توجه کنید :
در این شعر که که در نهایت نا باوری هاچ کدام از ابیات آن با دیگری هم وزن نیستند منظور از « عقیق » هیچ شخص خاصی نمیباشد . ( لطفا برای ما مسئله درست نکنید )
یا حق
دوش در وادی حیران و دلم جای دگر
گویم از حال پریشانی خود بار دگر
رفتم از خویش برون تا ملکوت
تا بدانجا که پرو بالم سوخت
دیدم آن روز که بشّاش بُدم
دل ، غمین بود ولی شاد بُدم
خود به یاد آر که قصه از چیست ؟
زین همه نکته و سرّ قصدم چیست؟
جشن آغازیه این بدبختی
توریه های عقیق و سختی
من نگویم که : " چرا آن را گفت ؟ "
گویم:"از سوی که گفت ؟"حال که گفت
بگذریم حال ،کجا بودم ؟ هان!
پی گفتار عقیق و خواب آن
خواب پول و خواب مسند طلبی
خواب خالی کردن ما جملگی
خواب خوش او دید و افسوسش که ما
شب پریدیم ازتشک چون بچه ها
گریه میکردیم و از ترس پدر
نیش خندی زده چون اَر اَرِ خر
ژاژ خایم مطربا زین گفته ها
نیست گوش هایی که باشد شنوا
عاشقان دارم من از یزدان پاک
این تمنا که نباشم کم چو خاک
پست و بدبختو گدای نمره ای
تن بود زنده و دل چون مرده ای
درد کردم سرتان و دل ؛ سرد
خورده مگرید ز من این همه درد
[ ترم بعد و باز قطعیه صدا
"سند تو آل" و شادی ما بچه ها
آید و باز رود از پی ما
من تو را چشم به راهم،یارا ]
تا "رونال" هست خدایا بر منه
چشم ما ، چشم به راه نمره
۲۹/۱۱/۸۶
Ronal
ها ؟
چی میگه ؟
راجع به نوروزی شعر ندارید؟
خوب بود
دارم روش کار میکنم :d
امیدوارم از این به بعد دیگه دلسرد نباشید.
هر موقع دیوانتون چاپ شد خبر بدید. بامزه بود.
آفرین ، خیلی عالی بود !
بچه ها برای قیمت زیاد هر واحد عملی کسی دست به کار نمیشه در صورتی که این ها نگفته بودند ۹۰ تومان!!!!!!!۱۱
خیلی با مزه بود!
تهههههه مسخره بود بابا....
(پست و بدبختو گدای نمره ای
تن بود زنده و دل چون مرده ای)
با حال بود!!
از خانم زنیر ندارید؟!
ندزدن تو رو با این طبع شعرت!!!!!!!!!!!!!
باور می کنیم که با عقیق نبودی!!!!!!!!!!