گزارش تحلیلی از صف آرایی های سیاسی ؛نقش تورم و گرانی در کارزار انتخاباتی
اعتماد:هفتاد روز مانده به انتخابات مجلس هشتم گروه های سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا به شدت مشغول آرایش ائتلاف های انتخاباتی خود هستند اما تحلیل محتوایی افعال و افکار عمومی نشان دهنده آن است که گرچه مسائلی از قبیل تنش های سیاسی خارجی، برخوردهای متعصبانه در حوزه اجتماع و دانشگاه بر ذهن مردم تاثیرگذار هستند ولی با این وجود هیچ کدام به اندازه مسائل اقتصادی به خصوص گرانی و تورم در تغییر نظر رای دهندگان موثر نخواهد بود. گرچه تا پیش از این برخی تحلیلگران بر این باور بودند که احتمال وقوع یک درگیری جدید در خاورمیانه نگرانی های زیادی را بین مردم ایجاد و ذهن آنان را به مسائل خارجی معطوف کرده و همگان در انتظار فرجام مبارزه طلبی های دوجانبه ایران و امریکا بودند اما با انتشار غیرمنتظره گزارش 16 سازمان اطلاعاتی امریکا به ناگهان فضای تند خارجی فروکش کرد و همزمان هم افکار عمومی ایران به مسائل اساسی نظیر اقتصاد، تورم و گرانی در کنار میلیاردها دلار درآمد نفتی تغییر جهت داد.مهمترین نشانه دال بر اینکه گرانی و تورم در اولویت ذهن ایرانی ها قرار گرفته گزارش اخیر محمود احمدی نژاد درباره مسائل اقتصادی و سیاست خارجی بود. اگرچه احمدی نژاد بخشی از مصاحبه تلویزیونی خود را به مسائل خارجی اختصاص داد اما بازخورد آن در جامعه کمتر بود و بحث عمومی بیشتر درباره بخش اقتصادی اظهارات محمود احمدی نژاد است. در این میان چگونگی هزینه شدن حداقل 150 میلیارد دلار درآمد نفتی طی دو سال و نیم گذشته همزمان با گرانی و تورم افسارگسیخته ذهن رای دهندگان ایرانی را به سمت مقصران این وضعیت سوق داده است. در این میان اصولگرایان که کنترل دولت و مجلس را در اختیار دارند و از حمایت همه جانبه سایر نهادهای رسمی حکومتی هم برخوردارند در تیررس انتقادها قرار دارند و افکار عمومی به صورت نسبی مسوولیت وضعیت یاد شده را متوجه آنان می داند و در عین حال خواستار پاسخگویی آنان به چگونگی هزینه شدن 150 میلیارد دلار درآمد نفتی است. درآمدهای نفتی که بخش مهمی از آن می بایستی به حساب ذخیره ارزی واریز می شد طبق جدیدترین آمار رسمی نشان دهنده وجود تنها 8 میلیارد دلار در حساب ذخیره ارزی است. سوال اصلی این است که دولت و مجلس با ارقام هنگفتی که ذکر آن رفت چه کرده اند و آن را به چه صورتی هزینه کرده اند به خصوص اینکه با وجود این همه درآمد نفتی مشکلاتی نظیر تورم، گرانی، فقر و رکود اقتصادی دامنگیر کشور شده است.وجود این سوالات منجر به آن شد که سران اصولگرایان نسبت به تاثیر مسائل اقتصادی بر تغییر جهت رای مردم به سوی اصلاح طلبان هشدار بدهند. هشدارهایی که برای اولین بار از سوی رسانه های منتقد سیاست های اقتصادی اصولگرایان حاکم بر دولت و مجلس بلند شد اما با محدودیت هایی که برای این رسانه ها ایجاد شد تا مدتی بحث گرانی و تورم به محاق رفت به خصوص اینکه هر روز وضعیت ایران در جامعه بین المللی هم پیچیده تر می شد و تنش بین ایران و امریکا به بالاترین سطح خود طی ده سال اخیر رسیده بود. در چنین شرایطی دو قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران به تصویب رسیده بود و هر لحظه احتمال حادثه یی غیرقابل کنترل می رفت. تمام این شرایط منجر به آن شده بود تا افکار عمومی کمتر به مسائل داخلی معطوف و بیشتر نگران اوضاع خارجی شود. ظاهراً تداوم چنین وضعیتی مورد علاقه برخی دولتمردان هم بود و آنان با اتخاذ سیاست های تند کلامی درصدد تشدید وضع موجود بودند تا در چنین شرایطی ضمن انحراف افکار عمومی از توجه به آثار سیاست های اقتصادی راه را بر انتقادهای سفت و سخت منتقدان ببندند. اما ظاهراً شرایط آن گونه که مطلوب چنین جریانی بود، پیش نرفت.
از یک سو بزرگان نظام جمهوری اسلامی از جمله هاشمی رفسنجانی قرار داشت پی درپی هشدار می داد و درباره اوضاع خارجی اعلام خطر می کرد و از سوی دیگر شرایط اقتصادی هم بدتر می شد. تورم به صورت روزانه بالا می رفت و مشکلات معیشتی، توده مردم به خصوص اقشار آسیب پذیر و فرودست جامعه را آزار می داد.اما انتشار غیرمنتظره گزارش سازمان های اطلاعاتی امریکا فارغ از اینکه انگیزه واقعی انتشار این گزارش در چنین شرایطی چه بود به یک باره اوضاع را دگرگون کرد. اگرچه بسیاری با دیده شک و تردید به انگیزه های انتشار این گزارش نگاه می کردند اما هر چه بود شرایط را به ضرر کسانی تغییر داد که خواستار حادتر شدن روابط ایران و امریکا بودند و حتی برخی در انتظار بودند با سرعتی که در روابط تنش آمیز دو کشور به وجود آمده است، برخوردهایی رخ دهد. البته کسانی که با عمق ماجرا آشنا بودند بر این باور بودند که این دوران، دوران گذار است و چندان پایدار نخواهد بود و با فروکش کردن بحران های غیرواقعی مسائل اساسی خودنمایی خواهد کرد. از همین رو بود که با انتشار گزارش سازمان های اطلاعاتی امریکا به یک باره وضعیت حاد خارجی فروکش کرد و به فاصله کمی مسائل اساسی کشور که همانا مشکلات اقتصادی بود بار دیگر به صدر آمد. کما اینکه طی همین یک ماه اخیر بحث گرانی و تورم، کاهش ارزش پول ملی، تصمیمات اقتصادی دولت و مجلس و... به محافل عمومی راه پیدا کرد اگرچه تا پیش از این محمود احمدی نژاد منکر هر گونه گرانی و تورم بود و یا عوامل ناشناخته و مافیای بدون شناسنامه را به عنوان دامن زنندگان به گرانی و تورم معرفی می کرد و این بحث را بیشتر از آنکه واقعی بداند محصول عملیات روانی روزنامه ها و منتقدان خود می دانست اما با این وجود آرام شدن فضای خارجی از یک سو و افزایش روزانه قیمت مایحتاج عمومی باعث شد تا سران اصولگرا زنگ های خطر را به صدا درآورند. از همین رو برخی بزرگان اصولگرا به احمدی نژاد تذکر دادند که از ذوق زدگی در عرصه سیاست خارجی پرهیز کند و به بزرگنمایی اقدامات خود نپردازد.
از سوی دیگر برخی دیگر از همین اصولگرایان هم زنگ های خطر را درباره تورم و گرانی به صدا درآوردند و خواستار مهار آن شدند و در ضمن آن به احمدی نژاد تذکر دادند کتمان گرانی و انداختن تقصیرها بر گردن این و آن یا عوامل ناشناخته اقناع کننده افکار عمومی نخواهد بود. محمدرضا باهنر نایب رئیس پرنفوذ مجلس که ظاهراً کاندیدای مجلس هشتم نخواهد بود و احتمالاً به دولت می رود تا پست مهمی را در اختیار بگیرد از اولین سران اصولگرایی بود که کتمان گرانی را به مثابه آن دانست که مانند کبک سر خود را زیر برف کرده باشیم. گو اینکه باهنر پیش از آن هم از گرانی و تورم به عنوان پاشنه آشیل اصولگرایان و ضعف آنان یاد کرده بود.
به این ترتیب که تا همین چندی پیش گرانی و تورم انکار یا حداقل کتمان می شد و گمان بر این بود شرایط پیچیده در عرصه سیاست خارجی می تواند باعث انحراف اذهان از مسائل اقتصادی شود ولی شرایط مغلوبه شد و به یک باره وضعیتی پیش آمد که اصولگرایان از اقتصاد، گرانی و تورم به عنوان پاشنه آشیل خود و در عین حال کلید طلایی ورود رقبای سیاسی شان به مجلس یاد کردند. چرا که در یک سو جریان سیاسی اصولگرایان قرار دارند که باید درباره عملکرد اقتصادی خود از جمله دلایل گرانی و تورم پاسخ قانع کننده یی بدهند و در سوی دیگر رقبای سیاسی اصلاح طلب و اعتدال گرایی ایستاده اند که با زیر سوال بردن نتایج عملکرد دولت و مجلس امیدوارانه به انتظار کسب رای برای ورود به مجلس نشسته اند؛ رقبایی که معتقدند دولت و مجلس اصولگرا به خاطر نادیده گرفتن اصول علمی و مدیریتی در اداره کشور مسوول اوضاع نابسامان موجود هستند آن هم در اوضاع و احوالی که کشور بیشترین درآمدهای نفتی را در طول تاریخ داشته است. اوضاعی که حتی نوعی دودستگی را هم بین دولت و مجلس فعلی ایجاد کرده است، چرا که احمدی نژاد بر صفحه تلویزیون ظاهر شد و به وجود گرانی و تورم اعتراف کرد اما در عین حال مسوولیت آن را نپذیرفت و گناه و تقصیر آن را این بار به گردن مجلس انداخت؛ گناه و تقصیراتی که خشم اصولگرایان مجلس را تا آنجا برانگیخت که حتی برخی از آنان را به فکر تهیه طرح سوال از احمدی نژاد و کشاندن او به مجلس انداخت تا پاسخگوی اقداماتش باشد. گو اینکه همین مخالفان احمدی نژاد کسانی هستند که تا پیش از این به دفاع از او می پرداختند اما اکنون به اردوگاه منتقدان پیوسته اند و ظاهراً با آگاهی از تاثیر اوضاع اقتصادی بر جریانات انتخاباتی می گویند باید پذیرفت که دولت احمدی نژاد به لحاظ کارشناسی ضعیف است و اعتقادی به علم اقتصاد و به کارگیری روش های کارشناسی در اتخاذ تصمیمات ندارد. ضمن اینکه موج هایی که احمدی نژاد با ادبیات جنجال انگیزش به پا می کند کم عمق و زودگذر است و خیلی زودتر از آنچه تصورش می رود اثر خود را در تهییج افکار عمومی از دست می دهد. سفرهای پی در پی احمدی نژاد به خارج از کشور- تاکنون 41 سفر- هر بار با حاشیه های زیادی مواجه بوده و حامیانش حتی از برخی از این سفرها به عنوان فتح الفتوح- ماجرای سخنرانی در دانشگاه کلمبیای امریکا- یاد کرده اند اما اکنون اثری از آن نیست و هرچه بیشتر هم می گذرد کارهای احمدی نژاد برای مردم بیشتر عادی می شود و دیگر موجی ایجاد نمی کند. حتی حضور متفاوت احمدی نژاد در تلویزیون و اعتراف به گرانی ها هم چندان تاثیری نداشت چرا که ظرف همین ده روزی که احمدی نژاد درباره گرانی سخن گفته باز هم شاهد افزایش قیمت ها هستیم و هیچ نشانه یی دال بر توقف یا کاهش روند گرانی و تورم دیده نمی شود و هرچه به ماه های پایانی سال هم نزدیک می شویم به احتمال افزایش تورم و گرانی افزوده می شود. در چنین شرایطی است که طرفداران محمود احمدی نژاد یکی پس از دیگری از زیر بار مسوولیت تصمیمات دولت او شانه خالی می کنند و حاضر به پذیرش سهم خود در وضعیت ایجاد شده نیستند چرا که گرانی و تورم اکنون به دستاورد نامیمون اصولگرایان تبدیل شده اما هرکدام سعی در فرار از پذیرش مسوولیت آن دارند. حاصل آنکه گرانی و تورم در کنار درآمدهای افسانه یی نفت شرایطی را به وجود آورده که مخالفان وضع موجود به ویژه اصلاح طلبان و اعتدال گرایان درصددند با استناد به آن ناکارآمدی روش های مدیریتی دولت و مجلس را اثبات کنند و راه پیروزی خود را برای انتخابات مجلس هشتم و به تبع آن ریاست جمهوری دهم هموار کنند و از سوی دیگر اصولگرایان هم قصد دارند با انتقاد تند از احمدی نژاد توپ نامیمون گرانی ها را بار دیگر به دامان دولت برگردانند به این امید که مورد رویگردانی رای دهندگان از خود قرار نگیرند.
نویسنده : ایرج جمشیدی |
پایان خبر |
سیاست اتخاذ شده از سوی وی سیاست بی سیاستی فتحعلی شاه را فرایاد میاورد...!!!به همراه داشتن سیاست در این سفرها الرامیست!!!