نوروز: سرانجام پس از14 ساعت بیخبری مطلق و نگرانی زایدالوصف خانواده عمادالدین باقی از وضع وی، شامگاه چهارشنبه 5دی ماه امکان تماس کوتاهی از سوی باقی با خانواده فراهم شد و وی ناباورانه اعلام کرد که بدلیل وضع نامساعد جسمی در بیمارستان قمر بنیهاشم تهران بستری است و نسبت به صبح روز چهارشنبه بهتر است. همچنین صبح روز پنجشنبه 6دی ماه با مساعدت مقامات امنیتی امکان ملاقات خانواده آقای باقی با وی بوجود آمد و گرچه در این ملاقات باقی به شدت لاغر و ضعیف شده بود، اما به لطف خدا خطر از وی دور شده بود. با وجود این آقای باقی در دیدار با خانواده خود گزارش دقیقی از جزئیات حادثه روز چهارشنبه ارائه کرد که جهت اطلاع افکار عمومی عینا این گزارش که از سوی خانواده باقی در اختیار «نوروز» قرار گرفته، نقل می شود:
آقای باقی ساعت 8 صبح روز چهارشنبه 5دی در حین استحمام در سلول کوچک خود دچار حمله قلبی میشوند که نشانههای آن رعشه دست وپا و از حال رفتن در زیر دوش حمام کوچک داخل سلول بسته وی بود. با کمک تنها همسلولی باقی در این سلول دربسته، وی بهتدریج از شرایط خواب و بیدار بیرون میآید ولی به دلیل وخامت وضع جسمی با کمک همسلولی مسئولان بهداری زندان را به کمک میخوانند و مسئولان بهداری بلافاصله به کمک قرص و آب قند به تنظیم فشار باقی میپردازند و سعی میکنند سوزش سروصورت و حالت فلجی موضعی دست وپا را برطرف کنند؛ چرا که آقای باقی قادر به جمع کردن انگشتان خود نبودند.
در این شرایط، ماموران بهداری زندان اوین به ماساژ دست وپای باقی پرداختند و سعی کردند با کمک چرخ ویلچر وی را به بهداری منتقل و در آنجا به کمک آمپول و دستگاه اکسیژن نفس وی را عادی کنند. در این زمان همانگونه که قبلا اعلام شد آقای صالح نیکبخت وکیل آقای باقی پشت درب ملاقات منتظر وی بودند اما به دلیل وضع بحرانی آقای باقی امکان ملاقات فراهم نشد و از سوی زندان اعلام شد آقای باقی در بازجویی بسر میبرند.
اما به محض بهبود نسبی آقای باقی، وی با خانواده تماس گرفت و در حالی که منقطع و بریده سخن میگفت، نجات یافتن خود از خطر را به اطلاع خانواده رساند و خواستار بازگشت آقای صالح نیکبخت به زندان شد. اما در فاصله مراجعت آقای نیکبخت به زندان و در حالی که به وی گفته شد آقای باقی مجددا در حال بازجویی است، حمله دوم آقای باقی رخ داد و لرزشهای شدید به وی دست داد؛ به گونهای که دندانها به هم کوبیده میشد و دستهایشان قفل شده بود و نوار قلب نیز وضع مناسبی را نشان نمیداد. نشانههای حمله دوم حالت تهوع، سرگیجه، لرزش تمام بدن و قفل شدن دستها بود به گونهای که آقای باقی از نوشتن یک خط مطلب ناتوان شده بود به طوری که از همسلولیاش با اشاره ورق و خودکاری خواسته بود تا فقط بتواند وصیتنامهای بنویسد اما هرچه تلاش کرد نتوانسته بود خودکار را به دست بگیرد و چیزی بنویسد.
دراین زمان به گفته آقای باقی با اقدام به موقع بهداری آمبولانسی تهیه و ایشان به بیمارستان قمر بنیهاشم فرستاده شد و تا ساعت 10شب ابتدا درCCU و سپس در بخش، اقدامات لازم پزشکی انجام شد و دو تن از مسئولان وزارت اطلاعات به تیم پزشکان پیوستند. پزشک معالج عارضه آقای باقی را حمله پنیک دانست و اعلام کرد این حمله به دلیل وضعیت و شرایط خاص روحی و جسمی آقای باقی، بسیار خطرناک بود که اگر ماموران بهداری بند 209 زندان اوین اندکی تاخیر کرده بودند، حمله دوم فاجعهآمیز میشد.
در عین حال پزشکان و نمایندگان وزارت اطلاعات از آقای باقی پرسیدند که مشکلات او چیست که به چنین وضعیتی دچار شده است؟ آقای باقی ضمن اشاره به فهرست مشکلات بسیاری سه مساله اصلی را در این وضعیت مؤثر معرفی کردند:
عامل اول- حساسیت آقای باقی به وقایع اتفاقیه درون زندان است از جمله سر و صدایی که در ساعت 2نیمه شب یکی از شبهای زندان در کنار سلول آقای باقی بلند شد و در آن اعلام شد که یک دانشجو خودکشی کرده و تنها با حضور به موقع مامور وزارت اطلاعات از مرگ نجات یافت و شنیدن وضع وی از پشت در سلول که مدعی بود دوبار با او برخورد فیزیکی شده است، آقای باقی را به شدت متأثر کرده است و شنیدن اوضاع دیگر دانشجویان او را در فشار روحی شدیدی قرار داده است و این موضوع را به مسئولان زندان منتقل کرده است.
عامل دوم- افزون بر آنکه ایشان حبس خود را غیرقانونی میدانند شرایط حبس را نیز غیرحقوقی میشمارند. آقای باقی به نمایندگان وزارت اطلاعات گفتهاند که اگر به یکسال حبس محکوم شدهاند، چرا در سلول انفرادی بسر میبرند و این در حالی است که حکم حبس یکساله وی نیز مربوط به مقالاتی منتشر شده در 10سال پیش است که حکم آن در سال 82صادر و چهار سال بعد اجرا شده است و در دادگاهی که این حکم هم صادر شده، جز باقی و قاضی هیچکس حتی وکیل باقی حضور نداشته و او خود به نشانه اعتراض به استناد ماده 129 قانون دادرسی کیفری از حق سکوت استفاده کرده و به همین دلیل این حکم فاقد وجاهت قانونی است چرا که بر اساس مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام دادرسی بدون حضور وکیل قانونی نیست. باقی همچنین به پرونده اخیر خود اشاره کرد که قرار صادره برای آن وثیقه 50میلیونی است؛ نه بازداشت موقت.
به فرض آنکه وی دوره محکومیت یکساله خود را سپری میکند، چرا باید در زندان مجرد امنیتی باشد؟ و چرا باید 2ماه و نیم او را بدون قرار بازداشت به طور غیرقانونی نگاه دارند در حالی که در ماده 574 قانون مجازات اسلامی کسانی که چنین اقدامی را در حق متهمان انجام دهند به مدت 2ماه تا 2سال بازداشت یا انفصال از خدمت دارند. باقی اعلام کرد جزئیات این مسائل را قبلا در دیدار با دادیار زندان بیان کرده و وی معترضانه از مسئول بند 209 پرسیده است که چرا آقای باقی در این بند است و مسئول بند اعلام کرده است که آقای باقی نزد ما امانت است.
این در حالی است که در هیچ جای قانون چیزی به نام «زندانی امانی» وجود ندارد و به همین دلیل دادیار زندان اعلام کرد همان روز با بازپرس شعبه ویژه امنیت مذاکره و اقدام برای خروج باقی از زندان مجرد را آغاز خواهد کرد اما تا روز چهارشنبه گذشته هیچ اقدام عملی صورت نگرفت و این بلاتکلیفی در وضع آقای باقی مؤثر بوده است.
عامل سوم- طی 76 روز گذشته هر چند روز یکبار افرادی در کنار آقای باقی قرار میگیرند تا ظاهرا سلول دربسته وی سلول انفرادی تلقی نشود.افرادی که به صورت محدود و نامنظم همسلول آقای باقی قرار میگیرند، نوعاً بیتابی و گریه و زاری میکنند و با توجه به حساسیت باقی نسبت به مسائل و حقوق زندانیان، او را مجبور به دلداری از این افراد میکند و عمادالدین باقی از اینکه نمیتواند کاری برای آنها و دانشجویان انجام دهد، در وضعیت آسیبپذیری قرار میگیرد و به وضع روحی باقی صدمه میزنند.
پزشکان بیمارستان هم با تأیید موارد استرسزایی که باقی به آنها اشاره کرد، توصیه کردند با توجه به خطر جانی که در صورت تکرار این حملات باقی را تهدید میکند وی باید کارهای استرسزا را ترک یا حدالمقدور کم کند.
نمایندگان وزارت اطلاعات نیز با استماع دقیق دلایل باقی و پزشکان گفتند قول میدهند به این وضعیت پایان دهند و نه تنها موارد مربوط به باقی را پیگیری و از مراجعت او به زندان مجرد جلوگیری کنند بلکه مواردی مانند خودکشی آن دانشجو و وضعیت دانشجویان دیگر را بررسی و پیگیری نمایند.
آقای باقی نیز ضمن آنکه از عمل مسئولان بهداری زندان به مسئولیتهای قانونی خود ابراز رضایت کردند اما از نحوه اطلاعرسانی دراینباره به گونهای که نیمی از روز و شب را خانواده باقی در نگرانی و بیخبری مطلق بسر می بردند، انتقاد کرد.
خانواده باقی نیز ضمن اینکه از این نحوه اطلاعرسانی انتقاد میکنند آسیب اصلی آن را متأسفانه نگرانی و تشویش خانواده و افکار عمومی دانسته و ترجیح میدادند با هدایت مسئولان قضایی با باقی ملاقات یا به صورت تلفنی از وضع وی مطلع شوند و اعلام کردند با پوشیده نگه داشتن این خبر از خانواده، باب هرگونه گمانهزنی درباره وضع آقای باقی از جمله اینکه عارضه وی در زمان بازجویی انجام شده یا در شرایط عادی، گشوده و باب تردید از سوی خانواده باز شود.
خانواده باقی گرچه عمادالدین باقی را صحیح و سالم به زندان تحویل داده و اکنون او را لاغر و ضعیف و حداقل با دو حمله جسمی در زندان میبینند اما، اگر از وضع آقای باقی به درستی مطلع میشدند به جریان اطلاعرسانی دقیق و منطقی کمک میکردند. در عین حال، با توجه به وضع جسمی آقای باقی و هشدار پزشکان مورد اعتماد مقامات، که گفتهاند احتمال تکرار حمله وجود دارد و این بار خدای ناکرده ممکن است از گذشته خطرناکتر باشد و وی باید به دور از استرس، فشار و محدودیت روحی و جسمی قرار گیرد و با توجه به وعده نمایندگان مقامات مسئول مبنی بر اعاده حقوق قانونی آقای باقی، خانواده وی امیدوار است هرچه زودتر اسباب آزادی ایشان فراهم آید تا در محیطی به دور از استرس امکان ادامه معالجات ایشان فراهم آید.
البته طبق آخرین پیگیریهای خانواده غروب روز پنجشنبه در حین نگارش این اطلاعیه مطلع شدند آقای باقی از بیمارستان به زندان بازگشته و به بند عمومی 350 منتقل شده است و امیدواریم این، مقدمه آزادی و اعاده حقوق آقای باقی باشد.
خانواده عمادالدین باقی
جناب پویا سلام
آقای باقی از جمله اصلاح طلبان پر شور و شوقی بود که اگر می دانست از طرف منجی حمایت نخواهد شد مقالات دموکراتیک خارج از دایره تنگ دموکراسی منجی نمینوشت.
با درودی دگر بار
جناب باقی از جمله اصلاحطلبان پر شور و شوقی هستند که همواره در زمینهی حقوق بشر از برای ایرانیان از جان فعالیت نموده و مینمایند٬ و این اولین باری هم نیست که این آزاده را به بند کشیدهاند٬ که بارها او را بازداشت٬ تهدید٬ و به بند کشیدهاند٬ و او را باک و سست بنیادی وجود ندارد که شما بخواهید٬ اینگونه تفکر او را سست جلوه دهید.
جناب باقی آنقدر مستحکم و ثابت قدم هستند که دیگر او را از این صفات مبری است.
در میان اصلاح طلبان هم به حتم یک تفکر غالب موجود نبوده و انواع مختلفی از طرز فکرها موجود میباشد٬ و به حتم این دیکتاتوری هم موجود نبوده که یک نفر بخواهد تفکر خود را بر دیگران دیکته نماید٬ و به حتم هم در میان اصلاح طلبان تنها یک فرد که گردانندهی کلی اوضاع باشد وجود ندارد٬ که بخواهند او را منجی و یا غیره بخوانند.
نه دوست من٬ در اینجا نه جناب خاتمی دایرهای را تعریف میکنند که دیگران از آن عبور نکنند٬ و نه افراد اینقدر سست بنیادند که بخواهند از آن دایره برای رفع نیازهای خود تبعیت نمایند.
و البته اگر اخبار روز را هم مطالعه فرموده باشید٬ و کمی هم در زمان خویش سیر نمایید٬ به حتم بارها تلاشهای جناب خاتمی را از برای آزادی جناب باقی دیدهاید٬ و دلیلی وجود ندارد که جناب خاتمی نخواهند برای اختلاف فکردی که اگر به گفتهی شما موجود باشد٬ برای آزادی چنین آزادهای انجام دهند.