KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

کمک به دختران عاشق

طرح مساله خواستگاری دختر از پسر

خواستگاری به طور معمولی از سوی مرد یا خانواده او صورت می گیرد، آیات قرآنی هم مساله خواستگاری را به مرد نسبت می دهد ولی این بدان معنا نیست که زنی نتواند از مردی خواستگاری کند. البته درباره خواستگاری دختران نمی توان به این قاطعیت سخن گفت.

برنا در گزارشی با طرح مسأله خواستگاری دختر از پسر نوشت: خواستگاری به طور معمول از سوی مرد یا خانواده او صورت می‌گیرد و آیات قرآن نیز مسأله خواستگاری را به مرد نسبت می‌دهد، ولی این بدان معنا نیست که زنی نتواند از مردی خواستگاری کند. البته درباره خواستگاری دختران نمی‌توان به این قاطعیت سخن گفت. در آیات قرآنی به این نکته توجه داده شده است که در عقد زناشویی، اصلی‌ترین مرجع تصمیم گیرنده زن و شوهر هستند و این مطلب به رغم محدودیت‌هایی که برای زنان مطرح بوده، جالب توجه است. آیه 230 سوره بقره نکاح را به زن نسبت می‌دهد و تحقق آن را به اراده او می‌داند. از داستان حضرت شعیب(ع) و موسی(ع) در قرآن استفاده می‌شود که خواستگاری از سوی خانواده دختر (و نه صرفا دختر) نیز صورت می‌پذیرد.

گزینش و انتخاب همسر در همه جوامع بر پایه آداب و رسوم خاصی انجام می‌گیرد. همین آداب و رسوم است که ازدواج را به شکلی قانونی و بیرون از دایره غیر شرع قرار می‌دهد. زناشویی زمانی معنا و مفهومی سالم و درست می‌یابد که اشخاص هر فرهنگ و جامعه در محدوده آداب و سنت‌های فرهنگی خویش چه ساده و چه پیچیده، عمل کنند.

در روایتی آمده است که شخصی از یاران و اصحاب امام صادق (ع) با وی همراه می‌شود. در میانه راه، شخصی را می‌بیند و به عللی نسبت زنازادگی به وی می‌دهد. حضرت امام صادق (ع) از رفتار همراه خویش شگفت‌زده می‌شود و از وی می‌خواهد دلیل خویش را در نسبت ناروایی که به شخص داده، بیان کند. وی می‌گوید: این شخص بیرون از دایره اهل کتاب و اسلام است؛ بنابراین، بر پایه قوانین الهی و آموزه‌های آن ازدواجی میان پدر و مادرش انجام نشده است، پس می‌توان او را زنازاده دانست. آن حضرت (ع) توضیح می‌دهد که هر کسی بر پایه قوانین و آداب و رسومی که در جامعه ایشان رواج دارد، ازدواج کند در دایره زناشویی قرار می‌گیرد و از زنازادگی بیرون می‌رود.

خواستگاری یعنی؟

این امر با فرهنگ خاصی در اسلام انجام می‌شود، زیرا زندگی با فرد و تشکیل خانواده و تولید نسل از اموری است که نمی‌توان از کنار آن به سادگی گذشت، ولی با این همه برای دسترسی آسان شخص به همسر مطلوب راهکارهایی نیز بیان داشته است تا شخص بتواند همسری خوب برگزیند.

از این رو به شخص این اجازه را داده است تا همسر خویش را بنگرد تا با بصیرت کامل همسر خود را برگزیند. البته این نگاه ‌باید در محدوده مجازی انجام شود که بیرون از چهارچوب‌ها نباشد. برخی گمان کرده‌اند که آیه 52 سوره احزاب که سخن از اعجاب و شگفتنی زیبایی دختر و زن به میان می‌آورد، این را مجاز دانسته است که شخص برای ازدواج به فراتر از حالت عادی و مجاز نگاه برود و برای او مجاز باشد که به اندام زن و دختر به گونه‌ای دیگر بنگرد. اینان با توجه به آیه 27 سوره قصص که سخن از‌هایتن به میان می‌آورد، بر این باورند که حضرت (ع) دختران شعیب را دیده و از این رو شناخت کاملی از دختران داشته است.

باید توجه داشت که اعجاب حسن و ایجاد شگفتی در برابر زن، می‌تواند به شکل عادی و معمولی نیز اتفاق افتد. به این معنا که نیاز نیست تا زن خود را بی‌حجاب نماید و یا موها و اندامش را به نمایش گذارد تا محل شگفتی قرار گیرد. به سخن دیگر، دیدنی که به طور عادی و معمولی انجام می‌شود نیز ممکن است شگفت‌انگیز باشد. با دیدن چهره و اندام این معنا دست دهد و شناختی که مطلوب است پدید آید؛ بنابراین لازم نیست که برای نگاه ازدواج به حکمی فراتر از حکم زنان دیگر عدول شود. البته در زمان انتخاب، می‌تواند نگاه متعدد باشد و از نگاه واحد و مباح تجاوز کند؛ بنابراین، زن باید خود را به گونه‌ای نشان دهد که شناخت اجمالی به دست آید و نیازی نیست تا فراتر از آن عمل کند.

این را می‌توان مقدمه خواستگاری دانست. به این معنا که نیازی نیست که این عمل هنگام خواستگاری انجام شود، زیرا می‌تواند پیش از خواستگاری به راه‌هایی این دیدار انجام پذیرد، بی آن که دختر از آن آگاه باشد. چنان که در دو آیه پیش گفته هدف از دیدار و دیدن انتخاب همسر نبوده است، ولی پس از آن که دیداری انجام شد، خواستگاری صورت گرفته است.

خواستگاری مقدمه ازدواج است؛ به این معنا که شخص می‌خواهد رسما علاقه‌مندی خویش را به وصلت بیان دارد. در این هنگام است که مسأله خطبه به میان می‌آید. قرآن از خواستگاری به خطبه یاد می‌کند. در حقیقت خواستگاری و خطبه به معنای پیشنهاد تشکیل خانواده مشترک با دختر و یا زنی است که برگزیده شده است. از نظر اسلام خواستگاری و خطبه، امری مستحب است.

از چه کسانی خواستگاری کنید؟

خواستگاری به طور معمولی از سوی مرد یا خانواده او صورت می‌گیرد. آیات قرآنی مسأله خواستگاری را به مرد نسبت می‌دهد ولی این بدان معنا نیست که زنی نتواند از مردی خواستگاری کند. البته درباره خواستگاری دختران نمی‌توان به این قاطعیت سخن گفت. هر مردی می‌تواند از هر دختری خواستگاری کند.

در آیات قرآنی به این نکته توجه داده شده است که در عقد زناشویی، اصلی‌ترین مرجع تصمیم گیرنده زن و شوهر هستند و این مطلب به رغم محدودیت‌هایی که برای زنان مطرح بوده است، جالب توجه است. آیه 230 سوره بقره، نکاح را به زن نسبت می‌دهد و تحقق آن را به اراده او می‌داند. حتی تنکح زوجا غیره و در ادامه آیه، حق بازگشت با عقد جدید پس از طلاق محلل را بر عهده خود زن و شوهر پیشین قرار می‌دهد، اما درباره خواستگاری از دختران، قرآن بیان می‌داد که این خواستگاری باید از سوی مرد به ولی دختر عرضه شود و نمی‌توان از خود دختر مستقیم خواستگاری کرد، زیرا در آیات قرآنی خواستگاری و ازدواج دختران به ولی واگذار شده است. این مطلب را می‌توان از مفهوم مخالف آیات 232 و 234 سوره بقره به دست آورد، زیرا در این آیه به زنان مطلقه اجازه داده شده است تا با هر خواستگاری که به آنان رجوع می‌شود، ازدواج کنند و دیگر نیازی به موافقت ولی ندارند. از این جا دانسته می‌شود که غیر زنان مطلقه؛ یعنی دختران نمی‌توانند خودسرانه وعده ازدواج دهند و با شخصی ازدواج کنند و ازدواج آنان مشروط به اجازه ولی آنان است.

واگذاری حق بخشش مهر به زن و یا اولیای عقد (پدر و جد پدری و وصی و حاکم و مولا) نوعی ولایت برای آنان اثبات می‌کند که باید به آن توجه داشت. تأکید بر اولیای عقد، بیانگر آن است که نوعی ولایت از سوی آنان دست کم درباره دختران مطرح است. هرچند که زنان مطلقه و یا زنان شوهردار از ولایت خاصی برخوردار می‌شوند که نیازی به ولایت نخست نیست که از سوی اولیای عقد صورت می‌گرفت (بقره آیه 237).

اما خواستگاری از زنان چه زنانی که مطلقه هستند و یا زنانی که شوهر مرده و بیوه هستند، حکم خاصی دارد. از برخی آیات استفاده می‌شود که خواستگاری از هر زنی تحت هر شرایطی روا نیست. از این رو گفته شده است که آیه 235 سوره بقره که می‌فرماید: لاجناح علیکم فیما عرضتم به من خطبه النسا؛ قدر مسلم از این آیه جواز خواستگاری با کنایه و غیر مستقیم از زنانی است که در عده وفات هستند، زیرا آیه پیشین آن درباره زنان شوهر مرده است البته گروهی بر این باورند که این حکم شامل هر زنی که در عده طلاق بائن باشد، نیز می‌شود (الحدایق ج 24 ص91).

اسلام دستور حساب شده‌ای درباره خواستگاری این گونه زنان داده که همه جوانب در آن مراعات شده است. از طرفی به طور طبیعی زن با فوت شوهر یا جدا شدن از او درباره آینده خویش دغدغه دارد و از سویی باید حریم زوجیت پیشین نیز حفظ شود. بدین سبب از خواستگاری صریح یا ملاقات و وعده پنهانی با آنان نهی شده است. ولکن لاتواعدهن سرا الا ان تقولوا قولا معروفا؛ در این آیه سخن از قول معروف به میان آمده است که همان خواستگاری با رمز و کنایه است (تفسیر تبیان ج 2 ص 267).

البته اگر انسان در دل به ازدواج با این گونه زنان تصمیم داشته باشد، این تصمیم همانند اظهار یا کنایه جایز است (بقره آیه 235).

خواستگاری صریح یا غیر صریح از زن شوهردار یا زنی که در عده طلاق رجعی است و نیز خواستگاری صریح مرد از زنی که او را سه بار طلاق داده یا در عده وفات است، جایز نیست، زیرا با این کار، موجبات فروپاشی خانواده‌ای تشدید می‌شود و جامعه از سلامت روانی بیرون رفته و هرکس به خود اجازه می‌دهد که خانواده‌ای را از هم بگسلد و نابود سازد.

به هر حال، در این آیات به خوبی روشن شد که چه زنانی را می‌توان خواستگاری کرد و چه زنانی را نمی‌توان و این که خواستگاری می‌تواند به دو شکل صریح و یا کنایی انجام گیرد و گاه شکل کنایی را لازم و ضروری می‌شود و شخص نمی‌تواند به طور صریح از زنی خواستگاری کند.

ظرفیت نه شنیدن! داشته باشید

چنان که گفته شد خواستگاری معمولا از سوی مرد یا خانواده او انجام می‌شود و زن به این کار اقدام نمی‌کند چنان که در آیه 235 سوره بقره خواستگاری به مردان نسبت داده شده است. این بدان معناست که پاسخ رد شنیدن زن از مرد به نوعی شکست عاطفی در زندگی زن است که اثر آن هنگام تشکیل خانواده و اداره آن و نیز در تربیت فرزندان ظاهر می‌شود. در حالی که خواستگاری از سوی مرد و شنیدن پاسخ رد شکست در زندگی به شمار نمی‌رود.

بنابراین، اگر در موردی زن و خانواده او با قاطعیت بدانند که از مرد پاسخ رد نخواهد شنید خواستگاری آن‌ها امری معقول و روا خواهد بود. از داستان حضرت شعیب(ع) و موسی(ع) در قرآن استفاده می‌شود که خواستگاری از طرف خانواده دختر (نه دختر) نیز صورت می‌پذیرد.

برخی از آیه 13 سوره حجرات که «ان اکرمکم عندالله اتقیکم» را بیان می‌کند، بر این باورند که اگر شخص شایسته‌ای توان تأمین نفقه را دارد و از دختری خواستگاری کرد اجابت خواسته او واجب است. نویسنده کتاب کنز العرفان می‌نویسد که استفاده این مطلب از این آیه مشکل است، مگر با کمک روایت پیامبر (ص) که فرمود: دخترانتان همانند میوه هستند که اگر هنگام رسیدن چیده نشوند فاسد می‌شود. (کافی ج5 ص237) آن حضرت در جایی دیگر می‌فرماید: دختران را به ازدواج کسانی درآورید که از نظر ایمانی به آنان اطمینان دارید تا فتنه و فسادی بزرگ در زمین پدید نیاید. غیر از این روایت، می‌توان به آیه 32 سوره نور ذکر می‌فرماید: وانکحوا الایامی منکم، بر این مطلب استدلال کرد، زیرا با اجابت خواستگاری، زمینه ازدواج فراهم می‌شود.

نظرات 2 + ارسال نظر

در این آیه به زنان مطلقه اجازه داده شده است تا با هر خواستگاری که به آنان رجوع می‌شود، ازدواج کنند و دیگر نیازی به موافقت ولی ندارند. از این جا دانسته می‌شود که غیر زنان مطلقه؛ یعنی دختران نمی‌توانند خودسرانه وعده ازدواج دهند و با شخصی ازدواج کنند و ازدواج آنان مشروط به اجازه ولی آنان است.


استدلال فوق مطلقا اشتباه است ، وقتی در آیه ازدواج زنان مطلقه به دست خودشان است چطور می توان نتیجه گرفت که اگر مطلقه نباشد باید اجازه بگیرد ؟ اصلا فرض که استدلال درست باشد ، کجای این آیه و یا آیات دیگر ، حرف از ولی یا پدر آمده است ؟

تا اونجایی که بنده اطلاع دارم حدود ۵ مرجع تقلید محترم اذن پدر رو لازم نمی دونند ، چند مرجع تقلید محترم نظر قطعی نداده اند و می گویند احتیاط واجب .

و دو مرجع تقلید محترم اذن پدر را برای ازدواج واجب می دانند !

تصور بنده این است که فتوای این دو مرجع تقلید محترم ، آیت الله العظمی سیستانی و آیت الله العظمی صانعی بنا به مسائل روز جامعه است و ارتباطی با اصل دین و قرآن ندارد .

ممنون از متنت !

سلام حمید جان

البته متن فوق از یک سایت مذهبی گرفته شده و این بنده ناچیز کمترین سر رشته ای از امور فقهی ندارم

ولی فکر کنم اذن پدر و یا ولی مربوط به اجازه ازدواج است نه خواستگاری کردن چون خواستگاری کردن چه رسمی و یا غیر رسمی که نیاز به اجازه ولی ندارد

همانطور که میدانی اکنون ایجاد روابط بین دختر وپسر به حدی زیاد وراحت شده که اصل این قضیه کاملا لوث شده واجازه گرفتن امری تشریفاتی به نظر میرسد
در ضمن اجازه ژدر امری قانونی است نه شرعی وگرنه فکر نمیکنید دختکانی که پدر یا برادر یا قیم ندارند چطور میتوانند ازدواج کنند قطعا خواهید گفت با اجازه دادگاه که این خود نشان از قانونی بودن این امر است نه شرعی بودن آن

با تشکر از نظر شما

علی طهرانی, , پنج‌شنبه 20 دی 1386 ساعت 15:46

جالب بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد