامهای مشخص٬ با رویکردی معقول و منطقی و نه بی باری و اصول نا مشخص...!!!
دوستان عزیز٬ وزارت علوم یک نهاد آکادمیک و دارای اصول و ضوابطی خاص میباشد٬ ولی در رویکرد ما نشانی از رعایت آن ضوابط دیده نمیشود...!!!
تا چند ساعت پیش دوستان مکررا میفرمودند که برای دادخواهی به وزارت علوم مراجعت نماییم٬ دریغ از آنکه نشانی این وزارت خانه را داشته باشند چه رسد به برنامه و اصولی برای مراجعت به این وزارت خانه و داد خواهی لازمه...!!!
دوستان من باید چند اصل ابتدایی و لازمهی خرد را برای این مراجعت رعایت نمود که متأسفانه تا به حال هیچ کدام مشاهده نشده و منجر به مردودیت ما گشته
اولین و ابتداییترین اصل آنکه باید اهداف را مشخص نمود...
بسیاری از دوستان متأسفانه اهداف خود را نمیدانند و لااقل آنکه هدف مشترکی با یکدیگر نداریم٬ دوستی مشکل شهریه را طرح میکند٬ دوستی دیگر مشکل تشکیل کلاسها و دوستی حقوق دانشجویی و ...
در گام بعدی باید نامه و مستنداتی برای طرح این مشکلات مهیا گردد٬ تا مقبول واقع گردد...
گام بعد را باید در جهت طراحان و یا انتقال دهندگان این مشکل برداشت٬ بعضا دیده و شنیده میشود که همهی دوستان قصد تشریف فرمایی به این وزارت خانه را دارند...!!!
دوستان مگر وزارت علوم کاروانسرا و یا دیگر محلی است که قصد بر آن است تا چنین جمعیتی بدین امر مبادرت ورزند٬ حتی چنین جمعیتی با حراستی که این نهاد دولتی دارا میباشد مجال تجمع در مقابل این ساختمان را نخواهند داشت٬ چه رسد به...!!! (مگر آنکه قصد تحصن اعتراض آمیز باشد که تا کنون چنین هدف و نکتهای اعلام نشده٬ و تنها هدف بیان مشکلات است که با انتقال این مشکلات توسط چند تن از دوستان میتوان به هدف فعلی نیل نمود)
اینها حداقل حداقلهایی بودند که طور اجمالی برشان اشارت شد و متأسفانه هیچ یک از این اصول در رویکرد مورد نظر فعلی دوستان مشاهده نمیشود که مایهی تأسف است...
دوستان با حرکت و گامهای معقول و منطقی خویش میتوانیم به اهداف مورد نظر نزدیک و با گامهای اشتباه به شدت دور گردیم٬ با این اقدام نا معقول هم به اندک اعتبار ما خدشه وارد میشود و هم از هدفمان دور میگردیم٬ و ضمنا هر یک از ما با هر رویکردی که داریم در اعتبار کل این مجموعه اثر گذاریم و بنابراین مسئولیت فراوانی در قبال یکدیگر داریم٬ بنابراین امیدوارم با حرکتهای معقول و خرد گرایانهی خود بر این مجموعه و اهدافش اثراتی مثبت گذاشته و بدان اهداف نزدیک گردیم...
با امید به روزهای بهتر و آرزوی بهترینها برای تک تک شما دوستان عزیز
تا درودی دگر بار بدرود
خسته ای، می دانم. زخم بر تن درگوشهای نشستهای، میدانم. اما مگرما بهاررا تجربه نکردهایم؟ مگررنگ سبزش را با هم بردرودیوارشهرمان، دیارمان، سرزمین مادریمان نقاشی نکردهایم؟
زنگارگرفت؟ خاکسترشد؟ چه باک، چه غم!
میزداییم همه زنگارها را. پاک میکنیم همه خاکستریها را. میتوانیم؛ اگردست هایمان را به هم بسپاریم، اگرگرمای دست هایمان را با هم تقسیم کنیم
گوش کن، صدایی میآید؛ ازخروش رودها، نجوای برگ درختان ورویش سبز جوانهها.
گوش کن،صدا آشناست، صدا سبزاست، صدا صدای با هم بودن است؛ برای خواستن، برای توانستن.
ما می توانیم
گوش کن، بیا باهم باشیم این بهاراست که تورا صدا می زند، ما را وتورا به میهمانی میخواند، به میهمانی
امروز، فردا وفرداها
سلام به دوست خوبم !
۴ دانشجو قراره سه شنبه به وزارت علوم بروند و در مورد گردهمایی چهارشنبه با مسئولین وزارت علوم صحبت کنند ، در مورد درخواست های دانشجویان ، نظر بنده این است که تنها درخواست های اصلی را بازگو کنیم ، آنچه را بگوییم که از بعد حقوقی حق مسلم ماست ، مثل کلاس های از راه دور !
و فعلا از بیان مساله ی کتابخانه و ... که از نظر وزارت علوم حق ما نیست بگذریم ، و مسائل آموزشی ، مالی و تشکل های دانشجویی را در راس قرار بدهیم !
ان شاالله فردا یک نامه در همکلاسی منتشر میشه و با نظرات دوستان مورد ویرایش قرار میگیره تا درخواست ها کاملا مشخص بشه !
اما این که چرا هماهنگی به صورت صد در صد قابل دسترسی نیست تنها به این علت است که دانشگاه با درخواست شورای صنفی موافقت نکرده است !
همه ی سعی خود را خواهیم کرد که هماهنگ تر از دفعات قبل باشیم !
با رفتن یک نفر و دو نفر به وزارت علوم هیچ کاری درست نمیشه ، مجبوریم که با جمعیت بالا برویم ، البته در نهایت آرامش !
ممنون از متن مفید تو ، موفق باشی !
با درود و تشکر از پاسخ شما دوست عزیز
اولا این دانشجویان از کدام مسئول مربوطه قصد دارند تا وقت لازمه را کسب نمایند٬ فرمودید مسئولین...؟!!! (واضح نیست کمی توضیح دهید ممنون میشوم٬ گویا شما هم به درستی نمیدانید!)
در گام بعد نظر خود را فرمودید که حداقل بنده و به حتم بسیاری از دوستان با این نظر موافق نیستند (چراکه بسیاری از دوستان از مسائل اصلی مورد اعتراض را مسئلهی افزایش شهریه مطرح نمودند که کاملا هم به حق است)٬ و باید خرد جمعی مطرح گردد٬ اگر قرار بر این است تا نظر شما به تنهایی مطرح گردد هم که هیچ...
اما نامهی مورد نظر هم جالب است که میخواهد یک روزه به تصویب جمیع دوستان رسیده شود٬ بعضا در مجلس مشکلاتی روزها به طول میانجامد که به تصویب رسد حال چه رسد به ما که دارای تنوع زیادی از مشکلات با سلایق گوناگونی هستیم٬ امیدوارم در این امر موفق گردیم...
اما دلیل عدم هماهنگی را نبود شورای صنفی دانستید٬ شاید تا حدی قابل قبول باشد٬ ولی تا کی میخواهیم از خود سلب مسئولیت کرده و نوک پیکان تقصیرات را به سمت دانشگاه نشانه گیریم...؟!!!
درست٬ دانشگاه به ما شورای صنفی را تا به حال واگذار نکرده ولی ما نباید یک اتحاد و هماهنگی داشته باشیم...؟!!!
ما باید تا به این حد بی برنامه و نا متحد باشیم...؟!!
به نظر من که چندان توجیه پذبر نیست و این ضعف بزرگی بر ما محسوب میگردد که امیدوارم به زودی رفع گردد (همانگونه که اتحادهای کوچک با تشکلهای کوچک در حال شکل گیری است میتوان این اتحاد بزرگ را نیز ساماندهی نمود...)
اما در باب تعداد نفرات هم باید به عرضتان برسانم که خوب به یاد داریم که حتی حراست محترم دانشگاه ما نیز اجازهی تجمعی کوچک را در مقابل دانشگاه به ما نمیداد چه رسد به ورودمان!
حال این جمعیت با وجود حراست وسیعتر وزارت علوم چه رویکردی خواهد داشت؟!!
به حتم چارهای جز متفرق شدن نخواهد بود٬ بنابراین این جمعیت کارایی نخواهند داشت٬ جز اتلاف وقتشان و تحقیرشان٬ که به حتم ما هیچ یک از این حالات را خواستار نمیباشیم...
امید به آنکه با برنامه و راهکارهای منسجم و خردورزانهتری پیش رویم...
بسمه تعالی
سلام به جمع همکلاسی
و
سلام به همکلاسی عزیز جناب آقای صفری
دوستان در تاکید سخنان دوست بزرگوار و عزیز چند نکته را که فکر می کنم بهتر است در این جمع ومحفل علمی و فرهنگی باید رعایت شود را عرض می کنم
اولین راه حل در حل مشکلات راه گفتگو و مذاکره بود که دوستان عزیزی که به عنوان نماینده انتخاب شده بودند اقدام کردند که پاسخی از مسئولین محترم دریافت نکردند.
که فکر می کنم کمی کم لطفی مسئولین نیز شامل حال این عزیزان واین جمع شد. که فکر می کنم با کمی تامل مسئولین محترم مربوطه مشد و می شود که مسئله به خارج از این کحیط کشیده نشود.
عزیزان من نیز متنند شما از این وضع موجود ناراضی هستم و خواستار حل این مشکلات و بزرگواران اگر قضیه ارئه مشکلات به مسئولین وزارت علوم است که باید با هماهنگی قبلی انجام شود همانطور که دوست عزیزم حمید توکلی فرمودند و بهتر است که نامه با پیوست تمام مدارک موجود و اعتراضات دانشجویان و امضای این بزرگواران باشد که بتوان فردا روزی نیز از علت این تجمع و خواسته های این تجمع دفاع کرد
دوستان با حرکت و گامهای معقول و منطقی خویش میتوانیم به اهداف مورد نظر نزدیک و با گامهای اشتباه به شدت دور گردیم٬ با این اقدام نا معقول هم به اندک اعتبار ما خدشه وارد میشود و هم از هدفمان دور میگردیم٬ و ضمنا هر یک از ما با هر رویکردی که داریم در اعتبار کل این مجموعه اثر گذاریم و بنابراین مسئولیت فراوانی در قبال یکدیگر داریم٬ بنابراین امیدوارم با حرکتهای معقول و خرد گرایانهی خود بر این مجموعه و اهدافش اثراتی مثبت گذاشته و بدان اهداف نزدیک گردیم...
به امید روزهای بهتر و ارزوی توفیق روز افزون برای تمامی عزیزان
در آخر نیز از تمامی مسئولینی که این جمع را یاری کردند کمال سپاس و تشکر را دارم
با درود و سپاس از الیار عزیز که نظر ارزشمند خویش را مطرح ساخت...
پویا خوب تو چرا کاری نمی کنی پس؟
با درود بر علی عزیز
من چه کاری را میتوانم انجام دهم زمانی که اتحادی بین ما وجود ندارد و من هم تصمیم گیرندهی دیگر دوستان نیستم...
از قدیم هم گفتهاند که یک دست صدا ندارد٬ پس کار انفرادی من هم زمانی که اتحادی در پسش نباشد بی سود و فایده خواهد بود...
در مورد این که با کدام مسئول صحبت می شود ، نمی توان در اینجا توضیحی داد ، اس ام اس بزن تا بهت بگم !
مساله ی افزایش شهریه مورد نظر بنده هم هست ، اگر یادت باشد یک متن در مورد افزایش دویست درصدی شهریه واحد های عملی نوشتم و اعتراض کردم !
بنده در قسمت نظرات ، تنها نظر خودم را عرض کردم ، درست است که حاضر نیستم به جای دیگران نظر بدهم اما از بیان نظر خودم هم نمی گذرم !
در نظر قبلی هم گفتم ، نظر بنده این است که .....
با خرد جمعی هم کاملا موافقم ، اشاره هم کردم که نامه ای نوشته خواهد شد ، نامه نظر بنده است ، و ویرایش خواهد شد ، ویرایش استفاده از خرد جمعی است ، هرچند اینکه نامه ی ویرایش شده مورد استفاده قرار می گیرد یا نه ، این هم بستگی به نظر دوستان دارد ، بنده تنها نظر خودم را می گویم اینکه پذیرفته می شود یا خیر ، مهم نیست ! فرصت برای نامه نگاری یک روز بیشتر نیست ، این که این نامه به تصویب اکثریت می رسد یا خیر نمی دانم ، اصلا شاید فرصت نکنم که آن را بنویسم ، اما به نظر تو با توجه به فرصت و امکانات حاضر برای استفاده از خرد جمعی راهی جز انتشار آن در همکلاسی و بهره بردن از نظرات دوستان هست ؟
در مورد ناهماهنگی باید بگویم ، آنطور هم که فکر می کنی ناهماهنگ نیستیم ، اتفاقا به نسبت امکاناتی که داشتیم خیلی خوب هماهنگ هستیم ، به قول خودت تشکل های کوچک دارند هماهنگ تر می شوند ، بعد از آن نوبت تشکیل شورای صنفی ، هرچند به صورت غیر رسمی است ، البته اگر بتوانیم این کار را بکنیم !
درست است که حراست نسبت به جمع زیاد حساس است اما با این وجود تجمع هایی در دانشگاه شکل گرفته و حراست هم تنها برای حفظ امنیت مراقب ما بوده است اما طوری رفتار نکرده که نتوانیم برای گرفتان حقمان اقدام کنیم !
اگر تو وسایر دوستان هم نامه ای در همکلاسی منتشر کنند تا مورد بررسی قرار بگیرد ، خیلی بهتر است !
موفق باشی !
با درودی دگر بار
در باب مسئولین که گویا گمانه زنیها درست در آمد...!!!
در باب نامه هم که اذعان شد که فرصت کم است و به حتم از عدم برنامهریزی مربوطه نشأت میگیرد...
در مورد نا هماهنگی هم که همین مورد بس است و از ذکر دیگر نا هماهنگیها اجتناب میورزم...
در مورد حراست هم که واضح گردید که به دلایل امنیتی متفرق خواهند شد و عدهای را به عنوان نماینده خواهند خواست٬ پس حضور دیگر دوستان جز موارد ذکر رفته در پاسخ قبل (اتلاف وقت و تحقیر و...) حاصلی را در بر نخواهد داشت
پس امید به آنکه با رفع نواقص موجود٬ با رویکرد بهتری عمل نماییم...
برای این که خیالت راحت شود و مطمئن شوی، اسم مسئول مورد نظر رو همینجا میگم :
مدیر کل دانشجویی داخلی وزارت علوم ، جناب دکتر مسلمی
، البته این نظر بنده است ، قبل از صحبت کردن با دوستانی که فردا قرار شده که بیایند مشورت خواهیم کرد !
بله ، درست می گویی از یک ماه پیش معلوم نبود که چه ساعتی قرار است به وزارت علوم برویم ، از چند ساعت پیش معلوم شد ، این ضعف را قبول دارم اما به نظرت چون نمی توانیم برنامه ریزی ِ خوبی داشته باشیم باید از همین برنامه ریزی متوسط هم بگذریم ؟؟
حراست هر تجمعی را متفرق نمی کند ، تجمع ما مثل گذشته آرام خواهد بود ، مسئولین حراست وزارت علوم کاملا با نحوه ی تجمع ِ دانشجویان الکترونیکی آشنا هستند ، اگر یادت باشد تنها تجمعی که حراست وارد عمل شد ، تجمع ۲۹ مهر بود ، حراست تعدادی را که مقدور بود به اتاق ریاست حراست راهنمایی کرد و با کشاندن معاون آموزشی به جلسه از آنها حمایت کرد ، و البته کسانی که جلوی دانشگاه بودند را نیز متفرق نکرد ، و همه بعد از جلسه با دکتر کاویان پور با هم به خانه هایمان برگشتیم !
دسته جمعی به وزارت علوم رفتن به هدف تاکید بر پیگیری سریعتر مشکلات است ، خودت بهتر میدانی که برخی از مسئولین اهل مطالعه ی دقیق نامه ها و درخواست ها نیستند اما همینکه میبینند مطلبی در یک رسانه در مورد آنها نوشته شده ، چشمهایشان را باز می کنند و سریع پاسخ می دهند !
مساله ی ما سیاسی نیست ، و حراست فرق مشکلات صنفی با مشکلات سیاسی را خوب تشخیص می دهد !
موفق باشی !
البته من همیشه به صداقت تو ایمان و اعتقاد داشتم و خواهم داشت٬ ولی نمیدانم که چرا در اینجا مثال نقضش آمد...
البته جالب است که این تصمیم هم توسط خرد محدود و نه جمعی اکثریت صورت میگیرد که بر نمرههای منفی ما افزوده و منجر به مردودی میگردد و نه متوسط بودن...
باز هم متأسفانه در این قسمت مثال نقضی بر مثال نقض قبلی افزوده شد٬ البته شاید هم به قول دوستی قدیمی است که چندی است ما را تنها گذاشته حافظهی تاریخیات تضعیف شده...
همگان به یاد داریم که در ۲۹مهر که تنها تجمع با جمعییت بالای ما بوده بعد از ورود چند تن از دوستان دیگر دوستان متفرق شدند٬ امید به آنکه حافظهی تاریخی تو دوست عزیزم نیز یاری کند تا این واقعه را به یاد آورد...
اما در باب دفاع بی حد و اندازهی شما از حراست هم باری دیگر شبههای در تضعیف حافظهی تاریخیتان بوجود میآید...
شما که بدین حد زاید الوصف از حراست محترم دانشگاه دفاع نموده و حتی آنها را کارا تر و خوش قولتر از مسئولین غیر آموزشی و غیر آکادمیک میدانید و جالب آنکه باز هم قصد دارید در وزارت علوم نیز از این طریق مشکل را طرح و رفع سازید٬ به حتم از یاد بردهاید وعدههای ریاست محترم حراست دانشگاه را مبنی بر قول مساعد ایشان برای شروع مجدد کلاسها که ایشان بر این امر مؤکدا پافشاری نموده و شما نیز بر این قول مساعد دلها بستید...
نه دوست من٬ به حتم حراست محترم دانشگاه رویکردهای مناسبی را داشته ولی او نیز وعدههای خود را عملی نساخته...
پس دیگر به دنبال حل مشکلات از طریق چنین نهادهای غیر آکادمیک نباشیم و سعی بر آن داشته باشیم تا مشکلات آموزشی خود را از طریق نهادهای آموزشی حل نماییم و نه امنیتی...
با آرزوی بهترینها
آیا امکان این فراهم است که ۷۰۰ دانشجو را جمع کنیم و از آنها مشورت بخواهیم تا تصمیم بگیریم که کدام مسئول را ببینیم ؟
وقتی نمی شود از ۷۰۰ دانشجو کمک گرفت نباید کمک گرفتن از ۷ دانشجو را هم از دست داد !
آیا با وضع موجود کار بهتری می توان کرد ؟
دوست عزیز ، زمانی که تو و دوستان دیگر در اتاق ریاست حراست نشسته بودید و صحبت می کردید ، تنها کسی که مدام از اتاق حراست خارج می شد و به محل تجمع اکثریت می رفت ، بنده بودم ، طبیعی است که آنچه بنده به یاد می آورم با آنچه تو به یاد می آوری متفاوت باشد ، حداقل ۵ بار از اتاق ریاست بیرون آمدم و با دوستانی که جلوی ساختمان مرکزی بودند صحبت کردم ، دفعه های آخری که بیرون آمدم، خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان را هم در بین دختران دیدم ، تا آخرین لحظاتی که تو و دوستان دیگر در حال انعکاس مشکلات بودید ، بنده با کمک دوستان در حال جمع آوری امضا بودم ، نه تنها جمعی متفرق نشد بلکه همچنان به جمع افزوده می شد اما زمانی که شماها بیرون آمدید در حدود ۲۰ دانشجو باقی مانده بودند تا از زبان شما ها از اخبار مطلع گردند ، و بقیه ی دانشجوها بعد از جمع آوری امضا ها رفتند !
اگر حراست دانشجوها را متفرق کرده بود یک دانشجو هم نمی ماند ، چه برسد به حدود ۲۰ دانشجو ، اگر حراست دانشجوها را متفرق کرده بود خبرنگاری هم در کار نبود ،
بعد از اینکه با آن تعداد دانشجوی باقی مانده ، صحبت شد ، در نهایت آرامش به منازلمان بازگشتیم !
دوست عزیز ، حاج آقا نوربخش به ما نگفتند که ترم ما عقب میافتد ، دکتر کاویان پور گفتند و حاج آقا نوربخش از آنجا که نمی دانستند دکتر کاویان پور صداقت ندارند ، حرف ایشان را تائید کردند و گفتند حتما عملی می شود !
البته هرچند بدقولی اصلی مربوط به دکتر کاویان پور بوده اما قطعا توقع ما از ریاست حراست بالاتر از این حرف ها بود و توقع داشتیم برای پیگیری وعده ی دکتر کاویانپور اقدامات موثر تری انجام بدهند !
که البته نتیجه ی پیگیری ایشان را متاسفانه در عمل ندیدیم !
------
نهاد های غیرآکادمیک را با وعده های اجرا نشده شان زیر سوال می بری ، این درست ، اما چرا ما را به سوی نهاد های به ظاهر آکادمیکی سوق می دهی که سرتا پا دروغ هستند ؟
از بد به بدتر می بری ؟؟
مساله ی تفکیک نهاد های آکادمیک یا آموزشی از نهاد های امنیتی ، مربوط به تشکل های سیاسی است و نه من و تو ِ دانشجویی که دنبال مسائل صنفیمان هستیم !
اگر مشکل ما با نهاد های به ظاهر آکادمیک حل شدنی بود ، تا به حال حل شده بود ، نمی گویم به نهاد های امنیتی پناه ببریم ، حرف بنده این است که به مافوق دانشگاه که آکادمیک تر هست رجوع کنیم !
موفق باشی !
با درودی دگر بار
۷۰۰ دانشجو که شامل دانشجویهای هم سال ما دانشجویان سالهای پیش هستند که پیش کش٬ ما بین فعالان دانشجویی هم سال خود نیز اتحاد نداریم چه رسد به...
از یاد نمیبریم تفرقههای وسیع و فاحش که موجب اختلافات شدید شد...
در آن روز ۲۹ مهر نیز از یاد نبردهایم که مأمور حراست ما را (البته از روی عجز خویش) تهدید به کلانتر و ... کرد و آنگونه تحقیر شدیم که خود شما نیز از کوره در رفته و عصبانی شدید...
عجیب است که وقایع به این زودی فراموش میشوند٬ شاید این فراموشی از برای دینی (deyn) است بر سر مسئلهإای نسبت به حراست احساس میکنید...
دیگر حوادث نیز گویا به مانند حوادث قبلی به فراموشی سپرده شدند٬ قول مساعد حراست محترم مبنی بر قدرت فراوان این نهاد که شما را فریفتهی خود کرده بوده است و نه قول جناب کاویانپور...
در آخر هم باری دیگر شما را به حافظهی تاریخیتان ارجاع میدهم که شما خود در ابتدای ترم تحصیلی از ریاست محترم سابق دانشگاه که در رأس امود آکادمیک دانشگاه بودند چه تعرفها و تمجیداتی که داشتید٬ و وجود و مانایی این قلمگاه آزادی (وب لاگ هم کلاسی) را مرهون جناب آقای دکتر خاکی صدیق هستیم٬ و بارها این قلمگاه توسط نهادهای امنیتی مذکور تهدید شده...
بنابراین ما باید مستقیما از این طریق وارد گردیم و راه را ادامه دهیم چرا که به گفتهی خود شما نیز این نهادهای امنیتی مربوط به امور سیاسی بوده و امور آموزشی را باید از طریق نهادهای آموزشی دنبال نمود و نه نهادهای امنیتی که مربوط به امور سیاسی میشوند...
سلام دوست عزیز !
اگر شما در کنفرانسی که دیشب ساعت ۸:۱۵ به بعد بود شرکت داشتین متوجه می شدین که این مسائلی که شما می فرمایین رو مطرح کردیم!
به نظر من دور ایستدن و نظر دادن اسان است !باید در متن حرکت باشی و ببینی آنجا نظر دادن به این راحتی است؟
من این حرفها را در تایید شما زدم نه رد ...اما خوب !
قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود
موفق باشی دوست گرام!
با درود بر چناب نصر آبادی عزیز
دوست عزیز من چندان هم از حرکات دور نبوده و حتی به تقریب در متن آن نیز قرار دارم٬ و دیروز با افرادی که قصد داشتند تا این تجمع را برگزار نمایند بسیار صحبت کردم و متأسفانه مشاهده شد که هیچ یک از شاخصههای اصلی ذکر رفته را دارا نمیباشند٬ همچنان که حمید عزیز اشاره نمود...
با آرزوی بهترینها
دوستان عزیز با درودی گرم
یک ترم گذشت و کوله باری از تجارب مفید نصیب بچه ها شد و در این مدت گفتمان های بسیاری در خصوص حرکتهایی که این اتحاد و همدلی را بیشتر می کند شد و بنظر من بسیار مفید بود چرا که حرکت های انجام شده عموما با اقبال عمومی مواجه بود و نتیجه همدلی روزافزون بود که امروزه وقتی یک نفر از ما خدا حافظی میکند دل همگی می گیرد.
حمید و پویای عزیز این اتحاد و همدلی موقعی تقویت می شود که با حرکات حساب شده دست جمعی و مفید برای جمع صورت گیرد در غیر این صورت باعث تفرقه و چند دستگی خواهد شد و تمام خاطرات ترم گذشته را خاکستری خواهد کرد.
از اینکه پتانسیل اعتراضی بخاطر مطالبی که همه بنوعی می دانند بوجود آمده شکی نیست ولی این پتانسیل را چگونه به یک حرکت زیبا و در نهایت متحد کننده تبدیل کرد مهمتر است:
شناخت این پتانسیل و حد واندازه آن بسیار مهم است حرکت مورد نظر می بایست با میانگین پتانسیل همخوانی داشته باشد چرا که اگر در سطح بالاتر باشد اکثرا شرکت نخواهند کرد و اگرپایین باشد هیچ تاثیر مفیدی برای بچه ها ندارد.
هر حرکتی از قبل باید مطالعه گردد . حمید جان با این پتانسیل موجود می توان بچه ها را وزارت علوم هم برد ولی سر وته این تاکتیک را مشخص کنیم چیست و چه چیزی را بدست می آوریم من نمیگویم چیزی بدست نمیآوریم ولی می پرسم چه چیزی؟ می توان بچه ها را آنجا جمع کرد تا زمانی که تقدیم کنندگان عریضه نزد مسئول مورد نظر باشند یعنی مدت محدود و از پیش تعیین شده.موضوع عریضه باید طوری باشد که بچه هایی که آمده اند همگی به آن اعتقاد داشته باشند و مطمئن باشید اولین سئوال مسئولین وزارتخانه اینست که با مسئولین دانشگاه مطرح کرده اید؟ حتی اگر دکتر بطحایی از دادن وقت طفره میرود عریضه را بطور رسمی از طریق دبیر خانه برای ایشان ارسال کنید و شماره ارسالی را نگه دارید.
پویای عزیز مبارزه از پایین کمی پیچیدگی دارد ولی قابل انجام می باشد و درست می گویی که نباید دل به بالاییها بست. اصلا حراست هر جایی برای حفظ امنیت گزیده شده نه برای احقاق حقوق بچه ها. با حرکت های حساب شده نباید اجازه ورود حراست به حرکت حساب شده را داد ، در زمان کوتاه جمع شد و سریعا متفرق شد.
اگر حرکت صحیح اتخاذ گردد بچه ها همدل تر از گذشته خواهند شد در غیراینصورت عقبگرد را شاهد خواهیم بود.
با درود و سپاس از نظر ارزشمندتان٬ با تک تک موارد ذکر رفته توسط شما موافقم و به واقع از این ریز بینی شما نهایت سپاس را دارم٬ در باب تجمع نیز سخن شما را قبول دارم اما به گمان من در این گام چنین تجمعی زود هنگام میباشد٬ و ابتدا باید با نامه نگاری و طرح مشکلات کار را آغاز نمود و سپس به چنین تجمعاتی پرداخت...
باری دیگر نهایت سپاس و قدر دانی را از نظر گران بهایتان دارم...
با آرزوی بهترینها ...
به نظر میرسه که این آقای صفری فقط میخواهند چوب منفی بزنند و با بهانه گیری نمیخواهند مشکلات حل شود.ایشون هنوز نمیدانند که اینجا ایرانه..!!
در کجای دنیا وقتی حق و حقوقی از آدمها ضایع میشه با راه حلهای آکادمیک مشکلشونو حل میکنن؟؟
در کشوری مثل فرانسه با اونهمه پیشرفت و رفاه اجتماعی که لا اقل از ما خیلی بالاتر هستن مردم برای حق و حقوقشون تظاهرات و اعتصاب میکنن چه برسه به مردم ما که از حقوق اولیشون هم محروم هستن...
چه دل خوشی داری آقای صفری...به نظر میرسه تو هپروت زندگی میکنی...در این مملکت اگر با فریاد نتونی حقتو بگیری با نامه فدایت شوم به جایی نخواهی رسید..!
با درود بر شما دوست عزیز
متأسفانه بر ما اینقدر فشارها افزوده شده که ما را به چنین نقاطی میرساند که اعتراتمان را در چنین نقاطی متصور گردیم...
ولی به گمان من بدین ترتیب ذکر رفته کمی گامها را ترتیب لازم طی نمینماییم٬ چراکه در گام اول باید بصورتی مسالمت آمیز و با نامهای مشکلات را مطرح ساخت٬ و در گامهای بعد اگر برآورده نگشت دست به تحصن و ... زد...
دوست عزیز٬ من چوب منفی نمیزنم و بهانه جویی نیز نمیکنم٬ من تنها واقعیاتی را مطرح میسازم که پیش روی ما هستند٬ من نیز به مانند شما دارای مشکلات عدیدهای در این سیستم هستم٬ ولی چارهی آن را کارهای حساب نشده نمیبینم
ضمن آنکه من با حرکت مراجعت به وزارت علوم و داد خواهی از آن طریق نیز همانطور که در متن این نوشتار ذکر رفت موافقت نسبی دارم٬ ولی حرف من بر این است که کمی با برنامهریزی و اندیشهورزی بیشتر٬ و اگر هم اهل از بین بردن اتحاد بودم٬ آن قطعه شعر را در انتهای نوشتارم از برای اتحاد بیشتر نمیگذاشتم٬ و حرف من از برای حل مشکلات آموزشی از طریق نهادهای آکادمیک همان است که شما در اندیشه میپرورانید٬ یعنی مراجعت به مراجع آموزشی وزارت علوم و نه امنیتی این نهاد...
امید به آنکه کمی محاسبه گرانهتر پیش رویم...
با آرزوی بهترینها برایتان...
اینکه فعالان دانشجوی ورودی ۸۶ اتحاد ندارند ، را صد در صد قبول ندارم اما آن را رد نیز نمی کنم ! در هر حالت وظیفه ی بنده به عنوان یک همکلاسی کمک برای ایجاد اتحاد است ، همه ی سعی خود را کرده ام و خواهم کرد ، اما اگر تفرقه ای باشد ، مسئول آن بنده نیستم !
بله از یاد نبردم که مامور حراست ما را تهدید کرد ، همچنین به یاد دارم که چه کسانی به تهدید اهمیت دادند و گفتند برویم آن سمت خیابان بایستیم !
البته کوره آن قدر که می گویی هم داغ نبود D:
فقط بنده به دوستان گفتم که باید جلوی دانشگاه بایستیم و نه آن سمت خیابان و جاهای دیگر ، و و قتی تهدید شدیم ، گفتم که اهمیتی ندارد!
بعد از آن بود که ریاست محترم حراست شخصا به بیرون از ساختمان آمدند و دانشجویان را به گفتگو دعوت کردند !
طبیعی است که حراست بخواهد مساله را آسان حل نماید ، اما اگر ببیند کسانی که معترض هستند ، برای گرفتن حق خود آمده اند و از تهدید نمی ترسند ، رفتار خود را تغییر می دهد ، همانطور که تغییر داد ، به تهدید اهمیت ندادیم و همین مساله به سادگی باعث شد ما را بهتر بشناسند !
به خاطر ما معاون را احضار کردند ، و بعد از آن هرگز این تهدید ها را تکرار نکردند ، شاید به خاطر این بود که متوجه مظلومیت ما شدند !
بد نیست دوستان بدانند ، وقتی مسئول حراست یک دانشگاه به دانشجویانی شناخت پیدا کند ، مثلا به دانشجویان الکترونیکی ، این شناخت به مسئول حراست وزارت علوم منتقل می شود !
منظور تو را از دین به حراست متوجه نمیشوم ، بنده به هیچ نهادی در دانشگاه هیچ دینی ندارم ، ولو اگر هم داشته باشم ، مساله شخصی را مربوط به مسائل جمعی نخواهم کرد ، مسائل را باید تفکیک کرد ، ممکن است بنده سر مسائل سیاسی بعد ها چونان گذشته ، با حراست مشکل پیدا کنم ، شاید آن موقع عضو یکی از تشکل های سیاسی باشم ، روابط سیاسی ما با حراست نباید با روابط صنفی ما مخلوط شود ، چرا که تشکل های سیاسی همواره با نهاد های امنیتی مشکل دارند اما این مسائل نباید منافع صنفی دانشجویان را زیر سوال ببرد !
مثلا بنده سر همین مسائل سیاسی با ریاست سابق اختلاف نظر داشتم ، و به وضوح ایشان را متوجه اختلاف نظرم نمودم اما در مورد مسائل صنفی وضع فرق می کند ، ایشان را در مسائل صنفی قبول داشتم !
مسائل سیاسی مربوط به قشر خاصی از دانشجویان است ، نباید مسائل یک قشر خاص را با مسائل صنفی که مربوط به همه می شود مخلوط کرد !
......
تکرار می کنم ، قول از جناب دکتر کاویان پور بود و حاج آقا نوربخش برای تائید حرف ایشان و دلگرم کردن ما قول داد که حرف دکتر کاویان پور عملی شود ، اما هیچ کدام از این قول ها عملی نشد !
و اما در مورد فریب خوردن باید بگویم ، بنده علاوه بر آن فریب دکتر عقیق را نیز خورده ام ، فریب خوردن عیب است اما عیب بزرگتر این است که از تجربه ها پند نگیریم و حرف کسی را که بارها از او دروغ شنیده ایم ( دکتر عقیق ) را باور کنیم !
..............
بنده از همه مسئولین در ابتدای سال تعریف می نمودم ، فکر نمی کنم کار اشتباهی باشد خوشبین بودن !
دکتر عقیق را به شدت دوست داشتم ، خوشبین بودن بد نیست ، بد آن است که بعد از دیدن حقیقت های تلخ به هوش نیامده و باز هم حرف دروغگویان را باور کنیم !
دکتر صدیق از همکلاسی دفاع کردند ، اما بعد ها در عمل ثابت کردند که دفاعشان یک شعار بوده است ، متنی را در مورد ایشان آماده کرده بودم تا برخی از حقیقت ها را بازگو کنم ، اما وقتی ایشان استعفا دادند منصرف شدم ، با اینحال ممکن است بعدها در صورتی که مورد مشابهی پیش آمد سری هم به خاطرات خود با دکتر صدیق بزنم !
تهید شدن همکلاسی از سوی حراست را رد نمی کنم ، اما فراموش هم نمی کنم که به جز مساله ی حجاب ، بقیه ی مشکلات بنده با حراست به خاطر دخالت غیر مستقیم مسئولین آموزش الکترونیکی بوده است ، مثلا شکایت دروغین آقای زمانی از بنده ، یا نسبت دادن مساله ی خبرگزاری اکونیوز به بنده که همگی از سوی آموزش الکترونیکی بوده است !
در هر صورت همکلاسی پا برجاست و در عین رعایت قوانین ، هیچ لزومی نمیبیند که از مسئولین محترم دانشگاه دستور بگیرد !
درست است ، اموز آموزشی را باید از طریق نهاد های آموزشی مطرح کرد ، و وقتی نتیجه های نگرفتیم به مافوق رجوع کنیم ، اول به دکتر عقیق ، بعد به دکتر کاویان پور بعد به دکتر بطحایی ، بعد هم به وزارت علوم ، همه مراحل را بارها پیموده ایم اما وزارت علوم را نپیموده ایم که از آن نیز گذر خواهیم کرد !
موفق باشی !
با درودی دگر بار بر حمید عزیز
خوشحالم که با واقعبینی نسبیتر و نزدیکتری به مسائل مینگریم٬ به حتم تو تلاشهای بی دریغی را در جهت این اتحاد برداشتهای و حتی به گمان من تلاشهای تو از حداکثر خود نیز فراتر رفته٬ و نقد به سمت دیگر دوستان است که با گسستگی و انفعال خود بر ایجاد اتحاد ما چوب میزنند٬ من گمان نمیکنم که این نقد من مبنی بر نبود اتحاد در میان ما تفرقهای افکند٬ به گمان من این نقد شاید ما را کمی هوشیارتر نماید و ما را رو به سوی اتحاد پیش برد٬ بنابراین من از تو تهایت تشکر را از برای ایجاد چنین اتحاد نسبی٬ با تشکیل همکلاسی٬ تشکلهای کوچک و دارم٬ به واقع که گامهای بلندی را با بضاعتهای موجود برداشتی...
در باب حراست هم همان بس که به تعریف مشخصی از آن پرداخته و تکلیف خود را با روشن سازیم٬ به نقل حکایات بیش از این نپردازیم٬ حراست نهادی است برای حفظ امنیت یک نهاد و یا مکان مشخص و نه حل مشکلات آموزشی ما...!!!
به گمان من این تعریفی است کلی از حراست٬ اما اگر حراست دانشگاه ما این بزرگواری را نموده و چنین امری را مرتکب گشتند و گام در سوی حل مشکلات ما برداشتند دلیل بر این نمیشود که ما در دیگر موقعیتها نیز چنین امری صورت گیرد٬ حتی اگر همین مسئولین باشند٬ چراکه هر موقعیتی مختصات خاص خود را دارا میباشد و بنابراین رویکرد متفاوتی را نیز میطلبد...
بنابراین نباید باری دیگر از این نهاد امنیتی همان رویکردهای قبلی را انتظار داشت٬ چراکه این نهاد تعریف خود را دارا بوده و به آن باید عمل نماید...
اجتناب از ترکیب امور سیاسی با مسائل آموزشی و صنفی نیز امری بوده که من بارها بر آن تأکید ورزیدهام و به همین دلیل میگویم که خواستههای صنفی را باید از نهادهای آموزشی دنبال نمود و نه امنیتی...
امیدوارم زین پس نیز با خوشبینی توأم واقع گرایی پیش رویم٬ و با گامهایی صحیح مراحل طی نموده و به سر منزل مقصود رسیم...
به واقع از تو دوست عزیزم که برای مسائل و مشکلات مشترک همهی ما اینچنین تکاپو داشته وتلاش میکنی نهایت سپاس را دارم و همواره امیدوارم که با گامهای محاسبه شده رو به سوی هدفمان گذار نماییم
سلام به دوستان عزیزم حمید توکلی و پویا صفری
با این نوع اتحاد که ما دانشجویان داریم وشاخصه آن در دیالوگ شما دونفر نمود پیدا کرد یقین بدانید که موفق خواهیم شد
جای تاسف است که نظرات انتقادی خود را در مورد یه حرکت جمعی در سایت اینترنتی قرار میدهیم تا مسئولین دانشگاه از فوران اتحاد بین دانشجویان مشعوف شوند
در این کلام آقای صفری که بدون برنامه نباید جلو رفت شکی نیست واصولا وزارت علوم رفتا بدون برنامه ریزی دردی رو دوا نمیکنند وزارتی که مسئولین ان نامه میدهند که دانشجویان الکترونیکی نباید وارد دانشگاه شوند از قدیم هم گفته اند کارد دسته خودش را نمیبرد لاکن نکته تاسف بار عدم همدلی میان ماست که در نوشتارمان نمود پیدا میکند و چه زشت است که با سخنان کنایه وار همدیگر را ملامت میکنیم
بیش از این سخن نوشتن جسارت است ولیکن هر کس مایل است میتواند ه وزارت علوم مراجعت کنند تا انشالله اگر خداوند توفیق اعطا کرد نتیجه ای بگیرد دوستانی هم که مخالف رفتن هستند انشالله در آینده در کنار همدیگر راهکارهای بهتری رو مد نظر قرار میدهند فقط فراموش نکنید وبلاگ محیط عمومی است
ایام به کام
با درود بر جناب ناعمهی عزیز و گرامی
جناب ناعمه٬ به گمان من در این نقدها نه تنها از اتحاد ما کاسته نشد٬ بلکه شاید حتی اندکی بر اتحاد ما افزود٬ به گمان من ما باید با واقعیات پیش رویم٬ و در ذهن خود اتحادی کاذب را متصور نگردیم٬ چرا که به چنین صورتی وجود ندارد٬ حال اینگونه بهتر است تا یکدیگر را بیهوده ستایش نموده و خود را فریب دهیم و از واقعیات دور گردیم و در عمل انجام شده با رویکرد دیگری مواجه گردیم٬ و یا اینکه با نقدی دوستانه با ضرب شستی هوشیارتر گردیده و رو به سوی اتحاد بیشتری گذار نماییم؟!!!
به گمان من حالت دوم مناسبتر است و مهم نیست که همگان هم شاهد نقدهای ما از یکدیگر باشند٬ من فکر میکنم که ما (البته جز من٬ منظور از ما همهی دوستان به ویژه حمید عزیز است که در این نقدها پیشی گرفته در مورد خطاب بودن) آنقدر این جرأت را داریم تا نقد نموده و مورد نقد واقع شویم و نقدها را بررسی نماییم٬ و رو به سوی حقیقیت گذار نماییم٬ اما وقتی در قبال مشکلات قرار گرفتیم با اتحاد کامل عمل نماییم٬ تا اینکه اتحادی ظاهری را نمایش دهمی و در واقعیت منفعلانه عمل نماییم...
بنابراین ما نقدها را وارد نموده و بررسی مینماییم و در برابر مشکلات و مسئولین با اتحادی حقیقی عمل مینماییم...
ضمن آنکه در اینجا هر حرکتی باید با حساب و سنجیده عمل شود٬ چراکه همانطور که در بخش انتهایی این نوشتار نیز ذکر رفت عمل و رویکر هر یک از ما تأثیر مستقیمی بر تک تک افراد این مجموعه دارد٬ بنابراین هر یک از ما مسئولیت سنگینی نیز بر دوش و عهده داریم٬ و نباید با گامهای منفعل و نا سنجیدهی خود بر کل مجموعه اثراتی نا خوشایند و عقب گرایانه گذاریم
با امید به اتحادی حقیقی و آرزوی بهترینها برایتان
تا درودی دگر بار بدرود
به نظر من باید بلا فاصله بعد از جمع شدن بچه ها با باشگاه خبرنگاران تماس بگیریم یا خودمون دست ها و به کار شیم و ۱ سری عکس و فیلم درست وحسابی بگیریم (با ۱ دوربین خوب نه با گوشی)و با خودمون مصاحبه کنیم واز امضا ها و شکایت ها کپی بگیریموبا ادب هم باشیم و اونا رو برای همه ی خبر گذاری ها وروزتامه های صبح وعصر و اینتر نتی ارسال کنیم.......می تونیم از امضا هایی هم که
به نظر من این کار غیر منطقی که همه جمع بشیم جلو وزارت علوم باید نماینده بفرستیم
نظر من هم شاید در گام ابتدایین اینچنین باشد٬ هرچند که نباید از این امر غافل شد که در درجهی اول ما نمایندگانی را بر نگزیدهایم که بخواهند به نمایندگی از ما روند٬ و در درجهی دوم نیز نباید از قدرت یک یک جمعیت غافل شد که میتواند برش بیشتری داشته باشد٬ و البته از جوانب منفی و کلیات آن نیز غافل شد٬ همهی این مسائل تحلیلها و بررسیهای خود را میطلبد که در اینجا نمیگنجد...
salam .man aslan ghasde dekhalat dar karaton ro nadaram vali faghat mikham ye chiz begam be dostan ke man hamaye in raharo raftam va vaghti be jayi naresidam majbor shodam enseraf bedam mesle sobhan va kheilihaye dige...dostan vezarat olom ham hatman berin vali ki hast ke peigiri kone in ha az siasat haye dolate ke az name daneshgahhaye motabar soe estefade beshe.dar zemn majazi yani hamin ke mibinid age ham mikhastan dorost konan vase vorodihaye 84 va 85 in karo mikardan .
dostan nemikham narahateton konam age ba vezarate olom raftan va in harfa kar dorost mishod ke man enseraf nemidadam .man ghabl az hameye shoma name neveshtam be vezarat olom vali kasi nabode ke javab bede kasi peigir nist.dar zemn foghe foghesh bian be masyolane daneshagh tazakor bedan ya har chi ta on 4 sali ke shoma hastin chizi taghir nemikone .hala farz ham konim ke kelasa dige aslan moshkel nadashte bashe va seda va tasvir kamelan khob bashe vali in reshtehaye majazi az rishe kharabe. az rishe. az rishe, harfe akhar ...................bar kan ze bon in asase tazvir.............. .